چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا

فیلم ها و اکران دور از دسترس


فیلم ها و اکران دور از دسترس

واکاوی مرزهای ممیزی در سینمای پس از انقلاب اسلامی

ممیزی فیلم در سینمای پس از انقلاب اسلامی تحت تأثیر ارزش‌های نوپدید دارای تحول ساختاری قابل درکی شد و بسیاری از بندها و لوایح قانون ممیزی منطبق بر آموزه‌های دینی و فرهنگ تشیع شکل گرفت یا تغییراتی همسو با نظام جدید یافت. برمبنای نظام ممیزی جدید هرگونه تلاش در سست کردن مبانی توحیدی، وهن مقدسات، زیر سؤال بردن کرامت انسانی، اشاعه فحشا و ترویج ابتذال و عقاید انحرافی، اقدام علیه امنیت ملی به عنوان مصادیق بارز در تخریب بنیان فکری جامعه اسلامی در نظر گرفته شد و آثاری را که چنین مفاهیمی را به صورتی آشکار یا در پس نمادهای بصری و کلامی به بینندگان منتقل می‌کردند، با توقیف روبه‌رو می‌ساختند یا با درجه‌ای تخفیف در صورت اعمال ممیزی‌های وارده مجوز نمایش محدود آن را صادر می‌کردند. البته مسئله ممیزی همواره بر این مدار اصالت قانون نمی‌چرخید و گاه دیده می‌شد که سلیقه‌ها در توقیف یک اثر نقش بارزتری داشت و نمونه‌های بسیاری را می‌توان مثال زد که با همین اعمال سلیقه‌ها فرصت قانونی نمایش را از دست دادند یا حتی با یک نگاه دقیق‌تر به آثاری می‌رسیم که با در نوردیدن خطوط قرمز و در کمال تعجب به نمایش درآمدند. اینجاست که همان سؤال دو وجهی معروف پیش می‌آید که بالاخره ممیزی در سینمای پس از انقلاب اسلامی از کانال قانون می‌گذرد یا سلیقه شخصی مدیران در این امر تأثیرگذار است. درمتن پیش رو با ارزیابی مصادیق اعمال ممیزی به دو گونه از آثار می‌پردازیم که خط قرمزها را درنوردیدند اما دو سرنوشت متفاوت یافتند. دسته اول، نمایش بی‌دغدغه‌ای داشتند و گروه دوم، به مصیبت توقیف میان مدت یا دائمی دچار شدند.

الف) آثاری که از خطوط قرمز گذشتند و توقیف میان مدت یا دائمی را تجربه کردند به این شرح هستند:

۱) چریکه تارا (بهرام بیضایی): دگرگونی نظام سیاسی و تحولات فرهنگی پس از آن ممیزی حجاب اسلامی را به عنوان یکی از عناصر قطعی در شخصیت‌پردازی زنان لحاظ می‌کرد و به همین علت با توجه به بی‌حجابی سوسن تسلیمی، کمیته مبارزه با منکرات نمایش این فیلم را مردود اعلام کرد.

۲) خط قرمز (مسعود کیمیایی): کاراکتر اصلی فیلم دارای عقاید مارکسیستی بود و تصویر خاکستری ارائه شده از مأمور ساواک نیز امکان داشت به ارتباط‌گیری مخاطب با شخصیت منجر شود و به همین دلایل در پی مخالفت آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی با این فیلم، ممیزی‌هایی به کارگردان انعکاس یافت که البته با وجود اعمال اصلاحات مورد نظر، فیلم هیچ گاه رنگ پرده را ندید.

۳) انفجار (ساموئل خاچیکیان): ساختار ضعیف اثر در کنار مواردی چون القای خشونت و تحریف مبارزات انقلاب، این اثر را به محاق برد و حتی با وجود اعمال اصلاحات مدنظر نتوانست به نمایش درآید.

۴) حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق (داریوش مهرجویی): تعابیر و تفاسیر سیاسی مختلفی از درونمایه فیلم استنباط می‌شد و همین مسئله امکان اکران فیلم تا سال ۱۳۶۹را به وجود نیاورد و با اعمال اصلاحاتی از جمله تغییر نام به «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» نمایش داده شد.

۵) حاجی واشنگتن (زنده‌یاد علی حاتمی): نوع شخصیت‌پردازی حاجی واشنگتن تعابیر و تفاسیر گوناگونی را به وجود آورد تا جایی که فیلم در یک محاق ۱۶ ساله رفت و پس از درگذشت کارگردانش، به شکل محدود در ۱۳۷۷ اکران شد.

۶) باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی): در سال‌های پایانی جنگ، چنین نگاهی به آسیب‌ها و چالش‌های این پدیده شوم چندان با نگاه رسمی تطابقی نداشت و به همین علت با یک توقیف چهار ساله روبه‌رو شد و در ۱۳۶۹ بدون تغییر به نمایش درآمد.

۷) شب‌های زاینده‌رود (محسن مخملباف): کارگردان ارزشی آن روزها چنان به آدم‌های جنگ و مناسبات آن تاخته بود و در نمایش روابط زن و مرد، لیبرالیستی عمل کرده بود که جنجال‌های بسیاری را پدید آورد.

۸) نوبت عاشقی (محسن مخملباف): باز هم خبرسازی کارگردان ظاهراً آن روزها با محوریت بخشی به موضوع خیانت و نمایش روابط لجام گسیخته زن و مرد، اثرش را با توقیف روبه‌رو کرد.

۹) در مسلخ عشق (کمال تبریزی): در شرایط یأس اجتماعی حاصل از طولانی شدن جنگ، نمایش شکست رزمندگان ایرانی همسویی چندانی با تعریف رسمی از سینمای ایدئولوگ دفاع مقدس نداشت و به همین علت بنابر مصالح آن روز از نمایش فیلم جلوگیری شد.

۱۰) بانو (داریوش مهرجویی): نوع نگاه فیلم به قشر فرودست و مستضعف و وجود صحنه‌هایی از رقص و آواز این فیلم را به مدت هفت سال در صف انتظار اکران قرار داد و با اندکی اصلاحات در پائیز ۱۳۷۷ به نمایش درآمد.

۱۱) ناصرالدین شاه آکتور سینما (محسن مخملباف): بازهم این کارگردان با نگاه کمدی‌اش به سینما و مفاهیم آن مسئله‌ساز شد. فیلم به وضوح به نقد ممیزی و سانسور در سینما می‌پرداخت و از تصاویر فیلم‌های قبل از انقلاب بهره گرفته بود و البته به دلیل رویکرد کمدی اثر چندان با نگاه سختگیرانه ممیزان روبه‌رو نشد و با اندکی اصلاحات در زمستان ۱۳۷۱ به نمایش درآمد.

۱۲) آدم برفی (داوود میرباقری): زن‌پوشی اکبر عبدی، نوع متفاوت کمدی در مقیاس آن زمان و شخصیت پردازی آدم‌ها باعث شد تا سه سال در توقیف به سربرد و بالاخره در آذر ۱۳۷۶ اکران شد.

۱۳) نجات یافتگان (زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور): فیلم به دلیل نمایش تصویری خاکستری از یک سرباز عراقی و نوع ارتباط‌گیری دختر مددکار با رزمنده پس از چهار سال توقیف با تغییر نام به «تا آخرین نفس» اکران شد.

۱۴) دایره (جعفر پناهی): به دلیل بررسی موضوع دختران فراری و غلو نمایشی در بازتاب این معضل شوم اجتماعی با دستور مستقیم زنده‌یاد سیف‌الله داد (معاونت سینمایی وقت) توقیف شد.

۱۵) سکوت (محسن مخملباف): به دلیل وجود صحنه با حرکات موزون به مدت یک سال توقیف شد و با جابه‌جایی مدیریت نظارت بدون اصلاحیه به نمایش درآمد.

۱۶) طلای سرخ (جعفر پناهی): حذف سه دقیقه از فیلم به اطلاع کارگردان رسیده اما عدم پذیرش پناهی منجر به ادامه توقیف اثر گشته است.

۱۷) رأی باز (مهدی نوربخش): کیفیت پائین تصاویر و بررسی موضوع قاچاق زنان و دختران ایرانی از دلایل اصلی توقیف به شمار می‌آیند.

۱۸) خواب تلخ (محسن امیریوسفی): شوخی با مسئله مرگ و ملک الموت.

۱۹) به رنگ ارغوان (ابراهیم حاتمی کیا): با دستور مستقیم وزارت اطلاعات به مدت ۵ سال توقیف و در زمستان ۱۳۸۸ به نمایش عمومی درآمد.

۲۰) مارمولک (کمال تبریزی): پس از سه هفته از اکران به دلیل آنچه تمسخر روحانیت دانسته شد، از ادامه نمایش محروم گشت.

۲۱) آفساید (جعفر پناهی): پرداختن به مسئله حضور زنان در ورزشگاه‌ها.

۲۲) سنتوری (داریوش مهرجویی): نوع شخصیت‌پردازی علی بلورچی و همچنین سیاه‌نمایی درک شده از تصاویر فیلم، باعث گشت تا علی‌رغم داشتن پروانه نمایش به آرشیو برود.

۲۳) پاداش (کمال تبریزی): با دستور مستقیم وزیر ارشاد به دلیل عدم رعایت احترام در محدوده مسائل عقیدتی توقیف گشت.

۲۴) صد سال به این سال‌ها (سامان مقدم): نوع نگاه فیلم به انقلاب اسلامی و تحولات پس از آن با نگاه رسمی همخوانی ندارد.

۲۵) دایناسور (پرویز شیخ طادی): انتقاد تند از جریان‌های سیاسی کشور.

۲۶) گزارش یک جشن (ابراهیم حاتمی‌کیا): نمادهای به کار رفته در فیلم مورد تأیید نیست.

۲۷) آتشکار (محسن امیریوسفی): روایت قرمز یک راز مردانه و از آن دست کمدی‌هایی که با محوریت بخشی به خصایص جنسیتی، داستان خود را تعریف می‌کنند. چالش‌های قصه پیرامون شخصیت آقا سهراب و تردیدهایی که در مسیر انجام عمل وازکتومی داشت، شکل گرفته بود و همین مسئله، فیلم را در یک محاق سه‌ساله فرو برد و پس از دریافت پروانه نمایش، در بی‌خبری کامل آمد و رفت.

ب) آثاری که از خط قرمز گذشتند و توقیف نشدند به این شرح هستند:

۱) اجاره نشین‌ها: رویه کمدی فیلم مهرجویی از علت‌های اصلی توقیف نشدن «اجاره‌نشین‌ها» بود زیرا درونمایه فیلم با آن منطق نماد محور ممیزان اول انقلاب از پتانسیل بالایی برای به مشکل خوردن برخوردار بود و همین جنس کمدی اثر سبب شد تا کسی حرف‌های سختگیرانه ممیزها را جدی نگیرد.

۲) عروسی خوبان: مخملباف در این فیلم هرچه دلش خواست، به کاراکترهای ارزشی آن دوران و مناسبات جنگ نقدهای گزنده وارد کرد اما جوان ارزشی آن دوران هنوز مورد تأیید بود و اگر هم نقدی از جانبش مطرح می‌شد، با یک سعه صدر از سوی مدیران روبه‌رو می‌شد.

۳) نرگس: تم داستانی اثر طبق برآوردهای امروز تعریفی جز سیاه‌نمایی ندارد اما این فیلم تصویر دقیقی از مناسبات جامعه آن روز به شمار می‌رود و البته به دلیل آن که تلاش بود تا ممیزی‌های نمادگرایانه به کناری رود و تنها به مصادیق بارزی از درنوردیدن خط قرمزها توجه شود، از این رو نرگس به عنوان یک قصه اجتماعی که در عین حال نقدهایی نیز مطرح می‌کند، از گذرگاه ممیزی به سلامت عبور کرد.

۴) پناهنده: ارائه تصویری خاکستری از منافقان که دلشان برای وطن تنگ شده بود، اما هنوز مدت چندانی از عملیات مرصاد نمی‌گذشت و بخشش مجاهدین خلق کار آسانی نبود. البته شخصیت‌پردازی زاپاتا با بازی احمد نجفی به عنوان یک تصویر حقیقی از منافقان تا حدودی در جلب نظر ممیزان موفق عمل کرد و چنین شد که پناهنده به نمایش عمومی درآمد.

۵) لیلی با من است: حتی طرح داستانی فیلم نیز پتانسیل‌های یک توقیف دائمی را در مسیر کمدی جنگی تبریزی قرار می‌داد اما هنر بازی با مؤلفه‌هایی که تا آن زمان کسی جسارت طرح رسمی آن را نداشت، یک کمدی متفاوت را به سینمای ایران هدیه داد.

۶) آژانس شیشه‌ای: بهترین فیلم سیاسی تاریخ سینمای ایران که در شرایط خاص پس از تحولات دوم‌خرداد نمایشی درست و قاعده‌مند از بحث‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشت. تم محوری و تحولات درون‌متنی فیلم چنان مسئله‌دار به نظر می‌رسید که شانس کمی را در اکران فیلم به وجود می‌آورد اما ارتباط‌گیری تمامی اقشار جامعه با هر نوع نگاه و تفکر با شخصیت‌های قصه و این که شمایل کاریزماتیک سلحشور و حاج کاظم به درستی یک فضای دو قطبی نه چندان همگرا و البته تا حدود زیادی مفاهمه برانگیز را متداعی بود در تلطیف فضا و زمینه‌سازی جهت نمایش عمومی فیلم تأثیرگذار بود.

۷) مرد عوضی: نمونه برجسته‌ای از یک کمدی جنسیتی با مؤلفه‌های بومی که این روزها در تجربه‌ای چون «زنان ونوسی مردان مریخی» نیز بسیار کمرنگ‌تر دیده می‌شود. فیلم هنرمند با بهره‌گیری از هجو کلامی، بصری و استفهامی یک نمونه حساب شده و تر و تمیز از کمدی ایرانی است. فیلمی که در بهترین موقعیت به نمایش درآمد و به آرشیو ذهنی جامعه ایران پیوست.

۸) نیمه پنهان: حتی عنوان فیلم بدون توجه به خط داستانی آن شبهه برانگیز بود و موضوع انقلاب فرهنگی و جریان‌های پیرامونی آن نیز بسیار خط قرمزی به نظر می‌رسید. هرچند این بار نیز فضای خاص آن مقطع به کمک فیلم آمد و نمایش داده شد.

۹) شوکران: فیلمی برضد ازدواج موقت و با نگاهی تند به مناسبات رسمی حمایت کننده از این ایده که مرزهای ارتباط زن و مرد در سینمای ایران را در نوردید اما حتی اعتراض جامعه پرستاران به نوع شخصیت‌پردازی سیما ریاحی نیز مانع نمایش فیلم نشد.

۱۰) اعتراض: فیلمی جلوتر از زمان خود که پیش‌بینی مناسبات سیاسی آینده را می‌کرد اما چه دلیلی داشت که این اثر با مارک محافظه‌کاری که دیگران به آن چسباندند توقیف شود.

۱۱) من ترانه ۱۵ سال دارم: روایت انسانی صدر عاملی از کشاکش یک دختر برای اثبات پاکدامنی باعث شد تا کسی حتی به فکر پیدا کردن یک دریچه سوءتفاهم برانگیز در فیلم نباشد.

نیما بهدادی مهر