جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

نقش خیال در تصوف ابن عربی


نقش خیال در تصوف ابن عربی

شیخ اکبر در آینه خیال

دلیل اینکه ابن عربی را شیخ اکبر خوانده‌اند آن است که او تفاسیر چالش برانگیز و عالمانه‌ای از مسائل بنیادی نظریه و عمل در اسلام ارائه کرده است. اما نظر به پیچیدگی و تنوع نوشته‌های ابن عربی، طبقه‌بندی بیانات در خصوص دیدگاه‌هایش نسبت به مسائل نظری اگر نه غیر ممکن دست کم بسیار دشوار است. اگرچه همه جا به ما گفته شده که در منابع متاخر اسلامی‌و غربی، ابن عربی دیدگاه وحدت وجود را ایجاد کرد اما خود او هیچ گاه این تعبیر را بکار نبرد.

می‌توان گفت که برخی مفاهیم از جمله وجود و خیال نقشی اساسی در تفکر ابن عربی ایفا می‌کنند. اما به نظر می‌رسد بنیادی ترین این مفاهیم، انسان کامل است که نقطه پیوند تمامی‌واقعیت است زیرا انسان کامل آغاز و انجام هستی، الگو و معیار تکامل انسان، و راهنمای سیر الی الله است. چند مورد از آثار ابن عربی مانند فصوص الحکم و فتوحات مکیه بر اساس ابعاد مختلف کمال انسان تدوین شده‌اند. این ابعاد به نوبه خود مظاهر و تجلیات واقعیت چندوجهیِ قرآن هستند.

اما چگونه دیدگاه او می‌تواند ما را در فهم جایگاه تصوف درتاریخ اسلام یاری کند. ابن عربی احتمالا خود را صوفی نمی‌دانسته، زیرا وی به ندرت این اصطلاح را بکار می‌برد و در تقسیم بندی سه گانه رجال الله، صوفیان را در جایگاه میانی قرار می‌دهد، یعنی یک مرحله بالاتر از زاهدان و یک مرحله پایین‌تر از مُحقّقون. او پیامبر اسلام (ص) و اولیاء‌الله که خود نیز از جمله آنهاست را در بالاترین درجه قرار می‌دهد. کار اصلی آنها تحقیق است؛ ابن عربی این مفهوم را از این حکم رسول‌الله برمی‌گیرد که فرمود: اعطی کل شئ ء حقه. هر چیزی در هستی حقی دارد وگرنه خداوند آن را خلق نمی‌کرد. کارکرد محققون، تشخیص حقِّ هر چیز و عمل به آن است؛ و ابن عربی اصولی را تشریح کرد که بر مبنای آنها هر حقی را بتوان تشخیص داد و بر اساس آن عمل کرد.

تعالیم ابن عربی از انحاء مختلف، ارتباط نزدیکی چه به صورت پنهان و چه آشکار با قرآن دارد. او در نوشته‌های خود می‌کوشد نشان دهد که چگونه قرآن واقعیت خداوند را در هر سوره، آیه، کلمه و حرف خود متجلی می‌کند. در سطح اعتقادی، مفهوم غالب مورد نظر او توحید است که می‌توان آن را از دو منظر اصلی شناخت، عنوان این دو منظر همان دو نام اصلی کتاب مقدس است: قرآن و فرقان. مطابق یکی از برداشت‌های سنتی، قرآن یعنی جمع، بنابراین، قرآن نماینده دیدگاهی است که مکمل فرقان به معنای تفرقه است. قرآن تمامی‌پدیده‌های هستی را متمایز می‌کند که مطابق است با حکمت و معرفت خداوند و در عین حال، تمامی‌اشیاء را ذیل خالقیت واحد خداوند جمع می‌کند. اختلاف حقیقت در علم خداوند به مخلوقات از پیش نقش بسته و وحدت حقیقت، ناشی از وحدت الهی است، خداوند به واسطه ذاتش واحد است و به‌واسطه علمش به اشیاء، کثیر. واحدیت او مربوط به وجود است و کثرت او ناظر به اشیاء است، اشیاء به تنهایی وجودی ندارند. اصلی که به بسیاری از اشیاء وحدت می‌بخشد، اسماء الهی است. کتاب مقدس به نوبه خود به مثابه کلام ازلی خدا، هم وحدت و هم کثرتِ واقعیت را تصویر می‌کند. دو نام آن، یعنی قرآن و فرقان حاکی از دو اصل اساسی است که بر طبق آن خداوند جهان را می‌آفریند و خود را در آیاتی متجلی می‌سازد که در سه قلمرو یعنی جهان، نفس و کتاب، رخ می‌کنند.

با بررسی آثار ابن عربی می‌بینیم که رویکرد اصلی ابن عربی آن است که هر یک از آیات قرآن و احادیث و یا مسائل عقلی را بر مبنای این دو دیدگاه مورد بررسی قرار می‌دهد. او عمدتا به این دو به مثابه تنزیه و تشبیه می‌نگرد. از نگاه او تنزیه به صراحت در نام جلال و غضب خداوند متجلی شده حال آنکه تشبیه در دو نام جمال و رحمت تجلی یافته است. او تنزیه را با عقل و تشبیه را با خیال و کشف و شهود مرتبط می‌داند. از دیدگاه او اینها دو موضع اصلی و بنیادی تفکر اسلامی‌اند که از یک سو فلاسفه و متکلمان و فقها آن را بکار می‌برند و از سوی دیگر مورد نظر اهل تصوف است.

این دو دیدگاه از جنبه انسانی، به مثابه دو چشم هستند که افراد به وسیله آنها طریق خود به سوی خداوند را نظاره می‌کنند. غفلت از هر یک از این دو چشم، در دیدن اشیاء خلل ایجاد می‌کند و هر چند ممکن است در درون محدوده خاص خود معتبر باشد اما به مثابه یک راهنما به سوی حق و نیز به مثابه داورِ دیگر دیدگاه‌ها نابسنده خواهد بود.

پس نقش شریعت چه می‌شود؟ ابن عربی اصطلاح شریعت را در کل برای نشان دادن تعالیمی‌بکار می‌برد که از طریق پیامبران آمده و به طور خاص ناظر به تعالیم موجود در قرآن و سنت است. کارکرد شریعت در تمامی‌این معانی عبارت است از بازگشت به سوی خدا به گونه ای که سعادت تضمین شود. لذا شریعت که شامل تمامی‌احکام می‌شود، دلیل و راهنمایی اجتناب ناپذیر است.

ابن عربی از تمامی‌علوم اسلامی‌در آثارش بهره برده است، خاصه تفسیر، حدیث، نحو، فقه و کلام. تفاوت روش کار او با دیگر علما تکیه او بر کشف و خیال به مثابه اصلاح کننده عقل است. کشف، نوعی بصیرت است که از طریق آن می‌توان حضور وجود حق را مشاهده کرد؛ اهمیت کشف و شهود که از طریق آن واقعیات نامرئی را می‌توان مشاهده کرد مشخصا در نظریه خیال ابن عربی رخ می‌کند، و این اصطلاح درتمامی‌مباحث او محوریت دارد. او به ما می‌گوید که خیال، نگینِ گردنبندِ معرفت است. این قوه شناخت انسان است که روابط و یکسانی را تشخیص می‌دهد و به معنای دقیق کلمه، در مقابل عقل قرار دارد که تفاوت‌ها را تشخیص می‌دهد. اگرعلم به دست عقل سپرده شود، هیچ درک و شناختی از حضور خدا درجهان حاصل نمی‌شود و اگر به دست خیال سپرده شود، هیچ درکی از فاصله، تعالی، و توحید خداوند حاصل نخواهد شد. عقل به آسانی علوّ و جلال خداوند را درک می‌کند اما تنها در مقام نظر می‌تواند آن را دریابد.

پس، خیال، قوه شناختی انسان است که شیء را در تصویر آینه ای آن درک می‌کند. به این معنا می‌توان آنرا با برزخ مترادف دانست که ناظر به هر واقعیت میانجی و میانی است. لذا اصطلاح خیال می‌تواند عالمی‌را ایجاد کند که در میانه خدا و نیستیِ مطلق قرار دارد. خیال می‌تواند به نفس انسان دلالت کند که پلی است بینِ روح و جسم، نور و ظلمت، عقل و جهل، و آگاهی و ناآگاهی. از آنجا که نفس، خیالی است، هیچگاه به طور کامل روحانی و یا جسمانی نیست لذا هرگز نمی‌تواند نور محض یا ظلمت محض باشد. نفس همانند عالم دائما در حال تکامل و تغییر است. عالم از طریق فرایندی بی پایان از نور بی کران خدا پدید می‌آید و به سوی آن باز می‌گردد. هیچ چیز جز خداوند متعال وجود حقیقی و دائمی‌ندارد، و لطف خدا بر غضبش غلبه دارد خشنودی و رحمت خداوند در نهایت شامل همه خواهد شد. اصل غلبه رحمت خدا بر غضب او در حدیث و در قرآن آمده است. این اصل پایانِ نهاییِ هر چیز را تعیین می‌کند. در نهایت، قُرآن بر فُرقان چیره می‌شود زیرا نور واقعی‌تر از ظلمت است.

با این مرور بسیار مختصر بر دیدگاه ابن عربی می‌توان گفت که اگر او را به عنوان شیخ اکبر صوفیان بپذیریم، دراینصورت تصوف مستلزم دیدن با دو چشم می‌شود، شناخت حق هر چیز بر مبنای قرآن و حدیث و اعطای حق هر چیز از طریق عمل بر طبق شریعت، سنت، و الگوی اهل الله. در مورد اهمیت شریعت در آثار ابن عربی نمی‌توان اغراق کرد. اینکه وحدت وجود ابن عربی شریعت را از ارزش می‌اندازد یا از میان می‌برد، گرچه در میان منتقدان مشهور است، اما غیرقابل دفاع است. همانگونه که او غالبا تاکید می‌کند، شریعت از حقیقت جدایی ناپذیر است.

تصوف ابن عربی به طور مشخص از دسترس تقریبا هر کسی به‌دور است. از نگاه او تصوف در عالی ترین معنای آن، عبارت است از تحقیق در نظر و عمل. در سطح نظر، حق قرآن و فرقان همزمان باید ادا شود. نظریه نیز اساسا به گزارشات رسیده از انبیاء مربوط می‌شود. تصوف در معنای محدودتر کلمه ناظر به نوعی دین ورزی در اسلام است که معمولا بر این موارد تاکید می‌کند: قرآن، کشف و شهود رحمت، حقیقت و معنا.

علیرضا رضایت