پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مصرف میکنم، پس مدرن هستم
مصرف، مصرف، و باز هم مصرف. انسانِ عصر جدید با «مصرف» قرین و همراه است. او باید مصرف کند تا چرخ صنعت بچرخد. «تولید» در ارتباط مستقیم با «مصرف» قرار دارد. بنابراین رونق تولید بدون رونق مصرف معنا نخواهد داشت. «رونق مصرف» همان «مصرف گرایی» است. برای «مصرفگرا» بار آوردن جماعت، بایستی غرایز و امیال او را هدف قرار داد. تولید کنندگان در دنیای صنعتی، بیش از آنکه به ساختار صنایع خود بیاندیشند به عطشناک نمودن مردم برای مصرف فکر میکنند.
«پروپاگاندا» (تبلیغات)، برای این است که لحظهای مجال برای اندیشه در باب احتیاجات ضروری و واقعی را برای جماعت باقی نگذارد. چرا که اگر لَختی درنگ در جریان مصرف مردم ایجاد گردد، اقتصاد و صنعت به سمت اضمحلال خواهند رفت.
کافی است تا تفکر مردم، لحظهای به نیازهای مصرفی واقعی خود معطوف گردد تا کمپانیهای عظیم صنعتی به خاک سیاه بنشینند. به واقع، یگانه امید صاحبان بنگاههای تولیدی برای سرپا ایستادن، «عطش مردم برای مصرف» است.
شهروند دنیای جدید، از دمیدن صبح تا لحظهای که چشم بر شب میبندد، در محاصره تبلیغات هیجانانگیز کالاهای مختلف و رنگارنگ قرار دارد. او به هر عنصری در کوی و برزن که نظاره میکند، آشکارا درمییابد که همه در تلاشاند تا او را برای خرید و مصرف کالایی، ترغیب و تشویق کنند. برای آنکه تاثیر این فضاسازی عمیقتر گردد، جریان تبلیغ با ضرباهنگی مداوم و پیوسته بر ذهن مردم در حال بارش است تا اعصاب جماعت را مسخر ساخته و سرانجام او را در تقابل با خواهش درون، به تسلیم وادارد.
امروز دیگر مهم نیست که آیا حقیقتاً به آنچه میخریم نیازمندیم یا نه؟ بلکه مهم این است که آن کالا در جامعه تبلیغ میشود و «خیلیها» از آن خریدهاند. تولیدکنندگان نیز، که همواره در حال رصد نمودن ذائقهها هستند، در فواصل مختلف زمانی با تغییر شکل دادن یک نوع کالا، ظاهراً چیز جدیدی را عرضه میدارند ولی به واقع همان کالای قبلی است با اندک تغییراتی در ظاهر و رنگش.
سرعت و قوت این جریان به قدری وحشتناک است که ارادهها را در مقابل تولیدات بنجل و بیارزش، سست ساخته. جامعه نیز در این شرایط، شبیه معتادی است، که میداند آنچه دلش میخواهد به زیانش است ولی نمیتواند ترکَش نماید.
مصرفگرایی از اقتضائات اقتصاد مدرن است. اقتصاد مدرن نیز بر مبنای حداکثر نمودن سود و منفعت بنا شده و هر عملی که به نوعی به این هدف مبنایی کمک نماید مشروع و قابل دفاع است. اما ای کاش، مدرنیته، «حداکثر سود» را برای «همگان» میخواست و نه برای درصدی کمشمار از صاحبان ثروت که مدام در حال افزایش منالاند. مناسبات اقتصاد مدرن به نحوی چیده شده که همواره باید بخش اعظم جمعیت دنیا در حال مصرف و خرج کردن باشند و معدودی در حال برداشت و انباشت.
و ما نیز جزء همان بخش اعظم هستیم که ارادهای جز مصرف نداریم. یعنی ما نیز اجیر شده برای ثروتمند نمودن میلیاردرها هستیم اما سرنوشت ما محتوم نیست و میتوانیم از دام برهیم. و ای کاش اینگونه میشد!
روح الله رشیدی
http://asretadbir.blogfa.com/post-۱۱۷.aspx
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا انتخابات دولت سیزدهم روز دختر انتخابات مجلس رئیس جمهور رافائل گروسی مجلس شورای اسلامی رهبر انقلاب حجاب مجلس
قتل سلامت شهرداری تهران تهران وزارت بهداشت هواشناسی پلیس آموزش و پرورش بارش باران سیل فضای مجازی شهرداری
دولت قیمت خودرو خودرو گاز قیمت دلار نمایشگاه نفت مالیات قیمت طلا مسکن ایران خودرو بازار خودرو حقوق بازنشستگان
نمایشگاه کتاب سپند امیرسلیمانی نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون سینمای ایران سریال دفاع مقدس کتاب تئاتر موسیقی سینما
دانش بنیان اینوتکس
اسرائیل غزه رژیم صهیونیستی جنگ غزه رفح حمله به رفح مصر نوار غزه ترکیه طوفان الاقصی اوکراین فرانسه
رئال مادرید فوتبال لیگ قهرمانان اروپا استقلال پرسپولیس بایرن مونیخ لیگ برتر بازی باشگاه استقلال لیگ برتر ایران ذوب آهن نساجی
هوش مصنوعی اینترنت تبلیغات عیسی زارع پور اپل سامسونگ آب گوگل ناسا پارک فناوری پردیس
سرطان آسم اعتماد به نفس سنگ کلیه هندوانه کمردرد بیماران خاص بیمه سبزیجات