سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
معنای فلسفه از دیدگاه آیزیابرلین مصاحبه برایان مگی با آیزایابرلین
●مگی: میخواهم به مصاف بعضی سؤالات كاملاً اساسی بروم. چرا اساساً كسی باید به فلسفه علاقه داشته باشد؟ چرا فلسفه مهم است؟ اصولاً فلسفه چیست؟
فیلسوفی كه از او برای بحث دربارهی این سؤالها دعوت كردهام، دارای شهرت جهانی است: سر آیزایابرلین، (۱) دارندهی نشان لیاقت (OM) ، عضو هیئت علمی كالج اُل سولز (۲) در دانشگاه آكسفورد، زندگینامه نویس كارل ماركس، و مردی به خصوص برجسته به مناسبت اطلاعاتش در تاریخ اندیشهها.
●مگی: اگر كسی تاكنون یا به میل و ارادهی خودش و یا به علت اینكه نظام آموزش و پرورش او را به این راه هدایت نكرده، به فلسفه علاقهمند نشده باشد، چه دلایلی میتوانید برای او بیاورید كه چنین علاقهای پیدا كند؟
▪برلین: عرض كنم، اول اینكه مسائل فلسفی در نفس خودشان جالب توجهاند و غالباً با مفروضاتی سروكار دارند كه بسیاری از عقاید عادی بر آنهای پیریزی شدهاند. مردم نمیخواهند چیزهایی كه به نظرشان مسلم است زیاد وارسی شود. وقتی وادار به تعمق در اموری میشوند كه پایهی اعتقاداتشان است، كم كم احساس ناراحتی میكنند. ولی در واقع بسیاری از پیش فرضهای مربوط به معتقدات عادی و ناشی از شعور متعارف در دایرهی تحلیل فلسفی قرار میگیرند، و وقتی درست سنجیده شدند، گاهی معلوم میشود نه آنچنان محكم و استوارند كه در نظر اول به نظر میرسید و نه معنا و نتایجشان به آن روشنی است. فلاسفه با تحقیق در اینگونه امور، شناختی را كه افراد از خودشان دارند افزایش میدهند.
●مگی: همان طور كه میفرمایید، همهی ما از اینكه كسی در پیشفرضهایمان بیش از حد معینی كندوكاو كند ناراحت میشویم و از آن نقطه به بعد، حتی مقاومت میكنیم. چرا این طوریم؟
▪برلین: تصور میكنم بعضاً به دلیل اینكه مردم دوست ندارند بیش از حد تحلیل شوند و كسی ریشههایشان را بیرون بیاورد و از نزدیك وارسی كند، و بعضاً به این جهت كه لزوم عمل از این كار جلوگیری میكند. اگر شما بهطور فعال سرگرم نوع خاصی زندگی باشید، این كار عامل بازدارنده و حتی عاقبت شاید فلج كنندهای است كه دائماً از شما بپرسند: «چرا این كار را میكنید؟ آیا مطمئنید كه هدفهایی كه تعقیب میكنید هدفهای حقیقی است؟ آیا یقین دارید كه آنچه میكنید ناقض قواعد اخلاقی یا اصول یا آرمانهایی نیست كه اگر بپرسند، خواهید گفت به آنها ایمان دارید؟ آیا اطمینان دارید كه بعضی از ارزشهای شما با هم مانعهٔ الجمع نیستند و از اذعان به این موضوع نزد خودتان كوتاهی نمیكنید؟ وقتی بر سر نوعی دوراهی قرار میگیرید، آیا گاهی آن قدر از روبهرو شدن با آن خودتان را نمیبازید كه نگاهتان را به جای دیگری میدوزید و كوشش میكنید بار مسئولیت را از گردن خودتان بردارید و به دوش پهنتر و قویتر بیندازید -از قبیل دولت یا مذهب یا طبقه یا جماعت دیگری كه به آن تعلق دارید- یا شاید به گردن قواعد عمومی اخلاقی مردم حسابی و عادی؟ و آیا تصور نمیكنید كه خودتان باید زیروروی مسئله را بسنجید و حلاجی كنید؟» آگر اینگونه سؤالها از حد بگذرد، مردم مرعوب یا عصبانی میشوند و اعتماد به نفسشان سست میشود و حتی شروع به مقاومت میكنند.
افلاطون از زبان سقراط میگوید كه زندگی بررسی نشده ارزش زیستن ندارد. ولی اگر همهی افراد جامعه روشنفكران شكاكی بودند كه دائماً پیش فرضها و مبانی اعتقاداتشان را بررسی میكردند، دیگر مرد عمل پیدا نمیشد. مع هذا، اگر پیشفرضها بررسی نشوند و همان طور راكد بمانند، جامعه ممكن است متحجر شود. اعتقادات تصلب پیدا میكنند و به صورت جزمیات (۳) درمیآیند و قوه تخیل كژومعوج میشود و ادراك و تفكر از باروری میافتد. جامعه اگر در بستر راحت جزمیات و عقاید خشك تردیدناپذیر به خواب برود، كم كم میپوسد. اگر بنا باشد مخیله تكان بخورد و قوهی فكر و ادراك به كار بیفتد و زندگی فكری و ذهنی تنزل و پسرفت نكند و طلب حقیقت (یاطلب عدالت یا كمال نفس) متوقف نشود، مسلمات و پیش فرضها باید -دست كم تاحدی كه جامعه از حركت بازنایستد- مورد شك و سؤال قرار بگیرند. انسانها و اندیشهها بعضاً از طریق پدركُشی پیشرفت میكنند، یعنی از این راه كه بچهها حتی اگر پدر را نمیكُشند، لااقل اعتقادهای او را میكشند و به اعتقادات جدید میرسند. توسعه و پیشرفت به همین وابسته است. در این جریان، كسانی كه سؤالات ناراحت كننده و مزاحم میكنند و به شدت دربارهی پاسخها كنجكاوند، نقش مطلقاً محوری و اساسی دارند. معمولاً اینگونه افراد در هر جامعهای كم پیدا میشوند، و وقتی بهطور منظم به این فعالیت میپردازند و از روشهای عقلیی استفاده میكنند كه خود این روشها در معرض وارسی و كندوكاو و نقد و سنجشاند، اسمشان را میگذاریم فیلسوف.
●مگی: آیا ممكن است چند مثال از پیش فرضهایی كه شك و سؤال لازم دارند، ذكر بفرمایید؟
▪برلین: مكالمات افلاطون قدیمیترین و بارورترین منبع بحث دربارهی بالاترین ارزشها و كوشش برای تردید كردن در عقل و شعور متعارف است. در رمانها یا نمایشنامههای نویسندگان نگران چنین مسائلی هم به شواهد و نمونههای این موضوع برمیخورید. قهرمانان نمایشنامههای ایبسن (۴) یا رمان تورگنیف، شب پیش، (۵) یا درازترین سفر یی.ام.فارستر (۶) را به یاد بیاورید. ولی شاید فلسفهی اخلاق یا فلسفهی سیاسی جدید موارد آشناتری به دست دهد. مثلاً صحبت دربارهی آزادی یا برابری را درنظر بگیرید كه امروز دنیا را پر كرده. مقدمهی اعلامیهی استقلال ] آمریكا [ را بگیرید. كلماتش عیناً یادم نیست...
●مگی: «ما این حقایق را بدیهی میدانیم كه جمیع آدمیان برابر آفریده شدهاند و آفریدگارشان به ایشان برخی حقوق انفكاكناپذیر اعطا فرموده است، از جمله حق حیات و آزادی وطلب خوشبختی...»
▪برلین: متشكرم. بسیار خوب، حقوق. حقوق چیست؟ اگر از یك آدم عادی در كوچه و خیابان بپرسید حق دقیقاً چیست، گیج میشود و نخواهد توانست جواب روشنی بدهد. ممكن است بداند پایمال كردن حقوق دیگران یعنی چه، یا معنای این كار چیست كه دیگران حق او را نسبت به فلان چیز انكار كنند یا نادیده بگیرند؛ ولی خود این چیزی كه مورد تجاوز قرار میگیرد یا انكار میشود، دقیقاً چیست؟ آیا چیزی است كه شما در لحظهی تولد كسب میكنید یا به ارث میبرید؟ آیا چیزی است كه روی شما مُهر میخورد؟ آیا یكی از ویژگیهای ذاتی انسان است؟ آیا چیزی است كه كسی آن را به شما داده؟ اگر این طور است، چه كسی؟ به چه ترتیبی؟ آیا حقوق را ممكن است اعطا كرد؟ آیا حقوق را ممكن است سلب كرد؟ چه كسی میتواند سلب كند؟ به چه حقی؟ آیا حقوقی وجود دارد كه موجب اعطا یا سلب بعضی حقوق دیگر شود؟ معنای این حرف چیست؟ آیا شما میتوانید حقی را از دست بدهید؟ آیا حقوقی وجود دارد كه مثل فكر كردن یا نفس كشیدن یا انتخاب این یا آن، جزء ذاتی طبیعت شما باشد؟ آیا مقصود از حقوق طبیعی همین است؟ اگر این است، غرض از «طبیعت» به این معنا چیست؟ و از كجا میدانید كه اینگونه حقوق چیست؟
مردم دربارهی اینكه حقوق چیست، بسیار با هم اختلاف نظر داشتهاند. مثلاً قرن هفدهم را در نظر بگیرید كه صحبتهای فراوان راجع به حقوق وجود داشت. در انگلستان جنگ داخلی درگرفته بود و یكی از مسائل اساسی مورد نزاع این بود كه آیا چیزی به اسم حقالاهی پادشان (۷) وجود دارد یا نه. ما امروز اعتقادی به این موضوع نداریم، اما پیداست كه در آن زمان عدهای معتقد به آن بودند و عقیده داشتند كه شاه موجود ویژهای است كه خداوند او را از موهبت بعضی حقوق ویژه برخوردار كرده است. دیگران معتقد بودند كه چنین حقوقی وجود ندارد و صرفاً ساخته و پرداختهی خیال كشیشها و شاعرهاست. این دو گروه چطور با هم بحث میكردند؟ هر كدام چه دلایلی میآوردند؟ چه دلایلی برای مردم قانع كننده بود؟ یكی از نویسندگان فرانسوی در اواخر قرن هفدهم این سؤال را مطرح كرد كه اگر پادشاه فرانسه بخواهد بعضی از اتباع و رعایای خودش را به پادشاه انگلیس منتقل كند، این اتباع در این باره چه فكر خواهند كرد؟ مفاد پاسخی كه این نویسنده داد این بود كه اتباع مورد بحث اصولاً حق فكركردن ندارند؛ فقط باید اطاعت كنند چون تابع محضاند؛ پادشاه كاملاً حق دارد هرطور كه خواست با اتباعش رفتار كند؛ حتی تصور اینكه اتباع اجازهی فكر و چون و چرا دربارهی تصمیمات شاه را داشته باشند به معنای كفرگویی است. خوب، ما امروز این حرفها را رد میكنیم؛ ولی در آن زمان خیلی از مردم معتقد به سلسله مراتب بودند -یعنی تصور میكردند دنیای معنوی و دنیای مادی ساختمانی طبقه طبقه است- و چنین گفتهای را قبول داشتند. معتقد بودند كه هر آدمیزادی دارای محل خاص خودش در كل این سلسله مراتب است و باید وظایفی را كه مقام و موقعیتش در هرم بزرگ اجتماعی ایجاب میكند، انجام دهد. این چیزی بود كه مردم صدها سال به آن اعتقاد داشتند. بعد متفكرانی آمدند كه منكر این مطلب شدند و گفتند چنین سلسله مراتبی وجود ندارد و انسانها با هم برابرند و در موقع تولد شبیه همدیگرند و بعضی نیازها و قوا و خواهشهای طبیعی دارند و همه از بعضی حقوق طبیعی ناگرفتنی بهرهمندند و از جهت این حقوق تساوی میانشان برقرار است. منظور من این است كه نوع دلایلی كه هر طرف ممكن است در چنین مناقشهای بیاورد، موضوع صحیحی برای فلسفه است. در چه رشتهی دیگری امكان دارد راجع به آنها بحث شود؟ اینها مسائلی اصولی است كه افراد عمیقاً و به مدت طولانی دربارهی آنها نگران بودهاند؛ مسائلی است كه به نام آنها جنگها و انقلابهای خونین درگرفته است.
پانوشتها
۱. Sir Isaiah Berlin
۲. All Souls College
۳. dogma
۴. Henrik Ibsen (۱۹۰۶-۱۸۲۸). شاعر و نمایشنامهنویس نروژی. (مترجم)
۵. Ivan Turgenev, On the Eve.
۶. E.M.Forster, The Longest Journey.
۷. divine right of Kings
۸. Heinrich Heine (۱۷۹۷-۱۸۵۶)
۹. M.F.M.I. Robespierre (۹۴-۱۷۵۸). انقلابگر تندرو فرانسوی و بانی حكومت وحشت در انقلاب كبیر آن كشور. (مترجم)
۱۰. غرض لویی شانزدهم پادشاه فرانسه است. (مترجم)
۱۱. J.G.Fichte (۱۸۱۴-۱۷۶۲). فیلسوف ایدئالیست آلمانی. (مترجم)
۱۲. F.W.J.Schelling (۱۸۵۴-۱۷۷۵). فیلسوف ایدئالیست آلمانی. (مترجم)
۱۳. Martin Luther (۱۵۴۶-۱۴۸۳). مصلح دینی آلمانی و بانی اصلی مذهب پروتستان. (مترجم)
۱۴. واژهی «صلیب» در زبانهای اروپایی یادآور مصیبت عسیی مسیح است كه صلیب خویش را بر دوش كشید و مصلوب شد، و از این نظر دلالت دارد بر درد و رنج و ابتلا. (مترجم)
۱۵. formal disciplines
۱۶. game theories
۱۷. E.M.Forster . (۱۹۷۰-۱۸۷۹). رماننویس انگلیسی. (مترجم)
۱۸. astrology
۱۹. J.L.Austin (۶۰-۱۹۱۱). استاد دانشگاه آكسفورد و یكی از مهمترین فیلسوفان مكتب تحلیل زبان كه شرح افكارش در بخشهای دیگر این كتاب خواهد آمد. (مترجم)
۲۰. Max Planck (۱۹۴۷-۱۸۵۸). فیزیكدان آلمانی و واضع نظریهی كوانتوم. (مترجم)
۲۱. quark
۲۲. black hole
۲۳. category mistake
۲۴. Gibert Ryle
۲۵. The Concept of Mind
۲۶. William Godwin (۱۸۳۶-۱۷۵۶). نویسندهی فلسفی مشرب انگلیسی و طرفدار آزادی عقیده و عدالت اجتماعی. (مترجم)
۲۷. P.B.Shelley (۱۷۹۲-۱۸۲۲). شاعر انگلیسی. (مترجم)
۲۸. Francois de Salignac Fإnإlon (۱۶۵۱-۱۷۱۵)
۲۹. George Eliot (۸۰-۱۸۱۹). نام مستعار مریآناِوانز، بانوی رماننویس انگلیسی. (مترجم)
۳۰. John Stuart Mill (۷۳-۱۸۰۶). فیلسوف و اقتصاددان انگلیسی. (مترجم)
۳۱. G.E.Moore (۱۹۵۸-۱۸۷۳). فیلسوف انگلیسی. (مترجم)
۳۲. first-order questions
۳۳. the science of society
۳۴. Marquis de Condorcet (۹۴-۱۷۴۳). فیلسوف و ریاضیدان فرانسوی. (مترجم)
۳۵. A.N.Whitehead (۱۹۴۷-۱۸۶۱). فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی. (مترجم)
۳۶. feudal lords
۳۷. برایان مگی، مردان اندیشه ، تهران، طرح نو، ۱۳۷۴، صص ۶۳-۲۳.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست