جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
جغرافیای ادبیات
بررسی شاخصههای متن بر اساس گستره جغرافیایی ایران کاری است که قهرمان شیری در کتاب «مکتبهای داستاننویسی در ایران» انجام داده است. البته چنین مطالعاتی پیش از او در برخی مقالات و کتب انجام شده بود اما پراکندگی آنها تا بدان حد بود که تنها میشد به عنوان پینشهاد به آن نگاه کرد. مولف نیز تمام این پیشنهادها را یک به یک مطرح میکند و بررسی کوتاهی از هر کدام ارائه میدهد: محمدعلی سپانلو اولین کسی است که موضوع تاثیر جغرافیای اقلیمی بر داستاننویسی معاصر ایران را مطرح کرده است، و حق تقدم او در طرح این موضوع همواره محفوظ است. او نوشته است که «در سال ۱۳۵۸ در بررسی داستانهای چاپ شده آن سالها، اصطلاح مکتب خوزستان را پیشنهاد کردم. این اصطلاح ناظر بود بر ویژگی گروهی قصهنویسان که عمدتا از خاستگاه مشترک آنان نشأت میگرفت. من نوشته بودم: محیط جنوب غربی ایران، به خصوص بخش صنعتی آن، که تضادهای جهان معاصر را یکجا در کنار هم دارد، بهترین آزمایشگاه بوده است برای آزمون سبک نویسندگان رئالیست آمریکایی میان دو جنگ، در یک فرم بومی و ایرانی اقلیمی سوزان و وحشی که در آن شبح صنعتی عظیم چشمانداز را مسدود کرده است. مجموعه متلونی از بدویترین طبایع تا تربیتشدهترین واکنشهای شهرنشینی. و بعد عوارضی که هم ناشی از زندگی کپرنشینی و فقر است و هم زندگی در تکنیک و سیل پول. مردمی که از چندسو با هم غریبهاند؛ عرب، عجم، اروپایی و طبایع وسط. اینها همه به برخی از بهترین قصهنویسان معاصر ما فرصت داده تا مکتب قصهنویسی خوزستان را پدید آورند.
یک نگاه به قصههای ناصر تقوایی، احمد محمود، مسعود میناوی، ناصر موذن، محمد ایوبی، پرویز زاهدی، پرویز مسجدی، عدنان غریفی، نسیم خاکسار، بهرام حیدری و دیگران، ما را رهنمون میشود تا ترکیب دلپذیر مرارت و وحشت و پاکباختگی آدمهای فاکنر و همینگوی و کالدول را با اقلیم دیگری در جای دیگری از جهان بازیابیم. میتوان گفت که جغرافیا سبک آفریده است» (ص ۵۳). جمله آخر، سخن محوری این کتاب است که البته سپانلو پیش از این بدان رسیده بود و مولف نیز او را اولین نفر در پیشنهاد مکتبهای داستاننویسی ایران میداند. شیری پس از او از حسن میرعابدینی نام میبرد و او را دومین منتقدی میشناسد که «به اظهارنظر مفصل درباره ادبیات اقلیمی ایران پرداخته است. او در آخرین مجلد صدسال داستاننویسی در ایران، سالهای ۴۰ به بعد را سالهای واقعی پیدایش داستان روستایی و اقلیمی در ایران میشمارد» (ص ۵۵).
سومین منتقد یعقوب آژند است که در اینباره به اظهارنظر پرداخته است. البته شیری سخنان او را فاقد وجاهت علمی میداند و تلقی او از گفتههای آژند کلیگوییهایی مبهم در اینباره است: «خصوصیاتی که آژند برای این سبکها برمیشمرد بیش از آنکه بر تفاوتها دلالت کنند، تشابه آنها را به نمایش میگذارند» (ص ۶۱).
واقعیت این است که «مکتبهای داستاننویسی...» در عین تعمق در جغرافیای ادبیات و تلاش برای برشمردن خصوصیات هر مکتب خود نیز گاه دچار این کلیگوییها بوده است. به خصوص وقتی که قصد دارد مباحث خود را تئوریزه کند در افتادن در ورطه ابهام و کلیگویی به وضوح آشکار است: «مکتب اصطلاح عامی است، برای مجموعهای از اندیشهها، اعتقادات و نگرشهای همگرا و همسو، که هدف از تدوین آن، هدایت جامعه به جانب یک مسیر خاص است. شماری از مکتبها در پی تبیین مقولههایی به گستردگی کیفیت تکوین آغاز و انجام هستی هستند و تعیین وظایف زیستی انسان در جامعه و جهان، و شماری دیگر در گسترهای محدودتر، صرفا رابطههایی اجتماعی یا سلوک فردی و یا ساز و کارهای ذهنی انسان در ارتباط با خود او، انسانهای دیگر و تمام پدیدههای هستی، در حوزه علوم انسانی، در حریم حساسیتهای خود قرار میدهند». چنانچه شما مخاطب این مقاله از این جملات چیزی سردرآوردید ما نیز چنین بودهایم. در واقع جملات طولانی و مبهم البته گهگاه کم نیستند در این کتاب و علمی بودن کار را زیر سوال بردهاند. اما با وجود این انتقاد نباید الحق از بعضی تاملات نویسنده در این زمینه گذشت. و بهترین فصل در این زمینه بررسی مکتب آذربایجان و خراسان است. شیری در مکتب «آذربایجان» به نکتهای رسیده است بکر و خلاقه. او خصوصیات سبکی سه نویسنده مهم این مکتب (بهرنگی، ساعدی و براهنی) را بررسی میکند و پس از آن داستاننویسی آذربایجان را حرکتی از سوی داستان سنتی به سمت پسامدرن میداند. این نکته حاصل تعمق نویسنده در داستاننویسی این منطقه است و کاملا درست به نظر میرسد. مکتب دیگر، مکتب خراسان است که مولف به درستی بر برخی از خصوصیات اقلیمی آن اشاره میکند و برای نخستینبار به شاخصههایی میرسد که پیش از او کسی آنها را مطرح نکرده است.
به عنوان مثال نکاتی او درباره خراسان (به عنوان جایگاه نخستین نشو و نمای ادبیات فارسی) و بعد تاثیر آن در شیوه نگرش نویسندگان امروز طرح کرده، لااقل پیشنهاد جالبی برای پایاننامه یک دکترا و یک کتاب مفصل است: «اقلیم خراسان، به همانسان که موقعیت مهمی در تاریخ و فرهنگ گذشته داشته است، در سیر داستاننویسی نوین نیز با نویسندگانی چون محمود کیانوش، اصغر الهی، غزاله علیزاده، رضا دانشور و از همه برجستهتر، محمود دولتآبادی، همان موقعیت ممتاز پیشین را برای خود محفوظ نگه داشته است. شاخصترین اصول مشترکی که بنیاد داستانهای این نویسندگان را به یکدیگر پیوند میدهند، عبارتند از: نگرش تاریخی، علاقهمندی به آموزههای مذهبی، استفاده گسترده از امکانات زبان کهن، اعتدالگرایی، زندگیبخشی به روزگاران سپری شده و، در یک کلام، سنتگرایی در صورت و محتوا. ریشه این محورهای مشترک را بیش از هر چیزی باید در تاثیرات تاریخی و فرهنگی حاکم بر فضای اقلیمی منطقه جستوجو کرد که از گذشتههای دور تا به امروز، علاوه بر قرار گرفتن در شاهراه فرهنگی، مذهبی، سیاسی و تجاری ایران با شرق دور، پایگاه نخستین سلسلههای حکومتی اصیل ایرانی بعد از حمله اعراب نیز بوده است؛ و همچنین در کشمکش بسیار طولانی و تمکین به اقوام بیگانهای چون قزاقان، ترکمانان و مغولان و تیموریان. علاوه بر اینها، این منطقه خاستگاه اصلی زبان و ادبیات فارسی، و نیز میزبان هشتمین امام شیعیان است» (ص ۲۳۴).
به هر حال «مکتبهای داستاننویسی در ایران» با وجود هر انتقادی که به آن وارد باشد، کتابی است در خور توجه که خود میتواند پیشنهادی جدی برای ورود به ادبیات اقلیمی و بررسی ادبیات از منظر جغرافیا باشد.
امید کاظمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست