جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
فضاسازی برای مشارکت مخاطب
تئاتر کودک و نوجوان ویژگی خاص خود را دارد. راز و رمز این هنر به ظاهر ساده بسیار بیشتر از آن است که تصور میشود. بر اساس دیدگاه دیوید وود ( david wood) تئاتر کودکان قالب هنری جداگانهای است که از حیث کیفیت کاملاً با تئاتر بزرگسال متفاوت است. تئاتر کودک ساده شده تئاتر بزرگسال نیست بلکه ویژگیها و امتیازات خاص خود را دارد. تولید تئاتر با کیفیت برای بچهها از آن جهت با ارزش است که میتواند دنیای جدیدی از هیجان و تخیل را برای آنها بسازد.
تئاتر کودک و نوجوان که بنا به ضرورت در دو قرن اخیر شکوفا شد، امروزه تعریف مستقل خود را دارد. این گونه هنری متکی بر انتقال اندیشه و مضمون و جذب مشارکت مخاطب با روش خلاقانه هنری است که سرگرمی و آموزش به عنوان ویژگی این عناصر تلقی میشود. یک تئاتر خوب برای مخاطب کودک و نوجوان این امکان را دارد که با استفاده از عناصر و عوامل شناخته شده منجر به تاثیر مستقیم بر مخاطب خود شود. استفاده از روشها و موقعیتهای نمایشی تجربه شده در تئاتر کودک و نوجوان یک امر متداول در این گونه تئاتری است. البته تکرار این امر و استفاده مکرر از این ویژگی منجر به تثبیت یک روند تکراری و کلیشهای میشود. همین امر یعنی افراط در استفاده از شیوههای تجربه شده موجب شده که بسیاری از هنرمندان، تئاتر کودک و نوجوان را نوعی هنر ساده که به سرعت قابل شکلگیری است تصور کنند. در تئاتر کودک و نوجوان استفاده از فکر و اندیشه نو و بدیع و روشهای خلاقانه و نوآوری در اجرا عاملی مهم برای رسیدن به اجرایی قابل قبول و هنرمندانه است. باید اذعان داشت تئاتر کودک و نوجوان به جهت حساسیت در انتخاب موضوع و بهرهگیری از تخیل و فانتزی متناسب با نوع مخاطب با وجود روشهای شناخته شده، یکی از دشوارترین گونههای هنرهای نمایشی است.
نمایش "گربهای در قصر ملکه" اثری ویژه مخاطب کودک و نوجوان نوشته "انوش معظمی" و به کارگردانی "عبدالله آتشانی" با استفاده از مولفههای شناخته شده تئاتر کودک و نوجوان شکل گرفته است. داستان درباره یک پیرزن به نام "بیبی گل نساء" است که تصمیم میگیرد به شهر برود و ناچار حیوانات طویله را تنها میگذارد. با رفتن بیبی روباه به کمک گربهای به نام شارون تصمیم میگیرد سگ را گول بزند تا بتواند وارد طویله شود. داستان نمایش قصه قدیمی "کدو قلقله زن" و "حسنک کجایی" را تداعی میکند که البته این نمایش در شخصیت و وقایع داستان تفاوت زیادی با این آثار دارد.
در نمایش "گربهای در قصر ملکه" موسیقی ریتمیک و البته متنوع نمایش به عنوان بخش اصلی نمایش کاربرد دارد. ایجاد یک فضا برای مشارکت مخاطب که از ابتدا و در سالن انتظار با همراهی شخصیتها و تماشاگران و ورود آنها به سالن شروع میشود تا پایان اثر استفاده میشود. در طراحی صحنه و لباس با استفاده از رنگهای گرم فضایی شاد و پر هیجان ایجاد شده است. خلق شخصیتهای با ویژگی تیپکال و متضاد که به شکل تقابل دو گروه محور و مخالف شکل گرفتهاند منجر به خلق موقعیتهای نمایشی میشود.
"عبدالله آتشانی" چند سال است که در زمینه تئاتر کودک و نوجوان فعال است. تجربههای قبلی او باعث شده که با عناصر جذب مخاطب کودک و نوجوان آشنایی خوبی داشته باشد. از ویژگیهای بسیار مثبت نمایش شروع و پایان آن است که فضای مشارکت جدی برای مخاطب ایجاد میکند. همین عامل باعث میشود کودکان با نمایش ارتباط خوبی برقرار کنند و در یک صحنه با زدن ماسک همراه بازیگران نمایش در دستگیری روباه و شارون کمک کنند. در تئاتر مشارکتی مخاطبان کودک و نوجوان جزء نمایش تلقی میشوند و در بسیار موارد جریان نمایش با حضور آنها تغییر میکند. کار بازیگران جوان نمایش قابل قبول است و مریم آشوری در نقش بیبی و علی باروتی طغرل و مستانه جمرنیا تیز پا و عبدالله آتشانی در نقش شارون موفقتر از دیگران عمل کردهاند.
اما در نمایش نوعی شتابزدگی مشهود است که به نظر میرسد بخشهایی از نمایش و روابط شخصیتها برای حفظ مدت زمان نمایش کوتاه شده است. همین تغییر منجر به پرداخت تک بعدی شخصیتهای نمایش شده و روابط علت و معلولی وقایع نمایش دچار مشکل میشود. انگیزه سفر بی بی چندان قابل قبول نیست. تلاش شارون برای اینکه میخواهد جای گربه را در خانه بیبی گل بگیرد برای مخاطب قابل باور نیست. او به گربه وعده قصر ملکه را میدهد ولی هیچ وقت این قصر و مکان آن شرح داده نمیشود.
قصر ملکه باید یک فضای رویایی و آرمانی باشد تا وسوسه برای شخصیتها ایجاد کند ولی در نمایش در حد یک گفتگو مطرح میشود و رفتار شخصیتها برای رسیدن به آن این انگیزه قوی را ندارد. دلیل اینکه گربه بخواهد تحت تاثیر شارون قرار بگیرد تا به قصر ملکه برود آنقدر اهمیت ندارد که مبنای وقایع نمایش قرار گیرد. اسامی شخصیتهای نمایش همه ایرانی انتخاب شدهاند و فضایی بومی به اثر میدهد اما انتخاب نام شارون برای گربه با سایر شخصیتها تجانس ندارد. شارون نام منطقهای در اردن است و به عنوان یک اسم غیر ایرانی تلقی میشود. در استفاده از اسامی شخصیتهای یک نمایشنامه علاوه بر مفهوم و معنای اسامی، ریشه بومی و ناحیهای و رابطه اشخاص اثر اهمیت دارد. وقتی اسامی شخصیتهای نمایش با ویژگی خاص اشخاص چون تندر و پرناز و سنجد انتخاب شدهاند، اسم شارون چندان مناسب نیست. در ارزیابی نمایشنامه براساس آنچه اجرا شده است توالی وقایع دچار مشکل است؛ چرا که میتوان نشانههایی از برشهایی منقطع از داستان نمایش را شاهد بود که نیاز به گسترش در بستر اثر را دارد.
در کارگردانی نمایش، "عبدالله آتشانی" بیشتر از آنکه به زیر ساخت متن توجه کند و براساس اثر مکتوب پیش برود به خلق موقعیتهای نمایشی با الگوی تقابل اشخاص نمایش و پیش بردن طرح و توطئه عمل میکند. این ویژگی در نمایش به خوبی قابل درک است. نمایشنامه یک اثر مکتوب است که ایدههای نمایشی را براساس اصول و فنون و ساختار تجربه شده در اختیار کارگردان قرار میدهد. یک نمایشنامه مناسب که به خوبی پرداخت شده با تاکید و توجه به آن به نمایشی جذاب تبدیل خواهد شد که رفتار شخصیتها و یا وقایع نمایش منطقی و قابل باور است. این ضعف در اکثر نمایشهای کودک و نوجوان وجود دارد که معمولاً کارگردان چندان به متن اهمیت نمیدهد و بر مبنای خلق نمایش متناسب با ایدههای اجرایی پیش میرود. تجربه ثابت کرده که وقتی یک نمایش با اتکاء بر نمایشنامه و استفاده از ایدههای اجرایی و خلاقانه در کارگردانی شکل بگیرد نتیجه اثر بسیار شایسته و در خور توجه خواهد بود.
اما یکی از ضعفهای عمده نمایش "گربهای در قصر ملکه" طراحی صحنه نمایش است. استفاده از رنگهای گرم و تند برای ایجاد جذابیت و توجه مخاطب، در نمایشهای کودک و نوجوان امری مرسوم و متداول است. ایدههای رنگی در صحنه به عنوان یک اصل اولیه و ابتدایی در این گونه نمایشها کاربرد زیادی دارد. اما باید توجه کرد که در طراحی صحنه نمایش کودک و نوجوان الزامی برای رعایت این مسأله وجود ندارد و نباید این امر را یک اصل در این گونه نمایشها تلقی کنیم. در روانشناسی رنگها مخاطب کودک جذب رنگهای متضاد و پر هیجان میشود و تنوع رنگی از جهت بصری برای مخاطب بسیار جذاب است. اما استفاده از رنگ باید متناسب با طراحی صحنه باشد. طرح صحنه برای ایجاد یک وضعیت بصری و دیداری است که وضعیت نمایشی در آن شکل میگیرد. در بسیاری از موارد و در بسیاری از نمایشهای موفق کودک و نوجوان از هیچ رنگی به عنوان عنصر صحنه استفاده نشده و مخاطب ارتباط خوبی با اثر برقرار کرده است. در دنیای نمایش انتقال فضای اثر و درک و پذیریش مکان واقعه به نحوی که مخاطب آن را باور کند، اهمیت دارد.
در طراحی صحنه این نمایش از تنوع رنگی زیادی استفاده شده که در فضا سازی نمایش تاثیر زیادی دارد. اما در اجرای صحنههای مختلف که وقت زیادی از بازیگران برای تغییر آن صرف میشود، طراحی صحنه به عنوان یک عنصر پر مشقت و زمانبر باعث شده عوامل نمایش و بازیگران در خدمت طراح صحنه باشند. استفاده از شیوه پخش موسیقی و تغییر دکور در تاریکی یک تمهید بسیار خوب کارگردانی است ولی در استفاده از عناصر معمولی و مصنوعی برای صحنه جنبه زیبایی شناسی آن در نظر گرفته نشده است. در انتهای صحنه یک پرده بزرگ رنگی که فاقد پرسپکتیو و زیبایی بصری است آویزان شده که جنبه زیباییشناسی هنری ندارد. در طراحی و ساخت خانه گربه و سگ که به شکل استفاده از متریال مصنوعی صورت گرفته فقط شکل یک خانه ساخته شده که مفهوم لانه حیوانات را تداعی نمیکند.
امروزه طراحی صحنه نمایش به مفهوم ایجاد یک دکور نیست؛ بلکه طراحی صحنه در کنار طراحی لباس و نورپردازی و گریم به عنوان یک عنصر مهم در طراحی هنری و انتقال مفهوم نمایش محسوب میشود. امکاناتی که در طراحی صحنه نمایش استفاده میشود باید با استفاده از طراحی بصری و ویژگی هنری برای مخاطب شکل و مکان را به شکل مناسبی انتقال دهد، نکتهای که در نمایش "گربهای در قصر ملکه" از آن غفلت شده است. در صحنه پایانی که شارون و روباه دستگیر میشوند ناگهان یک قفس از بالای صحنه آویزان میشود که برای مخاطب کاربرد آن هیچ دلیلی ندارد. حال آنکه در صحنه قبل شارون با یک تور ماهیگیری موشها را دستگیر میکند که این اتفاق قابل باور است. بر خلاف آنچه درباره طراحی صحنه اشاره شد در طراحی لباس نمایش به دلیل استفاده مناسب از المانهای ساده در معرفی شخصیتها و رنگهای یکسان و متعادل طراحی قابل قبولی شکل گرفته است.
از سایر عوامل مهم نمایش میتوان به موسیقی اشاره کرد. موسیقی در نمایش "گربهای در قصر ملکه" از نکات مثبت کار است. موسیقی نمایشی اثر فضای بسیار خوبی ایجاد کرده که بخش عمده مشارکت مخاطبان به دلیل هیجانی است که موسیقی ایجاد میکند. در نمایش "گربهای در قصر ملکه" تلاش کارگردان برای جذب مشارکت تماشاگران کودک و نوجوان یک نکته مهم و پر اهمیت است که شیوه اجرایی نمایش براساس آن بنا شده است. بهترین صحنه نمایش جایی است که کودکان با بازیگران همراه میشوند. عبدالله آتشانی و گروه نمایش او این توانایی را دارند که بتوانند آثار خوبی را در زمینه تئاتر کودک و نوجوان تولید کنند. تجربه تئاتر مشارکتی و لحظات پیشبینی نشده از واکنش و حضور تماشاگران اتفاق مهمی در این نمایش است که توجه به آنها میتواند گروه نمایش را در کارهای آینده کمک کند.
شهرام کرمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست