پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

«​نشانه شناسی تصویری» در شصت و سومین یکشنبه انسان شناسی و فرهنگ



      «​نشانه شناسی تصویری» در شصت و سومین یکشنبه انسان شناسی و فرهنگ
روابط عمومی

پوستر: محسن صف‌شکن/ شصت و سومین نشست «یکشنبه های انسان شناسی و فرهنگ» با موضوع: «​نشانه شناسی تصویری» روز یکشنبه ۱۷ آبان ماه ۱۳۹۴، از ساعت ۴ تا ۷ بعداز ظهر در  مکان جدید برگزاری نشست یکشنبه ها واقع در پژوشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار خواهد شد. در این نشست فیلم مستند «گفتگو با انقلاب» ساخته آقای روبرت صافاریان به نمایش در خواهد آمد. سخنران اول این برنامه آقای دکتر حسین پاینده (نویسنده، منتقد ادبی، منتقد فیلم و استاد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی) هستند که با عنوان «تحلیل گفتمان در تصویر: رویکردی نشانه‌شناختی» صحبت می کنند و سخنران دوم  آقای رامتین شهبازی (نویسنده و منتقد سینما و فیلم) هستند صحبت هایشان را با عنوان «خوانش شیردل از عکسهای گلستان در مستند "قلعه"» ارائه خواهند کرد.
مکانمیدان ولی عصر، خیابان ولی عصر، خیابان دمشق، شماره 9، پژوشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
زمان:  ساعت ۴ تا ۷ بعداز ظهر  یکشنبه  ۱۷ آبان ماه ۱۳۹۴
برنامه راس ساعت  ۴ بعد از ظهر شروع می شود، لطفا یک ربع پیش از شروع،  در محل حاضر باشد.
ورود برای همه علاقمندان آزاد است.
برای دسترسی به جلسات قبلی یکشنبه‌ها روی آدرس زیر کلیک کنید:
http://www.anthropology.ir/sundays
 

سایر پیوندهای مرتبط:
درباره آقای روبرت صافاریان
درباره فیلم مستند گفتگو با انقلاب
درباره اقای دکتر حسین پاینده
درباره آقای رامتین شهبازی
 

چکیده سخنرانی اول؛ تحلیل گفتمان در تصویر:‌ رویکردی نشانه‌شناختی

حسین پاینده، استاد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی

اگر به پیروی از نظریه‌پردازان مطالعات فرهنگی اصطلاح «متن» را توسّعاً به معنای هر گونه نظام معناسازِ نشانه‌ای در نظر بگیریم، آن‌گاه باید گفت بخش زیادی از متونی که آحاد جامعه‌ی معاصر را در زندگی روزمره احاطه کرده‌اند، عبارت‌اند از انواع‌واقسام تصویر، یا به تعبیری دقیق‌تر «ایماژ». در واقع، مشارکت در فرایندهای زندگی روزمره (فرایندهایی از قبیل کار، خرید کردن، موج‌سواری در اینترنت، تماشای تلویزیون، و …) یعنی قرار گرفتن در معرض تصاویری که با تبعیت از رمزگان فرهنگی جامعه (اعم از رمزگان گفتمان مسلط یا رمزگان پاره‌گفتمان‌های نامسلط) معانی خاصی را به ذهن مخاطبان متبادر می‌کنند. این ایماژها با چنان کثرتی در دیوارهای شهر، بدنه‌ی اتوبوس‌ها، صفحات روزنامه‌ها و مجله‌ها، نمایشگر کامپیوتر و تلفن همراه به چشم می‌خورند که باید گفت همه‌ی ما هر روز با هزاران تصویر بمباران می‌شویم، چندان که به قول منتقد فرهنگی و نظریه‌پرداز پسامدرنیته ژان بودریار، در جامعه‌ی معاصر تشخیص واقعیت از تصاویری که واقعیت را شبیه‌سازی می‌کنند («امر وانموده») ناممکن شده است. برخی از تابلوهای نقاش آمریکایی اندی وارهُل بازنمایی هنریِ همین وضعیت هستند. 

نشانه‌شناسی دانشی است که می‌کوشد که نحوه‌ی ایجاد معنا در متون را از منظر کارکرد نشانه‌ها تبیین کند. نشانه‌شناسیِ سوسوری چهارچوب نظری و مفاهیم کاربردی مناسبی برای تحلیل معانیِ مستتر در ایماژهای زندگی روزمره به دست می‌دهد. از جمله‌ی مهم‌ترینِ این مفاهیم می‌توان به «دال»، «مدلول»، «لانگ»، «پارول»، «همنشینی» و «جانشینی» اشاره کرد. این مفاهیم عیناً در تحلیل‌های لوی استراوس و سایر انسان‌شناسان ساختارگرا به وفور استفاده می‌شود. در این سخنرانی با استفاده از مفاهیم نشانه‌شناسی سوسوری، چند تصویر (از جمله تصاویری از محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه) تحلیل خواهد شد تا نظام معناسازانه‌ی گفتمانیِ مستتر در آن‌ها معلوم شود. این تحلیل‌ها با رویکردی میان‌رشته‌ای و با به‌کارگیری برخی از مفاهیم پُرکاربردِ نقد ادبی (استعاره، مجاز مرسل، بینامتنیّت، …) ارائه می‌شوند تا بر ربط مطالعات نقادانه‌ی ادبی با تحلیل‌های فرهنگی تأکید گذاشته شود.

چکیده سخنرانی دوم؛ "خوانش شیردل از عکس‌های گلستان در مستند «قلعه»"

رامتین شهبازی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه

مستندهای پیش از انقلاب کامران شیردل عموما خصلت‌هایی واسازانه دارند. یعنی نحوه برخورد فیلمساز با موضوع به‌گونه‌ای است که می‌کوشد،تقابل دوگانه واقعیت/دروغ را واسازی کرده و تصویری را ارائه نماید تا پیش از آن‌که بخواهد نتیجه فرضیه‌ای متقن را بیان دارد،بیشتر می‌کوشد ابعاد مسئله مطروحه را در ذهن مخاطب متکثر کند. در اون‌شب که بارون اومد،گفتمانی که «قدرت» سعی‌دارد به مدد روایت مورد نظر «نوجوان فداکار» بسازد با حمله حاشیه‌ها واسازی  می‌شود.یعنی ترک‌های روایت معطوف به قدرت شناسایی شده و مورد واکاوی قرار می‌گیرد و درنهایت فیلمساز نه با یک پاسخ که با یک سئوال فیلم را به‌پایان می‌رساند «واقعیت کجاست؟» و آیا اصولا «این واقعیت قابل بازنمایی است؟» اما در قلعه داستان به‌گونه‌ای دیگر است واگرچه نگاه انتقادی شیردل به جامعه ملموس و قابل تامل است،اما انگاره‌هایی در روش دیده می‌شود که از منظر نشانه‌شناسی عکس و کارکرد آن در فیلم مستند قابل بحث به‌نظر می‌رسد.این مقاله قصد دارد به این سئوال پاسخ دهد که عکس‌های کاوه گلستان چه ارتباط تماتیک و زیباشنا‌ختی با موضوع مورد نظر شیردل برقرار می‌کند؟ فرض بر این است که به‌نظر می‌رسد شیردل قصد دارد خوانشی پساساخت‌گرایانه از عکس‌های گلستان داشته‌باشد،اما این خوانش درون فیلم چون ساختار می‌یابد برای عکس‌ها«لنگرمعنایی» ایجاد می‌کند.در این راستا نظریه رولان بارت پیرامون خوانش عکس در کتاب «اتاق روشن»(1390) و مقاله «از نشانه‌شناسی تا واسازی عکس»نوشته دکتر امیرعلی نجومیان(1386) مورد بازخوانی قرار خواهد گرفت.



همچنین مشاهده کنید