سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

معنای پول در بدن



      معنای پول در بدن
شایسته مدنی

ارتباط پول با بدن در نظریه‌ی جامعه‌ی مصرفی بودریار قابل مشاهده است. به عقیده‌ی بودریار، منزلت بدن امری است که به فرهنگ مربوط می‌شود. در هر فرهنگی شیوه‌ی سازمان‌دهی رابطه با بدن، بازتاب شیوه‌ی سازمان‌دهی رابطه با چیزها و شیوه‌ی سازمان‌دهی رابطه با چیزها و شیوه‌ی سازمان‌دهی روابط اجتماعی است.

ساختار کنونی تولید/ مصرف در نزد فرد، کنش مضاعفی را القا می‌کند که به نوعی به بازنمایی دوگانه اما بسیار منسجم بدن او بستگی دارد: بازنمایی بدن به مثابه سرمایه و بازنمایی بدن به مثابه شیء مصرفی. در هر دو مورد لازم است که نه تنها بدن مورد انکار یا غفلت قرار نگیرد، بلکه به شکلی عامدانه بر روی آن سرمایه‌گذاری (در دو مورد مفهوم اقتصادی و روان‌شناختی کلمه) نیز صورت بگیرد (بودریار، 1390: 199).

معنای پول در بدن از نظر مصاحبه‌شوندگان این تحقیق که زنان متاهل ساکن شهر کرج و تهران بودند؛ "زیبایی"، "تندرستی و عمر طولانی" و "شیک بودن" است. هزینه کردن برای زیبایی از نظر همه‌ی مصاحبه‌شوندگان، کم یا زیاد، بیان شد.

یکی از مصاحبه‌شوندگان درباره‌ی "زیبایی" این طور می‌گوید: «وقتی می‌خواهم خرج صورتم کنم و بوتاکس کنم همسرم میگوید بیا با هم برویم. هر چه قدر بشود مهم نیست. در حالیکه مادرشوهرم برای یک دوره درمان زیبایی که باید ده جلسه می‌رفت، بعد از چند جلسه شوهرش دیگر پول نداد.»

مصاحبه‌شونده‌ی دیگری در همین‌باره می‌گوید: «قبل از ازدواج بینی‌ام را عمل کردم و برای شوهرم خرجی نداشتم. ولی تصمیم دارم ابروهایم را بالا بکشم، هنوز فرصت نکردم. توی خانه درگیر بچه‌ها هستم و اینجا درگیر کار. ولی به همسرم گفتم که اینها هزینه‌های آینده‌ی من خواهد بود. رسیدگی به پوست و بعد هم ساکشن و برداشتن چربی شکم. منتظرم خانه‌ای که خریدیم اقساطش تمام شود که هزینه‌ها را این‌طرفی کنم. اهل خودنمایی نیستم ولی به همسرم می‌گویم این هزینه‌ها به خاطر آبروی تو هم هست. به زیبایی اهمیت می‌دهم چون می‌خواهم بچه‌هایم مادری با چهره‌ی موفق داشته باشند. چهره‌ای که نقصش کمتر باشد. هنرپیشه‌ی سینما نیستم ولی علم پزشکی پیشرفت کرده و میتوانم طوری باشم که بچه‌هایم احساس رضایت کنند. دخترم خیلی به قیافه حساس است وقتی آرایش می‌کنم من را بیشتر دوست دارد. توی مهمانی‌ها بیشتر من را تحویل می‌گیرد.»

یکی از مصاحبه‌شوندگان‌که به سختی با حقوق فصلی شوهرش روزگار می‌گذراند و بیماری مزمنی دارد، درباره‌ی "تندرستی" می‌گوید: «تا الان چند بار هزینه‌ی درمانم را پس‌انداز کردم ولی جای دیگر خرج شده است. مثل خرج مدرسه یا پسرکوچکم مرتب سرما می‌خورد، میگفتم خودم اشکالی ندارد، بچه را دکتر می‌بردم.»

پاسخگوی دیگری از ارتباط پول با "تندرستی" می‌گوید: «چند روز پیش توی روزنامه میخواندم که چه مواد غذایی برای افراد مسن خوب است که آلزایمر نگیرند و چه موادی به این بیماری دامن می‌زند. نوشته بود که خوردن میوه‌ی پاپایا خیلی مفید است. مغزها برای افراد مسن خوب هستند و یا ظروف تفلن که خط افتادگی دارند ضرر دارد. به دفتر روزنامه زنگ زدم. میگویم: آقا من یک زن 65 ساله هستم که نمی‌دانم میوه‌ی پاپایا چیست و بودجه‌ی خانواده‌ام نمیرسد که مغز پسته و بادام بخرم. فکر اجاره خانه نمیگذارم که به کف قابلمه‌ی تفلنم نگاه کنم که خط دارد یا نه. این چیزهایی که شما نوشته‌اید فقط برای از ما بهتران است و بقیه بهتر است بروند آلزایمر بگیرند!»

یکی از مصاحبه‌شوندگان با مرور خاطرات 50 سال پیش، درباره‌ی "شیک بودن" می‌گوید: «اوایل زندگی با همان 40 تومن زندگی می‌کردیم، مهمانی میدادیم، توی فامیل از همه شیک‌تر بودیم. چون دو تا لباس شیک اگر داشتیم، نگه می‌داشتیم برای بیرون و توی خانه هرچی داشتیم می‌پوشیدیم.»

مصاحبه‌شونده‌ی دیگری در خصوص "شیک بودن" می‌گوید: «خیرات و لباس ظاهری در مورد شان مذهبی خیلی مهم است. خب منم دوست دارم چادر که سر می‌کنم کش نداشته باشد، چادر شیک و بدون کش برای وقتی است که از اداره برم توی ماشین خودم نه اینکه بخوای اتوبوس سوار بشوی. یک خانم مذهبی و شیک، کفش پاشنه بلند می‌پوشد، ولی شرایط من با این جور کفش سازگار نیست، چادر و کفش خاکی میشود و اصلا خوب نیست.»

پاسخگویی در همین مورد میگوید: «همسرم اصرار دارد که توی یک محفل باید شیک‌ترین لباس تن من باشد، بهترین آرایش را داشته باشم.»

صحبت از زیبایی ظاهری در تمام مصاحبه‌ها به شکل‌های مختلف وجود داشت. زنانی که در این مورد صحبت نکردند هم نسبت به این مسئله بی‌تفاوت نبوده و از ظاهر آنها میشد این موضوع را به خوبی درک کرد. هزینه‌های زیبایی بین زنان متفاوت بود. زنانی که از شوهرانشان بزرگتر بوده و این مسئله برایشان مهم بود که این تفاوت به چشم نیاید، برای جراحی‌های زیبایی هزینه می‌کردند. زنان دیگری هم که این هزینه‌های جراحی را انجام داده یا در برنامه‌هایشان بود که انجام دهند، خود را با هم‌سن و سالهایشان مقایسه می‌کردند.

توجه به تندرستی و سلامتی و ارتباط آن با پول به طور مشخص مد نظر همه‌ی افراد نبود. این رویکرد که غذای سالم موجب تندرستی است را زنانی تجربه کرده‌اند که از تحصیلات بالاتری برخوردار بودند. برای زنانی که لازم بود جهت بهبود بیماری‌شان هزینه کنند، فرزندان در اولویت قرار داشت و اگر از نظر مالی مشکل داشتند، این معالجه را به تعویق می‌انداختند.

داشتن عمر طولانی، تجربه‌ی زنانی بود که بر این باور بودند که رفاه و تغذیه‌ی مناسب مرگ را به تعویق می‌اندازد.

شیک بودن یک زن به پایگاه اکتسابی او ارتباط داشت. رفت و آمد با کسانی که به لباس و ظاهر اهمیت میدهند، باعث شده بود که برخی از زنان بخش زیادی از هزینه‌های خود را صرف لباس و شیک بودن خود کنند. زنان دیگری هم بودند که شیک بودن برای آنها اهمیت داشت، اما ترجیح می‌دادند که از هنر خود برای این منظور استفاده کنند.