چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
پیوندهای از هم گسیخته ی فرهنگی - تاریخی در دو سوی مرزهای سیاسی : هویت تکه تکه ی گرجی های ساکن شمال شرق ترکیه
مقدمه نویسنده : در طول تاریخ بشری مرزبندی های انسانی و سیاسی، دست کم برای ساکنین مرزها، هرگز روزگار خوش تری را به ارمغان نیاورده است. چه بسیار مرزنشینانی که با تغییر مناسبت های سیاسی در اقصی نقاط جهان از سرزمین های خود رانده شده اند و یا خطوط مرزی دولت ها، بین آنها و خویشاوندان نزدیکشان جدایی افکنده است. در این میان مرز نشینان ترکیه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره در بحبوحه کشمکش های میان قدرتها مصیبت های فراوانی را متحمل شده اند.
در این نوشته در قالب مشاهده ای مشارکتی به بیان آنچه در میان گرجی های ساکن شمال شرق ترکیه، در مرزهای بین ترکیه و گرجستان گذشته و می گذرد می پردازیم.
شهر بورچکا Borçka)) واقع در استان آرتوین ((Artvin ترکیه یکی از مناطقی است که به لحاظ تناسب جمعیتی، بیشترین تعداد گرجی های ترکیه را در خود جای داده است. کمی آنطرف تر در نزدیکی مرز گرجستان رودخانه ای به نام "ماچاهل" Machakhlitskal (Georgian: მაჭახელისწყალი, Turkish: Maçahel Suyu) قرار دارد که از کوههای ترکیه سرچشمه می گیرد و به سوی دریای سیاه جریان می یابد. کوه های سر به فلک کشیده،جنگل های انبوه و به طور کلی طبیعت غنی سواحل دریای سیاه و به خصوص سواحل جنوبی آن بدون تردید در کل منطقه بی نظیرند.
طبق قرار قبلی، به همراه دوستی که اهل شهر استانبول است، به مرزی ترین روستای پراکنده ی مجاور رودخانه ی ماچاهل رفتیم ، تا یک هفته ای را در طبیعتی بکر و به دور از ساختار دنیای مدرن، با اهالی آنجا بگذراندیم. جهت رسیدن به این روستاها، برای آنها که خودروی شخصی مناسب ندارند، تنها وسیله ی نقلیه در دسترس یک دستگاه تویوتای شاسی بلند است که تنها یک بار در روز مسیر 2.5 ساعته ی کوه های جنگلی که از شهر بورچکا به روستاهای مرزی منتهی می شود را می پیماید و روستاییان، کوهنوردان، مشتاقان طبیعت و همچنین مواد غذایی مورد نیاز اهالی را منتقل می کند.
هر چه در این جنگل ها پیش تر می رویم، طبیعت ناب،وحشی و محسورکننده بیشتر و بیشتر جلوه گری می کند. منطقه ی مجاور رود شامل 18 روستاست که طبق آخرین تقسیم بندی سیاسی، پس از جنگ دوم جهانی، 12تای آنها سهم کشور گرجستان شده و 6 تای دیگر جزو قلمرو ترکیه به حساب آمده اند.
سرانجام به مقصد می رسیم . جوان تر های خانواده ی میزبان با رقص و شادی به استقبالمان می آیند. عمارتی که پیش روی ماست خانه ایست زیبا اما به دور از مظاهر و ظواهر تمدن مدرن.تقریبا همه جای آن با چوب ساخته و آراسته شده است. خانه متعلق به مادربزرگ خاندان است. از همان بدو ورودمان آداب مهمان نوازی را در عالی ترین شکلش به جا می آورند. انواع غذاهای محلی گرجی را برایمان تدارک دیده اند.
پیرزن صاحب خانه به غایت مهربان است و بیش از همه هوایمان را دارد. سر صحبت را با او باز می کنیم. ترکی شکسته بسته ای صحبت می کند، پسرش حرفهایش را از زبان گرجی برایمان ترجمه می کند. چند کیلومتری آن طرف تر بین درختان جنگل،" سیم های خاردار" روستاهای بالاتر را از پایین تر ها جدا می کند و به خوبی نشانگر این است که در آنسوی مرزهای سیاسی، مردمانی زندگی می کنند که دست ستمگر تاریخ، حداقل یک قرن است که فرهنگ و جمعیت آنها را دو شقه کرده!
به محض آنکه از مادربزرگ راجع به تاریخ منطقه سوال می کنم چشمانش پر از اشک می شود. می گوید که از زمانی که به یاد می آورد، مادرش هر روز روی همین ایوان می ایستاده و به روستای آنسوی مرز خیره می شده و زار زار گریه می کرده است.
از مادرش می گوید که اهل روستای آن طرف مرز فعلی بوده و در 18 سالگی با پدرش که در همین خانه ای که اکنون ما در آن مهمانیم ساکن بوده، در فاصله ای کمتر از 5 کیلومتر از روستای خود، ازدواج می کند. عروس رفتن از روستایی به روستای هم جوار. چیزی که در تاریخ بشر همیشه مرسوم بوده و هست. پس از اتمام جنگ اما، مرزهای سیاسی رنگ و شکل دیگری به خود می گیرد و در نهایت خط صفر مرزی، درست مابین این دو روستا کشیده می شود. 6 روستا که تقریبا همه ی فرهنگ و زبان مادریشان حتی امروز نیز گرجی است در این سوی مرز، در ترکیه می مانند. اتحاد جماهیر شوروی پس از انقلاب و جنگ، خیلی زود هر گونه ارتباط مردم را با کشورهای غیر کمونیستی عملا قطع می کند. مجازات کسی که کوچکترین رابطه ای با کشورهای دیگر داشته باشد، مرگ است، حتی اگر این رابطه به قصد خبر گرفتن از نزدیک ترین خویشانشان برقرار گردد.
می پرسم آیا در این مرزها که پوشیده از کوه و جنگل است، گذشتن غیرقانونی از مرزها برای بومی ها آسان نبوده است؟ و در پاسخ می گویند که چه بسیار کسانی که در همین مرزها کشته شده اند! سازمان اطلاعاتی شوروی آنقدر منسجم و قوی عمل می کرده که کوچکترین تلاشی برای رسیدن و ارتباط برقرار کردن با آنسوی مرز را ناممکن کرده بود و مادربزرگ مهربان ادامه می دهد که مادرش چندی پس از جنگ، از غصه ی فراق عزیزانش جان سپرد و بعدها که شوروی فروپاشید و تا به امروز، آنها دیگر هرگز نخواسته اند برای دیدن خویشان و هم خونان دیروزی شان، به آن روستایی بروند که هر روز در هر نیم نگاهی به اطراف، مقابل چشمانشان جلوه کرده و غمشان را تازه می کند. او می گفت هنوز هم باور نمی کند که باید کیلومترها راه را طی کنند تا پس از عبور از گذرگاه مرزی و دور زدن راههای طولانی، در کشوری دیگر، به روستایی برسند که هر روز مقابل دیدگانشان است و هویت تاریخی شان با آن پیوند عمیقی دارد.
از بدو رسیدنمان به آنجا، عروس بسیار مهمان نواز آن خانواده، با من به زبان آذری صحبت می کرد و می گفت که اصالتا آذری است و اصل و نسبش به شهر باکو بر می گردد. بعد که من در مورد چگونگی مهاجرتشان پرسیدم داستان حتی تکان دهنده تری را برایم شرح داد.
در بحبوحه ی جنگ و انقلاب روسیه که شهر باکو وضعیت ناآرامی داشت، پدر بزرگ این عروس، که پزشکی اهل باکو بود، در جستجوی آرامش بیشتر به همراه زن و تنها دخترش سوار قطار باکو- تفلیس می شوند تا بلکه در تفلیس مزه ی زندگی را بیشتر از نابودی و جنگ و مرگ بچشند و از آنجا راهی به سرزمین های امن بیابند. در بین راه قطار در ایستگاهی در نزدیکی همان منطقه توقف می کند، دخترک که از سر بازیگوشی در موقع حرکت قطار پیاده شده بود، در ایستگاه جا می ماند.عصر همان روز هم مسیر راه آهن باکو- تفلیس تماما بسته می شود و از آن روز دیگر هیچ کس خبر ندارد که چه بر سر پدر و مادر دخترک آمده است! یکی از ریش سفیدان محلی، دخترک بی نوای 10ساله را به فرزندی قبول می کند. و عروس خانواده ای که من مهمانشان بودم، دختر همان دخترک جا مانده از قطار بود. و عجب که او بعد از گذشت یک نسل،هنوز خوب بلد بود آوازهای غمگین آذری بخواند. می گفت که آذری را به فرزندانش نیز یاد داده تا آنها نیز بدانند که جنگ و آوارگی، چه بر سر گذشتگانشان آورده است.
پرونده نویسنده :
http://anthropology.ir/node/23833
**-آماده سازی این متن برای انتشار به وسیله آقای امیر،غریب عشقی مسئول گروه زبان ترکی استانبولی در انسان شناسی و فرهنگ انجام گرفته است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست