سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

گزارش برگزاری جشن سالانه آشیقلار بایرامی در زنجان



      گزارش برگزاری جشن سالانه آشیقلار بایرامی در زنجان
صحرا رضایی

تصویر:آشیق غفار ابراهیمی، عکاس: مهدی حسین خانلو
پیر جهان‌دیده که گذر ایام گرد پیری را بر سرورویش نشانده است در جمع مردمان طبیعت‌نشین از اسبش پیاده شده و ساز به‌دست با عزت و احترام به وسط میدان راهنمایی می‌شود. سازش را همچون فرزند عزیزی در آغوش گرفته و می‌بوسد و آنگاه شروع به نواختن می‌کند.

آوای دلنشین ساز در کوه‌ها و دشت‌های زیبای طبیعت اطراف طنین‌ انداخته و زیبایی آن‌را دو چندان کرده است. با آوای آشیق لاله‌ها سراز خاک بر‌می‌آورند، نرگس‌ها چشم‌هایشان را باز کرده و آبشارهای خنک بهاری از بالای کوه‌ها سرازیر می‌شوند. هر‌کدام از سیم‌های ساز پیغامی را برای ملت خود را به ارمغان آورده است.

عاشیق اولوب ترک وطن اولانین،

از‌ل باشدان پور کمالی گرکدیر.

اوتوروب دورماقدا ادبین بیله

معرفت، علمینده دولو گرکدیر.

خلقه حقیقیتدن مطلب قاندیرا،

شیطانی اولدوره، نفسین یاندیرا،

ائل ایچینده پاک اوتو‌را پاک دورا

دالیسینجا خوش صدالی گرکدیر!

پیر جهان‌دیده که در ابتدای این گفتار از وی نام برده شد، کسی جز «دده قورقود» قهرمان دانای داستان‌های حماسی ترکان اوغوز نیست که نقش بسیار مهم و اساسی در هدایت و راهنمایی ملت خود را برعهده دارد. این مردمان فرهنگ و تمدن جداگانه و اصیل برای خود دارند و فرهنگ شفاهی آن‌ها داستان مردمانپاک‌دلی را روایت می‌کند که زندگی و مرگ آنان با ساز و آوازهای دلنشین آشیق‌ها پیوند خورده و در قالب اجرای نغمه‌های زیبا و دل‌انگیز تا به امروز به‌دست ما رسیده است.

هفت هزار سال قدمت، زمان کمی نیست برای هنر و صنعتی مقدس که قداست آن با عدد هفت پیوند خورده است، هنر و صنعتی زیبا که از قلب و روح انسان‌های ساده و پاک‌طینت نشأت گرفته، بالیده و تا ابد نیز در دل این مردمان زنده و جاوید خواهد ماند.

زنجان شهر فرهنگ و هنر که همواره در هر عرصه‌ای پیشرو و پیشقدم بوده است اینک افتخار دارد که نهمین سالانه بزرگ «آشیقلار بایرامی» را به‌نام خود ثبت و ضبط کند. اتفاقی بزرگ که به یقین گوشه‌ای از تاریخ درخشان این شهر با نور پرفروغ آن روشن خواهد شد. آخرین روزهای فروردین‌ماه هر سال بهانه‌ای است تا هنرمندان آشیق از چهارگوشه سرزمینمان ایران و حتی مهمانانی از کشورهای مجاور گردهم آمده و بهار طبیعت را به بهار هنر و صنعت زیبای آشیقی پیوند زنند و «آشیقلار بایرامی» شکل ‌گیرد که فروردین‌ماه امسال نیز همانند سال‌های گذشته دوستداران و علاقه‌مندان این هنر در همسایگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کنار هم گردآمدند تا بار دیگر همبستگی این هنر و هنرمندان آن‌را با مردم به نمایش بگذارند. این گردهمایی هنری اگرچه به‌صورت خصوصی و با همکاری و هماهنگی عده‌ای از دلسوزان و علاقه‌مندان این هنر اصیل و مردمی شکل گرفت اما آنقدر با‌شکوه و منظم برگزار شد که جای خالی فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان آن تنها به چند صندلی خالی در این مجلس هنری ختم شد. در نهمین سالانه «آشیقلار بایرامی» هنرمندان آشیق از شهرهای زنجان، تبریز، ساوه، میانه، ارومیه و نیز باکو حضور داشته و حاضران را محور زیبایی هنر خود کردند که از آن جمله می‌توان به حضور هنرمندان و آشیق‌های بزرگی چون آشیق مسلم عسگری از زنجان، آشیق قافار ابراهیمی از تبریز، آشیق گونش رمضانی از ساوه و آشیق عباس ستاری از میانه و آشیق دهقان از ارومیه اشاره کرد و از جذابیت‌های این بزم فرهنگی و هنری حضور محمدحسین دهقان 80 ساله از ارومیه به‌عنوان مسن‌ترین هنرمند آشیق و نیز آشیق سهند جوان از ارومیه با 18 سال سن به‌عنوان جوان‌ترین هنرمند آشیق در آن بود که در کنار آشیق پاکیزه (سئودا) به‌عنوان زن شاعر و آشیق در این همایش حاضر شده بود که اگرچه نتوانست بخواند و هنر خود را ایفا کند اما با در دست گرفتن ساز و قوپوز به پشت تریبون رفته و با اشعاری که دکلمه کرد به حاضران گفت که تنها خواستم بگویم ما زنان نیز در این هنر بزرگ و مردمی سهم و نقش داشته و حرف‌های زیادی برای گفتن داریم.

یارادیب یارادان کل عالمی

عاریف اولان بوفرمانا جان دئسین

یئدی یئر، یئدی گوی، یئدی ده ‌دامی

سککیز جنت بو رضوانه جان دئسین

و تماشاگران این هنر را مردان و زنانی تشکیل می‌دهند که عمری با آوازهای دلنشین آشیق‌ها زندگی کرده و گوش دلشان با ساز و آواز و سخنان پرمغز آشیق‌ها آشناست.ما جوان‌ها گویا کم‌حوصله‌تر از آنیم که چیزی از این بزم خدایی که در آن هنر و عرفان درهم آمیخته است، درک کنیم آشیق مسلم عسگری از پیشکسوتان هنر آشیقی و گنجینه‌های زنده بشری در زنجان است که نزدیک به نیم‌قرن از عمر خود را در راه پیشرفت و اعتلای این هنر و شناساندن آن به مردم صرف کرده است. این هنرمند که بر آهنگ‌های مشترک موجود در موسیقی آذربایجان اشراف کامل دارد، آهنگ‌های مخصوص زنگان را نیز با مهارت تمام اجرا می‌کند، به‌طوری‌که پروفسور«قافقاسیالی» استاد ادبیات ترکی دانشگاه «آتاتورک» در کتاب «ایران تورک آشیق لاری و میللی کیملیک» از چهار شعر مسلم عسگری به‌صورت کامل بهره برده و هر بار وی را با لقب استاد خطاب می‌کند. محمد رزاقی فعال و محقق ادبیات موسیقی آشیقی زنجان تا به امروز 30 داستان از سری داستان‌های حماسی و عاشقانه ترکی این هنرمند را در قالب بیش از 130 کاست جمع‌آوری کرده است که در آینده نزدیک به‌صورت یک کتاب از این هنرمند چاپ خواهد شد.از جمله آثار آشیق مسلم عسگری که در دهه پنجاه اجرا شده است، می‌توان به «اصلی‌ ایله کرم 14 کاست»، «خسته قاسیم چهار کاست»، «یئتیم سیدی 6 کاست»، «شاه اسماعیل 6 کاست»، «شیرین ایله بیرجک سه کاست»، «کلبی سهکاست» و دیگر آثار ماندگار وی در دهه 70 شامل به «ورق ایله گولشن 6 کاست»، «میرماحمود ایله ساراچهار کاست» اشاره کرد، آثار با‌ارزشی که میراث گرانبهای زنجان، ایران و دنیا به‌شمار خواهد رفت.

*آشیقی فرهنگ بزرگی است که باید پاس داشت

آشیق مسلم عسگری که از مهمانان ویژه «آشیقلار بایرامی» بود درباره حضورش در سالانه نهم می‌گوید:از سال 46 که پا به ودای هنر و صنعت آشیقی گذاشته‌ام تا به امروز که سازم را بر زمین گذاشته‌ام در خدمت این هنر عرفانی بوده و همواره پشتیبان آن بوده‌ام.وی می‌گوید: 1304 بزم شادمانی را رهبری کرده و سخنان و داستان‌های نغز آن‌را در سینه ثبت و ضبط کرده‌ام، چون به نظرم آشیقی نه‌تنها یک هنر بلکه یک فرهنگ است، فرهنگی بزرگ که بایدآن‌را پاس‌داشت و این افتخار بزرگی برای آشیق است که گنجینه معرفت برای ایل و تبار خود محسوب می‌شود، چون سینه آشیق دریای عمان است که مملو از حکایات و داستان‌های شیرین و سخنان نغز و پربار است وبه این‌دلیل انسان‌هایی که در مجلس شادمانی ما حضور دارند، هرچقدر هم اهل علم و سواد و فرهنگ باشند، بازهم گوش دل به آشیق سپرده و فرهنگ و هنر را از وی می‌آموزند.آشیق عسگری در ادامه می‌افزاید: در دنیا و در گنجینه آشیق‌ها نزدیک به هزار داستان وجود دارد که در دل آشیق‌ها محفوظ است، چون آشیقی فرهنگ بزرگی است که با شعر و آواز خود عرفان‌های نهفته‌ای را در دل دارد، به‌طوری‌که حرف‌ها و سخنانی که آشیق علسگر گفته و خوانده است تا به امروز هم تازگی خود را حفظ کرده و در قلب و روح انسان‌ها جای گرفته است، چون این هنر یک علم است که قادر است یک ملت را از گذشته تا به امروز بالا کشیده و به اوج برساند.این هنرمند قدیمی درباره کارکرد هنر و صنعت آشیقی در جامعه، می‌گوید: آشیق یک مبلّغ است و وظیفه دارد تا حرف‌های الهی و عرفانی را که از استادان خودآموخته و آن‌ها را در سینه از‌بر دارد در قالب معراج‌نامه‌ها، قیفیل‌بندها و باغلی‌سؤزلر ریخته و با نوای خوش‌ساز به گوش مردم برساند و آشیق‌های عارف و آگاه به این موضوع پایبند بوده و ترویج حق و حقیقت در میان مردمان را وظیفه اصلی خود می‌دانند. اما آشیق مسلم عسگری که خود سال‌ها در مجالس، گوش مردمان را با داستان‌های عشقی و عرفانی خود، نوازش داده است، از وضعیت موجود این هنر و صعنت زیاد راضی نیست و می‌گوید: وقتی که می‌گوییم جوانان ما به راه انحراف می‌روند و فرهنگ بیگانه در حال غلبه کردن بر فرهنگ ماست، باید ریشه آن‌را در هنرمندان خود جست‌وجو کنیم، به این دلیل که در هنر و صنعت ما هنرمندان آشیق نتوانسته‌اند آنگونه که در گذشته رواج داشته مردمان را جمع کرده و حرف‌های درست و فرهنگ‌ساز را در قالب داستان‌ها و حکایات شیرین خود بیان کنند. چون متاسفانه با تغییراتی که در همه ابعاد زندگی مدرن به‌وجود آمده، هنر و صنعت مقدس آشیقی در حال فراموشی است و اگر هم وجود داشته باشد آن‌را با پول می‌خرند و می‌فروشند و آشیقی را به بزمی می‌برند که پول بگیرد و بخواند اما این آن چیزی نیست که رسالت آشیق است و ما از آن صحبت می‌کنیم. داستان‌ها و حکایات ما در دل خود دنیاهایی ناشناخته دارند که متاسفانه کوتاهی هنرمندان مانع از آن شده است که این سخنان به گوش پیر و جوان برسد و اگر وضعیت اینگونه پیش رود، روزی چشم باز کرده و خواهیم دید که چیزی از هنر و صنعت پرابهتآشیقی نمانده است. وی می‌گوید: این خود آشیق‌ها هستند که باید به هنر بزرگ خود ارج نهاده و آن‌را پاس دارند و به این موضوع توجه داشته باشد که آشیق صاحب فرهنگ و هنر بوده و انتقال‌دهنده آن به مردمان جامعه است و با این دیدگاه به هنر و صنعت خود ارج نهاده و آن‌را زنده نگه دارند.

*آهنگ ریز و غمگین بالابان سکوت فضا را می‌شکند

همه ساکت نشسته و در فضای هنری ایجاد شده غرق شده‌اند. صدای ریز و غمگین بالابان در فضای صمیمی و کوچک دو اتاقی می‌پیچد که دوستداران این هنر در کنار هنرمندان آن حضور دارند، آشیق محمدحسین دهقان پیر 80 ساله این هنر که عمری را در اعتلا و شکوفایی آن صرف کرده است، سخنانش را با ترجیع‌بندی شروع کرده و در ادامه می‌گوید: آشیق معنا و مفهوم گسترده‌ای داردو نمی‌توان آن‌را تعریف کرد. آشیق ایل و تبار خود را دوست دارد، دردایل را می‌فهمد و داستان‌هایی که در قلب و روح خود نهفته دارد، همه از ادبیات و زندگی روزانه آنان نشأت گرفته است، چون مکتب وی و سخنانش دریایی است با الهام از زندگی و مرگ. این انسان‌ پاک و ساده‌دل، مجلس خود را از دیوان شروع کرده و با دستان به پایان می‌رساند و در ادامه می‌افزاید: وقتی یک پیرمرد 80 ساله ساز به دست گرفته و برای ایل و تبار خود بخواند این یک نعمت خدادادی است که به این فرد داده شده تا حقیقت، انسانیت، مذهب، عرفان و عشق را گاه در قالب غزل و قصیده و گاه در قالب داستان و سوال و جواب برای شنوندگان بازگو کند، چون این هنر آنقدر گسترده و وسیع است که به جرأت می‌توان گفت؛ موضوعی نیست که هنر آشیق از آن سخن به میان نیاورده باشد و این تنها به شنونده بستگی دارد که چه برداشتی از آن کند.

*ساز آشیق مخالف با حکومت‌های ظالم کوک شده است

آشیق قافار ابراهیمی از سرزمین قاراداغ آذربایجان از مهمانان دیگر «آشیقلار بایرامی» است. وی می‌گوید: قاراداغ منطقه آشیق‌هاست و من نیز از 12 سالگی به این هنر و صنعت زیبا و ظریف روی آورده و در کنار استادان کاملی که در آن منطقه پابه عرصه ظهور گذاشته و بالیده‌اند و با شیندن صدای سازو آواز دلنواز و نیز سخنان شیرین آنان قلبم به تلاطم درآمده و دراین عرصه پا گذاشته‌ام. وی ادامه می دهد: حرمت و محبت به خلق در درجه اول و احترام به ساز و هنر آشیقی است که ما را زنده وسرپا نگه داشته است، و من تا به امروز برنامه‌های مختلفی در کشورهای مختلف از جمله سوئد، دانمارک، آلمان و نیز ترکیه و آذربایجان داشته‌ام که بسیار به ما ارج و احترام گذاشته و موارد توجه حاضران و شرکت‌کنندگان قرار گرفته است.وی می‌گوید در طی 9 سالی که از سالانه «آشیقلار بایرامی» می‌گذرد، از شروع این برنامه به همراه همسر خود که ایشان هم شاعر و آشیق است، شرکت داشته و افتخار می‌کند که این هنر و صنعت ظریف در زنجان بالیده است.

این هنرمند آشیق در تعریف هنر آشیقی می گوید : از 18 هزار عالم وجود که خداوند خلق کرده است موسیقی یکی از آن عوالم روحانی است بطوریکه در 1300 سال قبل که حضرت محمد می خواست دین و آیین خود را گسترش دهد از آشیق کمک گرفته و می گوید :به من کمک کن تا بتوانم دین و آیین خود را در تمامی گستره این سرزمین گسترش دهم و وقتی آشیق چگونگی آن را می پرسد می گوید که ساز توبین مردم مقدس است و این تقدس کمک خواهد کرد تا حرفهای تو بر قلب و روح مردمان نشسته و آن را پذیرا شوند و این وجه مقدس این هنر عرفانی را رسانه و آن را از سایر هنرها متمایز می کند .این هنرمند آشیق که علاوه‌بر هنر آشیقی بیش از 20 کتاب نیز به رشته تحریر درآورده و از آن جمله می‌توان به «یئنی دیشمه‌لر» و «سئوگی مقدس‌دیر» اشاره کرد. وی می‌گوید: حرف و محبت آشیق که از حق و حقیقت سخن می‌گوید، سخنی الهی و مردمی است، زمانی که می‌گوید:

آشیق حق یولونو گزر حقیقت قانار

سانکی گویدن گلن ملک دیر عاشیق

ائله ظولم اولاندا آلیشیب یانار

مظلوم اولانلارا کمک دیر آشیق

 و این پناهگاه و تکیه‌گاه محکمی برای مردم و جوانان ایل و تبار اوست که آنان را از انحراف باز‌داشته و به مسیر درست هدایت و راهنمایی می‌کند و این سخن از حق و حقیقت گفتن است که ساز آشیق مخالف با حکومت‌های ظالم کوک شده است. چون آنان هیچ‌گاه دروغ نگفته و دروغ را برنمی‌تابد و جای آن‌ها نه در دالان‌های سرد و تاریک بلکه  در قلب و روح مردم است و به این دلیل هر زمان که ساز آشیق شکسته و زندانی شده است، باز ساز دیگری ساخته و شروع به نواختن کرده است.

*هنر و صنعت ما ناشناخته مانده است

آشیق گونش رمضانی که از شهر ساوه در این جشن بزرگ حاضر شده است، تاکنون اجراهای متفاوتی را در کشورهای مختلف داشته و می‌گوید: در مسلک آشیقی چهار دیوان داریم که عبارتنداز دیوان کسمه، دیوان شاخه، دیوان مجلس و دیوان بحر که آشیق با خواندن دیوان مجلس را شروع کرده و با داستان آن‌را به پایان می‌رساند. وی اما دل پردردی دارد و می‌گوید: ما هیچ پشتوانه‌ای نداریم و هیچ حمایتی از ما نمی‌شود، در حالی‌که اگر هنر و صنعت ما که ناشناخته مانده است برای جوانان شناسانده شود، می‌تواند آن‌ها را در مقابل فرهنگ بیگانه غرب و موسیقی‌های مبتذل آن بیمه کند. اما متاسفانه یک‌دهم آن امکاناتی که برای این موسیقی فراهم شده است، برای ما وجود ندارد. رادیو و تلویزیون ما با آشیق و ساز وی بیگانه است، پس جوان چاره‌ای ندارد جز اینکه تنها آن‌چیزی را که می‌بیند انتخاب کند و به آن دل ببندد. وی می‌گوید: در سخنان ما که دارای ابعاد اجتماعی و عرفانی است، عشق و مذهب در‌هم آمیخته است و این میراث که از گذشتگان ما به ارث رسیده باید فرصت حضور یافته و به جوانان شناسانده شود.چون ساز ما مقدس است و حرمت دارد و سخنان ما قیمتی است که باید قدر آن‌را دانست. این آشیق می‌گوید: هر‌کدام از هنرمندان ما نزدیک به 50 داستان و حکایت عشقی، عرفانی را از‌بردارند که در دل خود عشق، محبت، صداقت و صمیمیت را همزمان دارد که این سخنان نغز می‌تواند در هدایت جامعه موثر بوده و راه درست زندگی کردن را به آنان بیاموزد که این نصایح وقتی با ساز و آواز همراه می‌شود تاثیر آن بیشتر بوده و پایدار خواهد بود.

صدای پیرمرد فرزانه با اوج‌گیری شاهین در آسمان‌ها گسترده شده و تا کرانه‌های دور پیش می‌رود. طبیعت‌نشینان تمامی هوش و حواسشان را در زیبایی سحرانگیز ساز و طبیعت دل‌انگیز آن از دست داده‌اند و قلب و روح انان با بال‌های شاهین در آسمان اوج می‌گیرد و پیر دانشمند که سنگ صبور آنان و همدم غم و غصه و شادی‌های مردمان است، سخنان خود را با این شعر به پایان می‌رساند:

عارف اولان ایهامینان سوزقانار

نامحرم‌دن شرم ائلیه‌یب اوتانار

ساحات کیمی میلی حقه دولانار

ساحات کیمی میلی حقه دولانار

دوغرو قلبی دوغرو یولو گره‌ک دیر

 

 

ویژه‌نامه‌ی «هشتمین سالگرد انسان‌شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139

ویژه‌نامه‌ی نوروز 1393
http://www.anthropology.ir/node/22280