جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا

روش مارکس و کارپایه‌ اقتصاد سیاسى مارکسی‏ (2)



      روش مارکس و کارپایه‌ اقتصاد سیاسى مارکسی‏ (2)
سعید رهنما


تکوین اقتصاد سیاسى مارکس‏ در دستنوشته‌های 1844


مقدمه در نخستین بخش این یادداشت‌ها به روش‌شناسی مارکس‏ و اهمیت توجه به آن براى درک اقتصادشناسى مارکسى اشاره شد. در این قسمت به اختصار به تکوین نظرات اقتصادى مارکس‏ و پیوستگى و گسستگى این نظرات اشاره مى‌کنم. تأکید این نوشته عمدتاً مرور کلیات نظرى و روش‏شناسى مارکسى است، نه طرح جزئیات اقتصادشناسى مارکس‏ که بدیهى است در این خلاصه نمى‌گنجد.
تفاوت‌هاى دیدگاهى و مضمونى نوشته‌هاى اولیه‌ى مارکس‏ با نوشته‌هاى آخرین‌اش‏ پاره‌اى مارکس‏شناسان را به تقسیم او به «مارکس‏ جوان» و «مارکس‏ بالغ»، که گویا اولى اومانیست و نظریه‌پرداز مسئله‌ى بیگانگى،  و دومى اکونومیست و دترمینیست و نظریه‌پرداز مسئله‌ى بهره‌کشى بوده، سوق داد.  پاره‌اى دیگر نیز بر یکپارچگى و انسجام تردیدناپذیر تمامى نوشته‌هایش‏ پاى فشردند. این دو برخورد افراطى، یعنى وجود دو مارکس‏ که به قول آلتوسر «گسستى شناخت‌شناسانه»  مارکس‏ جوان و مارکس‏ بالغ را کاملاً از هم تفکیک مى‌کند، و برخوردى که معتقد است مارکس‏ از همان آغاز جوانى، یعنى مارکس‏ «نقد دکترین دولت هگل» (١٨٤٣)، همان مارکس‏ مارکسیست، یا مارکس‏ سرمایه بوده، نادرست است. مارکس‏ نه از راه الهام و شهود، که از طریق مطالعه و شناخت پیگیر علمى، نظرات خود را تحول مى‌بخشید. از این رو، سیر تحول و تطور نظرات مارکس‏ را نمى‌توان انکار کرد؛ چنان‌که خود نیز هرگز آن را انکار نکرد. اما این‌که این تحولات فکرى را با دیوارى فرضى از هم جدا سازیم و تداوم مبناهاى اصلى نظرى او را نبینیم نیز نادرست است. مارکسیسم رسمى نیز به‌غلط این ایده را القا مى‌کرد که نوشته‌هاى اولیه‌ى مارکس‏ مربوط به دوران گذار فکرى مارکس‏ بوده و بعداً در دوران پختگى‌اش‏ آن‌ها را کنار گذاشته و از این رو این نوشته‌ها واجد اهمیت و ارزش‏ چندانى نیستند.
خواندن  مطلب کامل


مقاله مشترک سایت تحلیلی البرز  و صفحه اقتصاد سیاسی انسان شناسی و فرهنگ