جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دفاع از نوع كروات


دفاع از نوع كروات

در فوتبال ایران واقعا هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و اتفاقات بسیار عجیبی در آن رخ می دهد چندین سال است كه گفته می شود در كشور هایی چون اسپانیا, انگلیس, ایتالیا و یا آلمان تعداد روزنامه های ورزشی حتی به تعداد انگشتان یك دست هم نمی رسد در حالی كه در ایران بیش از ۱۵ روزنامه كاملا ورزشی وجود دارد اما افرادی كه این موضوع را مطرح می كنند هرگز از خود ریشه و علت اصلی بوجود آمدن چنین شرایطی را سوال نكرده اند

به طور حتم اگر ورزش و به ویژه فوتبال كشور مسائل حاشیه ای نداشته باشد امكان رشد و تولد نشریات ورزشی وجود نخواهد داشت چون خوراك رسانه های نوشتاری در یك فوتبال بدون حاشیه تنها به مسائل فنی محدود می شود. اگر می بینیم كه مثلا در كشور ایتالیا تعداد روزنامه های ورزشی بسیار محدود می باشد به دلیل رعایت اصول بدیهی و اولیه فوتبال حرفه ای در این كشور است. اما در فوتبال ایران چطور؟ آیا تمام باشگاهها، مدیران، مربیان و بازیكنان این اصول را رعایت می كنند و یا تنها پرداخت ها و دریافت ها حرفه ای می باشد؟ در فوتبالی كه مدیران برخی از باشگاههای آن در برنامه های زنده تلویزیونی با صراحت اعلام می كنند كه تعویض های تیمشان را شخصا انجام می دهند آیا می توان به انتقادات روزنامه های ورزشی ایراد گرفت؟در فوتبالی كه اغلب مدیران باشگاهها بر اساس سلایق شخصی عمل و تصمیم گیری می كنند نباید انتظار داشت كه هر روز صبح بیش از ۱۵ نشریه ورزشی عملكرد آنها را به نقد بكشند؟

در واقع یكی از مسائلی كه فوتبال ما از آن رنج می برد فقدان استراتژی مشخص نزد باشگاهها است. در فوتبال حرفه ای هنگامی كه مالكیت باشگاه مشخص می شود آن شخص (مالك باشگاه) استراتژی خود را برای آینده باشگاه تدوین می نماید و تمام تصمیم گیری های باشگاه با در نظر گرفتن استراتژی كلی صورت می گیرد. به عنوان مثال چند سال پیش هنگامی كه «رومن آبراموویچ» میلیاردر روسی مالكیت باشگاه چلسی انگلیس را خریداری كرد به صراحت اعلام نمود كه قصد دارد با تزریق بدون محدودیت پول به كالبد این باشگاه، بهترین بازیكنان فوتبال جهان را در این تیم جمع آوری كند و برای هدایت آنان از مربیان خارجی مجرب استفاده نماید.در حقیقت آبراموویچ بر اساس این استراتژی بهترین بازیكنان جهان را به خدمت گرفت و «خوزه مورینیو» را نیز برای هدایت این ستاره ها جذب كرد. جالب اینكه هر فصل شاهد تداوم این سیاست آبراموویچ هستیم و او در فصل نقل و انتقالات همواره در پی استخدام بازیكنان سرشناس و گرانقیمت است. در اسپانیا نیز تقریبا سیاستی مشابه بر باشگاه رئال مادرید حاكم می باشد.از سوی دیگر سالهاست كه سیاست باشگاه آرسنال صرفه جویی در حوزه خرید بازیكن می باشد. به همین دلیل هر فصل، آرسن ونگر مربی فرانسوی این تیم استعداد های جوان و ارزان قیمت را جذب می كند و به پرورش آنها می پردازد. مدیران باشگاه آرسنال معتقدند كه بخش اعظم بودجه باشگاه باید صرف زیر ساخت ها از جمله ساختن یك ورزشگاه مدرن بشود نه اینكه با این بودجه به خرید بازیكنان گرانقیمت پرداخت.به هر حال با مرور ساختار باشگاههای حرفه ای در فوتبال جهان به این نتیجه می رسیم كه اغلب آنها دارای استراتژی مشخص و شفاف هستند و تمام حركت ها منطبق بر این استراتژی می باشد.متاسفانه در فوتبال ایران اغلب باشگاهها فاقد این ویژگی تعیین كننده هستند. به همین دلیل با نوسانهای بی شماری در حوزه تصمیم گیری مواجه می شویم.در واقع فقدان یك استراتژی مشخص باعث می شود كادر فنی تیم ها ناگهان دچار تغییر و تحولات اساسی بشود.مثلا تیمی كه از سنتی ترین مربیان داخلی در كادر فنی خود استفاده می كند ناگهان با یك چرخش ناگهانی به سراغ مربیان خارجی و روز فوتبال جهان می رود و یا تیمی كه سیاست آن استفاده از مربیان خارجی عنوان شده ناگهان پس از چند شكست به سوی مربیان باتجربه و سنتی بومی متمایل می شود.

داستان برق شیراز

باشگاه برق شیراز یكی از باشگاههای ریشه دار در فوتبال ایران به شمار می آید كه از قدمت و اعتباری بالایی در فوتبال كشور برخوردار است. البته در چند سال اخیر و پس از ورود پول های كلان به حوزه فوتبال، تیم برق شیراز در نبردی نابرابر ( به لحاظ مالی) از سایر رقیبان خود عقب ماند و آگاهانه و یا از روی اجبار قدرت خود را روی بازیكن سازی متمركز كرد. چند سالی است كه تیم برق شیراز با تعدادی بازیكن جوان در لیگ حاضر شده و در پایان هر فصل دست پرورده های خود را در اختیار سایر تیم های لیگی می گذارد. تا آنجایی كه به یاد داریم (حداقل در چند سال اخیر) سیاست این باشگاه استفاده از مربیان داخلی بود. به همین دلیل در مقاطع مختلف از مربیانی چون غلام پیروانی، اصغر شرفی، محمد احمدزاده و محمود یاوری برای هدایت این تیم استفاده شد. بر اساس همین روند پیش بینی می شد كه برق شیراز در ادامه روند استفاده از مربیان داخلی و بعضا سنتی، در فصل جاری نیز از این گروه مربیان استفاده بكند اما مسئولان باشگاه در یك چرخش ناگهانی به سوی مربی خارجی متمایل شدند. البته ظاهرا هدف آنان استخدام یك مربی درجه اول نبوده است و تنها به خارجی بودن وی قناعت كرده اند. به همین دلیل در ابتدای فصل زلاتكو ایوانكوویچ برادر مربی تیم ملی فوتبال ایران به عنوان مربی تیم برق شیراز برگزیده شد. هنگامی كه نام زلاتكو به عنوان مربی تیم برق معرفی شد، كمتر كسی او را می شناخت و یك گزینه كاملا مبهم در فوتبال ایران به شمار می آ مد. در واقع تصور عمومی بر این بود كه برانكو او را به فوتبال ایران آورده، هر چند كه زلاتكو این موضوع را تكذیب می كند. به هر حال انتظار می رفت كه این مربی خارجی، برق شیراز را حداقل تا میانه های جدول بالا بیاورد اما تا پایان هفته نهم زلاتكو نتوانست انتظارات را برآورده كند و این تیم با كسب ۷ امتیاز از ۹ بازی(یك برد، ۴ تساوی و ۴ شكست) در قعر جدول رده بندی قرار دارد و جالب اینكه ضعیف ترین خط حمله و چهارمین خط دفاعی ضعیف در لیگ نیز متعلق به این تیم شیرازی است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.