شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

کتاب های آبی و قهوه ای



      کتاب های آبی و قهوه ای
گروه کتاب و رسانه

کتاب های آبی و قهوه ای؛ تمهیدات پژوهش های فلسفی، لودویگ ویتگنشتاین، ترجمه ی ایرج قانونی، تهران: نشر نی، 1385، 312 ص
لودویگ یوزف یوهان ویتگنشتاین در 1889 و در اتریش به دنیا آمد. آشنایی با زندگی او و روندی که در پی کسب علم و فلسفه طی کرده است، ما را به خوبی با فیلسوفی آشنا می سازد که با دید و تفکر پیچیده و در عین حال نثر جذاب و پرصراحتش انقلابی در زمینه ی فلسفه ایجاد کرد، که امکان سخن گفتن از او به راحتی را دشوار می سازد.
کتاب های آبی و قهوه ای با عنوان انگلیسی Preliminary studies for the philosophical , investigations: generally known as the blue and brown books، دو کتاب بی نام و نا تمام اند. و نام ماندگار این دو نه به انتخاب خود ویتگنشتاین، که بر حسب اتفاق بر رویشان مانده است. آبی، اوراقی بود که در سال های 1933 و 1934 در دانشگاه کمبریج توسط ویتگنشتاین به دانشجویانش دیکته شد. این اوراق که قرار نبود به تعداد زیادی وجود داشته باشند در میان افراد رد و بدل شد و به این دلیل که روکش آن ها آبی رنگ بود، به آن نام آبی دادند. درباره ی کتاب قهوه ای نیز که در خلال ترم تحصیلی 1934 تا 1935 تنها به دو تن از شاگردان او دیکته و آموخته شد، حادثه ی مشابهی برای نام و پخش اشان می توان مشاهده کرد. کتاب آبی در واقع مجموعه ای از یادداشت های ویتگنشتاین، و کتاب قهوه ای مطالبی است که او آن ها را طرح مقدماتی چیزی می دانست که باید چاپ کند.
این دو کتاب اندیشه ی خاص و دشوار و در عین حال زیبای ویتگنشتاین را به تصویر می کشانند. ویتگنشتاین در این کتاب ها پی در پی سئوال می کند، و می توان گفت در بسیاری موارد نیز خود را ملزم به پاسخ این سئوالات نمی داند. خواننده ی نثر او سئوال ها را یکی یکی در برابر خود می یابد و در پی پاسخ به آن ها که به ظاهر ساده می آیند، دچار سردرگمی می شود. چرا که عادت های ذهنی خاص یک خواننده ی بزرگسال، در برابر سئوال های ضد عادت ویتگنشتاین، او را به درد سر می کشاند.
مترجم کتاب در توضیح رویه ی سئوال های ویتگنشتاین ما را به آنچه نیچه در "دانش طربناک" بیان می دارد می برد: «دخترکی از مادرش پرسید: آیا راست است که خدای مهربان در همه جا هست؟ من این را خلاف ادب می دانم.» مترجم می نویسد: « شما می خواهید به کودک خود بگویید آخر این دیگر چه سئوالی است. مانند این است که به چیزی مانند اخلاق سئوال کردن یا تقوای پرسیدن قائل هستید. در برخورد با ویتگنشتاین به ویژه در این کتاب بارها می خواهید به چیزی مثل اخلاق یا هنجارهای پرسیدن متوسل شوید. می خواهید بگویید آخر این دیگر چه جور سئوال کردنی است. بالاخره فیلسوفان پیشین در یک چیز با هم مشترک بودند و آن این بود که سئوالات آن ها معهود بود. ... ویتگنشتاین این بند را پاره کرده است و از همه چیز می پرسد. همچون کودکان هیچ حد و مرزی را نگاه نمی دارد. از این حیث او به هیچ فیلسوفی شبیه نیست.» (ص 8)
تفاوت نگاه و اندیشه او با دیگر فیلسوفان و پرسش های کودکانه او، به زیر سئوال بردن قالب های ذهنی و دقت به بسیاری چیزها و برون از ذهن هر فرد و هر چیز و در کل دقت به جهان است که می توان گفت در اندیشه ی ویتگنشتاین به صورتی ناخودآگانه وجود داشت. فرو ریختن قالب ها و بدیهیات ذهنی به دنبال آشنایی با این فیلسوف همچون خود او می تواند سئوال های بسیاری را برای ما به همراه داشته باشد. سئوال هایی که به گفته ی مترجم، مانند پرسش های پی در پی یک کودک ما را از طرفی ملزم به پاسخ می کند و از طرفی به تعجب و تفکر می کشاند.
« واژه ی "من" همان معنایی را نمی دهد که واژه ی "ل.و" با آنکه من ل.و هستم، همچنین همان معنایی را نمی دهد که بیان "شخصی که هم اکنون در حال صحبت است". اما به این معنا هم نیست که "من" و "ل.و" دو چیز مختلف ایم. همه ی این ها به این معنی است که این کلمات ابزار گوناگون زبانی ما هستند.» (ص 131)

::

تلفن ناشر: 88913701- 88913702

::

پیوند به بیرون؛
http://en.wikipedia.org/wiki/Ludwig_Wittgenstein
http://plato.stanford.edu/entries/wittgenstein/
http://www.philosophypages.com/ph/witt.htm

::

تهیه: مرضیه جعفری || jafari.e.marzi@gmail.com