شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

تاریخ انسان‌شناسی زیستی (6)



      تاریخ انسان‌شناسی زیستی (6)
مایکل لیتل و روبرت ساسمن برگردان یوسف سرافراز

سال‌های بین دهه‌ی 1960 تا دهه‌ی‌ 1980 یکی از دوره‌های مهم در پژوهش و آموزش دانشجویان دکتری انسان‌شناسی جسمانی بود. بنیاد ملی علوم (NSF) در 1950 پایه‌گذاری شد و علم در ایالات متحده، عمدتاً در جهتِ رقابت با شوروی، ترویج می‌یافت. تا پیش از جنگ جهانی دوم، انسان‌شناسان جسمانی در بعضی از موارد، در مقامِ کلیات‌دانانی (generalists)، می‌توانستند مطالعاتی بر زیست‌شناسی اسکلتی، و سنجش جمعیت‌های موجود انجام دهند. آن‌ها همچنین می‌توانستند با مطالعات پیش از تاریخ سر و کار داشته باشند و به فهم پژوهش‌های معاصر در حوزه دیرینه‌شناسی انسانی بپردازند. اما در دوره‌ی پس از جنگ، این تصویر کم‌کم تغییر کرد، و در طول دهه‌ی 1960 آموزش تحصیلات تکمیلی به منظور تخصص‌گراییِ بیشتر و تمرکز بر حوزه‌های خُرد و جزئی انسان‌شناسی جسمانی آغاز شد. این حوزه‌ها شامل ژنتیک، زیست‌شناسی جمیعت‌های موجود، رشد و نمو کودکان، نخستی‌شناسی، دیرینه‌انسان‌شناسی، زیست‌شناسی اسکلتی و پزشکی قانونی می‌شد.  

ژنتیک (قسمت پنجم تاریخ انسان‌شناسی زیستی)

زیست‌شناسی جمعیت‌های انسانی

   دهه‌های 1950 و 1960 دوره بالندگی علمی آن دسته از انسان‌شناسانی بود که به حوزه‌ی مطالعاتی زیست‌شناسی جمعیت‌های انسانی علاقه‌مند بودند. جی. بی. بردسل یکی از پیش‌گامان محیط‌شناسی در دهه‌ی 1950 بود (Mai et al. 1981). دهه‌ی 1960 دوره‌ای غیرمعمول بود. چرا که این دوره از معدود زمان‌هایی بود که تعدادی از انسان‌شناسانی که به نحله‌ها و زیررشته‌های متفاوتی تعلق داشتند حول یک دیدگاه نظری مشترک گرد هم آمدند. انسان‌شناسانی از زیررشته‌های انسان‌شناسی اجتماعی – فرهنگی، باستان‌شناسی و انسان‌شناسی جسمانی پیرامون موضوع سازگاری با محیط در زمینه‌ی محیط‌شناسی انسانی به یکدیگر پیوستند (Vayda and Rappaport 1968). در این دوره نسبت به پژوهش‌هایی که مبنتی بر همکاری و یکپارچگی چند رویکرد نظری بودند استقبال و پذیرش وجود داشت. در انسان‌شناسی جسمانیِ جمعیت‌های موجود، موضوعاتی در حوزه‌های ژنتیک، رشد کودکان، جمعیت‌شناسی، تغذیه و بیماری وجود داشتند که در این دوره همه این موضوعات را در چهارچوب‌های تطوری و سازش‌باور مطالعه می‌کردند. همچنین افزایشی که در مبادلات و ارتباطات بین‌المللی به وجود آمد در پیشبرد پژوهش و تحقیق موثر افتاد.

در سال 1964 چند زیست‌شناس انسانی برجسته‌ی بریتانیایی متن جدیدی را منتشر کردند (Harrison et al. 1964). نایجل ای. بارنیکات (75-1914) و جفری ای. هریسون ( -1927)  بخش تنوع ژنتیکی و فنوتایپیک آن را نوشتند؛ جیمز م. تانر ( -1920) بخش رشد انسان را نوشت؛ و جوزف س. واینر (82- 1915) بخش محیط‌شناسی انسانی و سازگاری را نوشت. انتشار این کتاب مهم با آغاز به کار برنامه بین‌المللی زیست‌شناسی (IBP) همزمان شد. این برنامه که از 1964 تا 1976 تداوم داشت بر مطالعه‌ی محیط‌شناسی و رفاه انسانی، در یک گستره‌ی جهانی، متمرکز بود. بخش مطالعه‌ی انسانی این برنامه "سازش‌پذیری انسانی" نامیده می‌شد و سرپرست بین‌المللی آن جوزف واینر از انگلستان بود (Weiner 1965). در سال 1964 نشستی برای برنامه‌ریزی امور برنامه با حمایت بنیان Wenner-Gren  در اتریش در قلعه‌ی Burg Wartenstein برگزار شد؛ در این جلسه طرح کلی و پایه‌‌‌ای پژوهش در حوزه‌ی سازش‌پذیری انسانی ترسیم شد (1966Baker and Weiner). مطالعات بعدی (Collins and Weiner 1977; Little et al. 1997)  عمدتاً بر پژوهش‌های چندرشته‌ای و چند ملیتی متمرکز بودند (بومی‌های آند، اینوییت‌ها و سامی‌های ساکن قطبین، مهاجران جزیره‌ی توکلائو، بومی‌های یانوماما، ساکنان پاپوآ گینه نو) که در نتیجه‌ی آن زیست‌شناسی جمعیت‌های انسانی ارتقاء یافت. پل ت. بیکر (2007-1927) یکی از رهبران سازش‌پذیری انسانی IBP در ایالات متحده بود. او همچنین پژوهش پیشگامی را در پرو رهبری کرد (Baker 1978). علاوه بر این، بیکر، در اوائل دهه‌ی 1990 در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، بیش از بیست و پنج دانشجوی دکتری را در زیست‌شناسی جمعیت‌های انسانی آموزش داد.

هنگامی که IBP در اوائل دهه‌ی 1970 اندک اندک به پایان خود نزدیک می‌شد، یونسکو برنامه‌ی بین‌المللی جدیدی به راه انداخت. هدف از این برنامه‌ی جدید تداوم برخی از پژوهش‌های محیط‌شناختی، در یک گستره جهانی، بود که پروژه‌های IBP مبدع و مبتکر آن بودند. پاره‌ای از پروژه‌های چندرشته‌ای حول جمعیت‌های تک‌افتاده نیز وجود داشتند که یا در سایه‌ی این برنامه‌ی یونسکو انجام می‌شد –که برنامه‌ی انسان و زیست‌کره نامیده می‌شد- یا اینکه به صورت مستقل صورت می‌گرفتند. این پروژه‌ها آیماراهای آند (گروهی از سرخ‌پوستان)، مهاجران ساموآیی، پیگمه‌های جنگل ایتوری، گرفوناهای آمریکای مرکزی و شبان‌های تورکانا را مطالعه می‌کردند. برخی از آن‌ها تا سال‌های دهه‌ی 1990 ادامه داشتند.