سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
نگاهی به چیدمان های جان میلر
هنر مفهومی (Conceptual art) قالب و نظریه ای در هنر است که در آن مفهوم اهمیت خاصی دارد و دغدغه ی آن مشارکت ذهن تماشاگر در هنر است تا ارضای حس زیبایی شناسی او. از این رو حتی چگونگی ارائه ی اثر هنری هم درآن چندان مهم نیست؛ اندیشه ی هنرمند مهم است نه شیء هنری؛ هنر مفهومی، هنری ضد زیبایی-شناسانه است. یکی ازهنرمندانی که بیش از سه دهه است در این حوزه کار می کند، جان میلر است که مرکز کارش در نیویورک و برلین است. شهرت او چیدمان های چند سویه و دست سازی بر می-گردد که در دهه های 1980و 1990 ارائه کرد. آثار او را می توان وصف بربریت و والایی دانست در حالی که آمیزه ای از طنز و نگاه انتقادی به کیچ هم در آن ها به چشم می خورد. از معروف ترین اسمبلاژهای او در دهه 1990تابلوهای دیواری است که سطح آنها با اسباب کهنه و یا وسایل غیر کاربردی پرشده و با روکشی از ماده ی چسبناک قهوه ای رنگی شبیه سرگین و فضله پوشانده شده بود. اما از سال 2006 وی روکش طلایی را برای چیدمان ها برگزید که البته بار دیگر تعلق خاطر وی را به سوژه ی فتیشسم نشان می دهد. جان میلر در سری طلایی چیدمان های خود که تا به امروز هم ادامه داشته مواردی را گرد هم آورده که حرص برای مالکیت را برجسته می کند. درسال 2008 و تا پیش از رکود جهانی اقتصادی سطح درخشان آنها جنبه ای اغواگرانه داشت اما امروزه درپس شرایط سخت اقتصادی جهان فعلی این آثار می توانند به عنوان نقد روشهای مصرفی و افراطی تعبیر شود؛ فرهنگ سیری-ناپذیر مصرف که هنر را نیز در زمره ی دیگر کالاها قرار می دهد.
او طلا را به عنوان روکش کار خود برگزیده؛ عنصری که یادآور حرص، قدرت و ثروت است. عناصر بکار رفته در کلاژها، نقش-برجسته ها و مجسمه های سال 2006 اسباب بازیهایی است که وی از مغازه های اسباب بازی فروشی تهیه کرده و آنها را با خرده-ریزهای تزیینی ترکیب کرده است. مجموعه های طلای 2007 و 2008 نیز به همین شیوه ساخته شده؛ اتاق ورودی گالری با چهار نقش-برجسته طلایی و یک فرش آبی پرشده و تکه هایی از بدن مثل دست و پا، میوه های عجیب ، موجودات دریایی و اسلحه همه با هم برپَنل ها برروی هم انباشته شده اند و با پوششی از طلا محافظت می شوند؛ گویی میلر در این آثار می خواسته درباره ی چیزی هشدار دهد که میتواند مرگ باشد؛ نوعی احضار تجسمی در این پَنلها نمایان است که بیشتر شبیه باقی مانده های مواد آتشفشانی است.
از سوی دیگر روکش طلایی این آثار ارزش ساختگی و مصنوعی آنها را به پیش می کشد ودرخشش تو خالی جهان مصرف زده را یادآوری می کند. او در این قطعات وسایل مختلف را جایگزین هم می کند اما در نهایت در زیر این سطح فریبنده چیزی بیشتر از یک رونوشت از اصل وجود ندارد که تنها بعنوان ایده ای از مواجهه با ارزشهای ذاتی چیزها و به چالش کشیدن آنها باقی می ماند. چیدمان اخیر او فضای زیادی را به خود اختصاص داده است و شبیه صحنه ی تئاتر است که از قطعه های معماری مثل ستونها، پلکانها و سرستونها تشکیل شده که به گونه ای گردهم آوری عناصر معماری رم باستان است؛ میتوان گفت استعاره ای است از شهر در زیر غبار پمپئی (1) که امروزه آن پوشش غبارِ آتشفشانِ ویرانگر جای خود را به پوشش طلایی داده است. نقد استعاری او به سمت جامعه ای است که به هر قیمتی خواهان تفریح و سرخوشی است و بی توجه از عواقب شوم کار خود فقط مصرف می کند. آثار او نشان دهنده ی توانایی هنرمند در بازبینی پارادایمهای بناشده است؛ میلر از طریق اغراق در چیدمان های خود از طمع کاری سیری ناپذیر در جامعه پرده بر می دارد.
منابع:
www.artinfo.com
www.frieze.com
پی نوشت ها:
(1) پمپئی. شهری رومی در قرن اول میلادی که در اثر فوران آتش نشان در برای سال ها در زیر خاکستر مدفون بود و در قرن 18 میلادی کشف شد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست