جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

انسان شناسی(6): شاخه های اصلی انسان شناسی -انسان شناسی روانشناختی



      انسان شناسی(6): شاخه های اصلی انسان شناسی -انسان شناسی روانشناختی
رابرت آلن پل ترجمه ی زهره دودانگه

انسان شناسی روانشناختی بر ذهن، بدن و میزان فاعل بودن فردی که در زندگی و تجربه ی وی فرهنگ و جامعه مطرح هستند، تمرکز دارد. در این چشم انداز وسیع هیچ توافق نظری و روش شناختیِ واحدی وجود ندارد، اما بحث های زنده ای پیرامون اهمیت نسبی فرهنگ در مقابل روانشناسی فردی در شکل دهی به رفتار  انسان، و همچنین درباره جهان شمولی در مقابل تنوع ذاتی وجود انسان وجود دارد. این رشته تعدادی از سنت های پژوهشی مختلف را با برنامه های فکری گوناگون ترکیب می کند، اما عرصه ای را نیز برای استدلات و مباحثات اصولی درباره وجود یک طبیعت مشترک انسانی فراهم می آورد.
نوشته های انسان شناسی روان شناختی- به دلیل تمرکز بر فردی که زندگی می کند و مظهر فرهنگ است- اغلب مطالعه ی یک یا تعدادی از مردم واقعی است. چنین قوم نگاری شخص محوری  یک دیدگاه شماتیک و کلی از سیستم های فرهنگی و اجتماعی، همراه با توصیف و آفرینش دوباره ی تجربه حضور و مشارکت در چنین سیستمی را تقویت می نماید.
پژوهشگران در مکتب کلاسیک فرهنگ-و-شخصیتِ انسان شناسی روانشناختی در جستجوی آداب، موقعیت ها، الگوها و یا آسیب های پرورش کودک هستند، که ممکن است سبب واکنش های شخصیتی (توهم، نگرانی و درگیری) شوند و این به نوبه خود در آیین ها، اسطوره ها و یا سایر عناصر و ویژگی های فرهنگ مورد مطالعه تجلی یا تشخّص می یابد.  بسیاری از این انسان شناسان یک روش مقایسه ایِ میان فرهنگی را به منظور یافتن ارتباط میان تجارب دوران کودکی و رفتارهای دوران بلوغ بکار می گیرند؛ برای مثال آن ها به دنبال یافتن رابطه ای میان عدم حضور پدر و اشکال خشن آیین های مردانه هستند که تصور می شود برای خنثی نمودن و تقابل با هویت نیرومند مادری لازم است.
روانپزشکی قومی(Ethnopsychiatry) نه تنها درک سایرفرهنگ ها از بیماری های روحی و حالات غیر طبیعی را مورد آزمایش قرار می دهد، بلکه متدهای درمان -غیر از روشهای استاندارد های غربی- را نیز می آزماید. سیستم هایی چون جادوگری یا در اختیار داشتن روح و یا حالات متغیر هوشیاری که توام با این روش هاست، توسط برخی به عنوان حالات گسستگی(dissociation) یا اسکیزوئید تلقی می شوند. این پدیده که در غرب از دیدگاه آسیب شناسانه مورد توجه قرار می گیرد، برای دیگران اغلب  به عنوان یک امر نرمال در فرهنگ ها تلقی شده که سبب استفاده مثمر ثمر از روشهایی می گردد که به روانشناسی عامیانه غربی راه ندارند.
پانوشت:
1- گسستگی یک اختلال نسبی یا کامل در یکپارچگی نرمال عملکرد آگاهانه و روانی فرد است. گسستگی می تواند واکنشی به یک آسیب یا یک دارو باشد و شاید به ذهن این اجازه را بدهد تا از تجاربی که رخدادِ آن در آن زمان برای روح بسیار سنگین است، فاصله گیرد.  http://en.wikipedia.org/wiki/Dissociation
متن به صورت زیر ارجاع داده شود:
To cite this page:
• MLA Style:   "anthropology." Encyclopædia Britannica. Encyclopaedia Britannica Ultimate Reference Suite.  Chicago: Encyclopædia Britannica, 2010.
• APA Style:   anthropology. (2010). Encyclopædia Britannica. Encyclopaedia Britannica Ultimate Reference Suite.  Chicago: Encyclopædia Britannica.