سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

یونان باستان(2)



      یونان باستان(2)
توماس ر. مارتین - ترجمۀ زهره دودانگه

تصویر: زن عصر موکنایی (منبع: ویکی پدیا)
3. تاریخ آغازین
انسان ها احتمالا در 50.000 سال پیش -یعنی در عصر سنگ (1)- برای اولین بار وارد سرزمین اصلی یونان شدند. آن ها از جنوب غربی آسیا و افریقا به این سرزمین آمده و به صیدگله های حیوانات شکاری  (2) پرداختند. در حدود 10000 سال پیش ساکنان آسیای میانه شروع به کشت زمین کردند، و دانش این فن آوری جدید به آرامی میان مهاجرانی که به یونان باستان آمده بودند، پراکنده شد. در سال7000 پ.م تعداد روز افزونی از مردم از آسیای میانه مهاجرت می کردند تا در منطقه مرکزی یونان اجتماعات جدید کشاورزی تشکیل دهند، و در نهایت سکونتگاه های بزرگی در شبه جزیره بالکان، جزایر دریای اژه و جزیره بزرگ کرت بنیان نهادند. این انسان های عصر سنگی ابزار و اسلحه های خود را از سنگ، استخوان، پوست و چوب درست می کردند. در حدود سال3000 پ.م که آن ها از ساکنان شرق میانه چگونگی کار با فلز و استفاده از چرخ در حمل و نقل را یاد گرفتند، مهارت های فنی شان به میزان قابل توجهی افزایش یافت. سال های میان3000 تا 1200 پ.م تحت عنوان عصر برنزی یونان شناخته می شود، زیرا برنز (مخلوطی از مس و قلع) متداول ترین فلزی بود که در این دوره مورد استفاده قرار می گرفت.

عصر مینوسی (2200؟ تا 1400؟ پیش از میلاد)
ساکنان جدید در حدود سال 6000 پ.م با کشتی از آسیای میانه به کرت آغاز به سفر کرده بودند، زیرا این جزیره (کرت) دشت های وسیعی برای کشاورزی و بندرگاه هایی سرپوشیده برای ماهیگیری و تجارت دریایی عرضه می کرد. در حدود سال2200پ.م این ساکنان، یک جامعه درباری (palace society) ایجاد کردند؛  نام آن به دلیل ساختمان های عظیم (کاخ های) متعددی انتخاب شده بود که به عنوان اقامتگاه های شاهی و مراکز اداری مورد استفاده قرار می گرفت. هر کاخ توسط تعداد بسیاری از خانه های مردم عادی احاطه شده بود، اما هیچ گونه دیوار دفاعی وجود نداشت؛ شهرهای کوچکتر در حومه قرار داشتند. احتمالا کاخ ها دارای استقلال بودند و حکمروایی وجود نداشت که بر جزیره وحدتی را اعمال کند. این فرهنگ به این دلیل مینوسی نامیده شده که در اساطیر یونان پادشاهی افسانه ای به نام مینوس، هیولایی که نیمی از آن انسان و نیمی از آن گاو نر بود -به نام میناتور(the Minotaur) (3) - را در یک هزارتو (labyrinth) در کاخ خود در کنوسس (Knossos) (4) نگاه می داشت. پیش تر، پژوهشگران بر این باور بودند که مینوسی ها با یونانیان مرتبط نبوده اند، اما بیشتر پژوهش های زبان شناختی اخیر بر روی زبان کرتی نشان می دهد که این دو با یکدیگر ارتباط داشتند.  
مینوسی ها اولین جلوۀ فرهنگی مهم تمدن اژه ای بودند. آن ها بر متالوژی و سایر فن آوری ها تسلط داشتند و می دانستند چگونه بنویسند. آنها ساختمان های خود را با نقاشی های دیواری توام با رنگ های درخشان تزیین کرده و جشنواره های نشاط انگیزی برگزار می کردند. کشاورزی مبتکرانه و تجارت بین المللی برای مینوسی ها ثروتی به همراه آورد که با همسایگان شرقی آن ها در رقابت بود، مانند  پادشاهی هیتیایی (the Hittite Kingdom) (5) در آسیای میانه. کشاورزان با پرورش همزمان زیتون، انگور و غلات، که هر کدام نیاز به کار سخت در فصول مختلف داشت، کوشش های موثر و سودمندی انجام می دادند. چنین ترکیبی از محصولات، رژیم غذایی سالمی را ارائه می کرد که به رشد جمعیت کمک می نمود؛ و نیز مینوسی ها را قادر می ساخت تا برای تجارت روغن زیتون و شراب تهیه کنند. حکمرانان توسط یک نظام توزیع مجدد (redistributive system)، اقتصاد را کنترل می کردند؛ علت انتخاب چنین نامی (نظام توزیع مجدد) این بود که کشاورزان و کارگران یدی تولیدات خود را به کاخ می فرستادند و از آنجا بر طبق تصمیم حکمرانان، کالاها میان کسانی که نیاز داشتند دوباره توزیع می شد.
علی رغم وقوع زمین لرزه های مکرر، مینوسی ها تا حدود سال 1400 پ.م پیشرفت کردند. با این حال کمبود دفاع کارآمد، آن ها را در مقابل حملات موکنایی ها، که احتمالا بر سر کنترل مسیرهای تجاری مدیترانه صورت می گرفت، آسیب پذیر نمود.

عصر موکنایی (1000؟ تا 1550؟ پیش از میلاد)
اولین فرهنگ تمدن اژه ای در سرزمین اصلی یونان به دلیل کاخی در موکنای (Mycenae) واقع در پلوپونز، موکنایی (6)
(Mycenaean) نام داشت. پژوهشگران مردم موکنای را نخستین یونانی ها می خوانند، زیرا آن ها اولین مردمی شناخته می شوند که به یونانی سخن گفته اند.
فرهنگ موکنایی پس از فرهنگ مینوسی پدید آمد و گسترش یافت. اجداد مردم موکنایی حدود سال های بین 4000 تا 2000 پ.م از سوی شمال و شرق به منطقه اصلی یونان آمده و در آن پخش شدند و با مردمی که در این سرزمین بودند آمیختند؛ در حدود سال 1400 پ.م موکنایی ها بسیار ثروتمند شدند. حفاری گورهای موکنای نشان داده است که آن ها همراه با مُرده های خود جواهراتی از جنس طلا، شمشیرهای برنزی و جام هایی از جنس نقره دفن میکردند. مانند مینوسی ها، مردم موکنای در اجتماعات مستقلی زندگی می کردند که پیرامون کاخ ها گرد آمده و تحت حاکمیت پادشاهان قرار داشت. کاخی که در پیلوس (Pylos)  در ساحل غربیِ پلوپونز واقع بود، نقاشی های دیواری باشکوه، اتاق های ذخیره غذا و حمامی شاهانه-که دارای وان داخلی و لوله کشی پیچیده بود- را به نمایش می گذاشت(7). ثروت موکنایی ها از کشاورزی و تجارت بین المللی نیز حاصل می شد؛ آن ها دارای اقتصاد بازتوزیعی بود. با این حال مردم موکنای از حیث مذهب و معماری سلطنتی با مردم عصر مینوسی تفاوت بسیاری داشتند. برای مثال بر خلاف مینوسی ها، آن ها برای مردان جایگاه برجسته تری در رهبری مذهبی، نسبت به زنان، قایل بودند، کاخ های خود را پیرامون مگارون (8) ساخته و اتاق پادشاهی را توسط آتشدان های عظیم مرتفع می نمودند.
مردم موکنای دارای فرهنگی جنگجویانه بودند و چنین فرهنگی در سال 1400 پ.م آن ها را دربرابر مینوسی ها به پیروزی رساند. اما  تمایل موکنایی ها به جنگ به انحطاط آن ها نیز انجامید. آن ها تا سال 1200 پ.م با یکدیگر می جنگیدند و به منظور به دست آوردن گنج، سوار بر ارابه های گرانبهای دو چرخ، نبردهای خارجی را آغاز می کردند. علی رغم عدم قطعیت کافی در شواهد باستان شناختی، ویرانه های شهر تروا در آسیای صغیر ممکن است در زمانی بین سال های 1230 و 1180 پ.م با داستان افسانه ای جنگ تروجان مطابقت داشته باشد. این داستان قرن ها بعد توسط هومر در منظومه ایلیاد روایت شد و جنگ مشهوری را توصیف می کرد که در آن نیروهای یونانی تروا را غارت کرده و سوزاندند. مدارک و اسناد مصری و هیتی ها نشان می دهند که حملات خارجی دریانوردان، که تبدیل به یک فاجعه شد، از سال 1200 پ.م آغاز گشت. بسیاری از این مهاجمان موکنایی هایی بودند که توسط جنگ در خانه آواره شده بودند. هرج و مرج و آشفتگی پیرامون مدیترانه شرقی تا حدود سال 1000 پ.م ادامه یافت و آن چنان شدید بود که  نه تنها فرهنگ موکنایی، بلکه پادشاهی هیتیایی و مصری را از میان برد. با زوال فرهنگ موکنایی، یونانی ها دانش نوشتن را از دست دادند. بعدها یونانی ها گمان بردند که نیروهای مهاجم دوری (Dorians) که توسط گویش خود از یونانی ها شناخته می شدند، موکنایی ها را سرنگون کردند. ولی شواهد باستان شناسیِ مدرن نشان می دهد که جنگ های داخلی عمومی دلیل سرنگونی تمدن موکنای بوده است.
عصر تاریکی یونانی (1000؟ تا 750؟ پیش از میلاد)
جنگ ها سبب شد که اقتصاد یونانی منحط شده و جمعیت آن تنزل پیدا کند؛ این امر سبب بروز فقر و سردرگمی سیاسی شد که بیش از 200 سال به طول انجامید. این دوره به طور سنتی عصر تاریکی خوانده می شود؛ یکی از دلایل این نامگذاری کمبود شواهد نوشتاری است که دانش ما را نسبت به این دوره کاهش می دهد، دلیل دیگر این است که شرایط زندگی در این دوره ناگوار و خشن بوده است. یونانیان نشانه های تمدن را از دست داده بودند، مانند: شهرها، کاخ ها و معابد بزرگ، اقتصاد پویا و دانش نوشتن. جای پادشاهان موکنایی را روسائی کم اهمیت گرفتند که دارای قدرت و ثروت محدودی بودند. هنرمندان از تصویر نمودن مردم و حیوانات بر روی ظروف دست کشیدند و از تزیینات خود بر طرح های هندسی کاستند. باستان شناسی نشان می دهد که یونانیان در طول عصر تاریکی، نسبت به دوره تمدن اژه ای، زمین های کمتری را به زیر کشت بردند، سکونتگاه های کمتری داشتند و تجارت بین المللی بسیار کمتری انجام می دادند. سکونتگاه ها به اندازه ای کوچک شدند که بعضا دارای 20 نفر جمعیت بودند.
فرایند بهبود و بازیابی این تمدن مدت زیادی طول کشید. در حدود سال900 پ.م احیای نخستینِ تجارت و کشاورزی در تعداد معدودی مکان صورت پذیرفت. خلق یک ابتکار در متالوژی به یونان کمک کرد که از دوران تاریکی خود رهایی یابد. در پایان عصر موکنایی، جنگ سبب شده بود که در تجارت بین المللی قلع –یعنی فلزی که برای ساخت سلاح و ابزار برنزی لازم بود- وقفه پیدا شود. برای رفع این خلاء، کارگران فلز در مدیترانه شرقی فن آوری جدیدی را اختراع کردند که توسط آن می توانستند سنگ آهن را بگدازند. یونانی ها این مهارت را از تجار شرقی آموختند و شروع به استخراج سنگ معادن آهن خویش -که در سرزمین اصلی آن ها به فراوانی یافت می شد- کردند. آهن که عملا از برنز سخت تر بود، نهایتا در بیشتر مصارف جایگزین برنز شد، به ویژه در ابزار کشاورزی، شمشیر ها و سر نیزه. قیمت پایین تر کاربرد آهن سبب شد که مردم بیشتری آن را بکار گیرند. فراوانی ابزار به افزایش تولید غذا کمک کرد و در نتیجه جمعیت و ثروت را بازگرداند. ابتکارات فن آوری راه را برای نوآوری های سیاسی و فرهنگی در دوران کهن هموار کرد.  

پانوشت:
1.    http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B5%D8%B1_%D8%B3%D9%86%DA%AF
2.    این واژه به حیوانات وحشی اطلاق می شود که تصور می شود برای مصادف انسان مطلوب است. در حال حاضر برخی از این گونه ها اهلی شده و به دلیل تغییراتی که در رژیم غذایی و سطح فعالیت های آن ها پدید آمده کوشت آن ها طعم متفاوتی نسبت به حیوانات مزرعه دارد.
http://www.epicurious.com/tools/fooddictionary/entry/?id=2668#ixzz1l3xJMwMf
3.    http://en.wikipedia.org/wiki/Minotaur
4.    کنوسس (Knosós) ، یکی از کاخ شهرهایی بود که توسط حکام مینوسی در کرت مرکزی بنا شد. سیستم آبی دفع فاضلاب آن، که قسمتی از بخش اندرونی ارگ را سرویس میداده، قابل توجه است. (موریس، جیمز، تاریخ شکل شهر، ترجمه راضیه رضازاده، نشر دانشگاه علم و صنعت ایران، 1385، صفحه 37)
5.    http://en.wikipedia.org/wiki/Hittites
6.    ترجمه دیگری که در زبان فارسی از نام این تمدن صورت گرفته تمدن مسینی و ترجمه دیگر نام شهر موکنای، مایسینیا است.
7.    احتمالا اشاره دارد به کاخ نستور (The Palace of Nestor) که کاخی متعلق به عصر موکنایی است. کاخی دو طبقه و دارای اتاق های ذخیره غذا، کارگاه ها، حمام ها، چشمه های نور، اتاق های پذیرایی و یک سیستم فاضلاب. http://en.wikipedia.org/wiki/Palace_of_Nestor
8.    مگارون تالار بزرگ مجتمع قصر یونانی است. http://en.wikipedia.org/wiki/Megaron

Contributed By:
Thomas R. Martin
Microsoft ® Encarta ® 2009. © 1993-2008 Microsoft Corporation. All rights reserved.

سایت تمدن یونان باستان:
http://www.ancientgreece.com

یونان باستان (1):
http://www.anthropology.ir/node/12336