چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
خواندن شهر یا شهر بهمثابهی متن
تصویر: شهر رویایی، پل کله
هیچ چیز بیش از چهرهی یک کلانشهر سوررآلیستی نیست.
والتر بنیامین
- شهر یک متن (Text) است اگر «متن» را به مفهوم موسع آن درنظر بگیریم یعنی نظامی از نشانهها که در تعامل با هم، معنا را رقم میزنند. معنای متن اما مفهومی بسیار پیچیده، متغیر و سوبژکتیو است.
- نشانههای متن روابط گوناگونی دارند. کشف و خلق این روابط، بازخوانیِ متن است.
- معنای هر نشانه و رابطهی نشانهها با هم، در هر بازخوانی، بسته به دانایی و وضعیتِ فرهنگی/تاریخیِ خواننده (=مخاطبِ متن)، متفاوت و متغیر است و این، امکانِ بازخوانیها یا خوانشهای گوناگون را از یک متنِ مشخص فراهم میآوَرَد.
- شهر نیز یک متن است. عناصرِ تشکیلدهندهی شهر، هر یک نشانهای از نشانههای این متنِ پرآشوب و شناور است.
- عابر که خود جزء یا نشانهای از این متن بهشمار میآید، درعینحال همواره در مقام خواننده/شناسای بالقوهی شهر قلمداد میشود.
- تمایز شهر از سایر متنها (مثل نقاشی، موسیقی، شعر، معماری و...) در مفهوم «تالیف» نمایان میشود. متنهای دیگر، همواره توسط «مولف» تالیف شده است. مولف هنگام خلق اثر و پیش از آن که «بمیرد»، نشانهها را در نظامی که خود میشناسد، تالیف کرده است، حتا اگر مخاطبانِ دیگرِ متن، با بازخوانیهای خود این نظام را یکسره دگرگون کنند.
اما در شهر چنین نیست یا دقیقا چنین نیست. شهر مولف ندارد. اگرچه شهرها هم خلق (طراحی) میشوند، اما طراحیِ شهر عمدتا یا شاید فقط در وجه کالبدی و عملکردی متحقق میشود، درحالی که شهر، پدیدهای بسیاروجهیست (اگر نگوییم بینهایتوجهی). رفتار مردم، نظام سیاسی و حکومتی، حتا اقلیم و... وجوهی از شهر است، پیچیده و تاحد زیادی غیرقابل پیشبینی که در کالبد شهر اتفاق میافتد و متن شهر بهوجود میآید.
- شهر، به این ترتیب، یک نظام نشانهشناختیِ کاملا شناور است. یک آشوب، هرلحظه به شکلی.
- هربازخوانی، تاویلی از متن است و خود متنیست تازه. در مورد شهر هربازخوانی خود تالیفی تازه است. بهعبارت دیگر، هر بازخوانی از شهر، برشی از نظام آشوبِ شهر را بهمثابهی متنی تالیف میکند.
- شهر، بهسبب پیچیدگی و شناوریِ نظامِ نشانهشناختیِ آن، ابزار بازخوانیِ چندگانهای دارد یا باید داشتهباشد. عکس، نوشته، طرح، اسکیس، آنالیزهای شهری و معماری، نمودارها، فیلم و... هرکدام میتواند ابزاری باشد برای بازخوانی/تالیفِ این نظامِ آشوب.
- به اینترتیب میتوان به شهر «نگاه» کرد.
چهار کتاب. چهار بازخوانی/تالیفِ شهر
والتر بنیامین و «پاساژها»
والتر بنیامین، فیلسوف آلمانی، کتاب مشهوری دارد با نام فرانسوی Passagenarbit یا The Arcades Project به زبان انگلیسی یا «پاساژها». این کتاب عظیم (که متن فرانسویِ آن گویا بیش از هزار صفحه است)، درواقع عبارت است از بازخوانیِ بنیامین از پاریس سدهی نوزده میلادی.
بنیامین در مقامِ یک «ولگرد» یا «پرسهزن» (Flaneur) در پاریس اوایل قرن بیست، در جستوجو و تدوین نشانههای بهجا مانده از پاریس بورژوایی قرن نوزده، شهر خود را تالیف میکند.
«پاساژها» مجموعهای از یاداشتها، عکسها، بریدههای روزنامه، آگهیهای تبلیغاتی و... است که همچون خودِ شهر، بینظم و قاعدهای متقن و مشخص، گردِ هم آمده است. حتا میتوان این کتاب را ادامه داد، زیرا بهلحاظ ساختاری و حتا محتوایی پایانی بر آن متصور نیست؛ درست مثل یک شهر، آماده تا مخاطب در بازخوانیهای خود از این متن شناور برشهایی بزند و...
«کتاب پاساژها آزادی خواندن است. میتوانیم از هرجا که بخواهیم کتاب را آغاز کنیم. یا به هر شکل که بخواهیم این یادداشتها را کنار هم قرار دهیم [...] خوانا با آهنگ زندگی، سیل اندیشهها، باورها، جزمها، شوخیها پیدرپی میآیند. مرکز همه چیز شهری است که «وجود داشت» و امروز فقط نشانههایی را از آنچه که بود حفظ کرده است.»(2)
مارشال برمن و «تجربهی مدرنیته»(3)
«هنگامی که شاهد تخریب یکی از زیباترین این ساختمانها برای احداث آزادراه بودم، اندوهی را حس کردم که، اینک بهخوبی میدانم، مختص زندگی مدرن است.»
مارشال برمن
مارشال برمن در مقام یک جامعهشناس، به «تجربهی مدرنیته» در شهرها میپردازد. بهعبارت دیگر برمن در این کتاب، مفهوم فلسفی و انتزاعیِ مدرنیته را از طریق تجلیاتِ آن در پیچیدهترین و شگفتانگیزترین پدیدهی دستساختِ بشر (شهر) بررسی میکند.
برمن در فصل «بودلر: مدرنیسم در خیابان» بهطور عام، و در فصلهای «پترزبورگ: مدرنیسم و توسعهنیافتگی» و «در جنگل نمادها: نکاتی پیرامون مدرنیسم در نیویورک» بهصورت مشخص و موردی به موضوع مدرنیته میپردازد.
مفهوم مدرنیته در این کتاب، در شهر متجلی و از طریق شهر، تجربه میشود.
مارشال برمن یک نیویورکیست و در فصل آخر («در جنگل نمادها...») روایتِ جامعهشناسانهی او با احساسِ تعلق خاطر و اهلیتِ او بهعنوانِ یک «نیویورکی» درهم میآمیزد. به این گفتهی او دقت کنید: «ساخت و سازهای او [رابرت موزز، شهردار مشهور نیویورک] اثری مخرب و فاجعهآمیز بر ادوارِ اولیهی زندگیِ من برجا گذاشت و امروزه شبحِ او هنوز هم در شهر من حضور دارد.»(4)
مارشال برمن در «تجربهی مدرنیته» جامعهشناس اندیشمندیست که از سخن گفتن از احساسات شخصی، خاطرات کودکی و تعلقات خاطر خود، هیچ ابایی ندارد. این مدرنیتهایست که او شخصا تجربه کرده است. برمن، نیویورکی را که خود میشناسد، نیویورکِ خود («شهر من») را، روایت/بازخوانی/تالیف میکند.
تناقضِ حلنشدنی میان بشارتها و دستآوردهای مدرنیته از یک سو، و «اندوهی» که بهقول برمن از تخریب زیباترین ساختمانهای یک شهر «برای احداث آزادراه» انسان را فرامیگیرد (اندوهی که گویی با ذات مدرنیته سرشتهاند) از سوی دیگر، در پس لحنِ ظاهریِ این کتاب، مزهی کمرنگ اما عمیق اندوهی را دارد که این کتاب را تا فراسوهای ادبیات میگستراند؛ انگار که رمانی میخوانیم.
ادموند بیکن و «طراحی شهرها» (5)
ادموند بیکن بهعنوان یک شهرساز و معمار، در کتاب «طراحی شهرها»، فضای شهری را روایت میکند. او در ترکیبی کارساز و روشنگرانه از تصویر (عکسها، گراورها، نقاشیها، اسکیسها و...) و نوشته، شکل تازهای از فهم شهر و فضای شهری را ارائه میکند.
بیکن علاوه بر آنکه شکل شهرها و مباحث طراحی، شکلگیری و توسعهی شهرها را از طریق نقاشی توضیح میدهد، فضای شهری، حرکت در فضای شهری و درک و فهم فضای شهری را، در مقام عابر پیاده روایت میکند. او در فضاهای شهری راه میرود، فضای شهری را درک میکند (=احساس میکند= میفهمد) و درک و فهم خود را از فضای شهری، با استفاده از نوشته و تصویر، تالیف میکند. بیکن به شهرهایی مینگرد که هزاران نفر دیدهاند، اما از منظر روایتِ او، شهرهای تازهای میبینیم (حتا اگر آن شهرها را دیده باشیم) زیرا در فهم و روایت و بازخوانیِ او شهرهای تازهای خلق (=تالیف) شده است.
هانری استیرلن و «اصفهان، تصویر بهشت»(6)
هانری استیرلن در مقام یک هنرشناس، معمار و شهرساز، در کتاب «اصفهان، تصویر بهشت»، شهر اصفهان را بازخوانی/تالیف میکند.
در هفت فصل کتاب، استیرلن نخست مفاهیمِ مستتر در معماری و شهرسازیِ ایرانی/اسلامی، بهخصوص شهرسازی و معماریِ صفوی را بررسی میکند. او با این بررسی میکوشد تا خود را در افق دانایی طراحان صفوی قرار دهد. یعنی بر آنچه آنها میدانستهاند (بهمفهوم موسّعِ آن) و بر نیّاتِ احتمالیِ آنها تا حد ممکن آگاهی یابد. استیرلن معتقد است که قرارگرفتن در این افقِ دانایی، بازخوانی و تاویلِ نشانههای متنی بهنام شهرِ اصفهان را دقت بیشتری میبخشد.
با قرارگرفتن در آن افق دانایی، استیرلن نشانههای مهم و اصلیِ این متن (شهر اصفهان صفوی) را بازخوانی میکند. سرانجام در فصل آخر، در کمتر از یکصفحه، نشانههای بازخوانیشده را در ترکیبی که روایت اوست از اصفهان، اصفهانی که او میشناسد، دوباره ترکیب میکند و از شهرِ اصفهان بهمثابهی یک متن، تاویلی تازه بهدست میدهد.
تحلیلها، نمودارها و ترسیمهای معماری، در کنار نوشتههایی شاعرانه، ابزارِ بازخوانی/تالیفِ هانری استیرلن است.
پینوشتها:
1. این نوشته اولین بار و البته با تفاوتهایی، در مجلهی استانیِ «دانشنما» (ارگان نظاممهندسی ساختمان استان اصفهان. شماره 102-104 مرداد-مهر 1382) منتشر شد.
2. احمدی. بابک/ خاطرات ظلمت/ نشر مرکز/ چاپ اول 1376
3. برمن. مارشال/ تجربهی مدرنیته/ مراد فرهادپور/ انتشارات طرح نو/ چاپ دوم 1380
4. برمن/ همان
5. بیکن. ادموند/ طراحی شهرها/ فرزانه طاهری/ مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماریِ ایران/ چاپ اول 1376
6. استیرلن. هانری/ اصفهان. تصویر بهشت/ جمشید ارجمند/ نشر فرزان/ چاپ اول 1377
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم دولت رئیس جمهور قوه قضاییه رهبر انقلاب شورای نگهبان صادق زیباکلام قوه قضائیه مجلس یازدهم
هواشناسی قتل تهران پلیس شهرداری تهران آموزش و پرورش بارش باران دستگیری پلیس راهور سیل سازمان هواشناسی حج تمتع
قیمت دلار قیمت خودرو یارانه بانک مرکزی قیمت طلا دلار خودرو سایپا بازار خودرو بورس مسکن ایران خودرو
آلیس مونرو فردوسی کتاب نمایشگاه کتاب همایون شجریان شاهنامه نمایشگاه کتاب تهران سحر دولتشاهی تلویزیون سینمای ایران دفاع مقدس سریال
دانشگاه تهران وزارت علوم تحقیقات و فناوری فضا وزیر علوم
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین روسیه جنگ غزه حماس نوار غزه ترکیه افغانستان اوکراین طوفان الاقصی
فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ برتر رئال مادرید باشگاه استقلال فولاد خوزستان لیگ برتر ایران فولاد مهدی طارمی بازی جواد نکونام
هوش مصنوعی گوگل تبلیغات تلفن همراه دوربین موبایل هواپیما ناسا نوآوری شفق قطبی اپل
وزارت بهداشت زوال عقل کاهش وزن دیابت کودک نمک سلامت روان تجهیزات پزشکی