شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

شاه محوری در افسانه های لرستان



      شاه محوری در افسانه های لرستان
گروه فرهنگ لر

افسانه های فولکلوریک (عامیانه ) و اساطیر پیوند دیرینه ای با یکدیگر دارند . برخی از اسطوره شناسان معتقدند افسانه ، صورت غیر دینی اساطیر هر ملتی است که شیوه ها و نگرش های اساطیری را به زبانی عامیانه در اختیار آن ها قرار می دهد. با این دیدگاه افسانه های لرستان نیز می توانند تجلی گاه ظهور اندیشه های اساطیر ایرانی باشند. چراکه استان لرستان بخشی از دایره فرهنگی ایران بزرگ محسوب می شود. از این رو ، مقاله به بررسی جایگاه " شاه " در افسانه های لرستان و بازشناسی مفهوم " شاه " در اساطیر ایرانی می پردازد. جایگاهی که فقط در افسانه ها باقی نمانده و حرکت خود را در اذهان اسطوره باور ایرانیان نسل به نسل طی کرده است.برای شناسایی جایگاه "شاه " در افسانه ها و اساطیر ، ابتدا افسانه های لرستان در طی روند دو ساله ای گردآوری گردید. سپس بر اساس طبقه بندی آرنه - تامپسون ، افسانه ها دسته بندی گردید و با تکنیک تحلیل محتوی ، اطلاعات مرتبط شناسایی و سپس با اساطیر ایرانی مورد مقایسه قرار گرفت . نتایج پژوهش بیانگر جایگاه قدسی پادشاه در افسانه های لرستان است که عملاً با اساطیر ایرانی تطبیق دارد.

مقدمه
شاه در ذهن اسطوره باور ایرانیان ، مظهری از قدرت دنیوی است. باشنده ای قدرتمند در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی . آن چنان که گاه مرز میان خدا و شاه  در هم می آمیزد و شاه مظهر تجلی خداوند بر زمین می گردد. پیوند  اسطوره با افسانه های فولکلوریک از دیر باز مورد توجه اسطوره شناسان و فولکلوریست هاست. میرچا الیاده ، اسطوره را داستان و سرگذشتی مینوی  و حدیث واقعیت ها می انگارد. او اساطیر را بیانگر اصل و پیدایش جهان و جانوران ، گیاهان ،  انسان و همه وقایع اولیه و اصلی جهان می داند( الیاده ،1390: 34).
رودلف بالتمان اسطوره را فلسفه می پنداشت( 1380: 8). هانس یوناس نیز در این نظر با وی  هم رای بود.اما همه اسطوره شناسان با آن ها موافق نیستند:"      اسطوره ها داستان هستند. آنها نباید با ایدئولوژی، فلسفه و الهیات یکسان دانسته شوند. اسطوره ها سعی نمی کنند گزارش منظمی از جهان به ما بدهند، اما اصل و ساختمان آن را به شکل داستان برای ما شرح  می دهند. در حالی که سیستم های ایدئولوژیکی، فلسفی و الهی با شرح و جزئیات بسیار، به خصوص در تمدن های بزرگ گذشته گسترش یافته بودند، اسطوره ها در همه جوامع، چه باسواد و چه بی سواد رشد کردند" ( Oosten, 1985: 9   ).
نظریات تمثیل گرا، اسطوره را داستانی تمثیلی برای بیان حقایق می دانند و از این رو بین افسانه واسطوره مرزی قائل نمی شوند. در رویکردهای تاریخی ، اسطوره داستانی فرض می شود که دارای یک سرمنشا تاریخی و یک حادثه واقعی است.
در این مقاله قصد نداریم به بیان تفاوت اسطوره و افسانه بپردازیم بلکه هدف ارائه رویکرد نظری این مقاله است که میان اسطوره و افسانه فاصله زیادی قائل نیست. به عبارتی  اسطوره یک روایت دینی و افسانه روایتی اخلاقی فرض می شود که خواهی نخواهی بین این دو یک پیوند عمیق در شکل و محتوا می توان بازشناسی کرد.
در این پژوهش ، ابتدا افسانه های لرستان گردآوری شد. این فرایند قریب به دو سال طول کشید که خود شامل سه بخش بود. یک : مراجع به روستاهای استان و ضبط افسانه هایی که راویان سالخورده نقل می کردند.دو: پیاده کردن افسانه ها به زبان محلی و آوا نگاری آن ها .  سه: انتخاب و گزینش افسانه های کامل و طبقه بندی آن ها بر اساس الگوی آرنه - تامپسون انجام شد.
مجموع افسانه های گردآوری شده در مرحله اول ، 265 مورد بود . پس از غربالگری اولیه 189 افسانه گزینش و در طبقه بندی مذکور دسته بندی شد . و بر همین اساس 97 افسانه طبقه بندی شده در رده افسانه های سحر و جادویی و 15 قصه های تاریخی ، مورد تحلیل قرار گرفت . برای تحلیل محتوای و کشف موقیعت شاه در افسانه های لرستان ، از طریق پرسشنامه معکوس  اطلاعات استخراج و سپس در مقایسه با افسانه های ایرانی ، جایگاه و موقعیت شاه مورد بررسی قرار گرفت. حاصل کار طبقه بندی است که در ذیل شرح داده می شود.
     الف: تجلی شاهان واقعی در افسانه های لری
مشهورترین شاهی که در افسانه های تاریخی به مکرراً حضور دارد ، شاه عباس صفوی (996 - 1038 ق / 1588 - 1629 م ) است. او 42 سال بر ایران حکمرانی کرد و به عنوان یک پادشاه مقتدر ، با کشورهای بسیاری وارد جنگ گردید. شاه عباس صفوی نه تنها در افسانه های تاریخی حضور دارد که حتی در 16 افسانه سحر و جادو نیز نام او ذکر شده است . در افسانه های مذکور ، شاه عباس در قالب " پیر خردمند" ، حضور دارد. اما در افسانه های تاریخی ، داستان هایی روایت می شود که احتمالا ً برخی از خصوصیات واقعی شاه یا شایعات پیرامون او را شکل می دهند. شاه عباس ،پنجمین شاه سلسله صفوی است  . این سلسله پادشاهی در ایران بسیار حائز اهمیت هستن چرا که برای اولین بار " تشیع" به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام  و موضع کشور را در مقابل ترکان عثمانی که سنی مذهب بودند ، مشخص گردید( سیوری : 1372، 18).
آن چه شاه عباس را وارد دنیای افسانه ها کرده ، مسلک سخت گیرانه او در پیگیری امور مردم بوده است. هرچند اسناد اندکی وجود دارد اما شبگردی های شاه  عباس صفوی در لباس مبدل ، برای رفع مشکلات مردم او را بر سر زبان ها انداخته است. تاورنیه (1632م ) یکی از سیاحان این دوره در سفرنامه خود داستانی از خرید کوشت توسط شاه عباس با لباس مبدل را ذکر می کند . اما به نظر می رسد این روایت نیز تفاوت چندانی با افسانه ها نداشته باشد چراکه تاورنیه این داستان را از زبان دیگر روایت می کند و چه بسا این داستان ها از همان دوره برای کسب محبوبیت برای پادشاه طراحی نشده باشد.
به هر روی شاه عباس صفوی در اکثر انواع افسانه ها با لباس مبدل درون جامعه حضور می یابد . این حضور در شب هنگام به قصد اطلاع از وضعیت رعیت و بهبود اوضاع کشور است. به عبارتی چهره این پادشاه در افسانه های ایرانی کاملاً قدسی است هر چند که در برخی ازموارد به صورت یک قهرمان خود درگیر مشکلات و مصائبی می گردد اما چهره مثبت او در اذهان راویان افسانه ف حضوری پر رنگ و برجسته دارد.
یکی دیگر از پادشاهانی که سه بار نام او در افسانه های مورد بررسی ذکر شده ، شاه اسماعیل صفوی است که در واقع موسس سلسله صفوی در ایران است. جایگاه او در افسانه های ایرانی ، پاشاهی قدرتمند است که هر جا قدم گذاشته ،پیروزی با او همراه بوده است حتی اگر مکان های ذکر شده در افسانه تخیلی و بر مبنای جغرافیای ذهنی ناقلان افسانه ها باشد.
جز این در داستان های بررسی شده 5 بار نام حضرت علی (ع) ، امام اول شیعیان ، با عنوان " شاه مردان " ذکر گردیده است بدون این که جنبه پادشاهی وی برجسته باشد. در این موارد حضرت علی نقش پیر خردمند افسانه که قهرمان را هدایت می کند ، بر عهده دارد.
نتیجه گیری
شاه یکی از عنصری ترین شخصیت ها در افسانه های ایرانی و خاصه لرستان است. در واقع شاه در این افسانه ها تغییر هویت داده از شخصیت خدای گونه خود به انسانی  قابل دسترس تبدیل شده است. هویت این شخصیت اسطوره ای گرچه می تواند توسط انسان های معمولی نیز کسب شود اما هرگز انسان عادی توان به دست آوردن آن را ندارد. و در نهایت این قهرمان است که می تواند همه یا بخشی از قدرت شاه را کسب کند. در واقع قهرمان در افسانه های لرستان از شاه که مظهر قدرت و جلال است عظمت بالاتری داشته در جایگاه رفیع تری قرار می گیرد چرا از همان بدو داستان او رهین موهبت هایی است که از عالم ماورایی نصیبش می شود. جز این اگر قهرمان با دختر یا پسر پادشاه ازدواج می کند در واقع بخشی از این قدرت را به دست می آورد که در اکثر افسانه های بررسی شده نیز نهایتا این نقل و انتقال قدرت با بخشیدن پادشاهی به قهرمان ، صورت می گیرد. به نظر می رسد شکستن سلسله وراثتی پادشاهی در ذهن ایرانیان ، بخشی از آرزوها و آمالی بوده که مردم عادی قدرت خود را تنها در این عرصه می سنجیده اند و راه گریزی حداقل افسونگرانه برای خود از این ره می جسته اند.

منابع و ماخذ

1- الیاده ، میرچا (1390)" اسطوره بازگشت جاودانه " ترجمه بهمن سرکاراتی ، تهران : طهوری .
2-  بولتمان ، رودلف ( 1380 ) " اساطیر و مسیح " ترجمه مسعود علیا، تهران مرکز
3- سیوری، راجر ( 1366) " ایران عصر صفوی " ترجمه کامبیز عزیزی ، تهران: سحر .

Oosten, Jarich( 1985), “ The War of  The Gods” , Rout ledge & K. Paul  (London and Boston)