دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

در باب کژکارکردهای مذهب: هدف وسیله را توجیه می کند



      در باب کژکارکردهای مذهب: هدف وسیله را توجیه می کند
چالز کیمبال ترجمه و تلخیص : سیده مریم حسینی

مقاله ی « هدف وسیله  را توجیه می کند » از کتاب « وقتی مذهب شر می شود » گرفته شده است. این کتاب توسط " چارلز کیمبال " نوشته شده و در سال 2002 منتشر شده است . کیمبال استاد  بخش دین در دانشگاه ویک فارست و همچنین استادیار دانشکده الهیات این دانشگاه است . در سال  2008 ، او  مدیر مطالعات مذهبی در دانشگاه اوکلاهما شد . او هم چنین متخصص در مطالعات اسلامی است . کتاب ،  نقش مذهب را در جهان ،  زمانی  که از هدف اصلی اش دور می ماند ، مورد بررسی قرار می دهد. در حالی که نویسنده  ادعا می کند مذهب اساساً لازم و مثبت است ، او  به چندین علامت هشدار دهنده فساد در هر یک از سنتهای مذهبی بزرگ (مسیحی، مسلمان، یهودی، هندو و بودایی) اشاره می کند که منجر به شر و خشونت در جهان می شود  وآن ها نشان می دهند که  برخی مواقع ادیان می توانندخطرناک شوند . چارلز کیمبال، کارشناس دین و خاورمیانه در این کتاب نشان می دهد که چگونه تمام سنتهای مذهبی مستعد ابتلا به این فساد اساسی هستند و به همین دلیل تنها ایمان معتبر ، کامل یا سالم می تواند از چنین شری جلوگیری کند. کیمبال  پنج نشان هشدار دهنده  فساد دین را به این ترتیب فهرست می کند :

1. Absolute Truth Claims ادعای حقیقت مطلق ( دین بلا منازع )

2. Blind Obedience  اطاعت کورکورانه

3.  Establishing the "Ideal" Time برقراری زمان ایده آل

4. The End Justifies Any Means هدف هر وسیله‌ای را توجیه کند

5. Declaring Holy War اعلام جنگ مقدس

این پنج علامت  هم چنین عناوین فصول اصلی این کتاب را تشکیل می دهند که  در عنوان روی جلد کتاب هم به آن اشاره شده است . بنا به اظهار نظر هاروی کاکس ،  نویسنده « آتش الهی »  که برروی جلد کتاب درج گردیده   :  « این کتاب بسیار خواندنی است و  به طور شیوایی جنبه های تاریک وروشن سنت های مذهبی را بررسی می کند ...... کامل و قابل فهم . »

آن چه از مقدمه کتاب بر می آید ، آن است که  سابقه تاریخی جوامع انسانی  نشان می دهد  اعمال شریفی چون عشق ، ایثار و خدمت به دیگران غالباً ریشه در جهان بینی عمیق مذهبی دارند ، و در عین حال تاریخ به وضوح نشان می دهد که مذهب گاهی به طور مستقیم با بدترین نمونه های رفتار انسانی ارتباط می یابد . گرچه تا حدودی مبتذل به نظر می آید ، اما با این وجود ، متاسفانه درست است که بگوییم بیش تر جنگ های برپا شده  ، بیش تر کشته ها و این روزها  بیش تر  شرارت ها  بیش  از هرنهاد دیگری به اسم دین واقع می شوند .  

نویسنده به عنوان یک دین شناس در این کتاب  نمونه های زیادی از شواهد موجود در تاریخ جوامع را مورد بررسی علمی قرار می دهد تا در نهایت  اعلام  کند که  تفسیر و تعبیر های غلط از دین و گزینش های سلیقه ای از متون مقدس که اغلب در لوای  برخی اهداف سیاسی و اجتماعی انجام می گیرند  موجب انحراف یا فساد دین شده و  چهره ای نازیبا و خشن  از دین بر جای می گذارد . به عبارت دیگر گاهی  تمرکز  مومنین  بر نمادهای دینی  به شر تبدیل می شود .  ادعای حقیقت مطلق درمورد آموزه های دینی  و معنای گزینشی متون مقدس ، اطاعت کورکورانه از رهبران با نفوذ و آموزه های بلا منازع ، و تلاش های گمراه کننده برای تقویت یا دفاع از هویت گروهی بر علیه گروه های دیگر ، چند مورد از نمادهایی است که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است .

 در مقاله حاضر با توجه به یکی از این نشانه های هشدار دهنده ی شر ، یعنی :  هدف وسیله را توجیه می کند ، کیمبال جزئیات حوادث گذشته و  اخیر مربوط به کشتار متقابل بین هندوها و مسلمانان در هند  ،  یهودیان و مسیحیان در اروپا ،  جنایات ناشی ازتفتیش عقاید دراروپای قرون وسطی ، برخورد میان یهودیان و  مسلمانان  در کشور فلسطین اشغالی ، جنایات جنگی صرب ها  در بوسنی ، برخی قتل های ناموسی در کشورهای عربی  و  برخوردهای غیر انسانی و تعصب آلود با زنان ، به ویژه در کشورهای عربی و افغانستان ، و  پنهان کاری های مربوط به تجاوز به عنف در مورد کودکان از ناحیه نهادکلیسا  و .........  را بررسی کرده و با انتقاد از  افراط گری ها به بهانه و به نام دین  بیان می کند که :  در همه ادیان و برای همه  مردم  جهان ، تمرکز  دین بر نجات و رستگاری انسان ، هدف اصلی یا نهایی است واین  نمی تواند با زندگی این جهانی بی ارتباط باشد . اما برای افراد مذهبی آسان تر این  است که هدف اصلی یا نهایی را در نظر نگیرند  و به جایش روی یکی ازمولفه های جزئی  یا کلیدی  دین متمرکزشوند. ( مثلآ حفظ  مکان مقدس ،  تقویت هویت گروهی در مقابل بیگانگان  ، حفظ دین و  نهاد های دینی ، حفظ به اصطلاح عفت  و ناموس خانواده و .......   ) وقتی یکی از ویژگی های کلیدی مذهب  ارزش والایی پیدا می کند ، در نتیجه افراد مومن ممکن است  با جان فشانی و اغلب  بدون بصیرت همه ظرفیت ها و توانایی های خود را به کار گیرند تا به  هر قیمتی آن هدف حفظ شده  یا تحقق  پیدا کند. در چنین مواقعی گاهاً   دین  یک نیروی شرارت می شود  – ­­ با عواقب بالقوه  جهانی –  و این وقتی است  که هدف وسیله را توجیه کند . بارز ترین نشانه فساد دین زمانی قابل مشاهده است که روابط دلسوزانه و مشفقانه با دیگران ترک می شود .

نمونه ها در این مقاله  به  دو نکته -  هشدار و امید - اشاره می کند :  اول ، هشدار می دهد وقتی یک هدف یا نتیجه خاص به عنوان ضرورت یا بالاتر بیان شد ، اهدافی که  به طورسنتی مقبول است (اهدافی که عمداً یا به طورغیر عمد مهم  و مقدس در نظرگرفته شده اند)  – نه اهداف اساسی دین ، و  بعد ممکن است در دفاع از آن اهداف  ، مردم در هر سنتی ا ابزار وحشتناکی را به کارگیرند . مثلاً افراد ارتباط مشفقانه و سازنده  با همسایگانشان را نادیده بگیرند  ،  دیگران  را فاقد صفات انسانی تصور کنند و یا مثل شیء با آن ها رفتار کنند و.... ، هدف مورد مطالبه باید مورد شک و تردید قرار بگیرد .

دومین نکته یک امیدواری است . با وجود این که سنت ها و دیدگاه های دیرین درون الگوهای متنوع رفتار تنیده شده اند ، اما  تغییر ممکن است.  هرچند تغییر آسان و بدون زحمت نیست . مثلاً بعد از بیش از 2500 سال ، نظام کاستی در هند  درحال حاضر غیر قانونی است. سنت هندو زنده است و به خوبی درجهان قرن بیست و یک تعدیل شده است. تغییرات معنی داری در رابطه با  مسائل جنسیتی و برداشت های قدیمی درباره زنان در حال اتفاق اند .  زیرا  درتمام سنت ها ، همان طور که ارتباطات و وابستگی متقابل جهانی رشد می کند،  توجیه کردن رفتارهای غیر انسانی  به اسم مذهب ،  به طور فزاینده ای مشکل خواهد شد . به زعم نویسنده تغییر در  شیوه فهمیدن حتی آموزه های ظاهراً مندرج در قرآن نیز کاملاً امکان پذیر است. نکته این جا است که مسلمان ها منابع و انعطاف پذیری زیادی  در درون سنت   برای تغییر آموزه ها و روش هایی که به وضوح نیازمند تغییر در قرن بیست و یکم هستند را دارند.

 و در پایان مقاله  نویسنده به لزوم حفظ ارتباط بین وسیله و هدف اشاره کرده و می افزاید که  در دین سالم و معتبر هدف و وسیله تحقق آن  همیشه  به هم مربوط اند و  نه در تضاد با هم . مثلاً چگونه گاندی رهبر بزرگ هند توانست  سال ها برای استقلال هند تلاش و مبارزه نموده و با رهبری یک جنبش بزرگ غیر خشونت آمیز به  موفقیت دست یابد ؟ به این دلیل بود که او اهداف روشنی را  که مهم ترین آن استقلال هند بود ، برای بسیاری از کارهایش تعیین کرد اما او اجازه نداد این اهداف در تضاد با وسایل تحقق آن اهداف  باشند. او متعهد شد که  با دیگران ، حتی انگلیسی ها و برخی از مسلمانانی که با او مخالف بودند، با عشق و محبت  رفتار کند ، و  به این حقیقت اعتماد داشت که خدا غالب خواهد شد . 

 مولفه های مختلف زندگی مذهبی ، شامل زمان و مکان مقدس ، هویت جمعی ، و ساختارهای نهادی ، دارای اهمیت حیاتی هستند . اما آن ها هدف زندگی مذهبی نیستند . آن ها زندگی دینی را در جامعه  تسهیل می کنند . عیسی مسیح  این را با یک روش نمایشی نشان داد  وقتی که او در ظاهر از یکی از ده فرمان خدا سرپیچی کرد. ( البته  بیش تر برای سرافکنده کردن افرادی که درنگاه به آموزه های  دینی راه افراط را می پیمودند) عیسی خوشه  های گندم را برای خوردن برداشت ( مرقس : فصل 2 آیات 28-23) و افراد را شفا داد ( لوقا : فصل 13 آیات 10-7)  در روز سبت  ( شنبه به عنوان روز حرام ) ، و هردو کار به عنوان تخلف از فرمان خدا محسوب می شدند  . سپس  هنگامی که توسط مقامات مذهبی مورد اعتراض قرار گرفت  ، عیسی در پاسخ گفت : روز سبت برای نوع بشر آفریده شده و نه نوع بشر برای روز سبت . به عبارت دیگر ، تقدس زمان  برای تسهیل زندگی مذهبی مفید است ،  نه  این که یک هدف به خودی خود باشد  .

 

 

ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139