چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

آشنایی با ارامنه در هند شرقی هلند از طریق نامه‌نگاری‌های آن‌ها با ایران (۱۹۱۷ـ۱۸۹۷)



      آشنایی با ارامنه در هند شرقی هلند از طریق نامه‌نگاری‌های آن‌ها با ایران (۱۹۱۷ـ۱۸۹۷)
هان تی سیم ترجمه نسیم نجفی

جامعهی ارمنیان در هند شرقی هلند اقلیت شناختهشدهی کوچکی را تشکیل می‌‌داد. آن چه در پی میآید ترجمهای انگلیسی از مقالهای است که در ماهنامهی فیلاتلی چاپ و در آن بخشی از پسزمینهی ارمنستان برای مخاطبان هلندی شرح داده شده است. میبینیم که چهطور ایران برای بعضی از ارمنیها تبدیل به موطنشان شد و جایی که ارتباطهای تجاریشان را بنا نهند. نامهنگاریهای ارمنیهای جزایر جاوه و بالی با اقوامشان در ایران چشماندازی از مسیرهای پُستی میان ایران و هند شرقی در آستانهی قرن بیستم به دست میدهد.

سایت ارمنی زبان hetq.am     

ارمنستان در قفقاز واقع شده، ناحیه‌ای کوهستانی که اروپای جنوبی و آسیا را به هم وصل می‌کند. ارمنستان به لحاظ جغرافیایی متعلق به آسیاست اما ارمنیان عموما خود را اروپایی می‌دانند. تاریخ ارمنستان به ۱۵۰۰ پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد و بنابراین یکی از کهن‌ترین کشورهای تاریخ است. این پادشاهی در قرن اول پیش از میلاد، زمانی که وسعتش از دریای خزر تا مدیترانه گسترده بود، در دوران اوج شکوفایی بود. این دوران با جنگی علیه امپراتوری روم به پایان رسید و ارمنستان تحت سلطه‌ی روم درآمد. به دلیل موقعیت ارمنستان که در مرز شرقی امپراتوری روم قرار داشت، رومیان و ایرانیان در قرون آتی بر سر تصاحب این ملک جنگیدند. ارمنستان که تحت محاصره‌ی ایرانیان و رومیان بود ـ که هر دو در تلاش بودند تا بر این کشور سلطه پیدا کنندـ در راه رسیدن به وحدت ملی تقویت شد و در سال ۳۰۱ اولین کشوری بود که دین مسیحیت را به عنوان مذهب رسمی انتخاب کرد. کلیسا می‌توانست نقطه اتکای مهمی برای هویت ارمنستان باشد. عامل دیگری که در این میان سهم مهمی داشت الفبای ارمنی بود که در سال ۴۰۵ـ۴۰۶ توسط راهب مسروپ ماشتوتس اختراع شد.

 

ارمنیان جلفای جدید

بیایید در تاریخ ارمنستان تا حدود سال ۱۶۰۰ میلادی به جلو برویم. در این زمان، کشور دوباره به خاطر موقعیت استراتژیک‌اش درگیر جنگ شده بود و این بار از سوی امپراتوری عثمانی و امپراتوری ایران در زمان صفویه. در سال ۱۶۰۴ میلادی شاه عباس اول به دنبال به خاک و خون کشیدن امپراتوری عثمانی بود. در ابتدای جنگ شهر قدیمی جلفا که متعلق به ارمنستان بود به تسخیر درآمد. زمانی که ارتش بزرگ عثمانی از راه رسید فرمان عقب‌نشینی داده شد اما پیش از آن شهرها و مزارع ارمنستان را به‌کلی ویران کردند. به ساکنان جلفا دستور دادند که خانه‌های‌شان را ترک کنند. از این نقل مکان وحشتناک به ایران، ۱۵۰ هزار ارمنی جان سالم به‌در بردند و از شهرهاشان جز ویرانه‌ای به جا نماند. ساکنان جلفا به تجارت ابریشم معروف بودند. شاه عباس با تجار ابریشم رفتار خوبی داشت. او امیدوار بود حضور آن‌ها بتواند برای ایران مفید باشد و در پایتخت جدیدش، اصفهان، اتراق‌گاهی برای‌شان فراهم کرد که جلفای جدید نام گرفت. تاجران ارمنی جلفای جدید خیلی زود هم در کشور خود و هم در خارج، نقش مهمی در تجارت ابریشم پیدا کردند. آن‌ها شبکه‌ی بازرگانی بین‌المللی‌ای را به وجود آوردند که تا کشورهای بسیار دور از ایران را نیز دربر می‌گرفت. این شبکه در اروپا تا ونیز، لیورنو، مارسی، آمستردام و لندن پیش رفته بود. در محدوده‌ی آسیا چندین مؤسسه در هند تشکیل شد و از آن‌جا تا کانتون و مانیل هم گسترده شد. مدارک به‌جا مانده در ونیز، لندن و واتیکان تصویر بسیار شگفت‌انگیزی به ما می‌دهد از این که کشورها چه‌گونه با هم ارتباط برقرار می‌کردند و تجار ارمنی چه‌گونه یکدیگر را از اخبار بازار و ارسال محموله‌ها باخبر می‌کردند.

ارمنیها در باتاویا

گسترش ارمنیان در آسیای جنوب شرقی تقریباً با رونق شرکت هند شرقی انگلستان و شرکت هند شرقی هلند همزمان شد. در همه‌ی شهرهای بزرگی که شرکت‌های تجاری مهم نمایندگی داشتند، ارمنی‌ها نیز حاضر بودند. در طول قرن هجدهم میلادی نخستین ارمنیان جلفا پا به باتاویا گذاشتند که مرکز تجارتی شرکت هند شرقی هلند در جزیره‌ی جاوه بود (باتاویا امروز همان جاکارتا، پایتخت اندونزی است). بیش‌تر ارمنیان مستقیماً از اصفهان یا از اقامت‌گاه‌های ارمنیان در هند به آن‌جا رفتند. از آن‌جا که ارمنیان مسیحی بودند دولت هلند در سال ۱۷۴۷ حقوق مساوی با اروپاییان را به آن‌ها اعطا کرد.

در طول دوره‌ی شورای وحدت کلیساها، در سال ۴۵۱، ارمنی‌ها در شورای چالسدون نماینده نداشتند زیرا در آن زمان درگیر نجات کشورشان از تهاجم ایران بودند. بعدها ارمنی‌ها تصمیمات شورای چالسدون را رد کردند شاید به این دلیل که از این که امپراتوری بیزانس در درگیری آن‌ها با ایرانیان هیچ حمایتی از آنان نکرده بود رنجیده بودند. به همین خاطر کلیسای ارمنی آپوستولیک را به صورت مستقل از جریان اصلی مسیحیت بنا کردند. ارمنیان بسیار مذهبی بودند. به محض این که مؤسسه‌ای در بخش‌های خارجی تداوم پیدا می‌کرد کلیسایی در آن‌جا می‌ساختند. جیکوب آراتون (هاکوب هاروطونیان) در باتاویا تاجر ارمنی برجسته‌ای بود. او در سال ۱۸۴۱ به هزینه‌ی خودش معبدی چوبی ساخت و آن را وقف هریپسیسه مقدس کرد. در سال ۱۸۵۴ جامعه‌ی ارمنیان ساختمان جدیدی برای کلیسا ساختند که در سال ۱۸۵۷ وقف شد. این کلیسای ارمنی در سمت جنوب غربی میدان شاه، میدان اصلی ولتوردن، محله‌ی غربی طبقه‌ی مرفه باتاویا قرار داشت. کلیساهای ارمنی آسیای جنوب شرقی را تشکیلات کلیسای حواری در جلفای جدید تحت کنترل داشت. کشیش‌هایی که به خارج اعزام می‌شدند اغلب برای دوره‌ای سه‌ساله در یک بخش کشیش‌نشین خدمت می‌کردند تا این که دوباره به جای دیگری منتقل شوند.

البته کشیش‌هایی که در خارج کار می‌کردند با موطن‌شان در ارتباط بودند. در سال ۱۹۰۰ برای پدر سیمون واردون در باتاویا، کارت‌پستالی از سوی پدرش در جلفای جدید فرستاده شده است. بخشی از متن ارمنی پشت کارت که قابل خواندن بود به این شکل ترجمه شده است:

جلفا، ۲۰ فوریه ۱۹۰۰

پدر روحانی عزیز ما، واردون سیمون وارطانیان که دل‌مان بسیار برایت تنگ شده است، می‌دانیم که در پناه لطف خداوند زنده و سالم هستید. ما نیز به‌همچنین در سایه‌ی الطاف خداوند خوب و زنده‌ایم. کارتی که به تاریخ ۲۹ دسامبر فرستاده بودید سر وقت رسید اما هفته‌ی گذشته نه کارتی دریافت کردیم و نه نامه‌ای. افرادی که نام‌شان در زیر می‌آید سلام می‌رسانند و برای‌تان آرزوی بهروزی دارند (اسم ۲۳ نفر در ادامه آمده است!) عید سرکیس مقدس خوش بگذرد. دعای خیر والدین بدرقه‌ی راهت. سیمون وارطانیان.

سورابایا، بالی و ماکاسار

در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم، مرکز جامعه‌ی ارمنیان در هند شرقی هلند کم‌کم از باتاویا (غرب جاوه) به سورابایا (شرق جاوه) تغییر مکان داد. سورابایا در حدود سال ۱۹۰۰ مهم‌ترین شهر ارمنی در هند شرقی هلند بود. مهاجران تازه گاهی مجبور بودند سفر درازی را برای رسیدن به محل اقامت جدیدشان طی کنند. اول، مرحله‌ی خطرناک هر کاروان از اصفهان تا بصره، سپس سفر با کشتی به مدرس که معمولاً کلیسای ارمنی محلی مراقبت از آن‌ها را بر عهده داشت. در مرحله‌ی بعد آن‌ها را به کلکته می‌بردند و در نهایت از راه سنگاپور به سورابایا می‌رسیدند.

کلکته در هند بیش‌ترین جمعیت ارمنی را در خود جای داده بود. این جا مهم‌ترین مرکز برای ارمنیان جلفا در آسیای جنوب شرقی بود. خیلی از پدر و مادرها پسران‌شان را برای پیدا کردن دوست و ایجاد پایه‌هایی برای شبکه‌های اجتماعی به کالج ارمنیان می‌فرستادند. کالج ارمنیان در سال ۱۸۲۱ بنا شد و هنوز پابرجاست.

کارت‌پستالی از سینگاراجا در جزیره‌ی بالی برای کلیسای ارمنی کلکته (احتمالاً کلیسای مقدس ارمنی نازارت) فرستاده شده است. فرستنده با زبان ارمنی کلاسیک به پدرش می‌نویسد: امروز برای عوض کردن چند چیز همراه با آوتیک عزیز چند روزی به سورابایا می‌رویم. . در زیر، جلوی صفحه، علامت (مهر شرکت) زوراب و مسروپ هست. این شرکت مهم ارمنی که در سال ۱۸۸۴ توسط مارتی‌رز مکرتیش زوراب و جیمز آویت مسروپ تأسیس شد، مالک تأسیسات بزرگ شکر و نشاسته بود.

هیأت مرکزی شرکت در سورابایا مستقر بودند و شعبه‌ای هم در بوللنگ در ساحل شمالی جزیره‌ی بالی داشتند. در آن دوران بوللنگ مرکز تجارت غیرقانونی تریاک در هند شرقی هلند بود. در ابتدا، واردات تریاک در انحصار انجمن تجاری هلند بود تا این که دولت تصمیم گرفت این کاسبی پرمنفعت را خودش در دست بگیرد. تریاک ناخالص توسط دولت وارد می‌شد و مراحل فراوری و توزیع طبق سیستمی زراعی انجام می‌گرفت. مزرعه‌ی تریاک یک امتیاز انحصاری بود که توسط دولت برای مدتی به «کشاورزی» اعطا می‌شد تا تریاک را در شهر یا استانی بفروشد. حراج‌های عمومی به طور متناوب برای این افراد دارای امتیاز برگزار می‌شد. در این حراج‌ها فقط افراد بسیار مرفه می‌توانستند شرکت کنند. تقریباً همه‌ی کشاورزان «پراناکان» بودند (چینی‌الاصل‌هایی که در هند شرقی هلند به دنیا آمده و بزرگ شده بودند).

البته این سیستم زراعی شرایطی را ایجاد می‌کرد که برای بازار سیاه ایده‌آل بود. کشاورزان می‌توانستند خودشان تریاک را مستقیماً به صورت قاچاق از سنگاپور به هند شرقی هلند بیاورند. در عوض بیش‌ترشان از تجارت‌خانه‌های محلی استفاده می‌کردند. شرکت‌های ارمنی که در سورابایا دفتر داشتند کنترل این تجارت را برعهده داشتند. آن‌ها تریاک را از طریق نماینده‌هایی در ترکیه، هند و سنگاپور برای مشتریان چینی‌شان می‌خریدند و آن را در بالی تحویل می‌دادند. محموله‌های بزرگ تریاک در چند بندر بالی جابه‌جا می‌شد اما بوللنگ بر این تجارت تسلط داشت.

کارت‌پستالی از سینگاراجا نه فقط از جنبه‌ی تاریخ پست جالب است بلکه انواع مختلف فسخ ترانزیت‌ها را نیز نشان می‌دهد. بنابراین مسیر سینگاجارا (۲۵/۳/۹۸) به سوی سورابایا (۲۷/۳/۹۸) تا سنگاپور (۱/۴/۹۸) به راحتی قابل پیگیری است. در آن‌جا کارت همراه با یک کشتی فرانسوی به سمت مسیر بعدی‌اش، کلمبو می‌رود (۶/۴/۹۸). این سفر ۱۸ روز طول می‌کشد که اصلاً بد نیست.

 

مکاتبات ارمنی‌ها با هند شرقی هلند عمدتا با کارت پستال بوده است. به همین دلیل نامه‌ای که در ۱۸۹۷ به ماکاسار فرستاده شده کاملا استثناء است. مطابق معمول آن روزها تمبرها در ایران به پشت پاکت چسبانده می‌شدند. این سَمت پاکت، مسیر نامه را هم معرفی می‌کند، که از جلفا(۵\۱۲) به بندر ایرانی بوشهر(۵\۲۹) و از طریق دریا به سنگاپور(۶\۱۴) و ولتِوردن(۶\۱۷)، و بعد به سورابای (۶\۱۹) در برایآن رفته که با کشتی به ماکاسار(۶\۲۵)  برسد. در مجموع ۴۴روز مسیر شامل ۱۷روز در ایران، ۱۹روز از ایران به ولتوردن و ۸روز از ولتوردن به مکاسار بوده است. مسیر نامه در داخل ایران نشان می‌دهد حمل و نقل با کاروان در آن دوران چه اندازه وقت‌گیر بوده است.

کمپانی تجاری میکاییل، استفن و شرکا در ۱۹۷۰ توسط میناس استفن و جان مارکار میکایل تأسیس شد. آن‌ها در ماکاسار در جزیره‌ی کِلبز مدیرانی داشتند و شعبه‌هایی در سینگاراجا و آمپنانِ بالی.

 

نامهنگاری با ایران

ارمنی‌های خارج که از طریق زبان، الفبای منحصر به فرد و مذهب خود با هم مرتبط بودند جامعه‌ای قوی شکل دادند. ارمنی‌های هند شرقی هلند رابطه نزدیک خود را با کشورشان ایران حفظ کردند. مکاتبات آن‌ها با ارمنی‌های جلفای نو در اصفهان برای نویسندگان تاریخ پست جالب است چون ورودی‌ها و خروجی‌ها، مسیر پست از جلفا به هند شرقی هلند را در دوره‌ی ۱۸۹۷ تا ۱۹۱۷ نشان می‌دهد.

 

مسیرهای جاوا به جلفا

مسیر دریایی هند شرقی هلند به ایران از طریق هند بود. بیشترین لغو ترانزیت در توتیکورین واقع در ساحل کوروماندل دیده می‌شود. توتیکورین قدیم، بندر بسیار مهمی بود که وقتی نیروهای اروپایی از راه رسیدند رقابت شدیدی بر سر آن بود. در ۱۶۵۸ هلند تلاش کرد آن را ازچنگ پرتغال در بیاورد، اما در ۱۸۲۵ آن را تحویل انگلیس داد. این بندر که در ساحل ساتیست هند بود از سیلان دور نبود و در پایان قرن ۱۹ به یک تقاطع مهم تبدیل شد.

بندر مهم دیگر در مسیر ایران، بوم بِی واقع در ساحل غربی هند بود. در نیمه دوم قرن ۱۹، بوم‌بی یکی از بنادر دریایی اصلی در دریای عرب و همچنین مقر مدیران کمپانی هند شرقی بود. کارت پستال‌هایی که از طرف ارمنی‌ها به جلفا فرستاده شده‌اند یا در توتیکورین و یا در بوم‌بی لغو ترانزیت داشته‌اند. به طور اتفاقی یک کارت پستال در هر دو مکان و نیز در مسیر کلمبو به بارگِین لغو ترانزیت نشان می‌دهد. از کارت، مسیر اصلی پست از جاوا به ایران این‌طور ردیابی می‌شود: سنگاپورـ توتیکورین ـ بوم‌بی ـ بوشهر.

بوشهر در سال ۱۷۳۶ شکل گرفت. حوالی سال ۱۸۰۰، هلند و انگلیس شروع کردند به متمرکز کردن فعالیت‌های تجاری خود در آن‌جا و این شهر یک مرکز تجاری مهم شد. بعد از جنگ آنگلوـ ایران (۱۸۴۷-۱۸۵۶) نفوذ انگلیس به طور قابل توجه افزایش یافت. بنابراین عجیب نیست که مسیر بوشهر از هند می گذشت. لغو ترانزیت در بوشهر خیلی روشن نیست، در نتیجه سراغ سرنخی بهتر از یک کارت دیگر می‌رویم.

بعد از سال ۱۹۰۰ کارت پستال‌های هند شرقی هلند، از محمره که امروز خرم‌آباد نام دارد هم وارد ایران می‌شدند. محمره با امپراتوری عثمانی مرز رودخانه‌ای داشت. ارتباط وسیعی که از محمره با مناطق غیرشهری ایجاد می‌شد و به اهمیت رو به افزایش آن به عنوان یک بندر بین‌المللی منجر شد، این نتیجه را به دست می‌دهد.

 

مسیرهای جلفا(اصفهان) به جاوا

روشن است که مسیر ورود پست از جلفای اصفهان به هند شرقی هلند برعکس مسیر خروج پست از آن‌جاست: جلفاـ بوشهرـ هندـ جاوا (شاید از راه سنگاپور). تا این جا علامت‌های پست ایران لغوهای دایره‌ای شکل هستند.

بنابراین زمان مناسبی‌ست که به لغوهای دوکی شکل تاریخ‌های بعدی توجه کنیم. علاوه بر مسیر اصلی، یک مسیر جایگزین از ایران به روسیه ایجاد شد که با شبکه راه‌آهن اروپا مرتبط بود. کارت پستالی که به سورابایا رفت در ۱۹۱۳ از اصفهان پست شده بود، با مسیری که روی آن نوشته شده: از باکو+ بریندیسی. لغو ترانزیت در تهران نشان می‌دهد که کارت پستال در واقع مسیر معمول به جنوب از راه بوشهر را طی نکرده، بلکه مسیری به سمت شمال و در جهت باکو را رفته.

باکو از سال ۱۸۱۳ به روسیه تزاری تعلق داشته. از قرن ۱۶ نفت کشف شده، اما بهره‌برداری محلی تنها تا قسمتی موفق بوده است. در ۱۸۷۲ وقتی حکومت روسیه، مونوپولی دولتی را بر هم زد و به کمپانی‌های خصوصی مجوز بهره‌برداری داد، سرمایه‌های خارجی به داخل سرازیر شدند. مؤسسین اروپایی متعدد، سرمایه و نیروی متخصص وارد کردند. برادران سوئدی نوبل برای بهبود پروسه، توسعه تکنیکی فراهم کردند و به حمل و نقل نفت توجه داشتند. برادران فرانسوی راث‌شیلد برای ساختن خط لوله و شبکه راه‌اهن مور نیاز، سرمایه فراهم کردند. تب نفت در باکو مثل تب طلا رایج شد. و نتیجه‌ این که شهر دارای راه‌های ارتباطی عالی راه‌آهن و کشتی شد. کارت پستال عکس‌دار که در ۱۹۱۷ از اصفهان به سورابایا فرستاده شد ابتدا همان مسیر تهران به باکو را رفت. ضمنا از کارت پستال قبلی چهار سال گذشته است. جنگ جهانی اول شروع شده و در حالی که انتظار نمی‌رود، مسیر پست از روسیه به شرق دور از میان کشور دشمنی چون اتریش خواهد بود. روسیه جنگ را با موفقیت‌های متعدد خود تکانی داده بود. در تابستان ۱۹۱۶ ارتش روسیه (بروسیلوف) به پیروزی مهمی دست یافت اما در ادامه روس‌ها با حملات تدافعی به عقب رانده شدند. این عقب نشینی ارتش به همراه اوضاع ناخوشایند اقتصادی، قحطی مدام و نارضایتی مردم، در فوریه ۱۹۱۷ به شورش غذا در سن پترزبورگ منتهی شد و خیلی سریع به شورش عمومی کشاورزان، سربازان یاغی و کارگران کشیده شد. نیکلاس سزار دوم تحت فشار زیاد در ۲ مارس کناره‌گیری کرد. انقلاب فوریه آغاز کننده انقلاب روسیه بود. لغو ماشینی پتروگراد نشان می‌دهد که کارت پستال عکس‌دار ایرانی در ۱۴آوریل ۱۹۱۷ خود را در برابر این توفان انقلابی یافته است. با توجه به این موقعیت هرج و مرج موضوع قابل توجه این است که کارت پستال همچنان وارد سیستم شده است. در باکو یک علامت سانسور بنفش «باکو شماره ۴۵» خورده و کارت در سن پترزبورگ دوباره سانسور نشده است. لغو پستی بعدی کاملا غافلگیرکننده است: شانگهای (۲۳ می ۱۹۱۷)! با توجه به شرایط، کارت در سن پترزبورگ باید از راه‌آهن سیبری به شرق دور فرستاده شده باشد. به خاطر معطل شدنش در روسیه، کارتی که از اصفهان آمده ۷۰روز کشیده تا به شانگهای برسد. جایی برای شکایت نیست همین که کارت از انقلاب روسیه جان سالم به در برده کافی ست! در نهایت، کارت از شانگهای رفته و به مقصد نهایی خود رسیده است.

 

* هند شرقی هلند: بخشی از مستعمرات هلند بود که پس از جنگ جهانی دوم به استقلال رسید و به اندونزی مدرن کنونی تبدیل شد.

مطلب مشترک انسان شناسی و فرهنگ و دوهفته نامه هویس، شناره 136، 5 آدر 1391