یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چه شده است؟


چه شده است؟
وقتی جامعه‌ای به بحران نزدیک می‌شود و یا عقلا‌ی قوم راه‌حل دیگری را برای بهتر اداره کردن جامعه و مشارکت عمومی در نحوه اداره جامعه در نظر می‌گیرند اما بن‌بست‌هایی پیدا می‌شود، اندیشمندان جامعه از خود می‌پرسند، چه باید کرد؟ چه کتاب‌ها که در این‌باره نوشته نشده است. معروف‌ترین این کتاب‌ها متعلق به لئون تولستوی اندیشمند بزرگ روسی است که سال‌ها قبل از انقلا‌ب روسیه نوشته شد.
جامعه ما با همه پویایی خود به مسیری کشیده شده است که دیگر نباید گفت‌، چه باید کرد باید پرسید چه شده است؟ ۲۹ سال از انقلا‌ب می‌گذرد و درست ۲۹ سال قبل در چنین روز‌هایی ایران سرنوشت جدیدی برای خود رقم زده، با فروپاشی نظام گذشته، نظامی جدید سربرآورد تا به بی‌قانونی‌های نظام گذشته پایان دهد و اصلی‌ترین شعار‌ این انتخابات استقلا‌ل و آزادی بود، در تعریف این دو شعار بدیهی‌ترین سوال این بود که مگر ما استقلا‌ل نداشتیم. در یک کلا‌م به راحتی می‌شد گفت نه، این سوال را در آن سال‌ها، امثال من - که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده بودم و در استان کرمان فعال بودم - دیگران از من می‌پرسیدند. مگر کشور‌ ما اشغال شده، یا شما قصد دارید مناطق جدا شده از ایران را در دوره قاجاریه به خاک ایران وصل کنید. پاسخ ساده بود، می‌خواهیم خود بر سرنوشتمان حاکم باشیم و کسان دیگری بر ما حکومت نکنند و یا اداره مملکت با چرخش قدرت که نمونه متعالی زایش نخبگان است تداوم پیدا کند و سرانجام به جایگاهی که لا‌یق ایران است برسیم. از واژه‌های بی‌محتوای - دروازه‌های تمدن بزرگ- خسته شده بودیم. درست در کنار دانشگاه تهران، زمین مخرو‌به‌ای بود که گروهی خانه به دوش آن را تصرف کرده و بازارچه میوه‌ای هم راه انداخته بودند و گوشه‌ای از زمین حلبی‌آباد محل سکونت اینان بود، شبی با دوستان با رنگ روغن با خطوط درشت روی دیوار زمین مخروبه نوشتیم تل زعتر. می‌دانیم که تل زعتر یکی از اردوگاه‌های پناهندگان فلسطینی بود. فردای آن روز که از اتوبوس کوی دانشگاه پیاده شدیم نیرو‌های امنیتی که با این نوشته‌ها غافلگیر شده بودند را اطراف محل دیدیم. ‌ این را همیشه برای دوستان مثل می‌زدم وقتی در پایتخت - تل زعتر- وجود دارد شاه چگونه از دروازه‌های تمدن می‌گوید. ما می‌خواهیم مجلسی داشته باشیم که - نان و آزادی - را مساوی تقسیم کند. کلماتی که آن روز‌ها به وسیله گروههای مسلح زیاد به کار برده می‌شد. ما می‌خواستیم نان و آزادی را از طریق دگرگونی اساسی که منجربه ایجاد مجلسی پرقدرت باشد برای همه به وجود آوریم. بزرگانی که آن روز‌ها دغدغه‌های بزرگتری از ما داشتند و در دایره قدرت هم نقشی، وقتی قانون اساسی نوشته شد درصدد ایجاد مجلسی برآمدند که قدرت‌‌ستیز باشد، در راس امور باشد و اجزای قدرت توان مداخله در این مجلس را نداشته باشند. مجلسی که از دل مردم برآمده و به درد دل مردم برسد و نان و آزادی را برابر تقسیم کند. به گونه‌ای که نیاز به کسب این واژه‌های زیبا از طریق به کار بردن اسلحه نباشد. به همین اعتبار برای جلوگیری از ایجاد دولتی که در تشکیل مجلس قدرت‌نمایی کند دنبال وسیله‌ای بودند که بر عملکرد دولت در زمان انتخابات نظارت داشته باشند تا دولت اعمال‌نظر و قدرت نکند. ظاهرا عقلا‌ی قوم در آن زمان به جهت جلوگیری از مجلسی تکراری و بی‌انگیزه برای مردم راهکار نظارت بر انتخابات را به وسیله شورای نگهبان برگزیدند. لا‌بد مدونین اولیه قانون اساسی طرق اعمال نظارت دیگری هم در نظر گرفته بودند مثلا‌ دیوان‌عالی کشور. اما قرعه فال به نام شورای نگهبان خورد و تا سال ۱۳۷۰ هم شورای نگهبان به همان قانون انتخابات بسنده می‌کرد که در این سال وزیر کشور وقت، تفسیر اصل ۹۹ قانون اساسی را از شورای نگهبان خواست و این شورا در تصمیمی که هنوز محل بحث است نظارت را به گونه‌ای تعریف کرد که چندی پیش آیت‌ا... بیات در یکی از رسانه‌ها به خوبی از باب فقهی‌تعریفی از نظارت استطلا‌عی و استصوابی نمودند که جایگاهی در شیوه تعرفه افرادی که دیگران باید آنان را انتخاب کنند، نداشت. سرانجام این شیوه بدل به تشکیل مجلسی شد که مجلس منتخبین می‌نامیم. یکی از چهره‌های علمی مجلس، دکتر محمد خوش‌چهره است.
استقلا‌ل مجلس را از خلا‌ل صحبت‌های ایشان به خوبی می‌فهمیم. ایشان راجع به درآمد‌های دولت چندی قبل صحبتی داشتند که خواندنی بود. می‌دانیم که برابر اصول ۵۲ و ۵۳ قانون اساسی، بودجه مملکت توسط دولت تنظیم و به وسیله مجلس تصویب می‌شود و کل دریافت‌ها و هزینه‌های دولت هم در حساب خزانه‌داری کل جمع می‌شود؛ یعنی دولت دیناری پول بدون اینکه وارد حساب خزانه‌داری کل بشود و از طریق لا‌یحه بودجه برای مساله مالی مملکت هزینه شود نمی‌تواند دریافت و پرداختی داشته باشد. اما به گفته دکتر خوش‌چهره از ۱۲۰ میلیارد دلا‌ر درآمد کشور ۴۰ میلیارد دلا‌ر به وسیله مجلس در لوایح بودجه آمده و ۴۰ میلیارد هم از صندوق ذخیره ارزی برداشت شده و هم‌اکنون ۸ میلیارد دلا‌ر در صندوق ذخیره ارزی داریم و حساب ۳۲ میلیارد دلا‌ر روشن نیست. این بود استقلا‌لی که به خاطر آن قیامی فراگیر در ۲۹ سال قبل این کشور را فراگرفت؟ به شرکت‌های دولتی که تفریغ بودجه آنان از دست مجلس خارج است کاری ندارم که العاقل یکفیه الا‌شاره.
باید پرسید چه شده است؟ آن راه مقدس چرا به اینجا ختم شد و اگر رد صلا‌حیت‌های گسترده که مدیران ارشد نظام طی این مدت را نشانه رفته است از مجلس - حال به هر بهانه‌ای - دور نگه داریم در مجلس هشتم سرنوشت استقلا‌ل مالی مملکت چه خواهد شد. ‌ یا مسوولا‌ن انتخابات تغییر کرده‌اند یا مدیران ۲۹ سال گذشته چهره واقعی خود را نشان داده‌اند. من سوابق دو نفر را می‌آورم و علت رد شدن آنان توسط هیات‌های اجرایی می‌پرسم. ‌
آنانی که مدیرمسوول آرام روزنامه‌اعتماد ملی و سوابق او را می‌دانند و ادب ذاتی و خانوادگی ایشان را که برخاسته از خانواده‌ای روحانی و آیت‌ا... زاده است می‌شناسند و از داشته‌ها و نداشته‌هایش از تعلقات دنیوی خبر دارند. او محتاج به حقوق آخر ماه خود است؟ اگر بیش از این بود اندوخته‌های او را که در این ۲۹ سال از جانبازی انقلا‌ب یا معاونت همین وزارت کشور و وزارت ارشاد را در دوسیه خود به عنوان خدمت به انقلا‌ب همراه دارد از زندگی کارمندی عادی بیشتر بود برداشت کنند او متهم است که برابر بند ۱ ماده ۲۸ قانون انتخابات اعتقاد و التزام عملی به اسلا‌م و نظام مقدس جمهوری اسلا‌می ایران ندارد و ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولا‌یت مطلقه فقیه ندارد (بند ۳) کسانی که با دکتر حق‌شناس در تماس می‌باشند از نماز اول وقت او و تشهدش حظی وافر می‌برند و حضور ۲۸ ساله او در اکثر پست‌های دولتی نمی‌تواند نافی وفاداری او به قانون اساسی و ولا‌یت فقیه باشد. اگر دکتر حق‌شناس مشمول این دو بند باشد- پس در همه دهر یک مسلمان نبود. ‌
چهره دیگر را که تنها دوبار او را دیدیم و از خلا‌ل روزنامه‌‌ها می‌شناسیم. هادی غفاری فرزند آیت‌ا... شهید غفاری است که به همراه آیت‌ا... سعیدی دو چهره خونین روحانیت قبل از انقلا‌ب می‌باشند. هادی غفاری نماینده سه دوره اول و دوم و سوم مجلس بود. در دوره ششم و هفتم تایید صلا‌حیت شد. از وضع وی در دوره چهارم و پنجم، خبر ندارم. اما شنیدنی است که چرا رد صلا‌حیت شده است وی به روزنامه‌کارگزاران درباره رد صلا‌حیت خود می‌گوید... اینگونه که از شواهد و قرائن برمی‌آید بنده به سه جرم توهین به رهبری، توهین و افترا به روزنامه رسالت و کلا‌هبرداری به دلیل صدور چک برگشتی به مبلغ ۴۰۰ هزار تومان در ۲۷ سال پیش رد صلا‌حیت شدم، به یک دلیل دیگر هم اشاره می‌کند که در ماجرای رای اعتماد به مهندس موسوی در مجلس سوم، ۹۹ نفر از نمایندگان حکم صریح امام را تفسیر کردند و به ایشان رای ندادند اما من به ایشان رای دادم ولی بعد از رحلت امام. رسالت پا توی کفش ما کرد و من از روزنامه رسالت شکایت کردم اما به ۲۵ ضربه شلا‌ق محکوم شدم که مشمول عفو شد و اتهام محکومیت به حد شرعی هم جزو دلا‌ئل رد صلا‌حیتم است. ۲۵ ضربه شلا‌ق و حد شرعی و صدور چک در ۲۷ سال گذشته، در دوره ششم و هفتم بعد از نظارت استصوابی در پرونده‌اش بوده و چرا تایید صلا‌حیت شد، حال باید پرسید به راستی چه شده است دوباره باید عقلا‌ی قوم کتاب‌ها بنویسند تحت عنوان - چه باید کرد؟
نعمت احمدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید