سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

گزینه‌هایی برای طرح جدید آمریکا!


گزینه‌هایی برای طرح جدید آمریکا!
اعلا‌م سیاست جدید كاخ سفید در خصوص تعامل جدید با ایران كه از سوی كاندولیزا رایس ارائه شد، اگر طرحی جدی و قابل تامل باشد می‌تواند موید نكات و عوامل زیر باشد.
۱) جورج بوش و تیم همراهش دوران سختی را در آمریكا سپری می‌كنند. محبوبیت بوش به پایین‌ترین حد خود تنزل كرده است، به گونه‌ای كه حتی با بدترین روزهای بیل كلینتون در كاخ سفید كه در نتیجه رسوایی اخلا‌قی مونیكا لوینسكی صورت گرفته بود نیز قابل مقایسه نمی‌باشد. از سوی دیگر انتخابات اخیر كنگره منحنی تمایل مردم آمریكا به حزب دموكرات را كه از انتخابات دوم ریاست‌جمهوری بوش آغاز شده بود تشدید كرد. بر اساس یك تحلیل منطقی برخی از ایالا‌تی كه به صورت سنتی در اختیار جمهوریخواهان قرار داشت شیب ملا‌یمی را به سوی دموكرات‌ها آغاز نموده بود. مایكل مور فردای انتخابات و شكست جان كری، به طرفداران حزب دموكرات تبریك گفته بود زیرا مدل ایالت های آیوآ، مونتانا و داكوتای جنوبی می توانست الگوی دیگر ایالت ها باشد. چنانچه بوش نتواند شرایط را تغییر دهد، جمهوریخواهان برای چند سالی به اتاق‌های فكر تبعید خواهند شد!
۲) یكی از گزینه‌های توفیق آمریكا كنترل بحران عراق است. به نظر می‌رسد دستگاه رهبری كاخ سفید دست از اقدامات بلندپروازانه كشیده است. مثلا‌ در زمینه‌دفاعی رامسفلد معتقد بود دولت آمریكا توانایی هدایت پنج جنگ همزمان را خواهد داشت. او معتقد بود هم می‌توان جنگ افغانستان و عراق را ادامه داد و همزمان می‌توان دولت‌های كره شمالی، ایران و سوریه را نیز در وضعیت زرد قرار داد. ولی هم‌اینك رامسفلد از صحنه خارج شده و دیك چنی متحد قدرتمند وی با محدودیت‌های فراوانی روبه‌رو شده است. كافی است به پاسخ بوش به اظهارات جان بولتون نماینده سابق آمریكا در سازمان ملل متحد كه تفاهم با كره شمالی را یك سیاست اشتباه خوانده بود، نگاه شود.این بدان معنا است كه تیم <بازها> هر روز سنگرهای جدیدی را از دست می‌دهند.بدیهی است در این شرایط آمریكا تمام تمركز خود را به حل مساله عراق معطوف خواهد داشت. مساله دیگر اعتبار و پرستیژ رهبری آمریكا در منطقه و جهان است. واضح است كه شكست در پرونده عراق، شكست كل پروسه سیاسی آمریكا در منطقه است. در این میان نحوه تعامل آمریكا با ایران می‌تواند در راستای تامین منافع آمریكا در عراق ارزیابی شود.
۳) حل منازعه با كره شمالی از طرفی یك امتیاز صوری به كره شمالی است، ولی باطناً آمریكا خود را پیروز ماجرا می‌داند. كره شمالی پس از آزمایش هسته‌ای موفقیت‌آمیز خود، از منظر آمریكایی‌ها یك دولت متمرد، سركش و خطرناك است. كره شمالی به‌راحتی می‌تواند دست به ریسك‌های خطرناكی بزند. ضمن آنكه مردم خود را به فلا‌كت می‌اندازد، لطمات حیثیتی زیادی نیز به آمریكا می‌زند. حذف رامسفلد از طرفی به معنی ناكارآمدی سیاست دفاعی جنگ در پنج نقطه همزمان است. بدان معنا كه فعلا‌ً حل مساله عراق، ایران و سوریه در كنار بحران فلسطین و اسرائیل بر ورود به منازعه خطرناك كره شمالی است. پس بستن پرونده كره شمالی انتقال شیفت تمركز رهبری آمریكا بر خاورمیانه است.
۴) آمریكا برای برخورد با ایران می‌تواند از دو پروژه تبعیت كند. پروژه اول اعمال فشارهای رو به تزاید و در تنگنا قرار دادن ایران است، به گونه‌ای كه تمام راه‌های مسالمت‌آمیز را ببندد و فراتر از اختیارات شورای امنیت دامنه تحریم را گسترش دهد. پس از آغاز سال نو شمسی دور جدید تحریم‌ها نیز گسترش یابد. این نقطه فشار می‌تواند به آنجا ختم شود كه آمریكا مجبور شود پروژه مذكور را با حمله نظامی به چند نقطه حساس كشور پایان دهد. در این سناریو، اعمال فشارهای اقتصادی، در كنار فعال كردن كمك‌های داخلی، به اتفاق شوك حمله نظامی محدود كار را آنچنان بر جمهوری اسلا‌می تنگ نماید كه از خود واكنش نشان دهد. ابعاد این واكنش نمی‌تواند به‌روشنی برای آمریكایی‌ها هویدا باشد. در صورت بروز چنین اتفاقی شاید آمریكا بتواند از شوك جدیدی كه در منطقه وارد می‌كند، امیدوار به تغییر گرایش افكار عمومی در انتخابات باشد اما شرایط برای انجام چنین پروژه‌ای نباید چندان فراهم باشد. دولت بوش به‌شدت در تلا‌ش است كه اتهام آغازگر جنگ‌های بی‌فایده را به خود نچسباند. پروژه دوم به تغییر تاكتیك‌های آمریكا در مواجهه با دولت ایران مربوط می‌شود. در این سیاست آمریكا ضمن دادن چراغ سبز به ایران از توانایی كشور در جهت مهار بحران عراق و همراهی سوریه در این فرآیند سود می‌برد. از طرف دیگر سیاست نزدیكی و تعامل با ایران می‌تواند فشارهای دیپلماتیك مستقیمی را برای كاهش آنچه كه آنها مداخله در امور عراق و منطقه خاورمیانه می‌دانند، افزایش دهد. در این سناریو، هم نقش رادیكال ایران كاهش می‌یابد، هم با كنترل اوضاع عراق، ایران مجبور به اتخاذ سیاست‌های معتدل‌تری خواهد شد و هم می‌توان به حل منازعه فلسطینی‌ها و اسرائیل امیدوار بود. روش مذكور هم كم‌هزینه و هم كاهش‌دهنده بحران است و هم می‌تواند دستمایه‌ای برای افزایش امیدواری‌های جمهوریخواهان در سال آینده میلا‌دی باشد. آینده نشان می‌دهد آیا طرح جدید آمریكایی‌ها، حقیقی است و یا یك بازی جدید است؛طرحی كه چندان نمی توان آن‌را جدی انگاشت.
فیاض ‌زاهد
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید