سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


سوهان ۱۲۵سی سی برای اعصاب


سوهان ۱۲۵سی سی برای اعصاب
صدایش كه می پیچد در گوش خیابان، انعكاس سوهانی اش نصیب گیرنده های شنوایی و تارهای عصبی مردم می شود. بعضی ها اگزوزش را هم دستكاری می كنند؛ اگزوزی كه به خودی خود، وقتی هنوز گاز نخورده، اعصاب و فكر و آرامش هر سالم و ناقصی را به هم می زند. حالا تصور كنید همان صدا چندبرابر و همنوا شود با نوایی شیپورمانند. نه، اینجا جنگل نیست؛ اینجا شهری است درندشت، پر از موتورسیكلت و صداهایی كه از زوزه هم عذاب آورترند. این نواها حالا سوهان روح و روان شهروندانند و انگار مثل «واتوواتو» هر ۱۲۵سی سی به هزاران ۱۲۵سی سی تبدیل می شود.
● لرزش شیشه ها
پنجره قدی كه خودبه خود نمی لرزد؛ مگر زلزله بیاید! اما شیشه های پنجره فلزی برخی خانه ها از ارتعاش صدا می لرزد و حالا اگر كسی هم آدم ناخوش احوال نداشته باشد، در هر صورت یك شهروند است كه بنا به هر دلیل موجه و غیرموجهی برای خودش یا دیگران، قصد استراحت دارد یا می خواهد دمی در منزلش بیاساید! صدای اگزوز موتورسیكلت ها و بوق های غیرمجازی كه انگار پلیس جریمه ای برایش در نظر گرفته، تمامی ندارد. حالا هم كه تابستان است و صدا و همهمه و جنجال كودكان، نوجوانان و در برخی موارد، جوانان و میانسالان كه برای سرگرم شدن، بازی، تفریح یا وقت گذراندن به خیابان سرازیر شده اند با سوهان روح، مغز و اعصاب و روان كه همان موتورسیكلت ها باشند یكی شود. دیگر فقط لرزیدن شیشه های خانه آزاردهنده نیست كه انگار پایه های ساكنان خانه هم شروع به لرزشی مدام كرده است. نه می توانند فریاد بزنند و اعتراض كنند و نه قادرند پس گردن بچه هایی كه جست و خیز تو كوچه وخیابان را انتخاب كرده اند بگیرند! به موتورسیكلت سواران هم كه نمی توان اعتراض كرد. واقعاً باید چه كنند؟ قرص اعصاب میل بفرمایند یا آنقدر تحمل تا از مرز جنون عبور كنند؟ این راكبان بی ملاحظه از جوی، پیاده رو و بیابان و خیابان و هر آنجایی كه به ذهن خطور كند و نكند، برای رسیدن زودتر به مقصدشان عبور می كنند و سوهان ۱۲۵سی سی شان مدام در حال تراشیدن است و از حركت نمی ایستد.
● الهی عاقبت به خیر نشوند
اهالی محله های شلوغ تهران نسبت به آلودگی صوتی و سروصداهایی كه هر روز مدام تا غروب ادامه دارد به طور جدی معترضند. كاسب های این مناطق هم از این وضعیت شاكی اند و این طور كه می گویند خودشان هم نمی دانند راه حل كجاست و چه باید كرد.
عنایت الله رئوفی- فروشنده لوازم پلاستیكی- كه حدود پنج سال است در خیابان مولوی مشغول به كار است، می گوید: در این محله كه جمعیت زیادی هم دارد، جار و جنجال موتورسیكلت ها بیشترین معضل ممكن است. هر جوانی یك قارقارك انداخته زیر پایش و از این طرف شهر به آن طرف می رود. جالب است كه اغلب در محله های پرجمعیت كه كوچه ها و خیابان ها باریكند، این سروصداها وجود دارد؛ مثلاً در همین منطقه ما سر ظهر صدا به صدا نمی رسد و مدام وزوز اگزوز موتور است كه تو گوش و مغز آدم می پیچد.
رسول شهبازی از كسبه قدیمی بازار تهران است. مردی پا به سن گذاشته كه از قضا او هم از سروصدای زیاد در این منطقه و خصوصاً ناهنجاری های موتورسیكلت ها دل پری دارد. می گوید: ۱۰ سال پیش، این منطقه آرامش بیشتری داشت. آنقدر موتورسیكلت از اینجا رد می شود كه اكثر شب ها وقتی به خانه می روم، بدون قرص سردرد، پلك روی هم گذاشتن، غیرممكن است. كاری هم از دستمان برنمی آید. تازه خیلی از این موتورسواران پیاده رو، خیابان و بیابان برایشان فرقی ندارد.
خانم مهران خلیلی هم كه ساكن سه راه زندان است، می گوید: ما كه به این شرایط عادت كرده ایم. سروصدای بچه ها در روزهای تابستان تا اوایل مهر ادامه دارد، ولی صدای وحشتناك موتورسیكلت ها در این منطقه زیاد است. صدای موتورسیكلت تو كوچه های باریك اعصاب خردكن است. شوهرم می گوید كه بعضی ها اگزوز موتورشان را سوراخ می كنند تا اندازه یك كامیون صدا بدهد! این جوان ها مگر مریض هستند كه از این كارها می كنند؟ اگر همین صدا از صبح تا شب توی گوش خودشان باشد خوششان می آید؟ من كه همیشه این جور آدم ها را نفرین می كنم. الهی به زمین گرم بخورند و عاقبت به خیر نشوند كه مزاحم مردم می شوند.
● جرایم سنگین برای موتوری های متخلف
دكتر محمد رسولی آزاد- عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد و كارشناس ارشد ترافیك- معتقد است كه برخورد قاطع پلیس با متخلفان موتورسوار، تنها بخشی از مشكل ترافیك و آلودگی صوتی را برطرف خواهد كرد. وی می گوید: در بسیاری از میدان های بزرگ تهران مثل هفت تیر، فردوسی و امام حسین، طرح برخورد با موتورسیكلت سواران متخلف همچنان اجرا می شود، ولی با كوچه پس كوچه ها چه باید كرد؟
این استاد دانشگاه می افزاید: راننده متخلف موتورسیكلت كه بنا به هر دلیلی(بوق بلند، صدای بیش از حد اگزوز و...) می تواند از مسیر كوچه ها فرار كند، با هیچ شیوه ای نمی پذیرد كه مردم آرامش می خواهند كه البته این هم خودش نوعی بیماری است.
رسولی آزاد با اشاره به آلودگی های صوتی می گوید: صدای اجرای عملیات های ساختمانی، فروشنده های دوره گرد، بوق ماشین، اگزوز موتورسیكلت و... همگی از عوامل ایجادكننده آلودگی صوتی اند كه در این میان به سبب تعداد زیاد موتورسیكلت هایی كه اغلب، كارخانه های تولیدكننده، قسطی به خریداران واگذار می كنند، بیش از بقیه عوامل، آزاردهنده است.
وی معتقد است: درنظرگرفتن جرایم سنگین و محدودكردن تردد موتورسیكلت ها به صورت پلاك زوج و فرد یا هر تدبیر دیگری كه به كار آید، در این زمینه تأثیرگذار است و حداقل بخشی از حجم آلودگی صوتی را در تهران بزرگ كاهش می دهد.
● علاقه به آزار
پیداكردن یك موتورسوار متخلف در تهران كار راحتی است. معمولاً كسانی كه با موتورسیكلت تردد می كنند و پا به سن گذاشته هم هستند، اهل حفره ایجاد كردن در اگزوز موتور نیستند، اما دیدن یك موتورسوار كه می گویند اگزوز موتورش پرسروصداست و بعد سر صحبت را با او باز كردن، آنقدرها هم كار ساده ای نیست. یكی از آنها را پیدا و درست روبه روی چهارراه لشگر در محله نظام آباد با او صحبت كردیم.
▪ اسم شما چیه؟
- هر چی دوست داری بنویس.
▪ اگزوز موتور شما سوراخ است؟
- نه! این طور یام نیست كه صداش اذیت كنه.
▪ پس چرا اینقدر صدا می ده؟
- همین طوری.
▪ یعنی كارخانه سازنده اش ایراد دارد؟
- نه! اگزوزش را دستكاری می كنیم.
▪ از اینكه مردم را عذاب می دهید خوشحالید؟
- نه ولی از این صدا خوشم می آید!
▪ چرا؟
- خودم هم نمی دانم.
▪ دلت می خواهد بغل گوشت شیپور بزنند؟
- (می خندد) آقا مارو گرفتی؟
▪ نه، من هم عین شما مریضم؛ عاشق شیپورم!
یك لحظه كُپ می كند. فكر می كند مأمور هستم. بعد دوباره لبخندش نمایان می شود و نیشش را تا بناگوش می گشاید و یك مشت حرف بی سروته دیگر هم تحویلمان می دهد و هندل می زند و می رود. سوهان ۱۲۵سی سی اش روشن می شود و می آید روی اعصاب و شروع می كند به حركت؛ عجب سوهانی است این ۱۲۵سی سی!
فرزام شیرزادی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید