|
| آرامگاه شاه نعمتاللّه ولى، ماهان، كرمان
|
|
شاه نعمتاللّه ولى، عارف و مؤسس سلسلهٔ نعمتاللهيه (۸۳۴-۷۳۰ هـ.ق) است.
|
|
آرامگاه و خانقاه شاه نعمتاللّه ولى (بقعهٔ ماهان) در جنوب شرقى شهر کرمان و در شهرک زيبا و آباد ماهان واقع شده است. شهر ماهان به علت وجود خانقاه و آرامگاه شاه نعمتاللّه ولى در ايران و ساير کشورها مشهور شده است و يکى از هدفهاى جهانگردى ايران و استان کرمان به حساب مىآيد.
|
|
شاه نعمتاللّه ولى پيش از آن که به ماهان سفر کند مدتى در تفت يزد اقامت داشته و محلهاى نيز به نام اين عارف بزرگ در تفت وجود دارد که مسجد زيبايى در آن احداث شده است.
|
|
شاه نعمتاللّه علاوه بر مقام عرفانى در شعر و ادب هم پايگاهى والا داشته و ديوانى از قصيده، غزل، مثنوى و رباعى دارد. وى در نيمهٔ اول قرن نهم هجرى درگذشت و در ماهان به خاک سپرده شد.
|
|
مجموعهاى که امروزه به بقعهٔ ماهان معروف است، يکى از باصفاترين بقاع ايران است که فضايى هماهنگ و متناسب از معمارى، باغسازى و صفاى روحانى را درهم آميخته است. هستهٔ مرکزى اين مجموعه را هزار شاه تشکيل مىدهد که نخستين بار در سال ۸۴۰ هجرى قمرى به هزينهٔ احمدشاه بهمنى از شاهان سلسلهٔ بهمنيهٔ دکن که يکى از ارادتمندان وى بوده ساخته شده و در طى قرون و در هر دوره قسمتهاى ديگرى نيز به صورتى جالب به آن افزودهاند.
|
|
از خيابان شاه ماهان که دنبالهٔ جادهٔ کرمان و خيابان ورودى شهر است، خيابانى به نام خيابان آستانه منشعب مىشود. در کنار اين خيابان پيشخان بقعه قرار گرفته است. پس از ورود به اين پيشخان و گذشتن از صحن اتابکى، سردر صحن وکيلالملکى نمودار مىشود که در دوران قاجاريه به همت وکيلالملک کرمانى در پيش و روى بقعه احداث شده و بر کتيبهٔ آن «شريفه حسبىاللّه نعمالوکيل نعمالمولى و نعمالنصير» نقش بسته است.
|
|
عمارت سردر صحن وکيلالملکى اگرچه صدمه ديده است، بازهم منظرهاى دلکش و فضايى خوش دارد. درون صحن، حوض و آبگير خوش طرحى قرار گرفته که با سرو نازهاى سبز و خرم احاطه شده و به پيشگاه آستانه، فضايى دلفريب و شاعرانه بخشيده است.
|
|
اين صحن، محل ورود به آستانه است که پيرامونش را رواقهاى باشکوهى فراگرفته، همچنين از اينجا به بقعه و چلهخانه وارد مىشوند که مزار شاه خليلاللّه نيز بدان پيوسته است.
|
|
بقعهٔ اصلى حرم و گنبدِ دو پوشهٔ آن به شيوهٔ معمارى آذرى (سبک معمول دوران ايلخانى تا پيش از صفويه) و ساختمان رواق آن به شيوهٔ معمارى اصفهانى است و قسمتهاى ديگر آن نيز در دوران انحطاط معمارى ايران ساخته شده ولى کم و بيش اصالت و زيبايى معمارى جنوب را دارد و تا حد زيادى از زيبايى و تناسب لازم برخوردار است.
|
|
شاه نعمتاللّه ولى معاصر حافظ لسانالغيب بود و حافظ توجه خاصى به اشعار شاه داشت و بسيارى از غزليات شاه نعمتاللّه را جواب گفت. بين آنان مکتوبهاى منظوم بسيارى رد و بدل شده است. از جمله حافظ غزل زير را:
|
|
آنانکه خاک را به نظر کيميا کنند |
|
آيا بود که گوشهٔ چشمى به ما کننـد |
|
|
در جواب اين غزل از شاه ولى سروده است:
|
|
ما خاک راه را به نظر کيميا کنيـم |
|
صد درد را به گوشهٔ چشمى دوا کنيم |
|
|
ديوان شاه نعمتاللّه ولى حاوى قصايد، غزليات، ترجيعات، رباعيات و مثنوىهاى اوست که همه يا اکثراً در مضامين عرفانى سروده شده که ذيلاً دو نمونه از غزليات اين عارف نامدار آورده مىشود.
|
|
|
چنــان مســت و شيدايــم کـه پــا از ســر نمىدانــم
|
|
دل از دلبــر نمىدانــم مـى از ساغــر نمىدانـــم
|
|
|
|
بــرو از عقــل سرگــردان زجــان مـن چـه مىجويـي
|
|
کـه مـن سرمسـت و حيرانـم بجـز دلبـر نمىدانم
|
|
|
|
شــدم از ساحــل صــورت بســوى بحـر معنـى بــاز
|
|
چـه جـاى بحـر و بـر باشـد بجـز گوهـر نمىدانم
|
|
|
|
دلـم عـود است و آتـش عشـق و سينه مجمر سوزان
|
|
همى سـوزد روان عـودم در ايـن مجمـر نمىدانـم
|
|
|
|
مـــن آن دانــاى نادانـــم کـــه مىبينـــم نمىبينـــم
|
|
از آن مىگويـم از حيـرت که سيـم از زر نمىدانم
|
|
|
|
چـو ديـده سـو بـه سـو گشتـم نظـر کـردم بهر گوشـه
|
|
بجـــز نـور دو چشـم خـود دريـن منظـر نمىدانـم
|
|
|
|
زهـر بـابـى که مىخوانـى بخـوان از لـوح محفوظــم
|
|
که هستــم حافــظ قــرآن ولــى دفتــر نمىدانــم
|
|
|
|
بـرآمــد نــور سبحانــى چــه کفــر و چـه مسلمانـى
|
|
طريــــق مؤمنــــان دارم ره کافــــر نمىدانـــــم
|
|
|
|
بجـز يـا هـوو يـا مـن هـو نمىگويـم بـه روز و شب
|
|
چه گويم چونکـه در عالـم کســى ديگــر نمىدانــم
|
|
|
|
نـديـــم بـــزم آن ماهـــم حريــف نعمـــت اللهــــم
|
|
درون خلــــوت شاهــــم بــــرونِ در نمىدانـــــم
|
|
|
|
هم او صورت هم او معنى هم او مجنون هم او ليلي
|
|
بغيــر از سيــد و يــاران، شـه و چاکـر نمىدانـم
|
|
......................................... |
|
تــو را اهــل نظــر خوانــم گــرت منظــر او باشـد
|
|
نظربـاز خوشـى باشـى چـو منظـورت نکـو باشـد
|
|
|
|
خيالـش نقـش مىبنـدم بهـر صورت کـه پيـش آيد
|
|
کجا غيرى توان ديدن چو هر چه هست او باشد
|
|
|
|
زآب چشـم مـا دايــم بــود خــوش روى ما تــازه
|
|
چو جان ما گرت ميلى بسوى شست و شو باشد
|
|
|
|
در آن حضرت که غيــر او نگنجــد غيـر او غيـري
|
|
چــه جـاى ايـن و آن دارد چه قدر ما و تو باشد
|
|
|
|
بيــا از نعمت اللّه جـو مـرادى را که مىخواهـي
|
|
که کـام دل از او يابـى تـو را گـر جستجـو باشـد
|
|
|
| آرامگاه شاهچراغ، شيراز، ( ايلخانيان)
|
|
حضرت مير سيد احمد فرزند امام موسى کاظم (ع) معروف به شاهچراغ برادر حضرت امام رضا (ع) در آغاز قرن سوم هجرى به شيراز هجرت نموده و در همانجا وفات يافته است. در زمان اتابک سعد بن زنگى، امير مقرّبالدين مسعود بدرالدين وزير اين شهريار بقعه و گنبدى بر فراز قبر وى ساخت و اتابک نيز رواقى بر آن افزود و سپس تاشى خاتون مادرشاه اسحاق اينجو در سالهاى ۷۴۵ تا ۷۵۰ هجرى تعميرات اساسى در آن انجام داد و بقعه، بارگاه، مدرسهٔ عالى و مَدفَنى براى خود در جنوب آن ساخت و ۳۰ هزار جزو قرآن نفيس منحصر به فرد با خطوط ثلث طلايى و تذهيب عالى مُوَرَخ به سالهاى ۷۴۵ و ۷۴۶ هجرى را بر آن وقف نمود. در زمان سلطنت شاه اسماعيل اول به سال ۹۱۲ متولى بقعه که نامش ميرزا حبيباللّه شريفى بود تعميرات اساسى در اين بنا انجام داد و در ۹۹۷ هجرى بر اثر زلزله نيمى از بنا منهدم گشت و تعمير مجدد يافت و در قرن سيزدهم هجرى چند بار خراب شد و مجدداً تعمير و مرمت گرديد و فتحعلى شاه قاجار در سال ۱۲۴۳ هجرى ضريحى بر آن وقف نمود. به علت شکافهاى متعددى که گنبد داشت در سال ۱۳۳۷ شمسى آن را برچيدند و به جاى آن با آهن و مصالح بنايى مناسب و قابل دوام و با همان طرح و به هزينهٔ مردم شيراز احداث نمودند.
|
|
| آرامگاه شاهزادگان، اصفهان
|
|
در مجاورت يکى از زيارتگاههاى اصفهان به نام «بستى فاطمه»، بقعهٔ شاهزادگان واقع شده است که داخل آن با نقاشى، و گنبد آن با کاشىکارى تزئين شده است. در داخل اين بقعه، سنگهاى مرمرى نفيسى که بر آرامگاه شاهزادگان مدفون صفويه با کتيبهها و نقوش برجسته گذاشته شده، جلب توجه مىکند. مدفونين اين بقعه، نوادگان دخترى شاهعباس اول و فرزندان «عيسىخان» قورچىباشى هستند که به دستور شاه صفى به قتل رسيدهاند. نام مقتولين بر سنگ مزار آنها منقور است.
|
|
| آرامگاه شاهزاده قاسم تايباد، روستاى مشهدريزه، تايباد
|
|
روستاي«مشهدريزه» در ۲۶ کيلومترى غرب تايباد قرار دارد. در حاشيهٔ اين روستا و در کنار قبرستان، بنايى وجود دارد که به مقبرهٔ شاهزاده قاسم معروف است. نقشهٔ اين بنا به صورت مربع مستطيل با گنبدخانهٔ چهارتاقى (چليپايى) به ابعاد داخلى ۸/۷۰×۸/۲۰ متراست و در اطراف آن، اتاقهاى تعبيه شده است. علاوه بر اين، در بدنهٔ داخلى بنا نيز هشت اتاقک (چلهخانه) ساخته شده است. راه ورود به داخل بنا، از طريق سه ايوان در اضلاع شمالى، جنوبى و شرقى است و در مقابل ايوان شرقى آن، رواقى با سه درگاه ساختهاند که در مقابل آن، قبرى با معجرى زيبا قرار دارد.
|
|
با استفاده از هشت تاق، طرح اين بنا را به هشت ضلعى تبديل کردهاند و گنبدى را که داراى ساقهاى چند وجهى است، بر روى آن سوار کرده بودهاند که امروزه تنها ساقهٔ آن باقى مانده است. ارتفاع فعلى بنا حدود ۸/۵۰ متر است که حدود ۵۰ سال قبل با استفاده از سه ستون و تيرچوبى پوشانده شده است. براى تزئين بنا از گچبرى ساده و رنگى استفاده شده است؛ اما عمدهٔ تزئينات، در حواشى محراب نيمه هشتضلعى طاقنماى ضلع جنوب غربى به کار رفته، و مربوط به دورههاى اخير است.
|
|
در صحن باز و در طرفين قبر، معجر سنگى زيبايى به تاريخ ۱۰۶۰ هـ.ق و «عمل محمد ابن استاد شاه محمد مشهدي» قرار دارد؛ ولى بر روى قبر هيچگونه لوح يا سنگى که هويت شخص دفن شده را نشان دهد، وجود ندارد. در کنار قبر مزبور، سنگ قبر ديگرى قرار دارد که احتمالاً از آنِ يکى از مريدان شخص متوفا بوده است. بر روى اين سنگ قبر، تاريخ ۱۰۶۷ هـ.ق نوشته شده است. از اينرو احتمال دارد که اين بنا نيز خانقاهى بوده است که پس از فوت پير و مرشد خانقاه او را در مقابل لنگر (خانقاه) به خاک سپردهاند. وجود اتاقکهاى داخل بنا و بيرون آن، گواهى بر صحت اين نظريه هستند و از طرف ديگر، وجود سنگ قبرهايى از افرادى نامدار در اين محل، اين نظر را تأييد مىکند.
|
|
|
مقبره شاهعباس دوم در جنوب غربى حرم واقع شده است. اين مقبره از لحاظ معمارى و به کارگيرى سنگهاى مرمر، جلوه جالب و زيبائى دارد. کتيبهٔ اين بنا به خط محمدرضا امامى نوشته شده و تاريخ سال ۱۰۷۷ هجرى قمرى را دارد.
|
|
| آرامگاه شاهعباس كبير، كاشان
|
|
در جوار بقعهٔ حبيب بن موسى (ع) در ميان صفهٔ جنوب غربى، سنگ سياه مکعب مستطيل بسيار خوش تراش و زيبايى محل قبر شاهعباس اول را مشخص مىسازد. در زير اين سنگ سردابى وجود دارد که ۳ قبر در آن جاى گرفته است. يکى از اين قبرها به شاهعباس اول تعلق دارد.
|
|
| آرامگاه شاهزاده حسين جوپار، جوپار، كرمان
|
|
شاهزاده جوپار يکى از بقاع متبرکهٔ بخش جوپار از توابع کرمان است. بناى اين زيارتگاه به دورهٔ صفويه مربوط است که در دورهٔ قاجاريه تعمير و تکميل شد. از جمله الحاقات اين بنا کاروانسرايى است که در مجاورت و متصل به بقعه ساخته شده است.
|
|
بناى شاهزاده حسين متشکل از حياط، حرم، گنبد و رواق مىباشد. از تزئينات جالب توجه دورهٔ صفويهٔ آن کاربندى رواق اطراف حرم را مىتوان نام برد. اين گنبد با الهام از سبک معمارى و طرح گنبد ماهان ساخته شده است. اين بنا به شمارهٔ ۵۲۹ به ثبت آثار تاريخى ايران درآمده است.
|
|
| آرامگاه شهداى فهرج، فهرج، يزد
|
|
مجموعهٔ بناهاى ويران شهداى فهرج در ۲ کيلومترى فهرج يزد و تقريباً متصل بدان قرار دارد و بنا به روايات تاريخى مدفن «ابى عبداللّه بن احمد بن ابواليسر بن عبداللّه بن تميمي» و «حويطب بن هاني» و «عمر بن عاص» - از سرداران سپاه اسلام - است که در زمان يزدگرد، آخرين پادشاه ساسانى به قتل رسيدهاند.
|
|
در خصوص تاريخ ساخت بناها در کتب تاريخى آمده است که بناى مقبره و مدرسهٔ کنار آن را «امير مبارزالدين محمد مظفر» ساخته و مولانا شمسالدين محمد بافقى آن را تجديد عمارت کرده و خانقاهى بر آن اضافه کرده است. تاريخ ساخت مقبره سال ۷۴۷ هـ.ق ذکر شده است.
|
|
اين مجموعه در اصل شامل مقبره، مدرسه و خانقاه بود که امروزه تنها ويرانههاى آنها بر جاى مانده است و فقط از طريق کاوشهاى باستانشناسى مىتوان اطلاعاتى دربارهٔ آنها به دست آورد.
|