جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

لجبازی کودک، عوامل تشدیدش را بشناسید


آفتاب: كودكان لجباز، خيره‌سر، يك دنده و ستيزه‌جو هستند. آنها نياز به تسلط دارند و مي‌خواهند رئيس و آمر باشند و خودپرستي و خودپسندي خودشان را بر اين اساس فرو بنشانند. رياست‌مآبي والدين و مربيان خود را قبول ندارند و آنها را در برابر خود حريفي مي‌شناسند كه حتماً بايد به زانو درآيند. با اين حال بايد توجه داشت كه رعايت حال و روحيه اطفال از ضروري‌ترين مسائل به شمار مي‌رود.

ريشه‌هاي لجبازي
عوامل زيادي در تداوم و تشديد لجبازي كودكان نقش دارند كه به طور عمده مربوط به خانواده هستند و مهمترين آنها عبارتند از:

ـ والدين و مربياني كه بيش از حد امر و نهي مي‌كنند و به خاطر ايجاد نظم و ترتيب افراطي و نيازهاي خود از قدرت استفاده مي‌كنند، چنين رفتاري منجر به كشمكش ميان آنها و كودكان مي‌شود و اين امر زمينه‌اي براي پيدايش و تشديد رفتار سركشي فراهم مي‌آورد، چرا كه دستورها و فرامين والدين و مربيان از نظر كودكان لجباز يك ضديت است و آنها دوست ندارند از كسي اطاعت كنند، بنابراين براي فرار از فرامين والدين به لجبازي و بهانه‌جويي روي مي‌آورند.

ـ كودك نياز به توجه دارد. بايد اين نكته را مدنظر قرار داد كه بي‌توجهي به كودك، زمينه‌هاي لجبازي او را فراهم مي‌كند. بنابراين بايد از طريق صحبت كردن، بازي، پاسخ به سؤال‌هاي كودكان و ابراز علاقه آنان را مورد لطف و توجه قرار داد، در غير اين صورت چنانچه كودكي مورد بي‌توجهي قرار گيرد سعي مي‌كند از طريق منفي‌كاري و لجبازي توجه ديگران را به خود جلب كند. مثلاً جلو تلويزيون مي‌ايستد، هنگام صحبت كردن ديگران داد و بيداد مي‌كند و موقع غذا خوردن از سر سفره بلند مي‌شود. والدين هنگام مشاهده چنين رفتارهايي با بحث‌هاي طولاني يا حتي تنبيه به رفتارهاي منفي كودك پاسخ مي‌دهند و بدين ترتيب به تدريج كودك مي‌آموزد كه براي كسب توجه دست به اين رفتارها بزند. براي كاهش رفتار لجبازي، والدين بايد به رفتارهاي منفي كودك بي‌اعتنا باشند و در مواقعي كه لجبازي نمي‌كند به طور مناسب به او توجه كنند.

ـ لجبازي كودك معمولاً از ناخشنودي وي سرچشمه مي‌گيرد. كودك لجباز در حقيقت مي‌خواهد نشان دهد از وضعي كه براي او پيش آمده به شدت ناراحت است و دوست دارد كاري را بر همان اساس كه هوس مي‌كند، انجام دهد و كسي هم حق ندارد در كار و برنامه او دخالت كند.

ـ نبايد در انتقاد از كودك، زياده‌روي كرد، تذكرها و يادآوري‌هاي زياد و پي‌درپي از نظر تربيتي شيوه درستي نيست و منتهي به لجاجت و مقاومت منفي در كودك مي‌شود. در تربيت، لازم است نصيحت و انتقاد به حداقل برسد و از خطاهاي جزئي و كم‌اهميت صرف‌نظر كرد و آنها را ناديده گرفت.

اين روش سبب مي‌شود كه احساس فرزند با تذكرهاي پي‌درپي جريحه‌دار نشود و لجاجت و گستاخي در او پديد نيايد.

ـ‌ محروميت‌ها پديدآورنده بهانه‌گيري و لجبازي‌هاست. به‌ويژه محروميت از نوازش و مهر مادري كه گاهي ممكن است حالتي چون خرابكاري و دشمني فراهم آورد.

ـ زماني نيازهاي شديد در كودكان زمينه را براي بهانه‌گيري و لجبازي فراهم مي‌آورد، نياز به استراحت،‌ نياز به غذا و نياز به آرامش و سكون.

ـ گاهي اضافه شدن فردي جديد به خانواده باعث لجبازي كودكان مي‌شود. وقتي طفلي جديد در خانه‌اي به دنيا آمد و بخش مهمي از محبت و حمايت والدين رابه خود اختصاص مي‌دهد، كودك زبان آن را ندارد كه از تبعيض والدين سخن به ميان آورد بنابراين عقده‌هاي درون خود را از طريق لجبازي و سركشي نشان مي‌دهد. درواقع حسادت خود عامل مهمي براي لجبازي كودكان است.

ـ كودكان در مواردي از پدر و مادر خود مي‌آموزند كه مسائل و دشواري‌هاي خود را از راه جبر و زور حل و مشكلات خود را از اين طريق ريشه‌كن كنند. اين جنبه‌هاي اكتسابي در كودكان سبب پديد آوردن حالت‌هاي رواني خاصي است كه آنها را به انجام رفتارهاي لجبازي وامي‌دارد.

ـ تنبيه به‌خصوص تنبيه بدني، كودكان را لجباز و سركش بارمي‌آورد. موارد ديگري هم براي لجبازي كودكان وجود دارد مثل: احساس سركوبي شديد تمايلات، ناكامي‌هاي ممتد و متعدد، تحقق نيافتن خواسته‌هاي مشروع، پروا نداشتن كودك از پدر و مادر به علت جرأت بسياري كه آنها به او داده‌اند، ميل به سلطه‌گري، شكست‌هاي متوالي، خودداري‌ها، ناراحتي عصبي، بي‌صبري‌ها، فشار بر خود، نشان دادن مقاومت و بيماري‌هاي مداوم و در مواردي مي‌توان ريشه لجبازي‌ها و سركشي‌ها را در تضاد عواطف، هيجان و اضطراب شديد جستجو كرد.