هر جای دنیا که باشم, پاییز را دوست دارم

حمیدرضا آذرنگ و سفرهایش

حمیدرضا آذرنگ در چند ماه اخیر به چند شهر ایران سفر کرده و جالب است که تمام این سفرها کاری بوده و برای بازی در فیلم...

از شمال تا جنوب. تجربه سفر به ابوموسی برای او عجیب بوده، جزیره‌ای دورافتاده و پراز منظره‌های بکر و دوست‌داشتنی، برای ما از این تجربه‌ها گفته و پیشنهاد کرده اگر اهل سفر هستید و ماجراجویی سفر را دوست دارید، حتما ابوموسی را در برنامه خودتان بگذارید. تمام لحظه‌های زندگی به نظر او سفر است، سفر‌های بلند و کوتاه که هر کدام لطف خودشان را دارند.

سفر کجای زندگی شما قرار دارد؟

زندگی کلش سفر است. از همان لحظه‌ای که هر آدمی تصمیم می‌گیرد از در خانه‌اش بیرون بزند تا سفر‌های بین شهری. تنها بعد مسافت‌ها طولانی و کوتاه می‌شود. گاهی اوقات یک سفر یک ساعته از خانه تا محل کار خیلی پرخاطره‌تر از یک سفر طولانی و درازمدت است. در هر صورت تمام طول زندگی سفر‌های بلند و کوتاهی است که ما با آن برخورد داریم.

از آخرین سفری که رفتید به ما می‌گویید؟

رفته بودم مازندران، قبل از آن گیلان بودم. قبلش رفته بودم مشهد و قبل از آن ابوموسی. در این مدت سفر زیاد کردم که همه آنها بیشتر کاری بوده تا تفریحی.

کدامش را بیشتر دوست داشتید؟

ابوموسی جزیره دورافتاده‌ای است و یک فضای غریب و استثنایی دارد که متاسفانه تا همین امروز برای زندگی از آن استفاده نمی‌کنند و بیشتر وجه نظامی داشته. عده‌ای بومی هم آنجا هستند که مهجور و غریب زندگی می‌کنند و من بازیگر اولین فیلم سینمایی که آنجا کلید خورد، بودم. فیلم «آخرین نفر» کار مهرداد موفقیانی. دنیای عجیبی بود هر کسی در آنجا به خلوت خودش، تنهایی خودش و تصاویری می‌رسد که در هیچ سفر دیگری ممکن نیست.

ابوموسی را دوست داشتید، حالا اگر قرار باشد به کسی پیشنهاد سفر به آنجا را بدهید، چه ویژگی آن را پررنگ‌تر می‌کنید؟

ابوموسی جای دورافتاده‌ای است، اما قطعا ویژگی‌های خاصی برای کسی که عاشق سفر است، دارد، آنجا ساحل بی‌نظیر شنی و مرجانی دارد که بسیار زیبا‌ست، دریای بسیار بی‌نظیری دارد که در همان فاصله ۳، ۴ متری‌اش که ما غواصی می‌کردیم، با یک دنیای رنگارنگ زیر آب مواجه می‌شدیم که اصلا حیرت‌آور بود. آسمان عجیب و غریب و در کل باید بگویم فضای عجیبی دارد. جای خیلی هیجان‌انگیزی است.

به غیر از ابوموسی جای عجیب دیگری داشتید که برایتان حیرت‌آور باشد؟

یک سفر دریایی ۸ ساعته از ابوموسی بود. چرا که پرواز نبود و باید با لنج به قشم می‌رسیدم. تنها روی لنج بودم و روی دریای عمان و خلیج‌فارس یک تجربه عجیب و بی‌نظیر داشتم.

در سفرهایی که داشته?اید، تا به حال شده بدون برنامه‌ریزی قبلی از یک جای عجیب سر در آورید؟

بیشتر ابوموسی این‌طور بود چرا که دسترسی عمومی برای پیدا کردن مسیرها نبود، من خودم در تمام‌مدت سعی می‌کردم مکاشفه و جاهای تازه‌ای برای دیدن پیدا کنم و خیلی جذاب بود.

در این چندوقت اخیر سفر‌های کاری زیاد داشتید. قبل از اینها سفر‌های دیگری هم هست که در ذهنتان مانده باشد؟

قبل از اینکه به این چند سفر کاری بروم، یک سفر به استان اصفهان و شهر گلپایگان که زادگاه پدری‌ام است، داشتم. در این شهر مجموعه تصاویر و لوکیشن‌هایی دیده می‌شود که فکر می‌کنم در هیچ‌جای دنیا وجود ندارد. مجموعه‌ای از تصاویر ناب از گلپایگان و حومه آن خوانسار که اعجاب‌آور است. باید بگویم جای‌جای ایران جذابیت خاص خودش را دارد و آنقدر این جذابیت‌ها زیاد است که نمی‌توان حرفی در مورد اینکه بهترین جای آن کجاست، زد. همیشه هم نادیدنی‌هایی وجود دارد که متاسفانه به‌دلیل شرایط روزمرگی نتوانسته‌ایم به آنجا سفر کنیم.

اگر یک مهمان خارجی داشته باشید که بخواهید ایران را به او نشان دهید، از کجا شروع می‌کنید و او را به کجا می‌برید؟

یک مسیر را انتخاب می‌کنم و با هم همراه می‌شویم و می‌بینیم با همدیگر به کجا می‌رسیم. این خیلی زیبا‌تر از این است که بخواهیم برای سفر برنامه‌ریزی مشخص و شهر خاصی را مدنظر داشته باشیم. قبل‌تر هم گفتم، جای‌جای ایران پراست از مکان‌های ناشناخته و دورافتاده که به کشف کردن و مکاشفه نیاز دارد. فکر می‌کنم این نوع سفر کردن برایم لذت و هیجان بیشتری دارد. دوست دارم ابتدا گم شوم تا خودم را پیدا کنم. اینکه ندانیم قرار است کجا سردربیاوریم، مرموز‌تر و هیجان‌انگیز‌تر است. دوست دارم ماجرا‌جویی سفر را داشته باشم، چرا که مهم‌ترین المان در سفر همین ماجرا‌جویی است.

الان در پاییز هستیم، کجا را برای سفر پیشنهاد می‌دهید؟

من در هر جای دنیا که باشم، پاییز را دوست دارم و فرقی هم نمی‌کند کجا را برای سفر انتخاب و پیشنهاد کنم. فکر می‌کنم در پاییز همه‌جا زیباست، چه داخل و چه خارج از ایران. در هر جای این کره خاکی، پاییز زیباست و زمان عالی برای سفر و تجربه‌های جدید است.

چقدر به این جمله اعتقاد دارید که سفر افراد را پخته می‌کند؟

به‌طور قطع باید به آن ایمان داشت چرا که در سفر است که افراد با وجوه دیگری از شخصیت خود و دیگران و طبیعت آشنا و با شرایطی مواجه می‌شوند که شاید در زندگی عادی جزو عادت‌هاست و باعث فراموشی شده است. برخی عادت‌ها و تجربه‌های نو و تازه‌ای که شاید جنس دیگری از شخصیت را برای آدم رقم می‌زند و باعث آشنایی با انواع گوناگون از شخصیت‌های دیگر می‌شود. در یک کلام باید بگویم سفر باعث شهود است.

المیرا حصارکی