جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
اخراج توده یی ها از سریال «سرزمین کهن»
«کمال تبریزی»، کارگردان ۵۴ ساله سینما و تلویزیون، فعالیت هنری خود را از اوایل دهه ۶۰ آغاز کرد اما بیش از ۱۰ سال زمان صرف شد تا با فیلم «لیلی با من است» که در سال ۱۳۷۴ ساخته شد، به چهرهیی شناخته شده و مورد علاقه مخاطبان سینما و تلویزیون تبدیل شود.
فعالیتهای پیشین او در مقام مدیر فیلمبرداری، تدوینگر، فیلمنامهنویس و حتی کارگردان مستقل، با وجود ارزشهای هنری هیچگاه از سوی مخاطبان به اندازه فیلم «لیلی با من است» جدی گرفته نشد. پس از این فیلم طنز بود که او مسیری متفاوت را در کارنامه هنری خود در پیش گرفت و ساخت انواع و اقسام فیلمهای سینمایی را تجربه کرد. از آثار به اصطلاح هنری همچون: «فرش باد» گرفته تا عاشقانهیی همچون «شیدا» و کمدی جنجال برانگیزی مانند «مارمولک» که او را به کارگردانی محبوب تبدیل کرد. تبریزی در طول دو دهه اخیر کارگردانی مشهور بوده که در ساختههایش، محدودیتهای کلیشهیی مورد بی اعتنایی واقع شده و او توانسته با ظرافت به خطوط قرمز نزدیک شود. سریال «دوران سرکشی» ساخته او در تلویزیون نیز از اولین آثاری بود که به مساله دختران ناهنجار توجه کرد البته او در سریال «شهریار» مسیری متفاوت را در پیش گرفت و بر جنبههای عاشقانه این داستان تاکید بیشتری کرد اما سریال «سرزمین کهن» که بر اساس فیلمنامه «علیرضا طالبزاده» مقابل دوربین رفته، به جهت پرداختن به مقطعی حساس و خاص از تاریخ معاصر کشورمان فضایی متفاوت دارد و سازنده اثر را در برخی مقاطع به سمت جهتگیریهای سیاسی سوق میدهد. در مطلبی که میخوانید چهار قسمت اول این سریال از جنبههای گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
● عنوانبندی بدیع و جذاب
مخاطبان سریالهای تلویزیونی به همان اندازه که برای هفتههای متوالی باید مخاطب یک اثر نمایشی باشند، باید عنوان بندی این آثار را نیز تماشا کرده و با آن ارتباط برقرار کنند. به همین دلیل سازندگان سریالها معمولا هزینه و انرژی فراوانی را برای ساخت عنوانبندی صرف میکنند و با استفاده از شعر و موسیقی جذاب، تلاش میکنند تا هر هفته انگیزهیی جدی برای تماشای سریال را در مخاطب ایجاد کنند. عنوان بندی سریال سرزمین کهن نه خواننده دارد و نه از تصاویر عجیب و غریب بهره برده است. سازنده عنوان بندی با تاکید بر مساله «نفت» و نقش آن در رویدادهای سیاسی ـ اجتماعی، ترکیبی از تصاویر مستند و گرافیکی را برای ارائه محتوای مورد نظر خود به کار گرفته و به برخی وقایع نیز پرداخته است. ترکیبی از تصاویر سیاه و سفید به شیوه فیلمهای خبری قدیمی، این عنوان بندی را جذاب میکند. استفاده از گرافیک متحرک نیز از دیگر ویژگیهای سریال است که در بخشهایی از داستان به کار گرفته شده است.
● یک عاشقانه کودکانه
فرمول رایج سریالسازی تاریخی در ایران «اضافه کردن چاشنی عاشقانه به رویدادهای تاریخی» است. بر همین اساس در این نوع سریالها مخاطب همواره شاهد قصههایی عاشقانه است. نمونه بارز و مشخص چنین آثاری، سریال «مدار صفر درجه» است که به واسطه همین داستان عاشقانه مورد توجه و اقبال مخاطبان واقع شد و در ادامه، بیننده به دنبال کردن ماجراهای تاریخی آن ترغیب شد.
سریال سرزمین کهن روایت قصه خود را از فضایی روستایی آغاز میکند. آرامش محیط روستا با حمله هوایی متفقین برهم زده میشود. ارتش ایران شکست میخورد و عدهیی از مردم روستا کشته و زخمی میشوند و یک کودک به صورت معجزه آسایی زنده میماند. کودکی که با تاکیدات تصویری مشخص میشود قرار است در ادامه داستان نقشی جدی داشته باشد.
البته این سریال اشارهیی به این موضوع نمیکند که این قصه واقعی است یا خیر؟ در اغلب سریالهای تاریخی معمولا متنی در ابتدای داستان قرائت میشود که تکلیف این مساله را مشخص میکند اما در سرزمین کهن چنین اتفاقی رخ نمیدهد. حتی در سریال «آوای باران» نیز مخاطب با چنین متنی مواجه شده بود اما در این سریال چنین نیست.
در قسمت اول داستان با یک پرش حدودا هفت یا هشت ساله، به مقطع کودکی رهی و حضور وی در مدرسه میآید و او را در جمع خانواده معرفی میکند. خانوادهیی که گرایشهای کمونیستی دارند و فرزند خود را نیز بر این اساس تربیت کردهاند.
در قسمت دوم بیننده شاهد آشنایی رهی با دختری به نام شاپرک است. شاپرک نوه عمه رهی است و کمکم رهی نیز وارد جمع خانواده عمه میشود. این عمه از نظر سیاسی در نقطه مقابل خانواده رهی است. یکی از پسران عمه به اسم حمید رضا سالها قبل در غائله آذربایجان کشته شده و حالا عمه تصور میکند رهی فرزند به جا مانده از او است. در این سریال نیز مانند اغلب آثار تلویزیونی ـ به طور مثال ستایش و آوای باران ـ تم جستوجو مورد توجه واقع شده است. البته در خلال روایت قصه، تلاش شده تا به برخی مسائل مهم تاریخی آن دوره، توجهی ویژه نشان داده شود. اشاره گهگاه به غائله آذربایجان و اشاره به ترور محمدرضا شاه در سال ۱۳۲۷ دو رویداد محوری است که تا قسمت چهارم شاهد آن هستیم اما تا پایان قسمت چهارم نیز هنوز اتفاقی جدی رخ نداده و موتور داستان را روشن و اصطلاحا گرم کند حتی از تضاد میان شخصیتهای داستان نیز به خوبی استفاده نشده و گرههایی جدی به وجود نیامده که مخاطب انتظار باز شدن آن را در ادامه داستان بکشد. البته پدر به دروغ ماجرایی را برای فرزندش در مورد هویت خانوادگی آنها تعریف میکند که ممکن است در ادامه شاهد آن باشیم اما این چهار قسمت اولیه صرفا به مقدمهچینی اختصاص داده شده است و حتی اتفاقی عاشقانه نیز رخ نداده و صرفا علاقه یکطرفه رهی به شاپرک مورد توجه واقع شده است. نکته قابل ذکر درباره این سریال، دیالوگهای آن است که بسیار شسته رفته است و بیننده مشکلی برای درک و فهم آن ندارد. کارگردان تلاش کرده تا وقایع را از دیدگاه رهی روایت کند و این تمرکز خوب است اما کمک چندانی به پیشبرد داستان نمیکند چون ارتباط برقرار کردن با «علی شادمان» در نقش این کودک سخت است. او بازی دلچسبی ندارد و کمی دست و پا چلفتی به نظر میرسد و به اصطلاح «آن» بازیگری را ندارد. صدای او نیز تونالیته مناسب این نقش را ندارد. ای کاش صدای او دوبله میشد یا اینکه راوی داستان یک دختربچه بود. با پرشی هم که در داستان رخ میدهد، معلوم نمیشود چگونه از نوزادی به کودک میرسیم و اساسا این سوال هم پاسخ داده نمیشود که آیا این کودک، همان نوزادی است که از روستا خارج شد یا خیر؟این موضوع که خانواده جواد سه فرزند دارند نیز به واقعنمایی اثر کمک کرده است، مسالهیی که در کلاه پهلوی وجود نداشت و اغلب خانوادههای میانسال در یک شهرستان، صرفا یک یا دو فرزند داشتند اما دیدن خانوادهیی با چند فرزند در سرزمین کهن، واقعنمایی اثر را بیشتر کرده است.
● توجه به جزییات
مخاطبان سریالهای تاریخی معمولا حس و حالی نوستالژیک نسبت به تاریخ معاصر دارند و با دیدن دقت سازندگان یک اثر در توجه به جزییات، به ادامه تماشای یک سریال ترغیب میشوند. جزییات صحنه معمولا جزو نقاط ضعف یک اثر هم میتواند تلقی شود و عدم توجه به برخی جزییات، باعث حمله مخالفان به یک اثر میشود. سریال سرزمین کهن به لحاظ تصویری، سریالی کلاسیک محسوب میشود. قاب بندیها و حتی نوع تدوین اثر بسیار شسته رفته است. رنگهای سریال نیز به بافت تصویری آن دوره تاریخی نزدیک است. سریال به جزییات مختلفی توجه کرده است. مثلا در قسمت سوم برفی که در کنار خیابان مانده نمایش داده شده است. سریال به جزییات آکساسواری نیز توجهی جدی دارد. مثلا چراغ علاءالدین نقشی قابل توجه در صحنههای خانه رهی دارد. در جایی دیگر و در صحنه خرید از مغازه، اطلاعات خوبی راجع به گیاهان دارویی ارائه میشود. نمایش کرسی گذاشتن در قسمت دوم هم خوب است و حتی اشاره به جزییاتی مانند موتور سهچرخه قصاب هم به فضاسازی سریال کمک میکند البته این موتور سهچرخه و بسیاری از اتومبیلهای به کار گرفته در سریال بهشدت نو هستند و از شدت نو بودن برق میزنند که بهتر بود از این فضای تصویری اندکی کاسته شود. این مشکل در مورد لباسهای سریال نیز وجود داشت. در قسمت اول، تصاویر بسیار شفاف و نو بود و لباس بازیگران از نظر نو بودن، تناسبی با پوشش ساکنان یک روستا در حاشیه کویر نداشت. بدیهی است مردمی که در چنین منطقهیی در زیر نور آفتاب زندگی میکنند، به مرور رنگ لباسهایشان کدر و تیره میشود.
یکی از نکات قابل توجه در سریال ساخت دکور میدان بهارستان است که به لطف فیلمبرداری با کرین، صحنههای خوبی را خلق کرده است البته توجه به زندگی اجتماعی نیز در سریال بسیار مشهود است. رفتن رهی به مغازه نقاش و نیز دنبال کردن علاقهاش به نقاشی به داستان رنگ و بویی تازه داده است. یکی از ویژگیهای سریال سرزمین کهن عدم سختگیری در زمینه حجاب بازیگران است. در سریال کلاه پهلوی که چندی پیش از شبکه یک سیما پخش شد، بیننده با حجاب عجیب و غریبی مواجه بود که تناسبی با آن دوره تاریخی نداشت و حتی یک تار موی شخصیتهای زن پیدا نبود. این موضوع درباره سریالی که قرار بود به مساله کشف حجاب بپردازد، اندکی آزاردهنده بود. ظاهرا سازندگان سریال نه تنها فرصت و امکان این کار را نیافته بودند که برای نمایش بیحجابی از کلاهگیس استفاده کنند بلکه با هِد بند مجبور به پوشاندن بخشی از پیشانی بازیگران نیز شده بودند اما در سریال سرزمین کهن، همانطور که در تصویر میبیند با هدف واقعنمایی در بخشهایی مقداری از موی بازیگران نیز مشخص است.
● تنوع گسترده بازیگران
«بازیگران شناخته شده» همیشه ویژگی مهم ساختههای کمال تبریزی است. حتی در فیلمی مانند «طبقه حساس» نیز شاهد این مساله هستیم و محمدرضا فروتن نقشی کوتاه را در فیلم ایفا میکند. سریال سرزمین کهن حجم زیادی از بازیگران را در نقشهای مختلف به خدمت میگیرد که از همان قسمتهای آغازین در داستان حضور مییابند. امیر آقایی، الهام حمیدی، ثریا قاسمی و فرهاد قائمیان از قسمت اول در سریال دیده میشوند و پژمان بازغی، بیتا فرهی و میترا حجار از بازیگرانی هستند که از قسمت دوم مقابل دوربین حضور مییابند. علیرضا خمسه نیز از دیگر بازیگران سریال در قسمتهای اخیر است. اما نکته قابل توجه درخصوص تمامی این بازیگران این است که مخاطب تاکنون بازی خاصی از آنها در فیلم ندیده و صرفا شاهد بازیهایی معمولی از آنها بوده است حال آنکه بازیگری مانند «الهام حمیدی» در سریالی مانند شوق پرواز خیلی زود توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
● صحنههایی که اکشن کافی ندارد
در عنوان بندی سریال سرزمین کهن نام «سید جمال سید حاتمی» به عنوان کارگردان دوم درج شده است. او از دستیاران قدیمی کمال تبریزی است که در این سریال بخشهایی از داستان را که اهمیت کمتری داشتند کارگردانی کرده است. یکی از ضعفهای عمده سریال کارگردانی صحنههای شلوغ آن است. سریال در سکانس آغازین خود، بمباران روستا را در حد و اندازهیی قابل قبول به تصویر میکشد. نمایش صحنههایی از هواپیما نیز که در بخش جلوههای ویژه تصویری شکل گرفته، این صحنهها را قابل قبول میکند اما در ادامه صحنههای تظاهرات در شهر و حتی صف مردم در مقابل مغازه نانوایی کارگردانی مناسبی ندارد و نمیتواند شرایط هرج و مرج این مقطع از تاریخ کشورمان را به خوبی بازنمایی کند. این صحنهها از نظر حضور هنروران نیز بسیار ضعیف است و نمیتواند تداعیکننده هجوم مردم برای فرار از گرسنگی باشد. در صحنهیی دیگر که در قالب نمایش یک تظاهرات در تهران ـ قسمت چهارم ـ رخ میدهد هم باز صحنه چشمگیری دیده نمیشود و طراحی این صحنه بسیار سردستی و ناشیانه است. کاش این سریال در بخشهای اینچنینی انرژی بیشتری صرف میکرد.
● عرضه نامناسب سریال
یکی از مشکلات جدی سریال سرزمین کهن عرضه نامناسب آن است. در سالهای اخیر بخش عمدهیی از سریالهای تاریخی از شبکه یک سیما نمایش داده شدهاند. این سریالها هم به واسطه برخورداری از امکانی همچون سایت اینترنتی، برگزاری مسابقه مردمی و... مورد توجه مخاطبان واقع شدهاند و هم به واسطه پخش برنامه «هنگام درنگ»، مخاطبان علاقهمند و پیگیر توانستهاند اطلاعات تاریخی بیشتری از برنامه کسب کنند اما شبکه سه سیما بدون اجرای برنامهیی مانند هنگام درنگ، این سریال را روانه آنتن کرد و عملا مخاطب سریالی را تماشا میکند که هیچ اطلاعات اجتماعی یا تاریخی دیگری را به وی نمیدهد. زمان پخش سریال تاکنون چند بار تغییر کرده است. ابتدا سریال پنجشنبهها ساعت ۱۹:۳۰ پخش و تکرار آن جمعهها ساعت ۲۰:۳۰ به روی آنتن میرفت اما اخیرا پخش آن در پنجشنبهها ساعت ۲۲:۳۰ و تکرار آن جمعهها ساعت ۲۰:۳۰ شده است. مخاطب چنین سریالهایی عادت کرده تا این آثار را روزهای جمعه ساعت ۲۲ تماشا کند و روزهای پنجشنبه که اغلب ایرانیها به سراغ تفریح و دید و بازدید میروند، اصلا مناسب پخش چنین سریالی نیست. از طرف دیگر شبکه سه سیما در سالهای اخیر مخاطبان خود را به تماشای سریالهایی مانند آوای باران، ستایش و پژمان عادت داده است.
این سریالها فاقد هرگونه عمق محتوایی هستند و صرفا به سرگرم کردن مخاطب میپردازند و چنین مخاطبی نمیتواند به راحتی پای تماشای سریالی از جنس سرزمین کهن بنشیند.در ساخت این سریال دکتر عباس سلیمی نمین به عنوان مشاور تاریخی حضور داشته و مهدی ارگانی، اکبر نبوی و امیرحسین آشتیانی پور هم در فازهای ۱، ۲ و ۳ به عنوان ناظر کیفی حضور داشتهاند. با وجود دقتهای صورت گرفته این اثر این روزها به موضوعی برای اعتراض برخی مخاطبان تبدیل شده و حال باید دید آیا شبکه سه با وجود این اعتراضها سریال را کامل روانه پخش خواهد کرد یا ناگهان این سریال ۵۰ قسمتی دچار جرح و تعدیل شده و اتفاقهایی ناخوشایند برای آن در میانه پخش رخ میدهد؟! تا چند سال قبل وقتی اعتراضی نسبت به یک اثر وجود داشت، هفتهها طول میکشید تا صدای آن به گوش مسوولان تلویزیون برسد اما این روزها پخش یک قسمت سریال به پایان نرسیده، صدای اعتراضها شنیده میشود و متاسفانه مدیریت مناسبی هم برای حل و فصل این اعتراضها صورت نمیگیرد.
مرتضی فتحی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست