سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
چرا کلام هایمان بی اثر شده است
سختترین حسرت روز قیامت مال افرادی است که عملشان با گفتارشان مطابقت ندارد و به عبارتی ایمان ضعیف دارند اما این ایمان انگیزه برای عمل صالح نمیشود و یا این ایمان ضعیف آن قدر قوی نیست که ارادهی آنها را تقویت کند و مانع ارتکاب معاصی شود.
عده ای از افراد بسیار شکایت میکنند که کلام شان هیچ نفوذی ندارد و هیچ کس به خواسته و مطالبات آنان گوش نمیدهد .بسیار مادرانی که فرزندان سخن آنان را نمیپذیرند و چه بسیار زمانی که همسران شان هیچ توجهی به بیانات آنان نمیکنند اینان فقط خودشان میگویند و خودشان میشنوند.
به نظر شما چه کار کنیم حرف مان در دل دیگران نفوذ داشته باشد و عوامل تأثیر کلام چیست.
خداوند در قرآن به این گروه از انسانها میگوید که شما کارهایی میکنید که باعث میشود حرف تان در دیگران اثر نداشته باشد. چیزی را که میگویید عمل نمیکنید؛ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ، عمل نکردن به گفتار گاهی به خاطر ناتوانی است و گاهی از روی بی اعتنایی. عالم بی عمل به درخت بی ثمر، ابر بی باران، زنبور بی عسل تشبیه شده است و این بدین معنا است که انسان گنجی دارد و از آن هیچ بهره ای نمیبرد و سختترین حسرت روز قیامت مال افرادی است که عمل با گفتارشان مطابقت ندارد و به عبارتی ایمان ضعیف دارند اما این ایمان انگیزه برای عمل صالح نمیشود و یا این ایمان ضعیف آن قدر قوی نیست که ارادهی آنها را تقویت کند و مانع ارتکاب معاصی شود.
از پیامدها و اثرات حرف بدون عمل آن است که اوامر اینان هیچ اثری در طرف مقابل ندارد پدری که خود راه خطا رفته نمیتواند فرزند خود را از این کار نهی کند زیرا فرزند به حرف آن پدر گوش نمیدهد.
دوم این که بهترین چیزی که در دیگران اثر دارد عمل نیک و ترک عمل حرام است به مراتب کسی که نماز سر وقت میخواند و برای نمازش ارزش قائل است در دیگران موثرتر است تا این که ساعتها در باره نماز اول وقت سخنرانی کند.این عمل صالح است که اثر مثبت و سازنده و هم در خور فرد در دیگران ایجاد میکند. از نشانه های مهم مؤمنان راستین این است که گفتار و کردارشان صد در صد هماهنگ باشد و هر قدر انسان از این اصل دور باشد از حقیقت ایمان دور شده است.
نقل عیب دیگران، عامل کشف عیوب خود آدمی است همچنان که شما معایب دیگران را بر ملا میکنید، آنان را به انتقام وادار میسازید و اولین قدم در انتقام این است که آنان نیز عیوب شما را همه جا آشکار میسازند. اگر به جای آشکار ساختن معایب، همسر، فرزندان، دوست و اقوام به پوشاندن عیوب آنان اقدام کنید این عمل هم شما را محبوب میسازد و هم دل آنان را در پذیرش ملایم و رقیق میسازد
مهمترین مسئله در این که کلام ما در دیگران اثر ندارد این است که ما به دیگران احترام نمیگذاریم.
شخصیت هر کسی با ارزشترین چیز برای اوست اگر میخواهید محبت کسی را خریداری کنید، دل کسی را بدست آورید به حریم شخصی او صدمه و خدشه ای وارد نسازید و از چراغ قرمز او رد نشوید زیرا تحقیر دیگران آتش کینه و کدورت را در فرد بالا میبرد و این آتش فتنه به پا میکند حال کسی که مورد تحقیر واقع شده آیا گوش به حرف دیگران میدهد؟
گاهی اوقات مادرها فرزندان را تحقیر میکنند، تا آنها را تربیت کنند در صورتی که این بدترین نوع تربیت است هیچ گاه یک مهندس خانه ای نو ساز را خراب نمیکند؛ باید خانه از پایه درست نباشد پس با خراب کردن شخصیت کسی نمیتوان او را تربیت کرد.
کسی که مردم را از کارهای بد نهی میکند نباید شیوهی سخنش تحقیر دیگران باشد.
حضرت امام جواد میفرماید: اکرموا اولادکم احسنوا آدامکم؛ اول به فرزندان تان احترام بگذارید و بعد آنها را تربیت کنید.
یعنی وقتی فرزان تان را احترام گذاشتید زمینه های لازم را برای تربیت آنها هموار سازید.
همدیگر را به نامهای بد نخوانید
وقتی شما دیگران را با القاب زشت و توهین آمیز میخوانید بد صدا زدن، یک طرفه باقی نمیماند دیر یا زود مسئله به دو طرف کشیده میشود و در واقع شخصیت طرف مقابل را در زیر پای خود لگد مال کردهاید. پس در این لحظه توقع نداشته باشید به حرف و سخنان شما گوش کند بلکه با این عمل خود آتش جنگ را شعلهور میکنید.
وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (۱۱- حجرات )
به همدیگر لقب های زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند. هر چقدر طرف مقابل را با نامهای نیکو بخوانید در واقع دل او را برای پند پذیری نرم میکنید.
همدیگر را مسخره میکنید
مسخره کردن یعنی عیب جویی دیگران، ریشه تمسخر دیگران گاهی جهل است و گاهی احساس خود برتر بینی قرآن این ریشه را میخشکاند و میفرماید شاید آنها از شما بهتر باشند نباید خود را از دیگران برتر ببینید و عیب جویی از دیگران در حقیقت عیب جویی از خود است.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَی أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَی أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانی زنان [دیگر] را [ریشخند کنند] شاید آنها از اینها بهتر باشند (حجرات -۱۱) زیرا نقل عیب دیگران، عامل کشف عیوب خود آدمی است همچنان که شما معایب دیگران را بر ملا میکنید، آنان را به انتقام وادار میسازید و اولین قدم در انتقام این است که آنان نیز عیوب شما را همه جا آشکار میسازند. اگر به جای آشکار ساختن معایب، همسر، فرزندان، دوست و اقوام به پوشاندن عیوب آنان اقدام کنید این عمل هم شما را محبوب میسازد و هم دل آنان را در پذیرش ملایم و رقیق میسازد.
غیبت میکنید
به جای این که مشکلات تان را رو در رو بیان کنید پشت سر همدیگر غیبت میکنید غیبت باعث ناامنی طرف مقابل میشود و چون تخم کینه و کدورت را در دل او میکارد این حس ایجاد شده باعث میشود حس احترام و محبت از بین برود و دل او را سخت کند.
بهترین نوع برخورد در ارتباط این است که سعی کنید خوبی او را برایش بازگو کنید. حضرت یوسف علیه السلام در دیدار پدر و برادران بدیها و سختیهایی که سالیان سال از جانب آنها متحمل گردیده بیان نمیکند و به خوبی از آنان یاد میکند و چنین میفرماید: پدر آن زمان که شیطان بین من و برادرانم فاصله انداخت، من از شما دور شدم و در چاه افتادم
وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ؛ بعضی از شما غیبت بعضی نکند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد از آن کراهت دارید(حجرات -۱۲)
اول خوبیها را بشمارید
بهترین نوع برخورد در ارتباط این است که سعی کنید خوبی او را برایش بازگو کنید. حضرت یوسف علیه السلام در دیدار پدر و برادران بدیها و سختیهایی که سالیان سال از جانب آنها متحمل گردیده بیان نمیکند و به خوبی از آنان یاد میکند و چنین میفرماید:
پدر آن زمان که شیطان بین من و برادرانم فاصله انداخت ،من از شما دور شدم و در چاه افتادم.
وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَی الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا غ وَقَالَ یَا أَبَتِ هَٰذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جعلها رَبِّی حَقًّا غ وَقَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِکُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی غڑ إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِمَا یَشَاءُ غڑ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ؛ و پدر و مادرش را بر تخت بالا برد و همه برای او به سجده افتادند و گفت: ای پدر! این تعبیر خواب پیشین من است که پروردگارم آن را تحقق داد، و یقیناً به من احسان کرد که از زندان نجاتم داد، و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم فتنه انداخت، از آن بیابان نزد من آورد، پروردگارم برای هر چه بخواهد با لطف برخورد میکند؛ زیرا او دانا و حکیم است(یوسف/۱۰۰) برادران یوسف با این که او را دوست نداشتند اما به خاطر احترام و اکرام و محبت بی دریغی که به آنان شد دست از همه خطاهای خود برداشتند و نوع رفتار را با آن حضرت تغییر دادند.
مریم خندابی
منبع: تفسیر نور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست