شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تركیه و هماهنگی با سیاست های خاورمیانه ای اروپا


مطالعه نسبتاً دقیق نشریه های اروپایی نشان می دهد فضای حاكم بر مناسبات تركیه آمریكا, به خصوص در چند ماه اخیر رو به سردی محسوسی نهاده است سردی ای كه البته نمی توان از آن با عنوان بحرانی عمیق یاد كرد

این سردی كه ریشه در حمله آمریكا به عراق دارد، با حوادث فلسطین تقویت شده و در پی قضایای چند ماه اخیر عراق عمق بیشتری یافته است. هر سه مورد ذكر شده به عنوان دلایل بروز این وضعیت دغدغه كشورهای مهم اروپایی نیز به حساب می آید؛ چنانكه با آغاز بحران عراق روابط دولت های بزرگ اروپا با ایالات متحده نیز رو به سردی نهاد و این شرایط تا چندی پیش كه سیاست های فرانسه و آلمان در لبنان سبب تقویت مناسبات اروپا- آمریكا شد، همچنان ادامه داشت. اكنون ادامه سردی در روابط آنكارا- واشینگتن از طرف ناظران منطقه ای با نگرانی دنبال می شود، چرا كه به نظر می رسد منافع تركیه در خاورمیانه، به عنوان عضو ناتو و نامزد عضویت در اتحادیه اروپا، بایستی صددرصد با منافع آمریكا و اتحادیه اروپا همپوشانی داشته باشد. در منطقه خاورمیانه منافع اروپا، ایالات متحده و تركیه در دو موضوع استراتژیك با یكدیگر همپوشانی دارد: سیاست های اقتصادی و سیاست های امنیتی. از نظر اقتصادی خاورمیانه كه منبع انرژی جهان به حساب می آید، برای اروپا، آمریكا، شرق دور و سایر كشورها دارای اهمیتی غیر قابل انكار است. كشورهای منطقه خاورمیانه به رغم منابع غنی زیرزمینی و درآمد بالای ناشی از فروش این ذخایر، یكی از مناطق عقب مانده جهان به حساب می آیند. حتی در كشورهای ثروتمند خاورمیانه نیز مردم با فقر و كمبود آموزش و بهداشت دست به گریبان هستند. دولت های اقتدارگرای منطقه نیز سود سرشار حاصل از فروش نفت را صرف نیازهای شخصی، خرید سلاح و تقویت پایه های حكومت شان می كنند. برخوردار نبودن بخش هایی از مردم خاورمیانه از آموزش، رفاه و تامین اجتماعی، در اصل نه به دلیل كمبود منابع، كه به دلیل غیردموكراتیك بودن برخی حكومت های منطقه است؛ چرا كه در شرایط غیردموكراتیك تحقق عدالت پایدار اجتماعی ممكن نیست. اكنون ناظران سیاسی پرسشی را مطرح می كنند: «پایه های دموكراتیك شدن و ارائه سیاستی مبتنی بر گفت وگو، در منطقه خاورمیانه تا چه اندازه وجود دارد؟» دقت در سیاست های ایالات متحده و اتحادیه اروپا تفاوت پاسخ دو طرف به این سئوال را روشن می سازد. در این میان نقش تركیه و تمایلش به یكی از این دو سیاست نیز از اهمیتی فوق العاده برخوردار است. اختلافات سیاسی آمریكا و اروپا در قبال مسائل بین الملل كه با انتخاب جورج بوش به ریاست جمهوری ایالات متحده عمق بیشتری یافته بود، پس از حمله آمریكا به عراق وضوحی كامل پیدا كرد. مخالفت فرانسه و آلمان با آغاز این جنگ، روابط دو طرف را دچار سردی كرد و در مساله هسته ای ایران هم اروپا برخلاف نظر آمریكا، مسیر گفت وگو را پیش گرفت. البته در چند ماه اخیر لاینحل ماندن معضلات منطقه ای سبب شده واشینگتن نیز خود را علاقه مند به شیوه های اروپایی نشان بدهد. موفقیت سیاست های اروپا در خاورمیانه برای تركیه اهمیتی فوق العاده دارد چرا كه حوادث منطقه- همانند جریان عراق- بیشترین تاثیر سیاسی و اقتصادی را بر روی این كشور می گذارد. تركیه برای رسیدن به اهداف بلندمدت سیاسی خود در منطقه، باید علاوه بر قرار گرفتن در كنار ایالات متحده و اتحادیه اروپا، سیاستی مشترك با دولت های بزرگ اروپایی را نیز در پیش بگیرد. نباید از نظر دور داشت كه خاورمیانه دموكرات، باثبات، توسعه یافته و مرفه بیش از آنكه خواسته آمریكا و اروپا باشد، متضمن منافع منطقه ای تركیه است. نامزدی تركیه برای عضویت در اتحادیه اروپا و اصلاحاتی كه در همین راستا و در سه سال اخیر در این كشور صورت گرفته، به رغم همه نارسایی ها، تركیه را به یكی از موفق ترین نمونه های دموكراسی در خاورمیانه بدل كرده. افزون بر این دولت تركیه در عرصه اقتصادی نیز موفقیت های چشمگیری را به دست آورده است. همچنین اداره این كشور اكنون در دست اسلام گرایانی است كه با باورهای بنیادگرایانه فاصله بسیاری دارند. همه اینها جزء عواملی به حساب می آید كه سبب خواهد شد تركیه به سطح الگویی منطقه ای در توسعه و دموكراسی ارتقا یابد. موضوع دیگری كه توسط تحلیلگران سیاسی مطرح می شود، وجود برخی اختلاف ها بین تركیه در یك طرف و اتحادیه اروپا و ایالات متحده در طرف دیگر است. تركیه در قبال سوریه، ایران و عراق مناسبات همسایگی را در اولویت خود قرار داده و برخلاف غرب، در خصوص عملكرد داخلی صدام نیز هیچ واكنشی نشان نداده بود. البته به نظر می رسد چنین وضعیتی به دلیل هماهنگی اهداف و ارزش های سیاسی تركیه با غرب، مشكلی در خصوص ارتباط تركیه با اروپا و آمریكا برجای نگذارد. در هر صورت تركیه مطمئن است كه حتی اگر حمله آمریكا به عراق برخلاف نیتی دموكراتیك صورت گرفته باشد، از نظر سیاسی هیچ تردیدی نسبت به جدی بودن كاخ سفید در مورد تحقق خواسته های منطقه ای اش وجود ندارد. واقعیت چیزی نیست جز سقوط صدام و استقرار نظامی جدید در عراق؛ واقعیتی كه باید در پذیرش آن تردیدی به خود راه نداد.

*رئیس كمیسیون مشترك پارلمانی تركیه- اروپا

منبع: ZAMAN



همچنین مشاهده کنید