دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

احوال و آثار و افکار رازی از دکتر مهدی محقق بخش دوم


احوال و آثار و افکار رازی از دکتر مهدی محقق بخش دوم

مکتوب زیر مقاله ای از دکتر مهدی محقق رئیس هیأت مدیره انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در باب احوال و آثار و افکار رازی در ادامه بیشتر بخوانید

بیرونی در کتاب الآثارالباقیه نیز در فصلی که ماههای رومی را ذکر می کند، گوید: بین ابوبکر محمدبن زکریاء رازی و ابوبکر حسین تمار سؤال ها و جواب ها و مطالبات و مناقضاتی رخ داده است که جوینده را به حق رهبری می کند.۵۰

از این گذشته رازی با دانشمندان دیگری هم به معارضه پرداخته و عقایدشان را نقض و رد کرده است؛ از جمله:

ابوعثمان عمروبن بحرالجاحظ (فوت: ۲۵۵ق) که رازی ردی بر مناقضه طب او نوشته است.

احمدبن الطیب السرخسی (ف۲۸۶ق) که رازی درباره مزه تلخ ردی بر او نوشته است.

احمدبن الحسن بن سهل المصمعی، معروف به ابوزرقان، که اصحاب هیولی را رد کرده و رازی به دفاع از آنان ردی بر او نوشته است.۵۱

ابویوسف یعقوب بن اسحق ا لکندی (درگذشتهٔپس از سال ۲۵۷ق)، مشهور به «فیلسوف العرب»، که ردی بر کیمیا نوشته و رازی آن را نقض و رد نموده است.

محمدبن اللیث الرسائلی که او نیز ردی بر کیمیاگران نوشت و رازی آن را پاسخ داده و رد کرده است.

سیسن ثنوی که از مانویان بوده، و رازی کتابی بر رد او نوشته به نام «الرد علی سیسن الثنوی» که ابن الندیم آن را به عنوان «کتاب فیما جری بینه و بین سیس المنانی» ذکر کرده است.۵۲

رازی آثار و تألیفات بسیاری از خود به یادگار گذاشت. کوشش فراوان او در راه علم موجب شد که در فنون مختلف صاحب نظر باشد و زحمت مداومش باعث گردید که کتابهای بسیاری تألیف کند. در اینجا مناسب است که از گفته خودش درباره کوشش های شبانروزی او در تألیف کتب نقل شود. او در پایان کتاب « السیره الفلسفیه» می گوید:

علاقه من به دانش و حرص و اجتهادی را که در اندوختن آن داشته ام، آنان که معاشرم بوده اند، می دانند و دیده اند که چگونه از ایام جوانی تاکنون، عمر خود را وقف آن کرده ام تا آنجا که اگر چنین اتفاق می افتاد که کتابی را نخوانده یا دانشمندی را ملاقات نکرده بودم، تا از این کار فراغت نمی یافتم، به امری دیگر نمی پرداختم و اگر هم در این مرحله ضرری عظیم در پیش بود، تا آن کتاب را نمی خواندم و از آن دانشمند استفاده نمی کردم، از پای نمی نشستم.

و حوصله و جهد من در طلب دانش تا آن حد بود که در یک فن بخصوص به خط تعویذ (یعنی خط مقرمط و ریز) بیش از ۲۰هزار ورقه چیز نوشته و پانزده سال از عمر خود را شب و روز در تألیف جامع کبیر (همان حاوی) صرف کرده ام و بر اثر همین کار، قوه بینایی ام را ضعف دست داده و عضله دستم گرفتار سستی شده و از خواندن و نوشتن محرومم ساخته است؛ با این حال از طلب باز نمانده ام و پیوسته به یاری این و آن می خوانم و بر دست ایشان می نویسم.۵۳

نخستین صورت از تألیفات رازی، فهرستی است که خود او برای کتابهایش نوشته و ابن الندیم آن را در الفهرست نقل کرده است، و ابن القفطی هم در «اخبارالحکماء» صورت خود را از روی آن نقل نموده است. پس از او ابوریحان بیرونی (ف۴۴۰ق) کتابی درباره آثار و تألیفات رازی نوشت. این کتاب را خاورشناس فرزانه، پول کراوس۵۴ در سال ۱۹۳۶ در پاریس با عنوان «رساله ابی ریحان فی فهرست کتب محمدبن زکریا الرازی» به طبع رسانید.

هرچند از نام این کتاب برمی آید که فقط فهرست کتب رازی باشد، ولی بیرونی با یک تیر دو نشان زده و استطرادا کتابهای خود را هم تا سال ۴۲۷، که از عمرش ۶۵ سال قمری و ۶۳ سال شمسی می گذشته، نقل کرده و درواقع کتاب او را می توان فهرست کتب الرازی و البیرونی خواند. این کتاب که اطلاق «رساله» بر آن مناسب تر است، نسخه ای منحصر به فرد در کتابخانه لیدن داشته است. پیش از کراوس، زاخاو۵۵ قسمتی را که مربوط به کتب و اخبار بیرونی بوده، در مقدمه کتاب الآثارالباقیه عن القرون الخالیه(ص۳۸ ـ۴۸) چاپ کرده، و این قسمت به وسیله پروفسور ویدمان۵۶ به زبان آلمانی ترجمه شده است.

قسمتی که مربوط به کتب رازی است و به وسیله روسکا۵۷ در مقاله ای که بدین عنوان نوشته: AL- Biruni als Quelle Fur das Leben und die Schrifren al-Razi’s به زبان آلمانی ترجمه و در مجله ایزیس۵۸ (ج۵، سال ۱۹۲۴، ص۲۶ـ۵۰) منتشر کرده است.

کتابهای رازی برحسب فهرست بیرونی، بدین ترتیب تقسیم موضوعی می شود: ۵۶ کتاب در طب، ۳۳ کتاب در طبیعیات، ۷ کتاب در منطق، ۱۰ کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در فلسفه، ۶ کتاب در متافیزیک، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلفه. مجموع این کتابها بالغ بر ۱۸۴مجلد می شود.

مأخذ دیگر کتابهای رازی، «عیون الانباء فی طبقات الاطباء» ابن ابی اصیبعه ـ از پزشکان قرن هفتم ـ است که او ۲۳۸ کتاب از برای رازی برمی شمارد.

استاد دکتر محمود نجم آبادی ـ معلم دانشگاه تهران و عضو انجمن بین المللی تاریخ طب ـ که دیرگاهی متوغل در آثار رازی بود، کتابی به نام «مؤلفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی» نوشته که در سال ۱۳۳۹ به وسیله دانشگاه تهران چاپ شده. در این کتاب آنچه ابن الندیم و بیرونی و ابن القفطی و ابن ابی اصیبعه درباره آثار رازی گفته اند با یکدیگر تطبیق شده، و مجموعا ۲۷۱ کتاب از برای رازی احصا گردیده است.

در این مقالت مناسب دیده شد که آثار رازی مطابق آنچه ابوریحان بیرونی نقل نموده و کراوس آن را منتشر ساخته است،۵۹ ذکر شود. ابوریحان در آغاز این فهرست شخص معینی را که نام او را نبرده و شایق و طالب بوده که از کتابهای محمد بن زکریا بن یحیی الرازی اطلاع حاصل کند، مخاطب قرار می دهد و می گوید: «من به حسب امکان آنچه را که از تألیفات او دیده ام و یا به ارشاد او در ضمن کتابهایش به نام برخی از آنها پی برده ام، در اینجا ثبت می کنم.»۶۰

این مخاطب نزد ابوریحان بسیار محترم بوده که ابوریحان خواهش او را پذیرفته، وگرنه او قلبا از این عمل امتناع داشته و می دانسته که وقتی او فهرست مصنفات رازی را آشکار سازد، دشمنان و مخالفان رازی نسبت به او بدبین می شوند و او را هم از پیروان و هواداران رازی می پندارند!۶۱

کراوس در این رساله در برابر نام کتابها، علامت های «ن»، «ص»، «ق» را گذاشته. بدین منظور که نام آن کتاب در الفهرست ابن الندیم، یا عیون الانباء ابن ابی اصیبعه، یا اخبارالحکمای ابن القفطی آمده است، و عباراتی را که تصور می کرده از نسخه اصل ساقط شده باشد، در میان دو قلاب (دو کمان در این کتاب) گذاشته و کتاب دارای نسخه بدلهایی است که نسبت به متن مرجوح است که از ذکر آن در اینجا صرف نظر گردید. فقط نسخه بدل کتاب شماره ۳۸، که کراوس از روی عیون الانباء اصلاح کرده، به جهت مزید فایدت ذکر گردید.

آثار پزشکی رازی

آثار طبی رازی زودتر از آثار دیگر او مورد توجه واقع شد؛ زیرا او در تألیفات خود جمع بین علم و عمل کرده، و روش و طریقه ای خاص را برای خود برگزیده بود که از آن تعبیر به «روش مشاهده و تجربه» می شود. او به روش قیاس بی اعتنا بود و نگرش علمی و گزارش بالینی برایش اهمیت داشت. جورج سارتن۶۲ می گوید که بقراط مهمترین عملی را که انجام داد، این بود که طرز نگرش علمی و روش علمی را در معالجه بیماری ها وارد کرد. پس از او این روش، یعنی ثبت برداشتن و جمع آوری کردن گزارش های بالینی، ادامه نیافت. سرگذشت هایی که جالینوس نقل کرده بسیار درجه پایین تری دارد. بعد از جالینوس، دیگر تا زمان «الرازی» چنین گزارش هایی دیده نمی شود.۶۳

ادامه دارد

پی نوشت ها:

۵۰٫ الآثارالباقیه، ص۲۵۳٫

۵۱٫ نام این شخص در کتب تراجم به صورت «مسمعی» است و از روی کتاب التنبیه و الاشراف مسعودی، ص۳۴۲ به صورت بالا تصحیح گردیده شده.

۵۲٫ شماره های ۴، ۸۲، ۵۸، ۱۷۱، ۱۷۲، ۱۴۰ از فهرست بیرونی

۵۳٫ همین کتاب، ترجمه، ص۱۰۳

۵۴٫ کراوس دانشمند توانایی بود که آینده درخشانی در انتظار داشت؛ ولی به علل رنجهای درونی که درنتیجه فشار و تعقیب نازی ها برایش پیش آمده بود، در سال ۱۹۴۴ در قاهره خودکشی کرد. او پیش از مرگش مجلد اول رسائل فلسفیه رازی را در قاهره به طبع رسانیده بود، و اهل علم در انتظار مجلد دوم آن بودند. موادی که کراوس برای مجلد دوم تهیه کرده بود پس از مرگش به مؤسسه فرانسوی باستان شناسی شرقی در قاهره منتقل گشت تا روزی به چاپ رسد. کراوس مقالات زیادی در مجلات معتبر شرق شناسی منتشر ساخت و در نوشتن مقاله «رازی» در دایره المعارف اسلامی با پینس (S.Pines) همکاری کرد.

۵۵٫ E.Sachau رر۵۶٫ E.Widman رر ۵۷٫ Ruskaرر ۵۸٫ Isis

59. رساله البیرونی، ص۶ـ۲۱ ۶۰٫ همان، ص۵۱ ۶۱٫ همان، ص۵۱

۶۲٫ Sarton

63. تاریخ علم، ص۳۶۹

قسمت اول مقاله احوال و آثار و افکار رازی از دکتر مهدی محقق را اینجا بخوانید:

https://goo.gl/5o5MtE