سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

چشم انداز ذهن ۱


گفت وگوی گاردین با عباس كیارستمی به بهانه بزرگداشت این فیلمساز در انگلستان

عباس كیارستمی كارش را از ساختن فیلم های مستند درباره كودكان و نحوه آموزش آغاز كرد و پس از ساختن فیلم های كوتاه، به سمت فیلم های هنری گرایش پیدا كرد و جوایز زیادی را هم در سراسر دنیا نصیب خود كرد. او با وجود مشكلات همیشگی اش در ایران، می گوید كه هیچ جای دیگری از دنیا نمی تواند كار كند.نمایشگاهی از عكس ها و فیلم های او در ماه آوریل در لندن به معرض نمایش گذاشته می شود. عباس كیارستمی در ۱۸ مه ،۱۹۹۷ كاری كرد كه عواقب گسترده ای برایش به همراه داشت. قضیه مربوط می شود به همان مراسمی كه در آن نخل طلای كن برای طعم گیلاس به او اهدا شد. (جایزه ای كه به صورت غیرمعمولی، با شوهی ایمامورا برای فیلم مارماهی به اشتراك گذاشته شد.) آلبرتو النا تاریخ نگار سینما و زندگینامه نویس او می گوید: «بسیاری از منتقدین معتقدند كه ساختن این فیلم باعث شده تا كیارستمی به بالاترین موقعیت حرفه ای اش برسد... و با شهرت شكوهمندی كه فیلم به دست آورده بود توانست در سراسر دنیا به نمایش دربیاید. اما در تهران، موفقیت او در كن، نه به عنوان یك اتفاق بزرگ ملی در سطح جهان و نه به عنوان پاداشی برای دوره ۲۷ ساله فعالیتش مطرح نشد. بلكه فقط به آن دسته از حواشی این جایزه پرداخته شد. جمشید اكرمی مدرس سینما و مستندساز مقیم آمریكا در این باره می گوید: «آن چه در این ماجرا از میان رفت احترام و افتخار این جایزه بود. هنوز هم تا به امروز، این جایزه درخشان ترین اتفاق برای سینمای ایران است. اما متاسفانه حواشی این مراسم اعتبارش را كم رنگ كرد. ژان لوك گدار گفته: «سینما با گریفیث آغاز می شود و با عباس كیارستمی پایان می یابد.» مارتین اسكورسیزی هم اظهار كرده: «كیارستمی والاترین سطح از هنرمندی را در سینما ارائه كرده است.» و هنگامی كه این جملات درباره كیارستمی گفته می شوند، او به شكل فریبنده ای خودش را عقب می كشد: «این تحسین شاید بیشتر به درد پس از مرگم بخورد.» اما در ایران او درگیر موقعیت دیگری می شود و با فیلم هایش برخورد خوبی نمی شود. او می گوید: «من فكر می كنم كه آنها فیلم های من را درك نمی كنند و عدم نمایش آنها هم نشانه همین قضیه است. آنها تمایل دارند از فیلم هایی حمایت كنند كه از نظر سبك كار به كلی با فیلم های من متفاوتند _ ملودرام ها.» كیارستمی در آمریكا هم موقعیت خوبی ندارد. او در سال ۲۰۰۲ نتوانست برای شركت در جشنواره فیلم نیویورك ویزا به دست بیاورد. ریچارد پنا، مدیر جشنواره، كه خودش كیارستمی را دعوت كرده بود، در این باره می گوید: «این نشانه ناخوشایندی است از آن چه هم اینك در كشور من می گذرد. انگار هیچ كس موج منفی این اتفاق را درك نمی كند یا نسبت به آن بی توجه است. این اتفاق (اگر ابعاد جهانی اش را كنار بگذاریم) دست كم توهینی است به كل جهان اسلام.» اما در عین حال، این كارگردان دوستان و دوستداران زیادی دارد. «دست كم سالی دو نمایشگاه از كارهای گذشته من در كشورهای مختلف برپا می شود. امسال یكی از آنها در سائوپائولو بود و یكی دیگر در ژاپن. سال قبل هم این اتفاق در تورین افتاد.» حتی لندن هم كه در سخت گیری اش نسبت به پذیرش فیلم های دشوار هنری از خاورمیانه مشهور است نیز، حالا كمی با تاخیر مجموعه ای از آثار او را به نمایش گذاشته است. «عباس كیارستمی: دیدگاه های هنرمند» جشنواره ای است از آثار او در قالب فیلم، عكس و اینستالیشن. حتی در این جشنواره امكان شنیدن ترجمه ای از شعرهای او نیز موجود است. برای هنرمندی كه آثارش مملو از فرهنگ و چشم اندازهای سرزمین مادری اش است، آیا سخت نیست كه به جای پذیرش آثارش در داخل كشور به اقبالی در آن سوی دریاها دست یابد؟ كیارستمی نسبت به این قضیه دیدگاه خیلی ناخرسند و بدبینی ندارد. «ما به هم كاری نداریم، آنها زندگی خودشان را دارند و من هم راه خودم را می روم.» او از پذیرش چهره یك شهیر برای خودش سر باز می زند و در مورد شكاكیت ایرانیان نسبت به شهرت فراگیرش در خارج از كشور می گوید: «آنها نگرانند كه مبادا یك جور تبانی در كار باشد _ فكر می كنند كه غربی ها می خواهند فیلم های بدی را از ایران نمایش دهند.» آیا فیلم های شما بدند؟ «ما خودمان نباید قضاوت كنیم.» در چنین شرایطی، او درباره علاقه اش به ماندن در ایران می گوید: «وقتی شما درختی را كه در زمینی ریشه كرده، بخواهید از جایی به جایی دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نخواهد داد و اگر هم بدهد، میوه اش دیگر مثل سابق نخواهد بود. اگر من كشورم را ترك می كردم، سرنوشتی مثل این درخت پیدا می كردم.» او اضافه می كند: «فكر می كنم كه من بهترین كارم را در ایران به نتیجه می رسانم.» كیارستمی ۲۵ سال از زندگی اش را صرف عكاسی از مناطق روستایی ایران در زمستان كرده است. عكس هایی از درختان بدون برگ در چشم اندازی سفید، كه در موزه ویكتوریا و آلبرت (از ۲۶ آوریل تا ۲۱ ژوئن) و گالری زلدا چتیل (از ۲۶ آوریل تا ۳۱ مه) به نمایش درخواهند آمد. بسیاری از فیلم های او شامل برداشت های بلندی از بازیگر های اصلی اش هستند، در حالی كه مشغول رانندگی داخل یك ماشین هستند و قرار است از جایی عكس بگیرند. جف اندرو مدیر برنامه مربوط به كیارستمی می گوید: فیلم های او را به سختی می توان قصیده هایی روستایی به حساب آورد. خیلی از آنها از یا در ماشینی می گذرند كه در حال حركت در میان مناظری در هم ریخته و انبوه از حوالی پایتخت است. او می گوید: «كیارستمی در داخل ماشین ها محیط مورد نظرش برای فیلمبرداری را پیدا كرد، محیطی صمیمی و نزدیك كه آدم ها می توانند حرف هایشان را آزادانه در آن بگویند. در ضمن این فضا، لوكیشن خیلی ارزانی هم هست.»

كیارستمی در سال ۱۹۴۰ در تهران متولد شد. پدرش نقاش و دكوراتور بود و عباس هم حتماً تمایلش به هنر و بیان بصری را از او به ارث برده است. بنا به نوشته های آلبرتو النا، كیارستمی جوان برای مقابله با تنهایی اش نقاشی می كرده است. او اصلاً با همكلاسی هایش در مدرسه حرف نمی زده، اما بعداً بیست سال از زندگی اش را در كانون (پرورش فكری كودكان و نوجوانان) گذرانده و در همین دوران هم فیلم هایش را درباره كودكان و آموزش آنها ساخته است. او پیش از آغاز فعالیتش به عنوان طراح گرافیك، مدركی را هم در زمینه هنرهای زیبا كسب كرده و فیلم های تبلیغاتی و تیتراژهایی هم ساخته بود. او در مورد آموخته هایش در دانشگاه می گوید: «من قطعاً برای نقاش بودن، ساخته نشده بودم.» او در سال ۱۹۶۹ به كانون پیوست. او می گوید: «قرار بود ما فیلم هایی بسازیم كه به مشكلات دوران كودكی می پرداختند. این كار در ابتدا فقط یك شغل بود، اما در عین حال من را تبدیل به یك هنرمند هم كرد. مهمترین چیز در این قضیه این بود كه من دیگر فیلم های تجاری نمی ساختم. من به این بیست سال، به عنوان بهترین دوره از زندگی حرفه ای ام نگاه می كنم.» در این باره، شهزاد رحمتی معتقداست كه «فیلمسازانی كه در این مركز كار كرده اند، با هیچ مشكل و محدودیتی در زمینه سرمایه روبه رو نبوده و بنابراین به سادگی می توانسته اند با شجاعت و نیرو و نوآوری های روشنفكرانه دست به كارهای تجربی بزنند.» به خصوص در طول آخرین سال های سلطنت شاه، كه صنعت سینما موضوع مورد توجهی برای محدودیت ها بود، این فرصت به عنوان واحه ای برای پرورش خلاقیت ها مورد بهره برداری قرار گرفت.