دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

مهاجرت نخبگان, پدیده ویران کننده جهان سوم


فرار مغزها brain drain یابه تعریف دقیق تر مهاجرت نخبگان موضوعی است که در سال های اخیر از سوی جامعه شناسان به عنوان پدیده جدی و مصیبت بار یاد شده است که ممکن است در سال های آتی عواقب وخیمی را برای رشد اقتصادی, اجتماعی و سیاسی و کشور به دنبال داشته باشد

موضوع مهاجرت نخبگان بحث تازه‌ای نیست، بلکه پدیده‌ای است که از دیرباز تاکنون به گونه‌های مختلف و چشمگیری در کشورهای جهان سوم دیده می‌شود و از این رهگذر در این کشورها صدمات جبران‌ناپذیری در بخش اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و تام ابعاد مختلف جامعه وارد می‌شود که شاید جبران آن یکی از دشوارترین کارها برای این قبیل کشورها باشد ادبیات مربوط به پدیده فرار مغزها از کانادا و کشورهای اتحادیه اروپا نخستین بار در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی در جهان مطرح شد و این پدیده به عنوان یک آسیب اجتماعی از دهه چهل در ایران آغاز شد.یعنی زمانی که کشورهای اروپایی بازسازی خرابیهای پس از جنگ را آغاز کردند و در پی فرایند صنعتی شدن با احساس نیاز به متخصصین و نخبگان در این زمینه به جذب نخبگان و متخصصین از کشورهای جهان سوم پرداختند واینگونه بود که مانع دیگری بر سر راه توسعه این کشورها پدیدآوردند. فرار مغزها به عنوان یک آسیب اجتماعی مختص کشورهای جهان سوم، بیش از یکربع قرن است که جوانان ایرانی را به دام خود گرفتار کرده است. این عارضه که از منظر آسیب شناسان به نوعی استثمار شدگی کشورهای جهان سوم، توسط کشورهای توسعه یافته محسوب می‌شود به عنوان مخربترین بحران اجتماعی شناخته و تعریف شده است. از میان کشورهایی که به دلیل در اختیارگذاشتن امکانات پژوهشی و رفاهی به صاحبان اندیشه بیشترین نخبگان ایرانی را به خود جذب کرده اند، آمریکا و کانادا به ترتیب رتبه اول و دوم را به خود اختصاص داده اند.

تحقیقات یک پژوهشگر ایرانی که در دانشگاه MITآمریکا تدریس می‌کرد، نشان می‌دهد که بیش از ۴۵ درصد از ایرانیان مقیم کشور آمریکا دارای مدارک تخصصی یا فوق تخصصی هستند. تحقیقات دیگری که در سطح دانشگاه‌های معتبر ایران انجام شده نشان داده است که به طور متوسط از هر ۱۸ نفری که از سوی دانشگاه برای کسب تخصص به کشورهای توسعه یافته اعزام شده اند، تنها۳ نفر به ایران بازگشته‌اند. نخستین باری که اصطلاح فرار مغزها در دهه ۱۹۶۰ میلادی مطرح شد، هیچ کس انتظار نداشت که جهان شاهد چنین سیل خروشان مهاجرت نخبگان و مغزها از کشورهای در حال توسعه به سوی کشورهای غربی باشد؛ اما ورق‌های بعدی تاریخ این را به باور همگان رسانید...تا امروز که دیگر نمی‌توان جلودار این معضل و فرار سرمایه‌های انسانی شد. عوامل متعددی در بسترسازی برای فرار مغزها موثر است که می‌توان به سطح فرهنگ، تحصیلات، رضایت والدین، نبود پیشرفت اجتماعی از نظر مالی و نبود تضمین شغلی و کمبود امکانات رفاهی اشاره کرد. همچنین می‌توان گفت که نقش دافع‌های اجتماعی، امنیتی، سیاسی و معنوی درزمینه فرار مغزها بیشتر از عوامل مادی و معیشتی است. مسئله فرار مغزها پدیده بسیار پیچیده‌ای است که مسئله مهاجرت نخبگان، فرار مغزها و شکار مغزها را شامل می‌شود و هر کدام این موارد مکانیزم‌ها و سازوکارهای مختلفی دارد. باید با سیاست گذاری‌های سنجیده و ارزش گذاری جدید تلاش شود که دانشگاه‌ها و دانشگاهیان از یک منزلت و جایگاه حقیقی و بسیار بالاتری در کشور برخوردار باشند. "اگر امنیت برای سرمایه گذاران فراهم شود، سرمایه‌ها و مغزها از کشور فرار نمی‌كنند." فرار مغزها که در حقیقت از کشورهای پیرامونی به سمت کشورهای مرکز انجام میشودد باعث رکود سرمایه گذاری‌های آموزشی در این کشورها می‌شود. معاون پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این خصوص می‌گوید: همه کشورها با معضل فرار مغزها درگیر هستند؛ اما تنها کشوری که این معضل در آن وجود ندارد آمریکاست. "رضا منصوری" در گفت و گو با خبرنگار علمی‌ایرنا می‌افزاید: اما ابعاد معضل فرار مغزها در کشورهای مختلف متفاوت است و در همه جا این پدیده نامطلوب تلقی می‌شود. برخی در کشور ما این پدیده را با مهاجرت برابر دانسته اند و آنرا موضوعی نامطلوب عنوان نکرده‌اند. وی علت اصلی بسترسازی برای فرار مغزها را نیافتن زمینه مناسب توسط نخبگان برای پرورش استعدادها و شکوفایی توانایی‌های خود ذکر کرد. منصوری می‌گوید: چنین افرادی به دنبال محیطی برای شکوفایی استعدادهای خودشان هستند و عمده دلیل فرار مغزها در ایران این است که چنین محیطیپیدا نمی‌كنند و محیط برای رشدشان تنگ است، این افراد جایی می‌روند که امکان تحقق ایده‌ها و خلاقیت‌هایشان باشد. وی اضافه می‌کند: از دلایل دیگر فرار مغزها به ویژه در کشور ما می‌توان به مشکلات رفاهی، آموزشی و خانواده اشاره کرد. وی با اشاره براین که سالانه تعداد زیادی از افرادی که در المپیاد رتبه آورده‌اند کشور را ترک می‌كنند، افزود: علت اصلی این موضوع بسیار واضح است و آن این است که در کشور ما کمترین کار برای امکان رشد نخبه‌ها در عالی ترین سطح انجام شده است. وی تاکید کرد: درصد بسیار زیادی از بهترین دانشجویان کشور را ترک میکنند و دیگر باز نمی‌گردند و در این دنیای پیچیده کشوری مانند ایران برای اداره خود نیاز به این افراد دارد و متاسفانه باید گفت مهم‌ترین نیازمان که نقش حیاتی برای کشور دارد را از دست می‌دهیم. عضو کمیسیون آموزش مجلس نیز در خصوص مهاجرت نخبگان معتقد است: نگاه این افراد به جامعه خود این است که امکانات و سیستم آموزشی و پژوهشی کشور به گونه‌ای نیست که بتوانند در کشور به پیشرفت قابل توجهی دست پیدا کنند.عباسعلی رستمی‌می‌گوید: یکی دیگر از دلایل برای مهاجرت این افراد عدم توجه کافی به آنها است.وی می‌افزاید: اگر پروژه‌هایی که توسط افراد خارجی در کشور ما انجام می‌شود به نخبگان جامعه واگذار شد این افراد می‌‌فهمند که در جامعه به آنها توجه می‌شود و از جایگاه قابل قبولی برخوردار هستند و این خود انگیزه‌ای برای ماندن این افراد در کشور خواهد بود.این نماینده مجلس می‌گوید: اگرچه در سال‌های اخیر مقام معظم رهبری و ریاست جمهور تاکید ویژه‌ای در خصوص امور نخبگان داشته‌اند و وزارت علوم نیز اقدامات ویژه‌ای برای اختصاص امکانات به این افراد انجام داده است؛ اما ما همچنان شاهد سیر صعودی؛ آمار مهاجرت نخبگان کشور هستیم.وی می‌گوید: در کشور ما مدیریت‌های میانه همواره توجه کمی‌به این مسئله داشته‌اند و باعث شده‌اند نخبگان مورد کم توجهی مسئولان عالی رتبه قرار گیرند.رستمی‌با تاکید براین امر که باید حساسیت وجود این افراد در عرصه‌های کاری و پژوهشی به مدیران شناسانده بود گفت: امیدواریم در آینده‌ای نزدیک با اجرای طرح‌های بلند مدتی که توسط دولت برای به کارگیری نخبگان در عرصه‌های مختلف اجتماعی انجام گرفته شاهد ماندن و فعالیت آنان در کشور و شکوفایی و رشد سرزمینمان باشم.