سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

خورشیدهای آسمان و زمین


خورشیدهای آسمان و زمین

این مقاله ترجمه و تحریر سخنرانی جورج خوام البولسی, رئیس دانشکده الهیات مسیحی در حریصا لبنان است

۱- شباهت میان اصحاب امام حسین(ع) و حواریون حضرت مسیح(ع)

امام حسین(ع) مانند حضرت مسیح(ع)، در پیرامون خویش، پاره ای از اصحاب و ملازمان گرد هم آورده بود. آنان، در سفر و حضر با وی بودند. در ظاهر و باطن و در دل و صورت، نسبت به امام(ع) اخلاص داشتند؛ چه، او را به لحاظ داشتن خصلت های والا ،شهامت و ارجمندی که مرگ را به سخره می گرفت، الگو و نمونه می دانستند. اجازه دهید به زوایا و ابعاد و جزئیات این ویژگی ها بپردازیم تا از پیکره کلی آن، جواهراتی بسازیم که سینه الگو خواهان را زینت بخشد و موعظه ای نیکو برای موعظه خواهان گردد که این مسبب افتخار و سربلندی خاندانی است که به این شهدای قهرمان و بزرگ انتساب دارد.

امام حسین بن علی( درود خدا بر آنان باد) بعد از اطلاع از کشته شدن مسلم بن عقیل و عبدالله بن یقطین (برادر رضاعی اش) و هانی بن عروه، از مردان خود خواست چنانچه مایل باشند، از ادامه همراهی اش منصرف شوند تا بدین سان، چیزی را که خود عزم را بر آن جزم کرده بود بر آنان تحمیل نکند و در عین حال، عواطف والا، بزرگ منشی و ارجمندی یک مؤمن را به نمایش بگذارد. پس، زهیربن الیقین در چکامه ای خطاب به وی چنین گفت: «ای فرزند رسول خدا(ص)، سخنانت را شنیدیم. حتی اگر دنیا برای ما سرای جاودانه بود و ما در آن برای همیشه زندگی می کردیم، شهادت همراه تو را بر ادامه زندگی ترجیح می دادیم.»

این مقاله ترجمه و تحریر سخنرانی جورج خوام البولسی، رئیس دانشکده الهیات مسیحی در حریصا (لبنان) است. عنوان سخنرانی «اصحاب امام حسین(ع) و حواریون مسیح(ع)؛ یاریگران حق و شهیدان زنده» است. این سخنرانی شامل مقدمه، چهار فصل و نتیجه گیری است. سخنران ، به همراه ارائه متن سخنرانی به زبان عربی، این چند کلمه را ضمیمه کرده است: «پس ازایراد این سخنرانی در عاشورای سال ،۲۰۰۴ متن مکتوب آن را به مسئولان روزنامه همشهری تقدیم می کنم تا پس از ترجمه آن به زبان فارسی، چاپ شود».

چنین جرأت و شهامتی، دارای دو رکن و پایه است: یکی عقیده و اندیشه تابناک و دیگری اخلاص. و این، نتیجه ای است که توانستم از این جمله فهم نمایم. عقیده یعنی ایمان راسخ و مستحکم به این که دنیا و زیبایی های آن، زوال پذیر است و این نگرش، همچون عطر دل انگیزی سراسر سخنان زهیر را فرا گرفته بود.

همین موضوع، نیز از جملات «پطر» ، پیامبر ملت ها، هنگامی که اهالی روم را مخاطب قرار داد، تراوش کرد:

«چه کسی ما را از محبت مسیح(ع) جدا خواهد کرد؟ فشارها و محدودیت ها؟ سرکوب ها؟ گرسنگی؟ برهنگی؟ خطرات و تهدید ها؟ یا شمشیرها؟»

به واقع، هیچ نوع زندگی، بدون حرکت به سوی آفریدگار هستی، معنی ندارد. چه نیکو است که زندگی مصروف شناخت خدا شود، به جای پنهان شدن در لفافه ادعاهای بیهوده ای که صورت حق به آن پوشانده شده است و آن کامجویی از زیبایی ها و خوشی های زوال پذیر است. چنانچه نفس آدمی، ایمان و عقیده ای راستین و مستحکم نسبت به این رهیافت پیدا کند، آن گاه به سرای جاودانه و آکنده از نعمات الهی دست خواهد یافت و از میان سایر نفوس در زمین، کناره خواهد گرفت.

«موعظه ات گرانبها بود؛ زیرا پشتوانه اش بصیرت و دانایی بود ای رواج دهنده حقیقت، آنگاه که گفتی برخی از آنان- آنانی که ریاکارانه، جامه زهد را بر تن کرده اند- دنیا را از طریق سودا کردن آخرت می خواهند و آخرت را از طریق عمل در دنیا جست وجو نمی کنند. »

و اما اخلاص، رکن دوم جرأت و شهامت، که در سخنان زهیر بن الیقین، نمایان است، عبارت از آمادگی داشتن برای مرگ در راه محبوب است. بلی، هنگامی که آدمی طناب زندگی اش را به ایمان گره بزند ، اخلاص، بسان خورشیدی که سپیده دمان طلوع می کند، از میان جوارح وی ظهور و بروز خواهد کرد.«پطر» و «پل» از رسولان و حواریون حضرت مسیح، به تهدید احبار یهود بی اعتنایی نشان می دهند آنگاه که به آنان می گویند: مطلقاً حرف نزنید و بنام مسیح، تعالیم وی را پراکنده نکنید. آنان در پاسخ می گویند: خود داوری کنید، آیا منصفانه است که در محضر خداوند، به حرف های شما گوش فرا دهیم و به تعالیم خدا، اهتمام نشان ندهیم؟ ما، نمی توانیم درباره چیزی که آن را لمس کرده و شنیده ایم، حرفی نزنیم.

عزت و عظمت یاران حسین را بس است که با جان های خویش از نواده های رسول اکرم (ص) و اهل بیت او حمایت کردند و برای آنان افتخاری جاودانه است که، هر گاه که یاد رسول و اهل بیت او شود، خاطره همراهان امام حسین(ع) نیز آورده می شود. آنان، به هنگامی که مردم از پیرامون امام حسین (ع) پراکنده شدند، به گرد او آمدند و هنگامی که بسیاری از مردم عراق بعد از اعلام مبایعت شان، از یاری اش دریغ ورزیدند، او را ترک نکردند، در حالی که شمارشان اندک بود. نافع بن هلال به امام حسین(ع) گفت: با رشادت و سربلندی، ما را به هر سو که خواستی، شرق و یا غرب، حرکت ده و ما را با خود ببر...آنان خود را تمام عیار به وی سپردند. زیرا، پایبندی او را به عروه الوثقی لمس کرده و از این رو، به راه های در پیش رو بی اعتنا بودند و فقط به کیاست فرمانده شان و راه و رسم او، اتکا داشتند.

۲ _ ویژگی اصحاب و حواریون عیسای مسیح(ع)

تردیدی نیست که ویژگی های قهرمانان، یکسان است و مروت و شهامت نزد جوانمردان هر قوم و طایفه، متشابه و همخوان است. با این حال، در مورد حواریون حضرت مسیح (ع) نکاتی وجود دارد که به طور خاص، قابل ذکر است که موجب می شود آنان، متناسب با راهی که پیمودند، به عنوان قهرمان تجلی یابند. اجازه دهید به برجسته ترین این نکات اشاره کنیم:

الف: هیچ گاه حواریون حضرت مسیح (ع) به عنوان مردان جنگ و مبارزه، شناخته نشدند. هنگامی که حضرت مسیح (ع) بر آنان، در مورد همراهی شان با وی نهیب زد، به آنان گوشزد کرد که: «همانا من شما را همانند گوسفندانی که میان گرگ ها باشند، گسیل می دارم. نه کیسه ای، نه توشه ای و نه کفشی با خود، همراه نبرید» . از طرفی، انجیل مقدس حکایت می کند هنگامی که عسسان به هنگام تاریکی به جبل الزیتون رفته تا مسیح را دستگیر نمایند، حواریون وی، فرار را برقرار ترجیح دادند. این مردان گویا با این شیوه خاص، از آیین حضرت مسیح(ع)، حمایت کردند و با جان هایشان، اخلاص خویش را تجلی دادند.

ب: همچنین، هیچ گاه از حواریون حضرت مسیح (ع) دانسته نیست که آنان از وی، به خاطر حق غصب شده اش در خلافت و یا بر پایه انقلاب اجتماعی، به هواداری اش برخاسته باشند. هیچ گاه از دهان حضرت مسیح (ع) شنیده نشده است که وی هواداران خود را برای درخواست آن، برانگیخته باشد.

ج: حواریون حضرت مسیح (ع) جان خود را در مبارزه و یا میدان جنگ از دست ندادند بلکه آنان، به قتل رسیدند آنهم به دلیل پایبندی و چنگ زدن شان به تعالیمی که با شهامت تمام عیار به تبلیغ آن همت گماشته بودند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.