پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
جنگ خیزان, زخم پنهان
استعداد فوقالعاده ژانگ ییمو برای پرداخت داستانهایی با قهرمانان زن سرسخت و مقاوم در «گلهای جنگ»، گزارشی هراسآور درباره فجایع به بار آمده در تهاجم نظامیان ژاپنی به نانجینگ چین بهخوبی ثمر داده است. این درام تخیلی درباره مخفی شدن تعدادی از دانشآموزان و زنان در یک صومعه در جریان کشتار سال ۱۹۳۷ ژاپنیها در آن شهر، اثری است با زرق و برق خیرهکننده دراماتیک و در عین حال از لحاظ احساسی بسیار قدرتمند که در داستانی درباره نامحتملترین اعمال قهرمانی، طنز و غم را در هم میآمیزد. جنجالهای حاشیهای و حضور کریستین بیل به پرهزینهترین فیلم تاریخ چین کمک خواهد کرد که با وجود موضوع دلخراش و زمان نمایش طولانی ۱۴۱ دقیقهای آن بتواند هزینه خود را برگرداند.
فیلم که در تاریخ ۱۶ دسامبر (۲۵ دی) در چین و در اواخر ماه دسامبر در آمریکا به نمایش درمیآید تا امکان حضور در رقابتهای اسکار را پیدا کند، نماینده امسال کشور چین در بخش فیلمهای غیرانگلیسیزبان اسکار است؛ امکانی که مقامات آن کشور از فیلم تلختر و پرافتوخیزتر لو چوان با عنوان «شهر زندگی و مرگ» (۲۰۰۹) درباره نانجینگ دریغ کردند. «گلهای جنگ» با بهرهگیری از ستارههای سینما، طیفی از سبکهای بازیگری متعلق به فرهنگهای مختلف و دیالوگهای انگلیسی به آن اندازه که تعدادی از تماشاگران قرار گرفتن آن در بخش فیلمهای غیرانگلیسی زبان را مورد تردید قرار دهند، کاملا نقطه مقابل برخورد واقعگرایانه لو در فیلم «شهر زندگی و مرگ» با این مقوله است. با این حال این فیلم تلاشی کمنظیر از سوی یک فیلمساز بزرگ چینی برای پرداختن به موضوعی است که زخم درمان نشده آن بر دل یک ملت مانده و اهمیت فرهنگی و تاثیر آن بر افکار عمومی را نباید دستکم گرفت.
جان میلر (بیل) یک آمریکایی متصدی کفن و دفن، برای شرکت در مراسم درگذشت یک کشیش به صومعهای میرود که جورج (هوانگ تیانیوان) سرپرست آن است و دختران نوجوان دانشآموزی در آن تحصیل میکنند. در این زمان، شهر در اشغال نظامیان ژاپنی است و چند زن به آن صومعه پناه میبرند. یکی از آنها که انگلیسی میداند از جان درخواست میکند با توجه به اینکه ژاپنیها به سفیدپوستان حمله نمیکنند، به فرار آنها از نانجینگ کمک کند و جورج نیز از او میخواهد که دانشآموزان را از آنجا فراری دهد.
ژانگ به شکل سرگرمکنندهای تنش میان این جمع نامعمول و ناهمخوان را دنبال میکند و حتی کار را به زدوخوردی میان دانشآموزان خشمگین و میهمانان آنها میرساند اما مبارزه آنها با حمله ژاپنیها به صومعه پایان میگیرد، صحنهای که حس هراس آن با کمک دوربین روی دست ژائو زیائودینگ، مدیر فیلمبرداری، تشدید میشود و در پی این حمله شجاعت اخلاقی میلر به شیوهای که سزاوار کارل مالدن در فیلم «بارانداز» است، به یاری آنها میآید. شیوه داستانگویی «گلهای جنگ» زمخت و بینظم است، سرشار از چرخشهای داستانی ملودراماتیک و افراطهای بصری گروتسک (مثلا گلولهای دیده میشود که اول شیشهای رنگی را سوراخ میکند و بعد به گردن یک نفر برخورد میکند) که با این حال، به طرز شگفتانگیزی متقاعدکننده است. ژانگ علاقهای ندارد که احساسات تماشاگر را جریحهدار نکند و علاقه او برای پشت سر گذاشتن مرزهای ذوق سلیم، تشخصی به فیلمش میدهد که تناقضآمیز و عجیب به نظر میرسد.
مسالهای که در فیلمنامه لیو هنگ (اقتباس شده از رمان «۱۳ گل نانجینگ» یان گلینگ) بیش از همه مشکلآفرین به نظر میرسد، راه و رسم آشنایی است که در استفاده از یک شخصیت آمریکایی به کار میگیرد تا مدخلی برای دعوت تماشاگران غربی باشد. با این حال، شخصیت میلر بعدا به فقط یکی از چهرهها در چشماندازی تبدیل میشود که وزن دراماتیک هریک از شخصیتها در آن به طور یکنواخت توزیع شده و به این ترتیب، دانشآموزان و مخصوصا زنان داستان فرصت پیدا میکنند که نقشی غیرمنتظره ایفا کنند و اقدامی موثر از سر نیکی و از خودگذشتگی نشان دهند. البته همه شخصیتها در این گروه بزرگ بازیگران فردیت پیدا نکرده و تماشاگر با بوم نقاشی وسیعی از خصوصیات گوناگون انسانی روبهرو میشود که با بروز یک فاجعه درخشانتر و رنگارنگتر میشود.
بازی در نقش آدمی فرصتطلب و عیاش که در سیر داستان متحول میشود و چهرهای محبوب و پدرانه به خود میگیرد برای بیل، ۲۴ سال بعد از بازی در نقش پسرکی به دام افتاده در چین تحت اشغال ژاپن در «امپراتوری خورشید» اسپیلبرگ تفریح لذتبخشی است. او این تحول را بیش از هرچیز مدیون نیروی کاریزمایی است که در مقام یک ستاره سینماست. شگفت اینکه این بازیگر کارکشته به خوبی در میان مجموعه بازیگران اکثرا غیرحرفهای فیلم جا میافتد. از بازیگران دیگری که قدرتمند ظاهر شدهاند میتوان به آستورو واتابه در نقش سرهنگ ژاپنی با ظاهر فریبنده مهربان و فرهیخته، تونگ داوی در نقش یک سرباز قهرمان چینی که تا آخرین نفس از صومعه دفاع میکند، ژانگ زینیی ۱۳ ساله در نقش دانشآموز شجاعی که راوی داستان است و کائو کفان در نقش پدر ناامید و بیچاره او اشاره کرد.
بودجه فیلم که گفته میشود صد میلیون دلار بوده است در سکانسهای جنگ عظیم که به شدت واقعی و با فضاسازی موثری تصویر شده، خود را نشان میدهد. یوهی تاندا طراح صحنه، مخصوصا در طراحی صحنه صومعه که به غار شبیه است و بازسازی سرگیجهآور یک دوره تاریخی در خیابانهای شهر نانجینگ امروز کار درخشانی انجام داده است. موسیقی متن چان گویگانگ نافذ است اما صدای ویلنها بر آن سنگینی میکند.
منبع: ورایتی
جاستین چانگ
ترجمه: پریا لطیفیخواه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران رهبر انقلاب معلمان نیکا شاکرمی دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی مجلس شهید مطهری حجاب شورای نگهبان قوه قضائیه
تهران هواشناسی معلم شهرداری تهران سیل پلیس قوه قضاییه آموزش و پرورش بارش باران فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی
خودرو دولت قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو قیمت طلا دلار سایپا بانک مرکزی بازار خودرو کارگران تورم
تلویزیون رادیو تئاتر سریال رضا عطاران فیلم سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی نون خ رسانه ملی
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین اسرائیل جنگ غزه آمریکا نوار غزه روسیه چین حماس عربستان یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان تراکتور لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا باشگاه پرسپولیس
همراه اول دبی واکسن تبلیغات اپل ناسا گوگل وزیر ارتباطات پهپاد
کبد چرب میوه کاهش وزن بیمه دیابت داروخانه ویتامین طول عمر بارداری