پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

چه اتفاقاتی در این سرزمین افتاده است


چه اتفاقاتی در این سرزمین افتاده است

همه رازهای روزی به نام عرفه

روزهایی هست در دل تقویم‌های هجری آویخته بر دل دیوار، که گاه در هجمه زندگی پرهیاهوی‌مان گم می‌شوند، که گم نمی‌شوند، و قرن‌هاست راه خویش را از دل تاریخ باز کرده‌اند تا به امروز و به حرمت‌شان است که زمین می‌گردد و می‌گردد و می‌گردد! روزهایی هست در دل تاریخ، در صفحه‌های سرخ تقویم‌های هجری که...

● آغازی بر یک سرزمین

همه چیز نقطه شروعی دارد، آن‌چنان که خداوند در «دحو‌الارض» گسترش پهنای زمین را برای آسمانیانی که قرار است به زودی در آن سکنی گزینند و اولاد بزایند و نسل‌ها از پی هم بیاورند، از زمین کعبه آغاز کرد. چه شروعی! نقطه آغاز زمین عجب حریمی است! و خداوند زمین را برای آدم و اولادش گسترش بخشید و از هر چیزی مهیا کرد تا اولاد بنی آدم در آسایش زندگی را در پهنه زمین خدا آغاز کنند. قصه پدر و مادر بشر را چندان گفته‌اند که نیازی به تکرار نباشد، داستان عصیان آدم و همسرش و فریب ابلیس در پی غرور و رانده شدنش و خشم خدای بر مخلوقاتش، آدم و حوا و راندن‌شان از بهشت برین! و سرگشتگی چندین روزه آدم و حوا بعد از هبوط در زمین خدا... و سرانجام... سرزمینی که می‌گویند به یمن یافتن این دو یکدیگر را و شناختن دوباره‌شان، «عرفات» نام گرفت. سرزمینی که بعدها تا به امروز، هم‌چنان به حرمت نخستین خود، میعادگاه حاجیان بیت‌ا...‌الحرام است. می‌گویند آن دم که سرانجام پس از تقریبا دو هفته سرگشتگی، آدم و حوا همدیگر را در این سرزمین یافتند جبرئیل به آدم گفت: «هنگامی که خورشید غروب کرد، هفت مرتبه به گناه خود اعتراف کن و هفت مرتبه نیز توبه و طلب آمرزش نما.» و آدم چنین کرد و پس از آن آن‌جا عرفات نامیده شد و سنتی شد برای فرزندان آدم تا در آن سرزمین به گناهان خود اعتراف کنند و از پروردگار آمرزش بطلبند.

● وداع عرفات

سال دهم هجرت است، پیامبر آخرین سفر خویش را به سرزمین وحی در پیش دارند، «حجه‌الوداع». تاریخ شاهد تلخ‌ترین سفر حج است. قرار است پیامبر در این آخرین سفر با امت‌اش وداع کند و دین‌اش را کامل نماید. روز نهم ذی‌الحجه، صحرای عرفات... «در آن روز، سرزمین عرفه شاهد اجتماعی عظیم و با شکوه بود. و ملت حجاز تا به آن روز، چنین اجتماعی را بیاد نداشت. ندای توحید و شعار یگانه‌پرستی در آن سرزمین طنین‌انداز بود؛ نقطه‌ای که تا چندی پیش، اقامتگاه مشرکان و بت‌پرستان بود، برای ابد، پایگاه رجال توحید و توده خداپرستان گردید. پیامبر نماز ظهر و عصر را در سرزمین عرفات با صد هزار تن به جای آورده و پیروزی اسلام بر کفر، مسلم و قطعی گردید. سپس پیامبر خطبه تاریخی خود را در آن روز، در حالی که روی شتر قرار گرفته بود ایراد فرمود. او در آن روز سخنان خود را چنین آغاز کرد و گفت: «ای مردم سخنان مرا بشنوید، شاید پس از این، شما را در این نقطه ملاقات نکنم.» و پیامبر هشدار داد و مردم را به چنگ زدن به قرآن و عترت‌اش دعوت نمود! گو این‌که می‌دانست چه در انتظار امت است.

● حج به حقیقت

و ابراهیم خلیل در قصه این سرزمین شریک است، گفته‌اند که خداوند ابراهیم را در این سرزمین آزمود! به خواب، به رویا! رویای ذبح اسماعیل برای ابراهیمی که جز اسماعیل فرزندی نداشت، رویای سربریدن فرزند رشید و دل‌بندش! و خداوند با چه، بندگان را می‌آزماید؟ با عزیزترین‌هایشان و ابراهیم بعد از دو بار دیدن این رویا بود که دانست این نه رویا، که دستور است؛ فرمانی است از جانب خدایش و چه جای تعلل و اندیشه کردن! که ابراهیم بر دین اسلام است و اسلام جز تسلیم شدن در برابر امر خدا نبود. و گفته‌اند که این سرزمین از آن روی عرفات نام گرفت که ابراهیم فرمان خدا را شناخت و در پی قربانی کردن اسماعیل‌اش برآمد، ما چه چیز را به درگاه خدا قربانی خواهیم کرد!؟

و ابراهیم نبی؛ دوست خدا؛ در این سرزمین بود که بیت‌ا... را ساخت با دست‌های خودش و فرزندی که قربانی نکرده به درگاه خدا مقبول افتاد. و حالا خانه‌ امن خدا، حرم خدا و میعادگاه مومنان به سنت ابراهیم، تا پایان تاریخ با دستان پیامبر خدا، خلیل خدا و فرزندش ذبیح خدا ساخته شده است. اکنون وقت آن فرا رسیده بود که ابراهیم بیاموزد تا بتواند بیاموزاند که مردمان در این خانه چگونه عبادت کنند و خداوند در این سرزمین بود که به واسطه فرشته‌اش جبرئیل مناسک حج، این بزرگ‌ترین و با شکوه‌ترین عبادت جمعی را به ابراهیم آموخت و چون آموختن به پایان رسید آن‌گاه جبرئیل امین به ابراهیم گفت: «اعرفت؟» و ابراهیم پاسخ داد: آری! و از آن روست که این سرزمین را عرفات نامیده‌اند.

و جبرئیل به ابراهیم آموخت که در آن سرزمین به سوی خدا بازگردد به پیشگاه خدایش به گناهان اعتراف کند. و امروز هنوز آن سنت ابراهیمی پا برجاست، حاجیان از ظهر نهم ذی‌الحجه تا غروب آفتاب در این سرزمین تجمع می‌کنند و با یکدیگر آشنا می‌شوند، فارغ از رنگ و نژاد و زبان که همه یک زبان دارند، زبان اسلام، که به واسطه آخرین رسول‌اش محمد مصطفی که وارث همه انبیا بود به هم نزدیک‌شان می‌کند از همه مکان‌های عالم در یک مکان، در مکه و در سرزمین عرفات، زمینی در ۲۱ کیلومتری شهر مکه. و هنوز مردمان در این سرزمین به گناهان خود اعتراف می‌کنند تا چونان روز نخست از این سرزمین به زمین برگردند تا دوباره آغاز کنند. حج کنند، نه به لفظ و استعاره، که به حقیقت!

● رویای صادقه ابراهیم

و این عرفات چه چیزها که در دلش ندارد. از «آدم» تا وارث آدم «حسین ابن علی(ع)» که عرفات را محلی ساخت برای عشق و شعور، که همگان در تاریخ بخوانند و بدانند که حسین حرکت‌اش را از عرفات آغاز کرد از سرزمین شناخت و آگاهی. با زیارتی که عرفه نام گرفت که سرشار از عشق و شعور بود.

«و حسین (علیه‌السلام)، تنها اوست که به دعوت شهادت، طواف را ترک می‌کند. او مراسم حج را به پایان نمی‌برد، تا به همه‌ حج‌گزاران تاریخ، نمازگزاران تاریخ، مومنان به سنت ابراهیم، بیاموزد که اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه‌ خدا، با خانه‌ بت مساوی است.» (علی شریعتی/ تحلیلی از مناسک حج)

نویسنده: الهام یوسفی