سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

دارایی های ارزشمند نفرت انگیز


دارایی های ارزشمند نفرت انگیز

نقدی بر کتاب ماشین ستاره سازی هالیوود

ساموئل گلدوین، یکی از بزرگ‌ترین تهیه‌کنندگان تاریخ سینما، زمانی گفته بود: «ستارگان را خداوند می‌سازد.

این وظیفه تهیه‌کنندگان است که آنها را پیدا کنند.» در این دوره و زمانه ستارگان دیجیتالی، ظاهرا کسی برای ستاره‌شدن نیازی به خدا یا گلدوین ندارد.

تنها وسیله مورد نیاز یک دوربین و کمی اطلاعات از تکنولوژی جدید است، تا تصویر افسانه‌ای خود را روی فضای اینترنت قرار دهید. با ارزان شدن انتشار اطلاعات به کمک اینترنت، دستیابی به شهرت نیز امری امکانپذیر برای هر دختر و پسری شده است.

جنین بسینگر اخیرا کتابی تحت عنوان «ماشین ستاره‌سازی» را روانه بازار کرده، که در آن به بازنگری نظامی پرداخته است که زمانی بر استودیوهای هالیوود حاکم بود و طی آن تولید ستاره نیز بخشی از سیاست‌های هر استودیو به شمار می‌آمد.

او در کتاب طولانی خود نوشته است: «اهمیت ستاره‌سازی در طول زمان از بین رفته است. ستارگان استودیوهای بزرگ در دوران صامت، در حکم خدایان بودند.» چهره این ستارگان رویایی و به طرز فوق‌العاده‌ای بی‌عیب و نقص بود. استودیوها به ستارگان خود یاد می‌دادند چگونه راه بروند، چطور حرف بزنند، چطور برقصند، آواز بخوانند، شمشیربازی کنند و بدون هیچ مشکلی سوارکاری کنند.

آنان ستارگان‌شان را به زیباترین شکل آرایش می‌کردند، محرم اسرارشان بودند و به هر قیمت ممکن می‌خواستند از این سرمایه‌های انسانی محافظت کنند.

مقایسه‌ میان پاریس هیلتن، به عنوان یک ستاره امروزی و لانا ترنر، از ستارگان پرورش‌یافته نظام استودیویی، کافی است تا بهتر متوجه منظور بسینگر شویم.

بسینگر تقریبا نیمی از یک فصل را به ترنر اختصاص داده و از او به عنوان «چکیده ماشین ستاره‌سازی هالیوود» یاد کرده است. او همچنین درباره ترنر نوشته است: «او یک ستاره به دنیا آمد و یک ستاره نیز از این دنیا رفت.» بیان این حرف بی‌شک ناشی از احساسات‌گرایی محض است. زمانی که ترنر در سال ۱۹۹۵ درگذشت، سال‌ها بود که از دنیای سینما کنار گذاشته شده بود.

بسینگر در اظهار نظری مضحک‌تر معتقد است اگر به خاطر وقوع برخی وقایع در زندگی خصوصی ترنر نبود، او می‌توانست بازیگر بزرگی شود. شکی نیست که اگر این اتفاقات نیز در زندگی ترنر نیفتاده بود، باز هم او بازیگری بهتر از آنچه بود، نمی‌شد.

ترنر به شدت از سوی کارگردانان، تهیه‌کنندگان، فیلمبرداران، طراحان صحنه و لباس، نورپردازان، عکاسان و دیگر عوامل استودیوها، که کارشان آراستن ستارگان و فروختن‌شان به تماشاگران بود، حمایت می‌شد. بسینگر با احترام زیادی از کارگردانان بزرگی که ترنر با آنها کار کرده است، همچون وینسنت مینه‌لی و داگلاس سیرک یاد کرده است، اما به این نکته اشاره نکرده که هریک از آنها تا چه حد از استعداد کم بازیگری او سوء‌استفاده کردند تا همچون عروسکی در دستان‌شان باشد. بسینگر در عوض چنین می‌نویسد: «ترنر نقش‌ها را به خوبی درک و آنها را از آن خود می‌کرد.»

بسینگر، که صاحب کرسی مطالعات سینمایی در دانشگاه وسلیان است، گاهی اوقات قلمی تند و تیز و طناز پیدا می‌کند.

این مساله به ویژه هنگامی که به لباس‌های مسخره ستارگان دوران طلایی اشاره می‌کند، نمایان است. (ترنر در یکی از فیلم‌هایش آن‌قدر خز پوشیده بود که به قول بسینگر: «تبدیل به یک خطر بالقوه زیست‌محیطی شد.) شیوه نگارش بسینگر بسیار روان و حتی گاهی محاوره‌ای است، که تفاوت زیادی با دیگر نوشته‌های آکادمیک معاصر دارد.

مشخص است که او هنگام نوشتن کتاب طیف گسترده‌تری از خوانندگان را در نظر داشته است. پانویس‌های کتاب کمتر اشاره‌ای به منبع خاصی می‌کنند و اکثر مراجع اندک کتاب را نیز مجلات عامه‌پسند و کتاب‌های خاطرات تشکیل می‌دهند.

از سوی دیگر بیشتر نقل قول‌ها نیز یا منبع مشخصی ندارند یا اینکه از متن اصلی جدا نشده‌اند. (پس از آن خواندن یکی از نقل قول‌های کتاب که کمی به نظرم آشنا می‌آمد و به نیویورک تایمز نسبت داده شده بود، متوجه شدم که خودم آن را نوشته بودم!)

در نهایت می‌توان گفت آنچه بیش از همه طی این سال‌ها عوض شده، احساس خود ما نسبت به بازیگران است. این روزها دیگر هیچ‌کس برای ستارگان استودیویی تره هم خرد نمی‌کند. و چرا این‌طور نباشد؟ در فرهنگ جدیدی که ما برای خود ساخته‌ایم هرکس می‌تواند دوربینی داشته باشد تا شب و روز در خدمتش باشد و باعث لذتش شود. زمانی برای خود خدایانی می‌ساختیم تا کمال مطلوب مورد نظرمان را در وجود آنها ببینیم.

زمانی رسید که این خدایان از جایگاه خود پایین آمدند و با صحبت از شیوه «متد» گفتند که می‌خواهند شبیه ما باشند. در ابتدا از آنها استقبال کردیم، اما پس از مدتی منزجر شدیم و تحقیرشان کردیم. ما هنوز هم آنها را دوست داریم، اما از آنان متنفر نیز هستیم، چرا که تبدیل به آینه شکسته‌ای مقابل دیدگان‌مان شده‌اند.



همچنین مشاهده کنید