جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

شیعه در دلتای نیل


شیعه در دلتای نیل

ترس فراوان غرب از وقوع جنبش اسلامی در مصر صرفاً به خاطر امنیت اسرائیل نیست بلکه مهمتر از آن به خاطر اینست که حضور عمیق و قدرتمند و پرسابقۀ تشیع در این سرزمین و به ویژه تجربۀ موفق حکومت شیعی فاطمیون در مصر, می تواند زمینه های نفوذ تفکر انقلاب اسلامی ایران را فراهم کند

ترس فراوان غرب از وقوع جنبش اسلامی در مصر صرفاً به‌خاطر امنیت اسرائیل نیست بلکه مهمتر از آن به‌خاطر اینست که حضور عمیق و قدرتمند و پرسابقۀ تشیع در این سرزمین و به‌ویژه تجربۀ موفق حکومت شیعی فاطمیون در مصر، می‌تواند زمینه‌های نفوذ تفکر انقلاب اسلامی ایران را فراهم کند. تأثیر اندیشمندان معاصر شیعه مانند سید جمال‌الدین اسدآبادی بر ارکان مذهبی و فرهنگی مصر نیز این نگرانی را واقعی‌تر می‌کند. در مقالۀ مقابل، حکایت قدیم و جدید تشیع و شیعیان در مصر بررسی شده است.

این سخن نغز در میان تحصیل‌کردگان و فرهیختگان مصر مطرح است که «المصریون سنی المذهب و شیعی الهوی»؛ به این مضمون که مصریان رسماً سنی‌مذهب (مالکی)، اما از نظر قلبی و هویتی، شیعه‌اند.

نگاهی به فرهنگ، آداب و رسوم، معتقدات، آرمان‌ها و آرزوهای ملت مصر، درستی این گفته را تصدیق، و بر سابقۀ هویتی شیعی و محبت مصریان نسبت به اهل بیت(ع) تأکید می‌کند.

مفتی اسبق‌الازهر، عبدالمجید سلیم، سلف شیخ محمود شلتوت، که افتخار صدور فتوای تاریخی الحاق مذهب جعفری به چهار مذهب اهل تسنن متعلق به اوست، گفته است: اگر سلطان صلاح‌الدین ایوبی بر مصر حاکم نمی‌شد، همۀ مردم مصر شیعه، و اگر سلاطین صفویه بر ایران حاکم نمی‌شدند، بیشتر مردم ایران سنی‌مذهب بودند.

● مصر در یک نگاه

مصر پرجمعیت‌ترین کشور جهان عرب و سومین کشور از نظر جمعیت در قارۀ افریقاست.

این کشور از دیرباز یکی از مراکز ثقل سیاسی، نظامی، فرهنگی، ادبی و هنری در خاورمیانه به‌شمار آمده و به دلیل داشتن موقعیت جغرافیایی ویژه و مالکیت بر کانال مهم سوئز در حکم پل ارتباطی کشورهای عربی اسلامی و حلقۀ وصل قاره‌های آسیا و افریقا به اروپا، از موقعیت استراتژیک و سوق‌الجیشی مهمی برخوردار است.

این کشور در حال توسعۀ اقتصادی است و از زیرساخت‌های تولیدی و تجارتی چشمگیری بهره‌مند است. مصر در جهان اسلام قطبی مهم تلقی می‌شود و مقر دائمی بسیاری از سازمان‌های سیاسی، تجاری و فرهنگی جهان عرب و اسلام در این کشور است.

بهره‌مندی مصریان از روحیۀ مسالمت‌آمیز و مدارای آنها و همزیستی‌شان با افراد دارای عقاید متفاوت، تجربه‌های سیاسی و فرهنگی گوناگون طی تاریخ، و حضور نحله‌های گوناگون مذهبی و دینی و مسلک‌ها و مذاهب متفاوت در کنار یکدیگر از ویژگی‌های قومی مصری‌ها به شمار می‌آید.

موقعیت برتر و اعتبار الازهر در جهان اسلام و وجود چهره‌های بانفوذ، فرهیخته و مؤثر علمی، فرهنگی و دینی، جریان فعال تولید چاپ و کتاب، پخش و نشر آن، برپایی منظم نمایشگاه بین‌المللی کتاب قاهره و صدور کتاب، فیلم، سریال، تئاتر و اندیشه‌های بدیع دینی و انسانی به دنیای اسلام، وجود احزاب و سازمان‌های قومی و اسلامی ریشه‌دار، فراز آمدن آذرخش‌گونه مردم بر دیکتاتوری سی‌سالۀ حزب حاکم مصر به رهبری حسنی مبارک، فرار دیکتاتور، حمایت ارتش از استقرار «دولتی ملی» و امید به برگزاری انتخاباتی آزاد با حضور همۀ احزاب و سازمان‌های ملی، مذهبی و قومی مصر، و ده‌ها موضوع دیگر همگی از مظاهر پرافتخار فرهنگی و مدنی جامعه مصر به شمار می‌آیند؛ امتیازاتی که یا در جهان اسلام نمونۀ آن دیده نمی‌شود یا لااقل کم‌نظیر هستند.

● شیعه در مصر

تشیع در مصر، برخلاف بسیاری از مناطق و کشورهای اسلامی، از عهد فتح اسلامی نخست در دورۀ خلفای راشدین تا عصر فراز آمدن فاطمیون آمده از شمال افریقا، عرضی، وارداتی، تبلیغاتی و تبشیری صرف نیست؛ به بیانی این ‌گونه نیست که مردم مصر با آمدن گروهی مبلغ و مبشر مذهبی مأمور، با چاشنی کمک‌های رفاهی، مالی، یا تهدید و ارعاب تغییر مذهب داده باشند.

تشیع در مصر هویتی ذاتی، جوهری و اولیه دارد و این مهم با پاشیدن بذر اندیشه‌های عدالت‌خواهانه و بیدارگرایانه و تمییز حق‌طلبی اهل بیت(ع) از گرایش‌های اسلامی دیگر در آغاز پیدایش فتح اسلامی به وسیلۀ پولادمردانی چون محمد حنفیه، مالک اشتر نخعی، محمد بن ابوبکر و یاران و تربیت‌‌یافتگان اصیل مکتب علوی علی(ع) پدید آمده است.

در دورۀ امویان و عباسیان، مصر نظر به داشتن‌ پیش‌زمینه‌های شیعی، مأمن و ملجأ شیعیان و جنبش‌های شیعی و اندیشه‌های ناب انقلابی و انسانی علیه رژیم‌های غاصب ضد علوی بود. این کانون با روی کار آمدن فاطمیون، به سرعت هم‌گرا و متحد می‌شود.

این گونه است که مصریان خود را شیعۀ اولیه، نخستین و ذاتی می‌دانند و خود را مصداق بقیه‌السیف حضرت امیر(ع) می‌خوانند که فرمود: «بقیه‌السیف اقل عددا و اکثر ولدا»؛ بنابراین تشیع و شیعیان امروز مصر باقی‌مانده و نجات‌‌یافتگان بقیه‌السیف امویان، عباسیان، ایوبیان، عثمانیان و ... اند و در این ویژگی به خود می‌بالند!

آنگاه که «فاطمیون» در سال ۳۵۸ق وارد مصر شدند و ایدئولوژی سیاسی خود را به فاطمه اطهر(ع)، دخت پیامبر اعظم(ص) منتسب، و بنای حاکمیت دینی فاطمی را پایه‌گذاری کردند، مصریان به دلیل عشق به اهل بیت(ع) و خاندان رسول گرامی اسلام(ص) به سرعت جذب آن شدند و از پایه‌گذاری حاکمیت منتسب به تشیع هواداری کردند.

متون تاریخی نشان می‌دهد ایمان و باور قلبی مردم مصر در آغاز فتح، با اعزام نمایندگان والای امیرالمومنین علی(ع) به این دیار بر پایۀ تشیع، محبت و عشق به خاندان اهل بیت(ع) و تلاش برای برقراری عدالت پی‌ریزی شده است. پس از روی کار آمدن خلفا و نمایندگان اموی و سپس عباسیان تا ظهور فاطمیون، نحله‌های شیعی مخفیانه به جهاد و مبارزه مشغول بودند. اگر فاطمی‌ها زمینه‌ها و بسترهای مناسب حاکمیت رسمی خویش را در مصر نمی‌یافتند، هرگز در این دیار موفق نمی‌شدند حکومت مقتدر اسماعلیه را پایه‌گذاری کنند؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که آرمان‌خواهی نخستین مردم مصر بر پایۀ تشیع، عدالت و پرهیز از تن دادن به حاکمیت خلیفۀ جائر تکوین یافت و در دوره‌های بعدی، در عهد فاطمیون، این اندیشۀ سیاسی شکل حکومتی به خود گرفت و در پی انقراض این حکومت، این ایده دوباره در ظاهر به محاق رفت و به صورت زیرزمینی به فعالیت خود ادامه داد.

پس از انقراض فاطمی‌ها در مصر، به‌رغم روی کار آمدن رژیم‌های سنی‌مذهب متعصب و تندرو ضد شیعی چون ایوبیان و اقدام آنها به تهدید، قتل، کشتار، شکنجه و زندان کردن و مهاجرت دادن شیعیان، آنها همچنان هویت قلبی خویش را از دست ندادند و به کار مبارزۀ مخفی در کنار حاکمیت رسمی روی آوردند. این شیعیان با تلاش، مجاهدت و خودسازی، خود را برای احیای دوبارۀ جنبشی مقتدر آماده کردند و از ابراز عشق به آرمان‌خواهی ایده‌های برابر طلبانه و مردمی مکتب علوی دست برنداشتند.

به این ترتیب و با وجود تبلیغات و تضییقات فراوان و فشارهای مضاعف رژیم‌های معاصر مصر تا سرنگونی دولت مبارک علیه شیعیان، نه تنها از هویت فکری، شیعی و دینی و عشق مردم مصر به اهل بیت کاسته نشده، بلکه عامۀ مردم مصر پرشور و عاشقانه‌تر بر گرد شمع برافروختۀ معالم و نشانه‌های منتسب به اهل بیت چون رأس الحسین در قلب قاهره و سیده زینب و سیده نفیسه ... گرد آمده‌اند که این خود از عشق و هویت شیعی‌مدارانۀ مصریان طی تاریخ حکایت می‌کند.

با ظهور پدیدۀ شگفت انقلاب اسلامی ایران در قرن بیستم به سال ۱۹۷۹م، جهان اسلام، به‌ویژه مصر، دچار تغییر و تحولات شگرف سیاسی و اجتماعی شد و ازآنجاکه زمینه‌های انقلابی و رادیکالیسم دینی را از عهد سید جمال‌الدین اسدآبادی تا زوال سلطنت و بر آمدن افسران آزاد تاکنون در بطن و لایه‌های اجتماعی و حافظۀ تاریخی خود داشت، بی‌درنگ مسیر جریان انقلابی‌گری در قالب‌ها و ساختارهای سازمانی تسنن شتاب بیشتری گرفت که اوج آن در ترور انور سادات، رئیس‌جمهوری اسبق مصر، به دست افسر خالد اسلامبولی، از اعضای سازمان جهاد اسلامی، دیده می‌شود.

هرچند کانون شیعی مصر در پی حوادث خونین حملۀ اسلام‌گرایان افراطی به توریست‌های خارجی، اماکن عمومی و مردم و پس از گذشت دو دهه از اقدامات خشونت‌‌بار، به شدت ضربه‌پذیر شد و در مظان اتهام قرار گرفت، بر حاکمیت وقت رسمی مصر روشن شد که شیعیان در پی این خشونت‌ها نبودند؛ زیرا آنها مشکل خود با دولت را با عقلانیت سیاسی برگرفته از تجربه‌های تاریخی دنبال می‌کردند و به دنبال دستیابی به آزادی، کرامت و عزت جامعه و برخورداری از حقوق سیاسی خود بودند. شایان ذکر است که حضور شیعیان بهره در این کشور به پنجاه سال اخیر باز می‌گردد، به‌ویژه به دوران سادات که به آنها اجازه داده شد به کارهای عمرانی و تجاری روی آورند و بسیاری از مراقد منتسب به اهل بیت را تعمیر و بازسازی کنند.

به هر روی شیعیان در حاکمیت سیاسی مصر سهمی نداشتند. در دوران مبارک به دلیل تیرگی روابط سیاسی بین دو کشور ایران و مصر، افراد متشیع تحت تعقیب قرار می‌گرفتند و شکنجه و زندانی می‌شدند. گاهی هم حکومت مصر برای سرکوب کردن مخالفان خود، آنها را به همکاری با ایران متهم می‌کرد و ادعا می‌نمود که تعدادی از فعالان شیعی مرتبط با ایران در مصر دستگیر شده‌اند!

اما هم‌اکنون شیعیان این کشور در پی حوادث انقلابی و تغییرات سیاسی حاصل‌شده در جغرافیای سیاسی و اجتماعی مصر در فوریه سال ۲۰۱۱م و علنی کردن عقاید و اندیشه‌های خود به عنوان شهروندان صاحب حقوق مصری، در نظر دارند هویت حزبی شیعی خود را آشکار، و در چهارچوب فضا و قانون اساسی جدید کشور فعالیت سیاسی کنند.

● ویژگی‌های مشترک جامعۀ شیعی مصر

شیعیان دارای اصول و مبانی اخلاقی و رفتاری مشترکی هستند که می‌توان آنها را به شرح زیر برشمرد:

۱) دارای گرایشات ضد سلفی، وهابی، اخوانی و دولتی‌اند و معمولاً علیه این گرایش‌ها موضع‌گیری، افشاگری و تبلیغ می‌کنند؛

۲) متأسفانه به علت در اقلیت بودن و انزوای تاریخی از نظر فقهی بیشتر بر نقاط افتراق با اهل سنت تکیه می‌کنند تا نکات مثبت و مشترک و از داشتن اندیشه‌های تقریبی باز و فراگیر و وحدت‌گون کمی به‌دورند و نسبت به گرایش‌های مسلط به شدت بدگمان هستند؛

۳) بیشتر شیعیان از روحیۀ اعتراضی و احتجاجی با حکومت و جریان‌های مسلط برخوردارند و در پی ایجاد تغییر و تحول‌اند؛

۴) صاحب مرجع واحدی برای اتکا، مراجعه و بازاندیشی افکار خود نیستند و فاقد رهبری‌اند و مسندی برای فصل‌الخطاب اقدامات خود ندارند و گاه همدیگر را نفی و خنثی می‌کنند؛

۵) به رغم مطالعات وسیع اسلامی و داشتن تجربۀ انقلابی از حوزه‌های فکری ایران و مصر فاقد نوشته‌جات و رساله‌های فکری اصیل دراین‌باره‌اند.

شایان توجه است مصریان از سده‌های دور تاکنون دوستی اهل بیت را قلباً با خود داشته‌اند، و بر جنبه‌های مثبت، روشن و زندگی‌ساز تشیع و میلاد ائمه تکیه و اصرار کرده‌اند تا جایی که حاضرند برای میلاد حسین بن علی ده‌ها شب مراسم جشن و شادی بگیرند، ولی حاضر نیستند برای حتی یک بار هم که شده است در روز عاشورا بر فاجعۀ تاریخی قتل حسین گریه و زاری کنند! از این رهگذر، طریقت‌های گوناگون صوفیه و عرفانی زاییده، پرورش و رشد یافته‌اند، اما تعداد صوفیان اصیلی که نسل به نسل از گذشته تاکنون به ‌نام شیعه ادامۀ عقیده داده باشند کمتر است و بیشتر افراد اهل شریعت متشیع ‌(شیعه‌شده) اند که بر شمار جامعۀ شیعی افزوده‌‌اند.

منبع:

ماهنامه زمانه ۱۳۹۰ شماره ۹۹، اردیبهشت

نویسنده : احمد نیشابوری