شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

رنگ دررنگ


رنگ دررنگ

چندی است موسیقی ایرانی از طعم و رنگ دلنشین خود دور مانده و حتی هنرمندان بزرگمان نیز در ارائه آثار ماندگار همچون گذشته ناتوان مانده اند, اگر چند نمی توان تمام تقصیر را متوجه شخص هنرمند دانست که شرایط جامعه به گونه ای رقم خورده که هنرمند را از مسیر اصلی خود دور کرده است

چندی است موسیقی ایرانی از طعم و رنگ دلنشین خود دور مانده و حتی هنرمندان بزرگمان نیز در ارائه آثار ماندگار همچون گذشته ناتوان مانده‌اند، اگر چند نمی‌توان تمام تقصیر را متوجه شخص هنرمند دانست که شرایط جامعه به‌گونه‌ای رقم خورده که هنرمند را از مسیر اصلی خود دور کرده است؛ در این میان اما برخی هنرمندان جوان که تفکرات نوگرایانه و متفاوتی را در سر دارند می‌توانند گاها با ارائه آثاری در خور توجه نام خود را در میان بزرگان هنر موسیقی ایران زمین مطرح کرده و رقیبی جدی برای هنرمندانی تلقی گردند که سال‌هاست آثار و صدایشان میهمان خانه‌های مردم علاقه‌مند به موسیقی است. و هم اکنون با کم‌کاری‌های خودشان اندک اندک جای خود را به نسلی می‌دهند که با تفکراتی نوگرایانه در پی رقم زدن نامی متفاوت از آنچه تاکنون در موسیقی ایرانی شنیده است، هستند.

در میان هیاهوها بر سر مخالفان و موافقان بزرگانی چون شجریان و ناظری یا تلاش در جهت حاشیه‌سازی برای این هنرمندان و بحث بر سر غلط یا درست خواندن‌شان، طبیعی است کمتر کسی نام مهدی امینی را شنیده باشد. هنرمند جوانی که در گروه شهناز و در کنار اساتید بزرگی چون شجریان و درخشانی مشغول نوازندگی ساغر است. سازی که توسط استاد شجریان ابداع شده و با نوازندگی مهدی امینی در کنسرت‌های موسیقی معرفی شد .در اوایل تابستان سال گذشته شاهد انتشار اثری از وی با نام رنگ در رنگ بودیم که به جرات می‌توان آن را یکی از منحصربفردترین آثار بی‌کلام منتشر شده در چارچوب موسیقی اصیل ایرانی از سالیان گذشته تا کنون خواند؛ نوآوری هوشمندانه با تکیه بر ساز ساغر در این آلبوم و عدم یکنواختی قطعات اجرا شده که بسان رنگهایی متفاوت آلبوم موسیقی را از خطی بودن خارج و مخاطب را تا انتها مجذوب خود می‌کند. آنچه در این آلبوم بسیار مشهود است آنکه آهنگساز اثر تعمدا با تکیه بر ساز ساغر سعی در نشان دادن قابلیت‌های سازی داشته است که انتقادات بسیاری بر شیوه ساخت وی روا بود والحق والانصاف نیز بخوبی توانسته از عهده این کار بر آمده و با استفاده از تکنیک‌های نوازندگی و قابلیت‌هایی که در این ساز وجود دارد، نمایش جذابی از نوازندگی با ساغر را برای اولین بار در یک آلبوم مجزا به مخاطب عرضه کند. همانگونه که خود نیز در توضیحات مربوط به کاور آلبومش بیان می‌دارد سعی کرده با استفاده از آنسامبل‌های کوچک و نیز بدون اعمال هرگونه تغییری در صدای ساغر در هنگام ضبط و میکس آلبوم، رنگ و تمبر صوتی این ساز را منطبق با صدای واقعی‌اش به گوش مخاطب برساند.

در این میان البته نباید از هنرنمایی‌های پژمان حدادی که با ریتم‌های بی‌نظیر و نوازندگی زیبای خود آلبوم را جان بخشید گذشت. رنگ در رنگ شامل هشت قطعه بی‌کلام موسیقی است که با ماهور آغاز و در دشتی به پایان می‌رسد، دو قطعه اول این اثر را می‌توان اقتباسی از درآمد ماهور استاد علی‌اکبر شهنازی دانست، با این تفاوت که نت‌ها و جملات به ساز ساغر نزدیک‌تر گشته‌اند. در سومین قطعه این آلبوم شرار سازها با یکدیگربه رقص آمده و همنوازی ساغر و کمانچه و تنبک و دایره در فضایی بسیار پر نشاط و سرشار از تحرک ادامه یافته و به یکباره سکوتی در فضا حاکم شده و دوباره ساز ساغر شروع به خودنمایی می‌کند؛ قطعه دیگر این اثر که بسیار نیز شنیدنی است (اگر چندتمام قطعات این آلبوم منحصر بفرد ارزش صدها بار شنیدن را دارد) بداهه‌نوازی ساغر در گوشه بوسلیک و نیریز است؛ از آنجا که بوسلیک، لحنی است که به واسطه آن می‌توان وارد شور گشت، به خوبی و با تبحری مثال‌زدنی مقدمات ورود به قطعه اصلی این آلبوم با نام رنگ در رنگ رقم می‌خورد. نکته قابل ذکر آن است که بسیاری از بخش‌های بداهه‌نوازی ساغر در این بداهه‌نوازی این اثر بدون مضراب اجرا شده که همین مساله تبحر بالای نوازنده این ساز و قابلیت‌های منحصر به فرد ساغر را بیش از پیش عیان می‌کند. با ورود به رنگ در رنگ پنجمین بخش این مجموعه که می‌توان آن را اصلی‌ترین قطعه این آلبوم دانست، شروعی نو در آلبوم شکل می‌گیرد، موسیقی رنگی نو به خود گرفته و ماهور جای خود را به شور داده و شوری نو در ادامه راه می‌افکند، ورود ساز قانون در ادامه مسیر و نوازندگی بدون عیب و نقص سحر ابراهیم نوازنده جوان این ساز که پیش‌تر با هنرنمایی‌هایش در کنسرت‌های گروه شهناز به همراه استاد شجریان آشنا شده‌ایم فضای آلبوم را دچار تغییر و تحول می‌کند.

اما آنچه توجه نگارنده را بخود جلب کرد قطعه‌ای است با عنوان لحظه‌هایی که نمی‌گذرند که ترکیبی از آواز بیات ترک و شور در آن استفاده شده است، اگرچه تمام قطعات این اثر متفاوت بوده و حتی بداهه‌نوازی‌های انجام شده در آن نیز با سایر آثار بسیار متفاوت است ولیکن می‌توان با استناد به‌هارمونی و ریتم خارق‌العاده این قطعه آن را به‌عنوان بهترین قطعه این کار معرفی نمود. اگر چه نگاه فراخ آهنگساز به موضوع، اصلی‌ترین دلیل خلق چنین اثری هنریست، اما عوامل بسیاری نیز می‌تواند در ارزنده شدن یک اثر هنری نقش داشته باشد، حضور بزرگان، مشاوره، راهنمایی و تلمذ از محضرآنان از دلایل مهمی است که می‌تواند به بالاتر بردن درجه ارزش و اعتبار آن اثر کمک شایانی بکند، تمام فاکتورهای ذکر شده در سطور بالا به نوعی در تولید این اثر نقش مستقیم یا غیرمستقیم ایفا کرده‌اند؛ حضور استاد بزرگی چون پژمان حدادی که به حق می‌توان وی را استاد ریتم و ضرب در دوره کنونی دانست یکی از مواردیست که نباید به سادگی از آن گذشت، با نگاهی دقیق‌تر به قطعات اجرا شده در این آلبوم می‌توان بر صحت سخنان نگارنده پی برد؛ پژمان حدادی سهمی فراتر از آنچه یک نوازنده در گروه ایفا کرده، در تولید این آلبوم داشته است تنظیم سازهای کوبه‌ای که تخصص وی است در این آلبوم بر عهده‌اش بوده، هر آنچه از ریتم و ضرب‌های زیبا و دلنشین در این آلبوم دیده شده است ماحصل پنجه‌های توانمند حدادی است که با تفکرات نوگرایانه مهدی امینی در آمیخته و اثری در خور خلق شده است.

اما آنچه از این اثر می‌توان دریافت آنکه خالق اثر با نگاهی نوگرایانه به موسیقی اصیل ایرانی سعی در خروج از قواعد و قوانین دست و پاگیر موسیقی اصیل ایرانی داشته است و توانسته به خوبی از عهده این کار بر آید، رنگ‌بندی سازها و تنظیم و سازبندی آنها نیز در این آلبوم با ظرافت تمام انجام گرفته است و می‌توان گفت این ظرافت در نگاه داشتن بافت موسیقی تا انتها به درستی انجام گرفته است؛ استفاده مناسب از ساز قانون به دلیل قرابتی که با ساغر داشته است از قطعه پنجم به بعد یا استفاده از کمانچه در آوازها (به‌طور مثال قطعه لحظه‌هایی که نمی‌گذرد) یا در بک گراند قطعه موسیقی به جهت پررنگ‌تر نمایاندن ساز ساغر همه و همه نشاندهنده دقت و ظرافت در انتخاب سازهایی است که قرار است به همراه ساغر به رقص درآیند...

محمدجواد صحافی



همچنین مشاهده کنید