جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

به تیغ حسن تو دل بستم...


به تیغ حسن تو دل بستم...

دگر نه جای تو اینجا نه جای من اینجاست
جنون بیا که بیابان بدون ما تنهاست
مرا به خانه ی موروثی ام ببر، ای باد
غبار قیسم و صحرام جنت الماواست
صدای باد که در حلقه ی گون پیچید
درست …

دگر نه جای تو اینجا نه جای من اینجاست

جنون بیا که بیابان بدون ما تنهاست

مرا به خانه ی موروثی ام ببر، ای باد

غبار قیسم و صحرام جنت الماواست

صدای باد که در حلقه ی گون پیچید

درست دل بده ،پژواک ذکر یا لیلاست

ببین که عشق چه مهمان بی ملاحظه ای ست

رسد به پای خود و رفتنش به دست خداست

دل از تمام جهان کنده ام که چنگ زنم

به تار موی بلندت که عروه الوثقاست

اگر چه دوری و دیرم ،پناه بغضم باش

که شانه های تو محراب مسجد الاقصاست

دلیل حیرت مستشرقین شگفتی توست

به اشتیاق تو گفتند اصفهان زیباست

کنون مبین که به پای بوس خاک آمده ام

اگر چه جوی حقیرم ولی دلم دریاست

به تیغ حسن تو دل بستم و ندانستم

که عشق نقطه ی آغاز دل بریدن هاست

محمود حبیبی کسبی