جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آیا معابر برای تردد نابینایان و معلولان مناسب است


آیا معابر برای تردد نابینایان و معلولان مناسب است

آیا تا به حال این سوال را از خودتان پرسیده اید که چگونه نابینایان و معلولان در این معابر ناهموار و نامناسب رفت و آمد می کنند

آیا تا به حال این سوال را از خودتان پرسیده‌اید که چگونه نابینایان و معلولان در این معابر ناهموار و نامناسب رفت و آمد می‌کنند؟ آیا تا به حال جرات کرده‌اید که برای امتحان هم که شده فقط برای چند لحظه چشمان‌تان را ببندید و در معابر نامسطح و پر از مانع، عبور و مرور کنید؟ چه باید کرد تا معابر برای استفاده عموم شهروندان پیاده ایمن باشد؟ آیا سازمانی یا مسوولی هست که چاره‌ای بیندیشد تا معابر را برای عموم شهروندان و عابران پیاده مناسب‌سازی و ایمن کند؟

طبق ماده ۲ از قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، چند سالی است که مسوولان کشور به ویژه شهرداری‌ها درصدد مناسب‌سازی و ایمن‌سازی معابر و اماکن عمومی بر آمدند.

روزی که اعلام شد می‌خواهند مناسب‌سازی پیاده‌رو بزرگ‌ترین خیابان تهران یعنی ولیعصر را آغاز کنند نابینایان و معلولان بسیار خوشحال شدند. هم از این جهت که احساس بودن کردند و هم از این جهت که احساس استقلال به آنها دست داد. احساس بودن به آن جهت که مسوولان به آنها هم به‌عنوان شهروند توجه دارند و احساس استقلال به این دلیل که در معابر به راحتی می‌توانند بدون آنکه به کمک کسی احتیاج داشته باشند، عبور و مرور کنند. اما افسوس این احساس بودن و استقلال زودگذر و کم‌دوام بود و همه امیدها به یأس تبدیل شد، زیرا به نظر می‌رسد معابر خیابان ولیعصر در جهت زیباسازی بازسازی شده نه در جهت مناسب‌سازی. اگر خوشبینانه نگاه کنیم ظاهرا هیچ‌گونه نظارتی بر آن نبوده و کاملا غیرکارشناسانه صورت گرفته است، زیرا فقط مسطح شده در حالی که باید قسمت مناسب معابر که وسط پیاده‌رو هست با سنگ‌های مخصوص و برجسته از قسمت‌های دیگر پیاده‌رو جدا شود و خود این سنگ‌های برجسته در جاهایی برای نشان دادن مکانی خاص باید برجستگی متفاوتی داشته باشد، مثلا: برای نشان دادن ایستگاه اتوبوس یا پل عابر و غیره.

از مناسب‌سازی معابر خیابان ولیعصر که بگذریم و به مناسب‌سازی معابر خیابان انقلاب که دقت کنیم، می‌بینیم که سنگ‌های برجسته در قسمتی از پیاده‌رو چیده شده است که عابر نابینا را به سمت کیوسک پلیس یا تلفن عمومی یا موانع دیگر هدایت می‌کند که در این صورت نابینایان با خطر مواجه شده و چه بسا ممکن است دچار آسیب‌دیدگی هم شوند.

گذشته از مناسب‌سازی و ایمن‌سازی معابر که مسوولان باید توجه جدی داشته باشند باید به این نکته هم توجه کرد که رسانه‌های گروهی وظیفه دارند در جهت آموزش و یادآوری چگونگی رفتار اجتماعی با شهروند و احترام به حقوق اجتماعی عموم مردم تلاش کنند. به‌عنوان مثال: آموزش دهند که معابر محل تردد عابران پیاده است نه محل عبور و مرور وسایل نقلیه مثل موتوسیکلت‌ها یا مکانی برای فروش اجناس مختلف توسط دستفروش‌ها. از وضعیت معابر خیابان‌های بزرگ و اصلی تهران گفتیم و دیگر در مورد معابر خیابان‌های فرعی و کوچه‌ها صحبتی نمی‌کنیم زیرا همین کافی ا‌ست که بگوییم چو صد آمد نود هم پیش ماست. در اینجا قصد دارم به دو اتفاق خاطره‌انگیز اشاره کنم.

در یک روز بارانی در خیابان ولیعصر تقاطع مطهری از اتوبوس پیاده شدم تا مچ پا در آب فرو رفتم، فکر کردم داخل نهر آب رفتم. کمی جلوتر رفته و متوجه نهر آب عریضی که پیش رویم بود شدم، طوری که نتوانستم از آن عبور کرده و داخل پیاده‌رو بروم. از شخصی که از آنجا می‌گذشت کمک گرفتم تا پل را به من نشان دهد. به همراه او کمی پایین‌تر رفتم و عاقبت از روی پل وارد پیاده‌رو شدم و از آب جاری در سطح خیابان نجات پیدا کردم. پیش خودم فکر کردم، این نهرهای عریض فقط برای ما مشکل‌ساز نیست بلکه گریبان‌گیر همه اعم از پیر و جوان، زن و مرد به ویژه نابینایان و معلولان است. ضمنا اگر این نهرهای آب پوشیده و به عرض خیابان اضافه شوند برای تردد خودروها هم مفید بوده و بار ترافیکی را کاهش می‌دهد.

پس از اتمام کارم در آن محل با عجله رفتم به سمت مترو مفتح که از آنجا به ایستگاه دروازه دولت رفته و خط را عوض کرده تا به سمت ایستگاه کلاهدوز بروم. وقتی ایستگاه دروازه دولت پیاده شدم به سمت راست پیچیدم طوری که قطار سمت راست من قرار گرفت و صندلی‌ها و خروجی‌ها سمت چپ من. از شخصی پرسیدم خروجی کلاهدوز کجاست؟ گفت کمی جلوتر. راهم را ادامه دادم آنقدر که به دیواره کنار تونل رسیدم. متوجه شدم که خروجی را رد کردم و باید برگردم وقتی برگشتم –که در این موقع چاله مترو سمت چپ من قرار می‌گرفت و صندلی‌ها و خروجی‌ها سمت راست من- خانم محترمی پرسید؟ کجا می‌خواهی بروی؟ گفتم خروجی کلاهدوز. گفت شما بروید من شما را راهنمایی می‌کنم. رفتم و به اولین خروجی که رسیدم آن خانم از دور گفت بپیچ سمت چپ. در حالی که سمت چپ چاله بود و من متوجه شدم که او اشتباه گفت و من سمت راست پیچیدم آنگاه آقای محترمی پرسید؟ کجا می‌خواهی بروی؟ گفتم کلاهدوز. گفت اجازه بده تا به تابلو نگاه کنم وقتی به تابلو نگاه کرد گفت این خروجی آزادی است و خروجی بعدی که جلوتر است را باید بروی و او تا خروجی بعدی کمکم کرد و سرانجام وارد خط کلاهدوز شده و سوار قطار شدم. باز پیش خودم گفتم حتی آن خانم هم که مشکل بینایی نداشت اشتباه کرد و اگر آن آقا به داد من نمی‌رسید، به اشتباه سوار قطار مسیر آزادی می‌شدم. به راستی چه باید کرد؟ چه چاره‌ای برای خروجی‌ها باید اندیشید تا مناسب حال همه باشد؟ آیا سکوها برای تردد نابینایان مناسب است؟ از مسوولان محترم می‌خواهم یک‌بار چشمان‌شان را ببندند و روی سکو ایستگاه مترو بدون کمک دیگران حرکت کنند. آیا از مسیر خود به سمت چاله مترو یا صندلی‌ها، منحرف نمی‌شوند؟ ما برای حل‌ این مشکلات پیشنهاد می‌کنیم اولا همیشه در انجام پروژه‌ای از گروه هدف نظرخواهی شود، ثانیا در طول سکوی مترو سنگ‌های برجسته در قسمت وسط سکو چیده و در خروجی‌ها از سیستم صوتی استفاده شود زیرا راهنمای مناسبی برای همه مسافران به ویژه نابینایان هست. البته جا دارد از همه مدیران و مسوولان که در جهت تامین رفاه معلولان و نابینایان تلاش می‌کنند به ویژه از شهردار محترم تهران که بیشتر از مسوولان دیگر به فکر تامین رفاه معلولان و نابینایان است تشکر کنیم.

ستار افزا

نابینا و کارشناس ارشد جامعه‌شناسی