چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
خارج از عرف معمول
فیلم «خارج از دید» که یکشنبهشب از برنامه سینماسینما در شبکه ۴ سیما روی آنتن رفت در میانه انبوه فیلمهای حادثهای اکران فصل تابستان سینماهای دنیا، فیلمی هوشمندانه و غیرتجاری به نظر میرسد. این کمدی درام اجتماعی را نمیتوان با کارهای شلوغ و پر سروصدای سینما مقایسه کرد. کافی است نگاهی به کارگردان آن (استیون سودربرگ) بیندازیم تا مطمئن شویم خارج از دید اگرچه در ژانر فیلمهای اکشن قرار میگیرد، ولی کاری کاملا متفاوت از سینمای معمول این ژانر است. در عین حال، کنار سودربرگ نام المور لیونارد، نویسنده هم در این فیلم دیده میشود.
لیونارد و داستانهای او همیشه یکی از انتخابهای محبوب و مشهور صنعت سینما بوده و فیلمسازان باشوق خاصی کتابهای او را دستمایه فیلمنامههای اقتباسی خود قرار میدهند. خارج از دید اولین داستان این نویسنده نیست که تبدیل به فیلمی سینمایی میشود، ولی یقینا یکی از بهترینهای آنهاست. دلیل علاقه صنعت سینما به نوشتههای لیونارد هم مشخص است. دیالوگهای آنها عالی است، شخصیتهای جالب توجه خلق میکند و خط اصلی قصههایش بر پایه رفتارها و گرایشات آدمهاست. به همین ترتیب، خارج از دید هم به صورت فیلمی واقعگرا و باورپذیر درآمده است.
برخی از منتقدان سینمایی فیلمنامه خارج از دید را ـ که توسط اسکات فرانک نوشته شده ـ ضعیفتر از متن داستان لیونارد ارزیابی میکنند و میگویند اگر فیلمنامه هم به اندازه قصه کتاب قوی میبود، تماشاگران سینما با یکی از بهترین فیلمهای دلهرهآور سالهای اخیر دنیای سینما روبهرو میشدند. در عین حال، آنها انتخاب جورج کلونی را برای ایفای نقش اصلی فیلم، یکی از نقاط اصلی قوت فیلم میدانند. این فیلم اولین همکاری مشترک سینمایی کلونی با سودربرگ بود که باعث شد تا آنها پس از آن، در چند فیلم دیگر هم با یکدیگر همکاری کنند. خط اصلی قصه فیلم درباره یک سارق زبده بانک است که در مسیر کار خود مجبور میشود یک مارشال ایالتی را به گروگان بگیرد.
نظر عموم منتقدان سینمایی ـ از راجر ایبرت گرفته تا جیمز براردینلی ـ این است که همه چیز خارج از دید گرم و شیرین است؛ دیالوگها، شخصیتها و موقعیتهایی که در طول داستان برایشان پیش میآید. همین گرمی باعث خلق تعدادی صحنه جذاب میشود. ترکیب بازیگران نقشهای مکمل فیلم هم دقیق و تاثیرگذار است. بویژه وینگ رامس پس از بازی در تعدادی فیلم گنگستری و نقشهای منفی، بهترین گزینه برای ایفای نقش دوست تبهکار جورج کلونی است.
منتقدان سینمایی عقیده دارند از سال ۱۹۹۳ و پس از «سلطان تپه»، خارج از دید بهترین فیلم سودربرگ است. این فیلمساز با ژانر سینمای جنایتکارانه غریبه نیست و چند فیلم در این ژانر ساخته است. وجه مشخصه کار این فیلمساز در ژانر سینمای جنایتکارانه، تلفیق منطقی و مقبول واقعیتها با رویاست. سودربرگ در خارج از دید با تلفیق چند مضمون مختلف در دل یکدیگر، موفق به خلق فیلمی یکدست میشود و انجام چنین کاری، به هیچ وجه ساده نیست. ساموئل الجکسون و مایکل کیتون که از دوستان سودربرگ هستند، بدون دریافت هیچ دستمزدی، به عنوان بازیگر مهمان نقشهای کوتاهی در فیلم بازی کردند. نکته جالب این است که کیتون در این فیلم در نقش همان شخصیتی ظاهر شد که در فیلم «جکی براون» (ساخته کوئنتین تارانتینو که براساس قصه کتاب دیگری از المور لیونارد تولید شد) بازی کرده بود. سودربرگ در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت برخی از دیالوگهای فیلم را دان چیدل بازیگر رنگینپوست سینما نوشت. این دیالوگها همانهایی هستند که در زمان نمایش عمومی فیلم بسیار مطرح شدند و دهان به دهان چرخیدند.
ساندرا بولاک که در زمان تولید فیلم از چهرههای مطرح روز سینما بود، بسیار مایل بود نقش مقابل جورج کلونی را بازی کند، اما سودربرگ پس از چند جلسه تمرین، ترجیح داد او را کنار بگذارد. او بعدها گفت: «بولاک بازیگر خوبی است، ولی اصلا به درد این نقش نمیخورد. شاید او و کلونی بتوانند در فیلم دیگری از من نقش مقابل هم را بازی کنند، ولی این فیلم مطمئنا اقتباسی سینمایی از یکی از داستانهای المور لیونارد نخواهد بود!»
جورج کلونی نقش سارق بانک فیلم را با رضایت کامل قبول و بازی کرد. علت امر هم این است که در دوران کودکی او شیفته سارقان بانک بود و آنها را قهرمانان خود میدانست. همفری بوگارت، جیمز کاگنی و استیو مککوئین بازیگران مورد علاقه وی هستند و ۳ نفر آنها کسانی هستند که نقش شخصیتهای دردکشیده فیلمهای سینمایی را بازی کردهاند. کلونی هنگام بازی در خارج از دید بر این باور بود که نقش او در این فیلم، شبیه نقشهایی است که ۳ بازیگر محبوب او در فیلمهای موفق خویش بازی کردهاند. کلونی خارج از دید را یکی از فیلمهای مورد علاقهاش معرفی کرده است.
سودربرگ، خارج از دید را با این نیت ساخت که بتواند از برچسب کارگردان فیلمهای هنری و غیرمتعارف رها شود. این یک تصمیم آگاهانه از سوی وی بود و نکته جالب این است که این فیلم هم هنوز حال و هوای روشنفکرانه و هنری ساختههای قبلیاش را دارد. این فیلم بعدها در سهگانه موفق و پرفروش خود «یاران اوشن» دوباره حال و هوای خاص خارج از دید را خلق کرد و در کنار آن باز هم به ساخت فیلمهای هنری ادامه داد، اما موفقیت او در امر ساخت محصولات مردمپسند خیلی بیشتر از کارهای روشنفکرانهاش بود. فیلم ۲ قسمتی شرححالگونه او «چه» (درباره چهگوارا) نتوانست آن طور که باید و شاید نظر منتقدان سینمایی را جلب کند، ولی «شیوع بیماری» او در تابستان گذشته (با بازی مت دیمون) از فیلمهای پرفروش فصل بود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست