شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

قبل از ازدواج سعی کنید مانع طلاق شوید


قبل از ازدواج سعی کنید مانع طلاق شوید

مشکلات مربوط به ازدواج یکی از مسایل مهم پیش روی جامعه ماست که حتی برخی از کارشناسان و رسانه ها از آن به عنوان «بحران طلاق» در جامعه نام می برند

مشکلات مربوط به ازدواج یکی از مسایل مهم پیش‌روی جامعه ماست که حتی برخی از کارشناسان و رسانه‌ها از آن به عنوان «بحران طلاق» در جامعه نام می‌برند. به نظر می‌رسد دقت در انتخاب همسر مناسب و دارا بودن ویژگی‌های مناسب شخصیتی برای ازدواج و حل مشکلات معمول زندگی زناشویی مهم‌ترین گام‌ها در این‌باره هستند که در واقع می‌توانند سلامت یک زندگی مشترک را قبل از شروع آن تضمین کنند. خانم آزیتا بهرامی روانشناس در این مورد توضیح می‌دهد.

درکل باید گفت که احساس شکست شخصی و مسایلی مثل مشاجرات دونفره و بی‌‌سرانجامی فرزندان، بروز مشکلات روحی- روانی و تنش‌های مختلف در پی طلاق، پایان مناسب برای هیچ ازدواجی نیست و برعکس شروع‌کننده بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌هاست.

در مورد ازدواج، مهم‌ترین نکته این است که فرد باید به بلوغ همه‌جانبه رسیده باشد، یعنی به بلوغ فکری، بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی، بلوغ روانی و بلوغ شخصیتی. صرفا رسیدن به یک سن خاص کافی نیست و هر شخصی قبل از ازدواج باید در شرایطی باشد که در آن محک بخورد تا ببیند به شرایط لازم برای ازدواج رسیده است. البته قطعا همه جوان‌ها باید خیلی چیزها را فرا بگیرند و نیاز به اندوخته‌های بیشتری دارند اما در کل انتظار می‌رود فردی که به فرض به ۲۵سالگی رسیده است رفتار، کردار، شخصیت و نگاهش به زندگی از لحاظ اجتماعی دیگر کودک صفتی نداشته باشد. پس در اینجا باید گفت ۲۵سالگی دوران پایان دادن به کودک‌صفتی‌هاست. این فرد زمانی که بتواند واقعا به غیر از خودش دیگری را دوست داشته باشد به بلوغ عاطفی رسیده است. اگر رفتارهای اجتماعی‌اش منطبق بر آنچه جامعه می‌پسندد، باشد و به لحاظ اجتماعی به پختگی رسیده باشد، یعنی بلوغ اجتماعی یافته و می‌خواهد ازدواج کند. درخصوص بلوغ روانی هم باید گفت زمانی که فرد از رفتارهای غیرطبیعی فاصله می‌گیرد و دچار رفتارهای تکانشی و پرخاشگری نمی‌شود و خیلی زود اصطلاحا از کوره درنمی‌رود و در اصل پس از تفکر و سنجش تصمیم می‌گیرد یا سخن می‌گوید به بلوغ روانی رسیده است.

این سه محور بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی و بلوغ روانی لازم است اما بلوغ اقتصادی نیز اهمیت دارد. البته در شرایط امروز در بسیاری از جوان‌ها بلوغ اقتصادی به آن شکل که باید حداقل در آغاز ازدواج رخ نمی‌دهد اما به هر حال این فرد باید یک مقدار پس‌انداز داشته باشد و اگر خانه و ماشین شخصی ندارد باید حداقل‌ها را داشته باشد و برای امرار معاش بتواند از کم شروع کند. البته برای ازدواج به سه جنبه اصلی بلوغ عاطفی، روانی و اجتماعی بیشتر از اقتصادی نیاز داریم. خیلی‌ها به جنبه اقتصادی اهمیت بیشتری می‌دهند ولی باید گفت یک جوان نمی‌تواند از نظر اقتصادی توانا باشد مگر اینکه ثروتی از خانواده به او رسیده باشد.

یکی از موارد بسیار مهم در انتخاب همسر در نظر گرفتن سلامت روحی و شخصیتی فرد است. اگر می‌خواهید راحت و آسوده بوده و زندگی خوبی داشته باشید باید از سلامت شخصیت مطمئن شوید. در اینجا رفتار، طرز تفکر، اندیشه، نحوه برخورد، نحوه برقراری ارتباط و ایدئولوژی، احساس، انگیزه و عواطف در اصل ویژگی‌های فردی محسوب می‌شود. گروهی از انسان‌ها یا بسیار بدبین و منفی هستند و همیشه فکر می‌کنند طرف مقابل دروغ می‌گوید یا به نوعی می‌خواهند با شکاکی مچ طرف مقابل خود را بگیرند. این افراد در زندگی شخصی خود پیوسته می‌خواهند مچ بگیرند و ارتباطی که بر مبنای اعتماد و اطمینان تامین می‌شود در این‌گونه افراد وجود ندارد. زندگی با این افراد شکاک بسیار دشوار است!

از سوی دیگر افرادی با شخصیت افسرده وجود دارند که از هیچ‌چیز لذت نمی‌برند، بسیار ساکت‌اند، زود خسته شده و پیوسته احساس نیاز به خواب و استراحت دارند و علاقه‌ای به حضور در جمع ندارند، به‌ویژه جمع‌هایی که در آن تعدادی غریبه نیز وجود دارد، برای آنان سنگین است. البته شخصیت افسرده با بیماری افسردگی متفاوت است و این بیماری افسردگی با دارو یا روان‌درمانی برطرف می‌شود اما شخصیت افسرده این‌طور نیست. در افراد با شخصیت افسرده حالت کناره‌گیری در تعاملات اجتماعی دیده می‌شود. بروز بحران‌های اضطرابی، تبدیل اضطراب به خشم، فریاد زدن، دعوا کردن و ناتوانی در برقراری ارتباط کلامی و غیرکلامی به‌ویژه با همسر خود از دیگر علایم این انسان‌هاست. این افراد حتی در بیان دوست داشتن کلامی هم مشکل دارند و فکر می‌کنند اگر این‌گونه کنند نشانه ضعف آنهاست. افرادی که از نظر شخصیتی دچار مشکل هستند به این باور نمی‌رسند که نیاز به درمان دارند و اصلا قبول ندارند که اضطراب، بی‌اعتمادی، ترس از اجتماع و هر مشکل آنان قابل پیشگیری یا برطرف شدن است و پیوسته می‌گویند نیازی به پزشک ندارند.

نوع دیگر شخصیت‌های مشکل‌دار برای ازدواج، افرادی هستند که به زیر پا گذاشتن قانون و عرف و در اصطلاح خلاف کردن گرایش دارند. این افراد پیوسته درحال انجام کارهای گناه، کلاه بر سر دیگران گذاشتن، دروغ گفتن و... هستند و با وجود اینکه ظاهر بسیار آراسته‌ای دارند و کسی گمان نمی‌کند که آنها دچار مشکل باشند اما پیوسته دروغ می‌گویند و تخلف می‌کنند. آنان پیوسته درحال زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات هستند و اگر هم کسی برخلاف میل‌شان رفتار کند، عصبانی می‌شوند و پرخاشگری کرده به‌طوری که افراد را مجبور به کوتاه آمدن می‌کنند. آنان نه‌تنها با قانون و مقررات مشکل دارند بلکه در بسیاری موارد اهل مواد مخدر و سایر خلاف‌ها هستند. زندگی با این گروه حتی اگر هم به جدایی منجر نشود، ناراحت‌کننده‌، دشوار، غیرلذت‌بخش و طاقت‌فرسا می‌شود که به جز سوختن و ساختن، درگیری و نزاع راه دیگری مطرح نمی‌شود. البته درصورت مراجعه به روانپزشک یا روانشناس با پیگیری‌های طولانی‌مدت قابل معالجه و درمان هستند.

همه روانشناسان می‌گویند باید حتما قبل از ازدواج به روانشناس مراجعه کرد. انجام تست‌های تعیین شخصیت برای هر دو نفر قبل از ازدواج به این دلیل است که تعداد زیادی از زوجین که کار آنها به طلاق می‌انجامد یا کسانی که با نشانه‌های مخفی عارضه اختلال شخصیت زندگی می‌کنند، آرام هستند ولی خوشحال نیستند و زندگی می‌کنند، اگر پیشگیری و به مشاور مراجعه می‌کردند شاید در چنین وضعیتی قرار نمی‌گرفتند.

یک نکته مهم دیگر همسان، هم‌طراز و هم‌شأن بودن زوجین است؛ اینکه از نظر اقتصادی، خانوادگی، فرهنگی، تحصیلی، مذهبی، اعتقادی و از هر نظر که فکر می‌کنیم باید سمت و سوی مشابهی وجود داشته باشد.

خوب نیست که فردی از طبقه ‌خیلی بالای جامعه با فردی در طبقه خیلی پایین ازدواج کند. بی‌شک از نظر فرهنگی، فکری و آداب و رسوم با هم تفاوت دارند. اختلاف طبقاتی بی‌شک مشکل‌آفرین خواهد بود. از سوی دیگر ممکن است دو نفر از نظر اقتصادی هم‌سطح ولی از نظر فرهنگی تفاوت‌های فراوانی داشته باشند. اگر بتوانیم فرهنگ فرد متقابل را به طور کامل مطالعه کرده و بدانیم چه انسان‌هایی هستند، چه خلق و خویی داشته و به چه چیزهایی بیشتر اهمیت می‌دهند و آداب و رسوم‌شان و نحوه فرزندپروری یا همسرداری آنان چگونه است، می‌توان به نتایج خوبی دست یافت. به‌واقع مانند یک محقق باید مطالعه دقیق صورت گرفته و با استخراج اطلاعات به پژوهش در این خصوص پرداخت.

شما یک نفرید که در حال ورود به یک خانواده جدید و یک فرهنگ و طایفه هستید. باید یاد بگیرید خود را وارد آن کنید. حتی ممکن است آنها زبان متفاوتی داشته باشند که باید آن را نیز یاد بگیرید. زبان خیلی مهم است. با فراگیری‌ آن وارد دنیای دیگری شده‌اید؛ یک دنیای وسیع و جدید. فردی که با شما ازدواج می‌کند هم با فرهنگ شما بیگانه است و او نیز باید همین کارها را انجام دهد. اگر او هم دچار سختی و دشواری می‌شود اما باید بدانید که این قراردادی است که از ابتدا میان دو نفر بسته می‌شود. باید رودررو بگویند که چگونه فرهنگ‌هایشان متفاوت است و باید هردو با فرهنگ و نیازهای طرفین آشنا شده و باهم کنار بیایند. خوشبختانه در موارد زیادی شاهد این بودیم که دو فرد با فرهنگ‌های متفاوت ازدواج کردند اما چون مطالعه قبلی و پذیرش‌های لازم را داشتند، بسیار هم موفق بودند. انعطاف‌پذیری یک ویژگی خیلی خوب است که اگر همه بتوانیم در خود ایجاد کنیم صاحب پیشرفت‌های ارزشمندی خواهیم شد.

مصاحبه با خانم آزیتا بهرامی روانشناس و مشاور

علیرضا سردشتی