دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

راه های بهبود اختلال کاستی توجه


راه های بهبود اختلال کاستی توجه

اختلال کاستی توجه که در این مقاله آن را بی توجهی می نامیم , یک عارضه کلی روانی دوران کودکی است که بصورت ناتوانی شدید در توجه کردن و بی اختیاری در رفتار و حرکات ظاهر می شود

" اختلال کاستی توجه" که در این مقاله آن را " بی توجهی" می نامیم ، یک عارضه کلی روانی دوران کودکی است که بصورت ناتوانی شدید در توجه کردن و بی اختیاری در رفتار و حرکات ظاهر می شود.

حالت عمومی این عارضه ، وجود حرکت های اضافی یا " فزونکاری"۲ در کودک است که به طور معمول پس از دوره بلوغ کاهش می یابد ، ولی مشکلات بی توجهی و بی اختیاری همچنان باقی می مانند. گفته می شود که علت این عارضه ، نوعی ضایعه خفیف مغزی است۳ .

بی توجهی به شکل خالص خود بندرت رخ می دهد ، بلکه با سایر مسائل از قبیل ناتوانی های یادگیری یا مسائل روحی همراه است. بی توجهی تغییر پذیر ، نا پایدار و غیر قابل پیش بینی بوده ، درمان آن دشوار است و به صرف وقت طولانی نیاز دارد. راه حل آسان و یکسانی برای مواجهه با بی توجهی دانش آموزان در کلاس و خانه وجود ندارد. اثر بخشی هر اقدامی برای درمان این اختلال در مدرسه به دانش و مداومت کوشش های معلم بستگی دارد.

در این مقاله رهنمودهایی علمی برای برخورد معقول و منطقی با کودکانی که به " اختلال کاستی توجه" دچارند برای معلمان ، مدیران و والدین ارائه می کنیم. این رهنمودها ویژه برای کلیه معلمان و دانش آموزان در سنین متفاوت در نظر گرفته شده اند. برخی از آنها برای کودکان خردسال و بعضی دیگر برای کودکان بزرگ تر به کار می روند. با وجود این ، اصول اساسی آنها از حیث ساختار ، تعلیم و تربیت و ایجاد رغبت برای کودکان در سنین گوناگون عمومیت دارند. مخاطبان این رهنمودها معلمان هستند:

• در وهله نخست اطمینان حاصل کنید که مشکل دانش آموز بطور قطع و یقین از نوع" اختلال کاستی توجه" است. تشخیص این عارضه با معلم نیست. اما معلم می تواند و باید علایم احتمالی آن را شناسایی کند. برای حصول اطمینان ، کودک باید از حیث شنوایی و بینایی آزمایش شود واز نظر تندرستی مورد معاینه قرار گیرد همچنین معلم باید وضع درسی دانش آموز را ارزشیابی کند. این نوع بررسی های وضع ِ دانش آموز باید تا آنجا که ممکن است ادامه یابد تا با قطع و یقین معلوم شود که دانش آموز به این اختلال دچار است. مسؤولیت برخی از این معاینات و بررسی ها برعهده والدین است ، اما معلم می تواند با آنان همکاری داشته باشد.

• حمایت والدین و مدرسه را به خود جلب کنید. وجود دو یا سه کودک مبتلا به " اختلال کاستی توجه" برای معلم مسأله ساز است. از این رو ، معلم باید همکاری والدین و مشاوران متخصص از قبیل متخصصان روان شناسی یادگیری، روان درمانی کودک ، مددکاری اجتماعی ، روان شناسی کودک ، پزشک اطفال و... را جلب کند.

• معلم باید از محدودیت های دانش و تخصص خود برای شناخت این اختلال واقف باشد و بداند که از او به تنهایی انتظار نمی رود آن را تشخصیص دهد و رفع کند. از این رو ، باید بدون هیچ ملاحظه ای در صورت نیاز از دیگران یاری جوید.

• در صورت مشاهده این اختلال ، بهتر است از خود کودک پرس و جو شود. اغلب این کودکان تفکر عینی و شهودی ۴ دارند و اگر از آنها سؤال شود به معلم خواهند گفت که از چه راهی بهتر یاد می گیرند.

اغلب آنها به سبب گم کردن دست و پا و ترس از روبه رو شدن با معلم ، با او ارتباط برقرار نمی کنند و برقراری رابطه را امری غیر عادی می دانند. بنابر این ، معلم باید در برقراری ارتباط و گفتگو با آنها پیشقدم شود و نظر آنها را درباره بهترین راه یادگیری بپرسد. به عبارتی ، در این میان بهترین متخصص ، خود کودک است ، ولی به طور معمول نظر آنها نادیده گرفته می شود. این کودکان همچنین باید وجود این اختلال را در خود درک کنند ؛ زیرا این آگاهی به معلم و دانش آموز هر دو کمک می کند.

• به خاطر داشته باشید که این دانش آموزان برای یادگیری به برنامه و سازمان دهی فعالیت های یادگیری نیاز دارند. از این رو ، باید محیط بیرونی آنها برای یادگیری سازمان یابد تا آنچه را که به طور درونی نمی توانند تنظیم کنند جبران شود. برای این کار ، لازم است معلم فهرستی از تکالیف و فعالیت هایی که باید انجام دهند تهیه کند. این کودکان به یادآوری ، مرور و تکرار نیاز دارند.

• توجه به جنبه های عاطفی یادگیری : این کودکان برای لذت بردن از کلاس درس ، توسط یافتن در یادگیری به جای شکست و محرومیت ، وجد و هیجان به جای دلزدگی و ترس ، به کمک های ویژه معلمان نیاز دارند. بنابر این ، لازم است به عواطفی که در فرایند یادگیری دخالت دارند ، توجه شود.

• نوشتن فهرست انتظارات ، دستورالعمل ها وتکرار شفاهی آنها برای کودکانی که به اختلال کاستی توجه دچارند اثرات مثبت دارد.

• نگاه های پی درپی و برقراری ارتباط دیداری و نگاه مستقیم معلم به کودک ، او را از خیال پردازی باز می دارد و به سؤال کردن و توجه به درس ترغیب می کند.

• معلم باید این گونه کودکان را در اغلب موارد نزدیک میز خود یا درهر کجای دیگری که قرار می گیرد، بنشاند. حضور کودک در مجاورت معلم ، توجه و حواس او را بیشتر به درس جلب می کند.

• در رفتار و بحث و گفتگو با این کودکان باید حد اعتدال رعایت شود واز بحث طولانی واتهام آمیز با آنها خودداری شود.

• تغییر دادن برنامه و فعالیت های یادگیری و انتقال از فعالیتی به فعالیت دیگر برای این کودکان دشوار است و آنها را گیج و سردرگم می کند. از این رو ، معلم باید تغییرات برنامه برای یادگیری را با دقت و حوصله به اطلاع آنها برساند.

• سعی کنید این کودکان رایاری دهید تا برای فعالیت های خارج از مدرسه برای خود برنامه داشته باشند تا از هر گونه تسامح اجتناب شود.

• از تعیین وقت محدود برای گرفتن امتحان و انجام تکلیف در کلاس از این دانش آموزان خودداری کنید ؛ زیرا آنها برای نشان دادن آموخته های خود به وقت بیشتری نیاز دارند.

• برای این کودکان " سوپاپ ِ اطمینان" در نظر بگیرید و برای نمونه به آنها اجازه دهید برای چند لحظه کلاس را ترک کنند ودوباره بازگردند . این عمل موجب تقویت خویشتن بینی ۵ و خود تنظیمی ۶ می شود.

• بیشتر خواهان کیفیت انجام تکالیف درسی باشید تا کمیت. کودکانی که به این مشکل دچار می شوند ، اغلب به کار سبک تری نیاز دارند . ازاین رو ، آنان حین یادگیری مطالب و مفاهیم باید مجاز به انجام دادن کار سبک تری باشند و تکالیف درسی را با فاصله های زمانی انجام دهند و در عین حال تمام وقتی را که برای انجام تکالیف در نظر گرفته شده است ، صرف کنند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.