جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
ثروت برای کارآفرینان
آیا به اندازه کافی هوشمند هستید؟ خشن چهطور؟ شجاعت لازم را دارید؟ حمایت لازم را چه؟ دارید؟ اگر این شرطها را دارید، پس میتوانید یک کسب و کار راه بیندازید. بیشتر کسب و کارها قبل از اینکه موفقیت لازم را بهدست بیاورند، شکست میخورند. اما سئوال اینجاست که آیا اگر این کارآفرین کمی بیشتر پول میداشت، شکست نمیخورد؟ یا حداقل اینقدر زود شکست نمیخورد؟ اگر شما بار اول شکست بخورید، چه چیزی لازم دارید تا بار دوم موفق شوید. پول بیشتر؟ درایت بیشتر؟ کمی شانس یا مقداری جسارت؟ وقتی کسی کاری را شروع میکند، قطعاً نمیتوان مشخص کرد که او در این کار موفق میشود یا نه. بیل گیتس از دانشگاه هاروارد انصراف داد و با همکاری رفیقش، پل آلن، مایکروسافت را به راه انداخت کسی فکرش را هم نمیکرد که این دو نفر اینقدر موفق شوند. مطمئن هستم که پدر و مادرهایشان از اینکه آنها از هاروارد انصراف دادهاند، خیلی ناراحت بودند. وقتی که من کسب و کاری راه انداختم، دو نفر مرا راهنمائی میکردند. یکی از آنها انتظار داشت که موفق شوم، دیگری زیاد خوشبین نبود زیرا اعتقاد داشت طاقت مواجهه با ناملایمات کار تجارت را ندارم. شرکت اول من ۱۰ سال با موفقیت کار کرد و بعد از ۱۰ سال آن را فروختم. چون دیگر طاقت ناملایمات کار را نداشتم. هر دوی این مشاوران درست گفته بودند. من خوششانس بودم؟ موفق بودم؟ بدبخت شده بودم؟ بله؛ همهٔ اینها درست است. وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم که مشتریان خوبی نداشتم. پول فراوانی هم نداشتم. چند پروژه اول هم خوب کار نکردند و بازده ضعیفی داشتند. بیشتر پول میدادم تا پول دربیاورم. اما جا نزدم. به راهم ادامه دادم و پیش رفتم تا بالاخره ورق برگشت. وقتی شرکت دوم را به راه انداختم، همه چیز تغییر کرده بود. اعتماد به نفس کامل داشتم. مسیر خود را کاملاً میشناختم. زندگیام کامل بود. ازدواج کرده بودم و سه فرزند داشتم. پول درمیآوردم و به تعطیلات میرفتم. افقهای دور را میدیدم. شش ماه کارم راکد ماند. آن شش ماه کند و سخت گذشت. سپس کار جدیدی را شروع کردم در کار جدید از ابتکارات و ابداعات خودم استفاده کردم. به تنهائی و در خانه خودم کار کردم. مهارتهای خاصی داشتم که مردم به آنها احتیاج داشتند. این رویه به خوبی پیش رفت. هنوز هم خوب پیش میرود. ممکن است بارها شکست بخورم. شکست حتی برای بیل گیتس هم پیش میآید. اما موفقیتهایش آنقدر زیاد است که این شکستها آنقدرها هم به چشم نمیآید. جان لنون، یکی از اعضاء گروه موسیقی بیتلز بود. در یکی از سفرهایش به ایالات متحده، خبرنگاری از او پرسید علت موفقیت بیتلز چیست؟ او گفت: اگر میدانستم، خودم یک گروه تشکیل میدادم و آن را مدیریت میکردم. در عرض این چند سال، چیزهای زیادی یاد گرفتهام. یکی از آنها مربوط به تعیین هدف است. در ابتدا هدف محدود و کوچکی برای خود تعیین کنید. آنچه را که عمیقاً آرزوی دسترسی به آن را دارید، برای خود تعیین کنید. باید هدفی را تعیین کنید که واقعاً به آن ایمان دارید چون باید برای رسیدن به این مقصد، ساعات زیادی کار کنید، باید گاهی اوقات از خانوادهتان بگذرید و به این هدف بپردازید. از هر فرصتی استفاده کنید. به کوچکترین امکان موفقیت توجه کنید و هرگز دست از کار نکشید؛ هرگز.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست