جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دفاع ملی موشكی آمریكا رازی كه پنتاگون می خواهد شما ندانید


دفاع ملی موشكی آمریكا رازی كه پنتاگون می خواهد شما ندانید

طرح بلندپروازانه دفاع ملی موشكی آمریكا كه از سوی پنتاگون و با هدف مقابله با حملات كشورهای دیگر طراحی و اجرا گردیده است با مخالفت های گسترده داخلی و خارجی روبه رو شده است

یك راز كوچك در مورد دفاع ملی موشكی ایالات متحده وجود دارد كه پنتاگون نمی‌خواهند شما آن را بدانید. راز این است: سیستم كنونی دفاع موشكی از پایه معیوب است".

طرح بلندپروازانه دفاع ملی موشكی آمریكا كه از سوی پنتاگون و با هدف مقابله با حملات كشورهای دیگر طراحی و اجرا گردیده است با مخالفت‌های گسترده داخلی و خارجی روبه‌رو شده است. در این طرح ضمن استقرار موشك‌هایی در خاك آمریكا، كلیه موشك‌های بالستیك، پرتاب شده به سوی اهدافی در خاك ایالات متحده ره‌گیری و منهدم می‌گردد. برنده اصلی این طرح كه تاكنون صدها میلیارد دلار برای آن هزینه شده و پیش‌بینی می‌شود كه در مجموع یك تریلیون دلار هزینه خواهد داشت، ابرشركت‌هایی هستند كه در سایه این پروژه، سودهای هنگفتی به دست خواهند آورد. نویسنده این مقابله با بررسی ابعاد مختلف این طرح و كارایی احتمالی آن در صورت مواجهه با تهدیدی واقعی، معتقد است كه مردم آمریكا در نهایت بازنده اصلی چنین طرح‌های بلندپروازانه و بی‌فایده‌ای هستند.

یك راز كوچك در مورد دفاع ملی موشكی ایالات متحده وجود دارد كه پنتاگون نمی‌خواهند شما آن را بدانید. راز این است: سیستم كنونی دفاع موشكی از پایه معیوب است". این وضعیت نه تنها از بعد تكنولوژیكی ،‌بلكه از لحاظ منطق و مفهوم وجود دارد. چرا كه این سیستم نباید بنا می گردید حتی نباید این پروژه آغاز می‌شد و نظیر جنگ ما در عراق ،‌ اگر این سیستم به كار گرفته شود ایالات متحده بی‌دفاع‌تر و خطرپذیرتر از وضعیتی خواهد بود كه اصولا این سیستم وجود خارجی نداشت. اجازه بدهید كه بیشتر در این مورد بیندیشیم .اصولا ایده دفاع ملی موشكی، ایده خوبی است یا خیر؟ و نظیر هر سیستم پیچیده دیگر كه باید چهار مرحله توجیه فنی و عملی را بگذارند. آیا اصولا این آزمون‌ها ضروری‌اند؟ و آیا این سیستم دفاعی، كارایی خواهد داشت؟‌ و آیا جایگزین‌های دیگری برای آن وجود دارد؟ و آیا منافع آن بیش از معایب آن است؟ این موارد نكاتی ساده اما بسیار حایز اهمیت هستند. مشكل سیستم دفاعی موشكی این است كه این سیستم در همه این چهار مرحله شكست خواهد خورد.

اینك به این نكات توجه نمایید:

الف) آیا این سیستم دفاع ملی موشكی ضروری است؟

به خاطر داشته باشید كه این طرح بلندپروازانه، برای دفاع از امریكا در برابر پرتاب موشك‌های اتمی دولت‌های محور شرارت ایجاد شده است. اما این طرح از ریشه مضحك است چرا كه حتی تصور این حرف‌ها هم به سختی ممكن است . همچنین باید دانست كه چهار كشور مورد نظر دولت امریكا (یعنی كره شمالی ، سوریه، ایران و عراق) اصولا فاقد موشك‌های بالستیك هستند. این سناریو در سال ۱۹۹۷ میلادی طراحی شده بود كه بر مبنای آن ، كره شمالی در ۸ سال آینده به این موشك‌ها دست می‌یافت. اما برنامه توسعه موشكی این كشور، دو سال قبل از آن یعنی سال ۱۹۹۵ میلادی متوقف شده بود. به علاوه، درحالی كه كره شمالی توافقاتی با كره جنوبی به دست‌آورده، اما طرح دفاع موشكی همچنان تداوم یافته و بدون هیچ تغییری دنبال شده است.

سایر این دولت‌های محور شرارت چه وضعیتی دارند؟ عراق كه با اشغال نظامی روبه رو شده و دیگر تهدیدی علیه هیچ كس به جز سربازان بی‌دفاع ارتش امریكا محسوب نمی‌شود. ایران نیز دارای موشك‌های بالستیك و هسته‌ای نیست. همچنین لیبی حتی از ساخت یك ساعت معمولی كه بتواند همتراز با دقت مورد نیاز در ساخت یك موشك بین قاره‌ای به كار رود ناتوان است. لذا حتی صحبت از دارا بودن موشك‌هایی كه بتواند نقاطی در چند هزار مایلی را مورد هدف قرار دهد بی‌معنی می‌باشد.

ب) آیا این سیستم دارای كارایی مورد نظر پنتاگون خواهد بود؟

آزمون‌هایی كه تاكنون انجام شده است، بیش از آنكه با ارزش باشند، وضعیتی طنز‌آمیز داشته‌اند. چرا كه بیشتر این آزمایش‌ها باشكست روبه‌رو شده‌اند. البته بعدها دست‌اندركاران یكی از پروژه‌ها اعتراف نمودند كه برای دستكاری نتایج، تحت فشار بوده‌اند. به علاوه در آزمایش‌های اخیر هدف مورد نظر، یك دستگاه فرستنده ردیاب بوده است كه مسیر حركت خود را اعلام می‌كند. بدین ترتیب تنها یك قاطر كور قادر به یافتن این هدف ها نخواهد بود. باید دانست كه مشكلات مربوط به كارایی این سیستم در چهار گروه قابل ذكر است:

▪ نكته اول اینكه ، اصولا هدف قرار دادن یك گلوله با یك گلوله دیگر، كاری بسیار مشكل و تاحدودی غیرعملی است. در واقع باید دانست كه این موشك‌ها با سرعتی ۱۰ برابر یك گلوله معمولی، به سوی مقصد پرتاب می‌شوند.

▪ نكته دوم نیز به آزمون‌های انجام شده باز می‌گردد، چرا كه در یك سیستم كارا و عملیاتی دفاع موشكی كه بزرگ‌ترین ماشین ساخته شده بشر تاكنون است، میلیون‌ها قطعه و صدها میلیون كد رایانه‌ای وجود دارد كه میلیون‌ها مایل از فضای پیرامون زمین را در بر می‌گیرد. به علاوه، این سیستم باید كاملا دقیق بوده و به صورتی موفق عمل نماید اما سیستم كنونی، هیچ گاه در یك جهان واقعی در مورد آزمایش قرار نگرفته است.

در مورد این مساله كمی بیشتر بیاندیشید. آیا شما نیز سیستم حسابداری شركت خود را بدین گونه مدیریت می‌كنید؟ و آیا شما همه صورت‌ حساب‌های مربوط به یك هزینه را با چشمانی بسته پرداخت می‌كنید؟ و آیا شما باید همه هزینه‌های مربوط به سیستمی را كه تاكنون هرگز در دنیای واقعی آزمون نشده بپردازید؟

▪ سومین نكته نیز این است كه این سیستم فاقد توانایی در تشخیص میان اهداف واقعی و اهداف گمراه‌كننده است. اما كاملا واضح است كه پرتاب این موشك‌های گمراه كننده ، بسیار ارزان‌تر و ساده‌تر از منهدم كردن این اهداف خواهد بود. لذا در رویارویی دو سیستم تهاجمی و تدافعی، پیروزی كشور مدافع، بسیار مشكل است. هر چند شكست فاجعه‌آمیز این دفاع موشكی، از هم اكنون قابل پیش‌بینی است. اما آخرین و مهم‌ترین مشكل این است كه یك بمب قرارداده شده در بخش باریك كشتی و یا در بخش تحتانی یك كامیون، می‌تواند كل این سیستم را فلج كند. این روشی است كه یك مهاجم واقعی می‌تواند از آن بهره بگیرد. (به حوادث ۱۱ سپتامبر توجه كنید) این روشی ساده‌تر ، سریع‌تر ،‌كم‌هزینه‌تر ،موفقیت‌آمیزتر و عاقلانه‌تر در مقایسه با استفاده از موشك‌های بین قاره‌ای است كه گازهای فراوانی نیز از انتهای آن خارج می‌شود؛ چرا كه سیستم دفاعی موشكی ما در برابر این گونه حملات كاملا ناكار است به علاوه این روش نیازی به كار پیچیده مهندسی و سرمایه‌گذاری هنگفت مالی ندارد.

ج) آیا جایگزین‌های بهتری برای این سیستم دفاع موشكی وجود دارد؟

پیش‌بینی‌های محافظه‌كارانه‌تر نشان می‌دهد كه استقرار این سیستم، صدها میلیارد دلار هزینه دارد(۹۰ میلیارد دلار تاكنون در این بخش هزینه گردیده و ما هنوز نتوانسته‌ایم بهره‌برداری از این سیستم را آغاز كنیم.) منتقدان این سیستم معتقدند كه استقرار كامل این سیستم، به هزینه‌ای معادل یك تریلیون دلار نیازمند خواهد بود. اگر هم به تاریخچه ولخرجی‌های پرهزینه پنتاگون نگاهی بیاندازید،دلایل خوبی وجود دارد كه این پیش‌بینی دور از واقع نیست. (خرید چكش‌های ۷۰۰ دلاری برای استفاده سربازان در مناطق جنگی از سوی پنتاگون در چند سال پیش را بسیاری از ما به خاطر داریم.)

استفاده مناسب از این بودجه‌ یك تریلیون دلاری می‌تواند بخش مهمی از بدهی ملی كنونی ۷ تریلیون‌دلاری دولت ما را پرداخت كند. همچنین می‌تواند با این بودجه، در برابر كشورهای محور شرارت، علاوه بر پرداخت مشوق‌های مناسب مالی در جهت متوقف كردن برنامه‌های توسعه موشكی ،‌كشتی‌های جنگی نیروی دریایی ایالات متحده را نیز به صورت دایمی در سواحل این دولت‌ها، مستقر نموده تا همه موشك‌های شلیك شده از خاك این كشورها را هدف قرار دهند. به علاوه امكان ارایه كمك‌های اقتصادی دولت امریكا جهت توسعه این كشورها نیز در كنار امكان دستیابی آنان به بازار امریكا از جمله سایر راه‌حل ‌های ممكن خواهد بود.انجام همه این اقدامات، هزینه‌ای بسیار كمتر در مقایسه با استقرار سیستم دفاع ملی موشكی، در بر خواهد داشت. مطمئنا این راهكارها اثر بخش‌تر نیز خواهند بود. به ویژه اینكه همان طور كه دولت كره شمالی بارها اعلام نموده است، در صورت كمك‌های مالی و فنی دولت ما، از برنامه‌های مربوط به توسعه سلاح‌های هسته‌ای خود چشم پوشی می‌كند.

د) در نهایت نیز این سوال مطرح می‌شود كه آیا این سیستم منافعی بیش از مضرات آن خواهد داشت؟

پاسخ به این سوال می‌تواند به مهم‌ترین شاخص سنجش موفقیت‌ سیستم دفاعی ملی موشكی ایالات متحده تبدیل شود. چرا كه استقرار كامل این سیستم، منجر به نابودی كلیه فعالیت‌های پیشین در زمینه كنترل سلاح‌های كشتار جمعی در ۵۰ سال اخیر خواهد شد.

به علاوه بر این سیستم نوین، امریكا به دولتی مهاجم و نابودكننده بدل می‌شود. دو دولت چین و روسیه اعلام كردند كه در پاسخ به بكارگیری این سیستم از سوی ارتش امریكا، با افزایش قابلیت‌های تهاجمی خویش به مقابله خواهند پرداخت. بدین ترتیب، این كار می‌تواند به یك مسابقه جهانی در زمینه گسترش تسلیحات جنگی به ویژه در منطقه حساس جنوب آسیا منجر شود.

متحدان اروپایی ما نیز در برابر این طرح موضع‌گیری كرده‌اند، به ویژه اینكه آنان معتقدند، این كار دنیا را ناامن‌تر خواهد كرد. رئیس جمهور فرانسه در دیدار خود با رئیس جمهور كشور ما و همزمان با اولین دیدار جرج بوش پس از اروپا، چنین گفته بود: «این یك دعوت پرهزینه به گسترش تسلیحات نظامی است. پاسخ كره شمالی به اشغال عراق نیز باید مورد توجه شما قرار گیرد چرا كه دولت این كشور سلاح‌های هسته‌ای را به عنوان یك عامل اطمینان‌بخش در برابر تهاجم به سرزمین‌ خویش برگزیده است و این كار منطقی می‌باشد.»

یك منطق مشابه نیز در بخش دفاع موشكی وجود دارد. اگر ایالات متحده خواهان ساخت آن بوده و دیگران معتقدند كه این كار باعث تهدید امنیت آنهاست، آنان بی‌كار نخواهند نشست و به گسترش زرادخانه هسته‌ای خود می پردازند تا در برابر اقدامات ایالات متحده به دفاعی موثر دست بزنند؛ لذا سلاح‌های هسته‌ای بیشتری در سراسر دنیا و در میان دولت‌هایی بیشتر، گسترش خواهد یافت كه در مجموع به ناپایداری وضعیت جهان در مقایسه با دوره پیش از استقرار این سیستم،منجر خواهد گردید تا اینجا ما با ۴ مرحله‌ای آشنا شدیم كه برای توجیه فنی و اجرایی یك سیستم تسلیحاتی ضروری است چرا كه یك سیستم در مرحله اول باید ضروری ودر مرحله بعد؛ منافعش بیش از معایبش باشد. ما معتقدیم كه سیستم كنونی دفاع ملی موشكی ایالات متحده هیچ یك از این مراحل را با موفقیت طی نخواهد كرد، لذا این طرح برنامه‌ای خطرناك و بیمار است اما چرا با وجود همه این مشكلات این طرح همچنان در حال اجرا است؟

نكته اول را باید در این حقیقت جست‌‍‌وجو كرد كه اصولا این سیستم به هیچ وجه رویكردی دفاعی نداشته است. حتی مدافعان این سیستم نیز بیش از سایر مردم از این امر آگاه هستند. چرا كه از دیرباز "دفاع موشكی" ،‌سیستمی تهاجمی و نه تدافعی بوده است. و در گام بعدی كنترل فضا به عنوان جبهه عملیاتی آن برگزیده شده است و هیچ یك از نقاط دنیا از تیررس این موشك‌ها در امان نخواهد بود. از روزهای آغازین به وجود آمدن این ایده كه به عنوان جنگ ستارگان شناخته می‌شد، قلب دفاع موشكی در اشعه‌های لیزر هدایت سلاح‌های هسته‌ای قرار داشت. این سیستم ارایه‌كننده یك طرح پیچیده بود كه بر اساس آن، سلاح‌های هسته‌ای ایالات متحده در فضا مستقر می شد.

رودی وود روف فیزیكدانی كه برنامه‌ اشعه ایكس را در آزمایشگاه "لاورنس لیورمور" مدیریت كرد چنین گفته بود: « اگر اشعه لیزر این قدرت را داشته باشد كه موشك‌های دشمن را نابود كند، مطمئنا می‌تواند اهدافی را در سطح زمین نیز با سرعت و قدرتی بالا منهدم نماید.»

برای پافشاری بر این نكته، به این خبر كه در وب‌سایت "اخبار فضایی و امنیتی "‌ منتشر گردیده است، توجه كنید: " مطالعات انجام شده توسط بخشی دفاعی به این نتیجه رسیده است كه پیش از آنكه سیستم مربوط به ایستگاه‌‌های نبرد لیزری به وضعیتی دست یابد كه واقعا در مقابله با موشك‌های بالستیكی مفید باشد، این سیستم به آن اندازه قدرتمند خواهد بود كه شهرها را در چند دقیقه نابود نماید.»

همراه با دكترین رادیكال بوش در مورد سیاست‌ جنگ‌های پیش‌گیرنده، سیستم دفاع ملی موشكی به ایالات متحده این قدرت را خواهد داد كه به توانایی اجرای این عملیات‌های پیش‌دستانه، دست یابد. چرا كه توانایی یك كشور در انهدام تسلیحات نظامی كشوری دیگر، حتی پیش از آنكه از این سلاح‌ها استفاده كند به معنای دستیابی به قدرتی بلامنازع خواهد بود.

بدین ترتیب علی‌رغم همه تلاش‌هایی كه تاكنون در جهت ایمن‌تر نمودن دنیا از تهدیدات هسته‌ای انجام شده است. استقرار این سیستم ملی دفاع موشكی به افزایش ریسك این حملات منتهی خواهد بود. چرا كه نظامی كردن فضا ارزان‌تر، اطمینان بخش‌تر و دقیق‌تر بوده و با موفقیت بیشتری نیز همراه است.

به‌علاوه، یكی از دلایل منطقی ایجاد این دفاع موشكی، كمك به رشد مالی كارگزاران صنعتی - نظامی طرف قرارداد با پنتاگون می‌باشد. به دنبال افول اقتصادی این ابرشركت‌ها پس از پایان جنگ سرد، در سایه تحقق چنین طرح‌هایی، مطمئنا این ابرشركت‌ها به منافع مالی قابل توجهی دست خواهند یافت. این ابرشركت‌ها غول پیكرند. آنها قدرتمندند و میلیون‌ها دلار صرف خرید سیاست‌مداران می‌كنند، همان طور كه ما برای خریدهای روزمره خویش به یك بقالی می‌رویم. از دیدگاه آنان، دفاع موشكی، یك سیستم تسلیحاتی كامل است . هر چند در واقع، این مجموعه غیرضروری و ناكارآ بوده و صدها میلیارد دلار هزینه در برداشته است.

به علاوه، این كار موجب جهت‌گیری و اقدامات تدافعی از سوی دولت‌های روسیه و چین شده است كه می تواند به بروز یك مسابقه جهانی دیگر تسلیحاتی منجر گردد كه بر اساس آن ، همه جنبه‌های درگیر منازعات بین‌المللی تلاش می‌كنند تا خود را در نیمه اول قرن بیست و یكم به تجهیزات كشتار جمعی مسلح كنند.

علی‌رغم شكست دولت امریكا در اشغال عراق، باید اذعان كرد كه ما در جنگ سرد به پیروزی دست یافتیم. هم اكنون نیز دولت ما قدرتمندتر از هر زمان دیگری است . اما در كنار این قدرت، باید عاقلانه عمل نمود تا همه تلاش‌های انجام گرفته در جهت ایجاد صلح، به موفقیت منجر شود . ما در آستانه دوره‌ای حساس قرار گرفته‌ایم كه می‌تواند به افزایش تعداد دشمنان ما منجر شود. سیاست‌ كلیدی ما باید تلاش در جهت همكاری بیشتر صلح‌جویانه همه انسان‌ها و دولت‌ها در كنار یكدیگر باشد. دفاع موشكی می‌تواند منجر به بر هم زدن بسیاری از معادلات جهانی گردد، چرا كه در سایه استقرار این سیستم نامتعادل و پایان‌ناپذیر در بخش صنایع تسلیحاتی ایالات متحده بسیاری از آرزوهای صلح‌جویانه مردم دنیا كه همواره خواهان آن بوده‌اند ناكام خواهد ماند، وضعیتی كه مورد نظر و خواست درونی بسیاری از ما نیست.

نویسنده:رابرت فریمن

منبع:ماهنامه سیاحت غرب ، شماره ۴۷