شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خیلی از زنان بازیگر و نویسنده را می شناسم که سقط جنین کرده اند


خیلی از زنان بازیگر و نویسنده را می شناسم که سقط جنین کرده اند

گفتگو با چیستا یثربی فیلمنامه نویس دعوت

▪ اولین سوالی که هنگام دیدن فیلم دعوت برایم پیش امد این بود: چه ضرورتی داشت که یک موضوع مشخص مثل " سقط جنین " را در دل ۵ داستان بگنجانید و در قالب ۵ اپیزود تکرارش کنید؟

ـ البته در فیلمنامه اولیه " دعوت " هفت اپیزود داشتیم. چون هفت یک عدد مقدسی است. ما روی زن های مختلف مطالعه موردی کرده بودیم. با زن هایی که می خواستند جنینشان را سقط کنند مصاحبه کرده بودیم و می دانستیم این ها از چه طبقاتی هستند. من اصرار داشتم طبقات مختلف اجتماعی را که با مساله سقط در ارتباطند ، نشان بدهم. در " دعوت " شما از هفت منظر به یک واقعه نگاه می کنید. در سینمای ایران فیلمی را نداریم که هفت طبقه اجتماعی و اقتصادی مختلف با یک مشکل مواجه شوند. در اجرای فیلمنامه مجبور به حذف یک سری از داستان ها شدیم. داستان هایی که بچه به صورت نامشروع متولد می شد ، با ممیزی های ارشاد جور در نمی آمد. بنابراین خودمان را درگیر موضوعاتی کردیم که به خانواده حرمت می گذارد. زنانی را نشان دادیم که فعال و مثبت و تاثیر گذارند ولی به هر دلیلی زمان بارداری شان مناسب نیست. اولش قرار بود با یک داستان فیلم بسازیم ، اما دیدیم این قدر این موضوع فراگیر است که ما باید همه داستان ها را بگوییم.

▪ البته ما آدم های مختلفی را می بینیم که در نهایت همگی به یک نقطه مشترک می رسند. یعنی از لحظه ای که تلفن زنگ می زند می دانیم در پایان اپیزود قرار است یک نفر وسوسه شود که جنینش را سقط کند و بعد دوباره پشیمان شود و بچه را نگه دارد. بنابراین تماشاگر می تواند پایان هر اپیزود را پیش بینی کند.

ـ یادمان باشد چه کسی این فیلم را ساخته است. حاتمی کیا یک فیلمساز مذهبی است که به شدت با سقط جنین مخالف است. او می خواسته دیدگاه های خودش را بگوید. حاتمی کیا برای ساخت فیلم هفت ، هشت تا سوژه دیگر هم داشت ولی " دعوت " را کار کرد. چون می دید که سقط دارد بیداد می کند . می دید که در جوی خیابان ها هم جنین می اندازند. او می گفت : با این کارها روزی و برکت از سرزمین ما گرفته می شود. بله درست است. مخاطب می داند که آخر هر کدام از اپیزودها هیچ سقطی صورت نخواهد گرفت. چون حاتمی کیا دیدگاه خودش را مطرح می کند و دیدگاهش این است که نباید سقط صورت بگیرد. تماشاگر می خواهد بداند هر کدام از شخصیت ها به چه دلیل از تصمیمشان منصرف می شوند. اگر این نکته در آمده باشد، می شود گفت ما موفق بوده ایم.

▪ فکر می کنم به دلیل تعدد داستان ها ، انگیزه شخصیت های درام خیلی کمرنگ مورد پرداخت قرار گرفته است؟

ـ کوتاهی اپیزودها موجب شده ما برخی مواقع نتیجه هایی که دلمان می خواهد را نگیریم. مثلا در اپیزود " شیدا " (مهناز افشار) ، او خودش را داخل برف می اندازد و یک دست بیرون می آید. در فیلمنامه مادر به بچه اش می گوید یک کاری کن که من و تو نمیریم. بچه مادر را به حالت تهوع می اندازد تا مادر گرم شود. برخی اپیزودها به شدت کارت پستالی و کوتاه شده اند.این ها به کارگردانی برمی گردد. می خواهم قصه های "دعوت" را چاپ کنم. خود حاتمی کیا معتقد است این قصه ها باید چاپ شوند تا مردم بدانند چه سیری طی شده است. چون من اول هفت قصه نوشتم و بعد تبدیل به فیلمنامه اش کردم. مردم باید بدانند که این مادرها هر کدام به چه دلیل سقط نمی کنند. دلیل این مادرها در دل یک مجموعه داستان ۵۰۰ صفحه ای گفته شده اما این موضوع در اپیزودهای ده دقیقه ای نامعلوم است . ما نمی دانیم چرا شیدا یا سیده خانم از تصمیشان منصرف می شوند.

▪ فکر نمی کنید تعداد زیاد شخصیت ها موجب ضعف در شناساندن آنها شده و فیلمنامه نویس فرصت کافی برای شخصیت پردازی پیدا نکرده است؟

ـ اگر بخواهم راستش را بگویم باید بگویم ، بله. باید در هرقصه تاکید و تمرکزمان را روی زوج زن و مرد می گذاشتیم. بقیه پس زمینه کار بودند. پنج تا مادر بازیگران اصلی اند. چون آن ها در نهایت تصمیم می گیرند بچه به دنیا بیاید یا نه. بقیه باید کمرنگ شوند و فقط به آن ها اشاره شود.بقیه شخصیت نیستند و فقط به آن ها اشاره می شود. اتفاقا برخی بازیگران مرد از حضور در فیلم پرهیز می کردند چون می گفتند ما جایی برای بروز نداریم. قطعا اپیزودهای کم جمعیت بهتر از آب درآمده اند.مثل اپیزود "بهار" ( مریلا زارعی)

▪ اتفاقا خیلی ها معتقدند اگر همین داستان " بهار " را در قالب یک فیلم ۹۰ دقیقه ای گسترش می دادید موفق تر بودید ؟

ـ حاتمی کیا می گفت: موضوع مردان دوزنه در فیلم "شوکران" گفته شده.زنی که می خواهد بچه اش را نگه دارد در " من ترانه پانزده سال دارم " آمده است و ...

من خودم تئاتر اپیزودیک خیلی کار کردم . ولی من دو تا شخصیت اصلی استفاده می کنم. اصلا شخصیت فرعی ندارم. اگر هم داشته باشم، تمثیلی اند. تمرکز اصلی ام را روی تم می گذارم. فیلم های این طوری موضوع محورند. شخصیت ها مهم نیستند.

▪ شما مسوولیت انتخاب بازیگران را هم بر عهده داشتید. چه اصراری بود که حتما ستاره ها و بازیگران محبوب در این فیلم جلوی دوربین بروند؟

ـ این موضوع از من خواسته شده بود. من خودم معتقدم بازیگر باید کارش را بلد باشد. اصلا با نابازیگر موافق نیستم.وقتی قرار است در اپیزود اول یک سوپر استار را نشان دهیم ، باید "مهناز افشار" را بیاوریم تا مردم باور کنند. "مریلا زارعی" را به خاطر توانایی هایش آوردم. برای اپیزود دوم فقط دو تا بازیگر را داشتیم که لهجه لری بلد باشند. "شهره لرستانی " و " سحر جعفری جوزانی" لرستانی اصلا به این نقش نمی خورد. تهیه کننده به من گفته بود: ما یک فیلم پر بازیگر و پر ستاره می خواهیم . چون موضوع حساس بود و دوربین کلوزآپ زیاد می گرفت ، باید بازیگران توانا و محبوب استفاده می کردیم.منطق درستی است چون مردم حوصله ندارند کسی را که زور می زند بازی کند ، ببینند.

نقش فروتن را قرار بود " بهرام رادان " بازی کند. اما او نپذیرفت. چون زمان نقش کم بود.

▪ فکر می کنم بر اساس اینکه زن مخالف سقط است یا مرد می شود یک تقارن هندسی در فیلم نامه پیدا کرد. این تقارن حساب شده بود؟

ـ من همه قصه ها را با هم دادم. فکر می کنم در تدوین به صورت تصادفی متقارن در آمده. در دو تا قصه دیگر هم زن ها بچه می خواستند و مردها مخالف بودند. اول قرار بود اپیزودها "تو در تو" تدوین شوند. یعنی یک تکه از زندگی بهار را ببینیم ، بعد شیدا که در زندگی بهار هم حضور دارد. کارگردان گفت: شاید این طوری با مردم ارتباط برقرار نکنند.

▪ همه اپیزودها پایان پیروز مندانه ای دارند . یعنی در ۵ داستان سقط انجام نمی شود و جنین زنده می ماند. با وجود این پایان امید بخش احساس می شود که لحن فیلم بسیار تلخ از آب در آمده است. این تناقض چگونه قابل توجیه است؟

ـ بله. قرار بود آخرش "مهتاب کرامتی" در قالب پرستار با یک لباس فرشته گونه بیاید و به این هفت مادر ، هفت فرزند بدهد.

این دقیقا سلیقه کارگردان است که فیلم تلخ باشد. دست روی نقطه ای گذاشتید که تا به حال هیچ کس از من نپرسیده بود. این نقطه اختلاف نظر من و حاتمی کیاست.اگر من کارگردان بودم رگه های طنز تلخش را خیلی بیشتر می کردم. حاتمی کیا علاقه داشت این کار سنگین تمام شود. می گفت تماشاگر باید با یک غمی بیرون بیاید. من دوست داشتم با طنز تلخ مردم را به فکر وادار کنم. طنز چون بی رحم تر است توان تحملش هم سخت تر است.

نقطه دید من این جا با کارگردان همخوانی نداشت. در ماجراهایی که من نوشته ام ، طنزش خیلی زیاد است. به حدی که تماشاگر قهقهه بزند. اما حاتمی کیا بعضی هایش را دوست نداشت و درآورد. او می خواست یک فیلم تلخ بسازد.

▪ ولی با این حال اپیزود " سیده خانم " لحظات کمیک زیادی دارد و در چند جا مخاطب را می خنداند.

ـ آن بخشی از طنزهایی است که باقی مانده . گوهر خیر اندیش با بازی بی نظیرش طنز ماجرا را بیشتر کرد.تازه یکی بخشی از دیالوگ های سیده خانم ( خیر اندیش) از طرف ارشاد حذف شده است. کارگردان هر کار می کرد نمی توانست طنز این اپیزود را بگیرد. به نظر من حاتمی کیا خیلی خوب می تواند تراژیک ببیند. اما من تراژدی را خیلی خوب می توانم طنز ببینم.

▪ با وجود این که شما و حاتمی کیا سلیقه های متفاوتی داشتید در هنگام نوشتن فیلم نامه چگونه به تفاهم می رسیدید؟

ـ من و حاتمی کیا دنیاهای متفاوتی داریم. اما نقطه اشتراکمان " مخالفت با سقط جنین " است. از نظر من هیچ کارگردانی اسطوره نیست. من خیلی از فیلم های حاتمی کیا مثل آژانس شیشه ای و ارتفاع پست را دوست ندارم. اما برای او و دید شاعرانه اش خیلی احترام قائلم. برای حاتمی کیا نوشتن خیلی سخت بود. او یک کارگردان کمال گراست و دوست دارد همه چیز در متن دقیق و تکمیل شده باشد. من سعی کردم خودم را با نگاه تلخش تطبیق دهم. می دانم که برای فیلم "دعوت" صادقانه شروع کرد و نمی خواست فیلم اپیزودیک مدرنی بسازد که صرفا تماشاگر پسند باشد. می خواست واقعا " سقط جنین" را زیر سوال ببرد و مردم را به تفکر وادارد. او در این فیلم یک علامت سوال بزرگ ایجاد کرد که آیا درست است ما دعوت را پس بفرستیم یا نه؟ من خودم خیلی از زنان بازیگر و نویسنده را می شناسم که " سقط جنین " کرده اند. ما در این فیلم یک سنت شکنی کردیم. وارد بحث های پشت دل آدم ها شدیم. چون خیلی از زن ها سقط می کنند ، بدون این که هیچ کس حتی همسرشان خبردار شود.

من فکر می کنم حاتمی کیا در این فیلم بیشتر به دنبال هشدار دادن بوده و خواسته از سینما به عنوان یک ابزار استفاده کند. یکی از دلایل مخالفت منتقدان با فیلم " دعوت " همین است . چون آن ها بیشتر وجه هنری سینما را دوست دارند و ...

خودش دوست ندارد این جمله را بشنود. چون به شدت تکنیک را دوست دارد. من پیش بینی می کردم که منتقدان مقابل این فیلم موضع بگیرند. چون آنها خوششان نمی آید کارگردان مذهبی سینمای معترض جنگ بیاید در حیطه های زنانه و اجتماعی کار کند. می خواهند جلویش جبهه بگیرند. منتقدان فکر می کنند او طبق مد روز عمل کرده و خواسته روشنفکر نشان داده شود. آنها نمی توانند " حاتمی کیا " را در قالب غیر سینمای جنگ تجسم کنند. اما تماشاگر ما هنوز موضوع محور است. من پیامک های زیادی از خانم ها داشتم که از موضوع فیلم تشکر کرده بودند. می گفتند ما سینما حالیمان نمی شود اما موضوع " دعوت " ما را به فکر واداشت.

▪ می توانیم بگوییم چیستا یثربی و حاتمی کیا هر کدام به ترتیب وجه زنانه و مذهبی فیلم را شکل داده اند؟

ـ وجه مذهبی من هم کم نیست. من خیلی از آیات قرآن را در فیلم استفاده کرده بودم که حاتمی کیا آن ها را برداشت. چون می گفت اصلا نمی خواهم از دیدگاه مذهبی وارد فیلم شوم که فکر کنند من چون مذهبی ام گفته ام سقط نکنید.

▪ خیلی ها معتقدند لحن فمنیستی فیلم به خاطر نقش پر رنگ شما در نوشتن فیلمنامه است. لحنی که هر چه به پایان فیلم می رسیم ( اپیزود " بهار" ) بیشتر شدت می گیرد.

ـ اگر فمنیست به معنای دفاع افراطی از زنان باشد ، من فمنیست نیستم. من دلم برای مردان فیلم می سوزد. شوهر شیدا می گوید : من پنج سال است در نوبت ایستاده ام. فمنیست یعنی زنی که با ازدواج مخالف است و می گوید بچه را باید سقط کرد. من زمانی که بورسیه فرانسه قبول شدم ، به خاطر بچه ام نرفتم.

من " بهار " را با جان و دل نوشتم. اولش این طور شروع می شد: همه چیز این شهر بوی کهنگی می ده. همه چیز این شهر به جز تو. ..

من یادم می آید داستان " بهار " را برای هر کس خواندم ، گریه کرد. " مریلا زارعی" موقع تمرین به پهنای صورت اشک می ریخت. آقای حاتمی کیا بعد از خواندن بهار چند ساعت با من حرف نزد ، چون به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود.

▪ حرف آخر ؟

ـ من نمی دانم چرا در سینمای ایران این قدر کارگردان محوری داریم؟ اگر فیلم را " کیا رستمی " ساخته بود این قدر شلوغ نمی کردند. بیایید ببینیم حرف فیلم چیست. از زمان شروع فیلم سایت ها و روزنامه ها برای بازیگران شایعه درست کردند. چرا این قدر دوست دارند حاتمی کیا را زیر ذره بین بگذارند؟ من خودم به شخصه از "حاتمی کیا سالاری" خسته شدم. وقتی اسم حاتمی کیا می آید با پیش فرض به فیلم نگاه می کنند. حضرت علی می گوید: نگاه نکن چه کسی می گوید. ببین چه می گوید. شخودش هم می گفت خسته شدم از این که این قدر گفتند ، فیلم حاتمی کیا. خواهشم از منتقدان این است که یک ذره به خود فیلم دقت کنند.



همچنین مشاهده کنید