پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اگر کفاشیان مستقل نباشد …


اگر کفاشیان مستقل نباشد …

چند حسن و چند ایراد را می توان بر امر انتخاب علی کفاشیان برای پست ریاست فدراسیون فوتبال ایران برشمرد محسنات عمده او نظم پذیری, اهل کار بودن و صداقت داشتن و البته سابقه سال های کارهای اجرایی وی در ورزش ما, از ریاست فدراسیون دوومیدانی گرفته تا دبیرکلی کمیته ملی المپیک است که به او تجربه لازم را در امر هدایت نهادهای ورزشی ارزانی می دارد

چند حسن و چند ایراد را می توان بر امر انتخاب علی کفاشیان برای پست ریاست فدراسیون فوتبال ایران برشمرد. محسنات عمده او نظم پذیری، اهل کار بودن و صداقت داشتن و البته سابقه سال های کارهای اجرایی وی در ورزش ما، از ریاست فدراسیون دوومیدانی گرفته تا دبیرکلی کمیته ملی المپیک است که به او تجربه لازم را در امر هدایت نهادهای ورزشی ارزانی می دارد. اما کاستی های کفاشیان نیز مسایل مهمی محسوب می شوند و عمده ترین آنها اهل فوتبال نبودن وی و البته وابستگی آشکار وی به تشکیلات ورزش و سازمان تربیت بدنی و به تبع آن عدم استقلال رای او از سازمان های مافوق خود است.

تعلق به سازمان تربیت بدنی تا آنجا که از استقلال و هویت یک فدراسیون نکاهد، نه تنها فرآیند بدی نیست بلکه می تواند مفید هم باشد، زیرا پایه های یک فدراسیون را استوارتر می کند، اما اگر قرار باشد که فدراسیون یک ورزش توسط آن نظرات سازمان و نظراتش نکات مورد پسند سازمان و دیکته شده توسط آن باشد، فوتبال و یا هر ورزش دیگری به سامان و نتیجه نهایی نخواهد رسید. امروز این بیم وجود دارد که کفاشیان به جای رویکرد به ایده هایی که سراسر فوتبالی باشد، فدراسیون را در درجه اول طوری اداره کند که سامان می خواهد.

● موجی تازه

نه فقط بحث دخالت چرخه های سیاسی و ابزارهای مرتبط با سازمان در گردش امور فوتبال چنان مخالفت فیفا را برانگیخت که ما را تعلیق و وادار به تجدید سازماندهی خود کرد. بلکه وقتی محمد علی آبادی در تضاد با این مساله کوشید در انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت کند، فیفا موج تازه ای از مخالفت های خود را با این امر بروز داد که یک بار دیگر طی ماه های اخیر فوتبال ایران را تا مرز تعلیق تازه پیش برد. این که چطور فیفا حاضر شد پس از کنار گذاشتن علی آبادی به حضور کفاشیان و شهنازی، دیگر بلند پایگان ورزش ما ( سازمان و کمیته ملی المپیک) در انتخابات رضایت دهد، بر ما پوشیده است، اما امروز که این امر حاصل آمده و یکی از آنها ( کفاشیان) رییس فدراسیون شده، این احتمال و هراس وجود دارد که رویکرد بیش از حد کفاشیان به آرای سازمان و وابستگی فیمابین حتی اگر کنجکاوی و واکنش منفی مجدد فیفا را بر نیانگیزد، چیزی به نام ذوق شخصی و ابتکار و توان اجرایی مستقل را برای فدراسیون باقی نگذارد و چنین چیزی ادامه و پی آمد بر پروسه تمایل شدید سازمان تربیت بدنی برای به دست گرفتن امور فوتبال کشور به حساب می آید و این چیزی است که در زمان حضور محمد دادکان به سبب استقلال رای و عدم انعطاف و استحکامی که وی به لحاظ شخصیتی داشت، برای سازمان امکان پذیر نمی شد. پس از برکناری دادکان فدراسیون وارد دوره ای بی ثبات و مسایلی شد که می دانیم و می دانید، اما امروز نمی توان فرق بزرگی را لااقل شروع کار کیومرث هاشمی و علی کفاشیان بین این دو قایل شد. یعنی فردی در فدراسیون فوتبال مصدر کار است که تمایلات و تخصص اولش فوتبال نیست و مجبور است به آرا و نظرات دیگران برای اداره این ورزش روی بیاورد و هر چند مشورت اولین اصل مورد تایید و توصیه در هر کار اداری و تشکیلاتی و یک چیز به شدت ضروری و مفید است، اما وقتی فرد اول یک ورزش خود بداند که اصلح ترین گزینه برای اداره آن نیست و زمانی که سازمان تربیت بدنی فردی مورد وثوق و طرف ارتباط خود را در یک ورزش خاص سر کار بیاورد، همیشه محتمل ترین مساله و رویداد، ایجاد روند و پروسه ای در راس فدراسیون است که نه قدرتمند و یک اندیشه پرداز درجه اول و مستقل است و نه این گمانه و شائبه را از ذهن فیفا دور می کند که ممکن است یک بار دیگر چرخه های مورد تایید سازمان تربیت بدنی سکانداران اصلی فوتبال باشند. فوتبالی که یکی از مهم ترین اصول و نیازهای آن مستقل بودن و با قدرت عمل کردن است.

● برنامه هایی طولانی

کفاشیان چه در صحبت های قبل از انتخاباتش و چه در مصاحبه های بعد از گزینش خود متذکر شده است که برنامه های فراوانی برای اداره فوتبال کشور دارد و آنها را به کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تقسیم کرده و حتی بخشی از برنامه های او برای ۱۰ تا ۱۵ سال آینده ارایه شده است. شاید دلیل اصلی دلگرمی وی برای رویکرد به چنین برنامه هایی این نکته باشد که فدراسیون های فوتبال هر کشوری بعد از تغییر روال حاکم بر فیفا طی سال های اخیر به نهادهای مستقلی بدل شده اند که هیچ یک از سایر سازمان های ورزشی و اجتماعی آن کشور حق دخالت در آن را ندارند و رییس فدراسیون عوض نمی شود مگر این که اعضای مجمع فدراسیون در انتخابات ۴ سال یک بار حکم به چنین چیزی دهند و سازمان تربیت بدنی و دولت نباید به طور مستقیم اقدام به تغییر فدراسیون و مسوولان آن کنند. با این حال روال فعلی حداقل این شائبه را ایجاد می کند که به رغم تمام دلسوزی کفاشیان و مشارکت سایرین، فدراسیون وارد یک دوره کم ثمر دیگر شود و با این که این بار بین سازمان و فدراسیون به دلیل وجود افراد تابع و آرام در راس فدراسیون هماهنگی لازم وجود دارد و خبری از تنش نیست، اما این نیز می تواند در درازمدت و حتی کوتاه زمان اسباب خلق دردسر برای ما از جانب برخی دست اندرکاران ورزش داخلی و خارجی شود و به این روند اعتراض هایی صورت گیرد.

● تعدد کارشناسان

در این میان افرادی به درستی خواهند گفت فدراسیون جدید با یک رییس که سال ها از مقامداران ارشد ورزش ما و به تبع آن حافظ منافع سازمان بوده، اینک نمی تواند یک نهاد نمونه و کم نقص برای اداره رشته ای باشد که مورد بیشترین توجه در ورزش ایران و جهان قرار دارد و باید از هر جهت از استقلال عمل، عدم وابستگی به سایر سازمان ها، ایده های اصلی و تعدد کارشناسان بهره مند شود تا بتواند تامین کننده نیازهای این ورزش باشد. چیزی که به رغم برنامه های بسیار طولانی اعلام شده توسط کفاشیان طی روزهای اخیر و مصاحبه های پرشمار وی و حسن نیتی که دارد، شاید با شرایط فعلی فراهم نیاید. به خصوص که شکل خاص برگزاری انتخابات و باقی ماندن دو نامزد در روزهای آخر و سپس کنار کشیدن یکی از آنها در شب قبل از گزینش، در عمل تصویر یک انتخابات قوی و شایسته را در ذهن ها نکاشته و اگر آن اتفاقات خاص و جرح و تعدیل ها در ماه های اخیر در روند ثبت نام مدعیان ورود به فدراسیون رویت و اجرا نمی شد، شاید امروز بهتر و بیشتر می شد به آینده این فدراسیون امیدوار بود، اما حالا که یک تصور تشریفاتی و فرمایشی بودن هم از فدراسیون جدید و انتخابات آن وجود دارد، نمی توان آن را صاحب طیب خاطر برای حل مشکل دانست، حتی اگر توان فنی و علمی انجام این کار را داشته باشد.

به واقع اگر کفاشیان مستقل نباشد، اولین سوالی که پیش می آید، این است که چگونه می توان با خوشبینی به ورزش نگریست که مشکلات تشکیلاتی دو سال اخیرش در تمام دوران فوتبال ما کم سابقه بوده است.

وحید رسولی



همچنین مشاهده کنید