یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

چه کسی باید مجازات شود خریدار یا فروشنده


موافقان روسپی گری استدلالشان را در تأیید این کار با این جمله شروع می کنند «روسپی گری پرسابقه ترین شغل دنیاست » اگر هم مطالعهٔ بیشتری کرده باشند, می گویند «در قدیم, تن فروشی دختران باکره در معابد یک آیین بود »

هنوز نور قرمز چراغ‌های نئون که مردان را به روسپی‌خانه‌های خیابان کایزرس اشتراسهٔ فرانکفورت دعوت می‌کرد در چشمم بود که زنی عینکی را دیدم که در سرمای زمستان آلمان، دکمه‌های پالتوی خود را باز گذاشته و کنار پیاده‌رو به انتظار مشتری ایستاده بود. پیرتر و ساده‌تر از آن بود که باور کنم روسپی است، با بلوز بافتنی آبی و دامن پشمی قهوه‌ای. اما در آن ساعت شب جز ما دو روزنامه‌نگار کنجکاو و مردان مشتری، هیچ‌کس در آن محله نبود. تصویر آن زن آلمانی (یا شاید اهل اروپای شرقی) را گذاشتم کنار صدای روسپی ایرانی که در فیلم ده با بغضی پنهان می‌گفت: «اصلاً به تو چه ربطی داره! این شغلمه، ازش لذت می‌برم!» هیچ‌کدام را نمی‌شناختم...موافقان روسپی‌گری استدلالشان را در تأیید این کار با این جمله شروع می‌کنند: «روسپی‌گری پرسابقه‌ترین شغل دنیاست.» اگر هم مطالعهٔ بیشتری کرده باشند، می‌گویند: «در قدیم، تن‌فروشی دختران باکره در معابد یک آیین بود.» و بعد سیل جملاتی از این دست است که سرازیر می‌شود: «خیلی از آنها شغلشان را دوست دارند و از آن لذت می‌برند...»

برای این افراد، که تعدادشان هم کم نیست، عجیب است که عده‌ای مخالف روسپی‌گری باشند و آنان را مصداق کاسهٔ داغ‌تر از آش می‌دانند.میان فمینیست‌ها هم وحدت نظر و رویه در برخورد با مسئلهٔ روسپی‌گری وجود نداشته است. در حالی‌که، برای مثال، فمینیست‌های سوئدی به‌شدت با روسپی‌گری و هرزه‌نگاری (پورنوگرافی) و سایر مظاهر آن مخالف‌اند و با آنها برخورد می‌کنند، این مسئله در نظر فمینیست‌های آلمانی اهمیت چندانی ندارد.اما، در مجموع، بسیاری از فمینیست‌ها روسپی‌گری را در حوزهٔ خشونت با زنان طبقه‌بندی می‌کنند و از شرایط غیرانسانی حاکم بر این حرفه سخن می‌گویند. هرچند که به نظر می‌رسد مخالفت آنها با روسپی‌گری در تضاد با اعتقادشان به اصل اختیار زنان در استفاده از بدن خودشان است.

در واقع به نظر می‌رسد این گروه از فمینیست‌ها میان دفاع از اصلِ داشتن اختیارِ بدن و مخالفت با صنعتی مردسالارانه در تعارض افتاده‌اند. در نگاه اول، روسپی‌گری هم می‌تواند مثل سایر اشکال فروش بدن و همانند کاری باشد که، برای مثال، بازیگران یا ورزشکاران انجام می‌دهند. از دیدگاه سرمایه‌داری، روسپی از حق شخصی خود بر بدنش استفاده می‌کند. او قربانی نیست و کار غیراخلاقی هم انجام نمی‌دهد. اما واقعیت این است که حق کارگران جنسی بر بدنشان با تجارتی زیرزمینی گره خورده است. دختران فراری به‌زور به فحشا کشانده می‌شوند یا اساساً جز آن راهی برای گذران زندگی ندارند.نتیجهٔ تحقیقی که در مورد ۱۱۰ دختر فراری در تهران انجام شده نشان می‌دهد که حدود نیمی از آنها، پس از فرار، برای بقا به رابطهٔ جنسی نامشروع روی آورده‌اند.

تنها ۴ مورد از این ۱۱۰ مورد قبل از اولین فرار نیز سابقهٔ ارتباط جنسی برای کسب پول را داشته‌اند. ۶۸ درصد آنها اساساً پیش از فرار از امکان روسپی شدن اطلاع نداشته‌اند.۱تحقیقات یک سازمان غیردولتی فرانسوی (جنبش نید) که برای از بین بردن روسپی‌گری مبارزه می‌کند نشان می‌دهد که روسپی‌گری هیچ‌گاه انتخاب نیست بلکه همیشه اجبار است، هرچند ممکن است این اجبار شکل‌های مختلفی داشته باشد و گاه آن‌قدر پوشیده باشد که فکر کنیم زن روسپی خود دست به این انتخاب زده است. ژاک لوریو، رئیس سازمان غیردولتی نید، می‌گوید: «فقط ظرف پانزده روز پس از شروع روسپی‌گری، زن روسپی از هرگونه هویت انسانی و احترام به خود تهی می‌شود و تنها نظریات کارفرمایش را تکرار می‌کند.

در این مرحله، تمامی زنان روسپی می‌گویند که از کارشان لذت می‌برند.» اعمال روش‌های جدیدی که به «شکار» معروف است باعث می‌شود این زمان بسیار کوتاه‌تر هم بشود. در روش «شکار» زنی را که هنوز شروع به روسپی‌گری نکرده در اتاقی زندانی می‌کنند و در یک روز، ۶۰ تا ۷۰ مرد به او تجاوز می‌کنند. در پایان این روز، او فاقد هرگونه هویت و کرامت انسانی است.

لوریو می‌گوید: «زن روسپی در جسم و روحش کشته می‌شود. او تنها با کارِ درمانی مستمر خواهد توانست رنجش را به یاد بیاورد و زمان زیادی طول می‌کشد تا مجدداً احساس انسان بودن بکند.» روابط خشن حاکم بر این شغل، تعدد رابطهٔ جنسی در یک روز، آسیب‌های روانی و روی آوردن به اعتیاد برای فراموش کردن، تنها بخشی از عواملی است که باعث می‌شود نتوانیم روسپی‌گری را به‌سادگی یک شغل به حساب بیاوریم و بلکه، به جای ساده کردن مسئله، باید از خودمان بپرسیم که واقعاً آنها چقدر حق انتخاب داشته‌اند؟ چقدر شرایط در بروز این وضعیت دخیل بوده؟ شرایط کارشان تا چه حد انسانی یا از نظر بهداشتی ایمن است؟

لوریو می‌گوید: «ما از یک جامعهٔ آزاد که در آن تصمیم‌گیری دربارهٔ آیندهٔ هر کس فقط به خود او مربوط باشد و هیچ عامل فشار بیرونی وجود نداشته باشد حرف نمی‌زنیم. در بسیاری از موارد می‌توانیم بگوییم که روسپیان بَرده‌اند.»تعاریف متعددی از روسپی‌گری ارائه شده است. بعضی به‌سادگی آن را انجام دادن اعمال جنسی در مقابل دریافت پول می‌دانند و روسپی‌گری را یک حرفه به‌شمار می‌آورند. در اختیار گذاشتن خود برای عمل جنسی در برابر مزد، به استثنای اعمال جنسی همسران، نیز روسپی‌گری خوانده می‌شود. مرکز مشارکت امور زنان ریاست‌جمهوری در تحقیقی آورده است: «روسپی به زنانی اطلاق می‌شود که از راه خودفروشی امرار معاش می‌کنند و جز این پیشه‌ای ندارند و تحت نظامات خاص این پیشه به کار خود ادامه می‌دهند.»۲

در این تعریف، زنانی که به ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی پایبند نیستند و، به‌رغم مبادرت به برقراری روابط جنسی نامشروع، از این عمل انگیزهٔ کسب درآمد ندارند خارج از شمول زنان روسپی به‌شمار آمده‌اند. روسپی‌گری با توجه به مفهوم گسترده‌ای که دارد شکل‌های گوناگونی به خود می‌گیرد و می‌تواند آشکار یا مخفی، حرفه‌ای یا آماتوری، دائمی یا گاه‌گاهی، چند نفره یا یک نفره و... باشد.هرچند با فاش شدن «طرح تأسیس خانه‌های عفاف»، طرح‌های موازی آن مثل «طرح سلامت و صیانت جنسی» و «طرح ساماندهی زنان ویژه و صیغه‌ای» نیز در محاق فرو رفت، در تمام ماه‌های گذشته روزی نبود که خبری از شناسایی و دستگیری اعضای یک یا چند خانهٔ فساد سر از مطبوعات درنیاورد.

بر اساس توصیف‌های مطبوعاتی که از زبان افسران نیروی انتظامی بیان می‌شود، خانهٔ فساد جایی است که در آن چند زن و چند مرد را، که رابطهٔ مشروع با یکدیگر ندارند, با هم دستگیر می‌کنند، و معمولاً در این‌گونه عملیات، مقداری مشروبات الکلی، فیلم‌ها و عکس‌های پورنو و مواد مخدر نیز کشف و ضبط می‌شود. گاهی هم خبر عجیب‌تری می‌خوانیم که زنی که سرکردهٔ یک باند فساد بوده و با اغوای زنان و دختران، آنها را به فحشا می‌کشانده دستگیر شده است.

اگر این خبرها را در کنار اخبار و گزارش‌های مربوط به قاچاق زنان و دختران به کشورهای حاشیهٔ خلیج و پاکستان بگذاریم، به این نتیجه خواهیم رسید که نه‌تنها حول محور فحشا، که البته رابطه‌ای انکارناپذیر با مواد مخدر و اسلحه دارد، باندهای جنایتکارانه تشکیل شده، بلکه تجارت سکس به یکی از شاخه‌های پرسود تجارت زیرزمینی در ایران بدل شده است. بدینسان، شهرنو یا محلهٔ جمشید تخریب شد، اما خانه‌های آن در گوشه و کنار شهرهایمان گسترده شدند.این تجارت در حالی در ایران شکل گرفته که هیچ نظام قانونی برای برخورد با آن وجود ندارد. در ادامه خواهیم دید که قوانین جزایی ما، با تفکیک قائل نشدن میان فحشا و رابطهٔ نامشروع، اساساً چیزی با عنوان روسپی‌گری نمی‌شناسد، چه رسد به این‌که در زمان نوشته شدن آن، قانونگذار به فکر برخورد با باندهای وسیع، قدرتمند و پُرتعداد فحشا باشد.

همچنین قانون در مورد اعمال و افراد حاشیه‌ای و مسائلی چون تبلیغ، قاچاق و... نیز ساکت مطلق است.از دیگر سو هنوز هم ازدواج موقت در حکم راهی برای حل مسئلهٔ روسپی‌گری در محافل رسمی مطرح است.۳ بالا رفتن آمار ۲۰۰ درصدی ازدواج موقت رسمی و ثبت‌شده نیز نشان از شکل‌گیری نوع تازه‌ای از روابط دارد. در حالی‌که ازدواج موقت و سایر راه‌هایی که تا به حال پیشنهاد شده نیز اولاً به دلیل قواعد حاکم بر آن، مثل عده، نمی‌تواند حلال مشکل روسپی‌گری باشد، و ثانیاً تنها در جهت ایجاد امنیت قضایی و ایمنی بهداشتی برای مردان مشتری بوده است.در کل دنیا، سه نظام قانونی در برخورد با پدیدهٔ روسپی‌گری وجود دارد:

۱. ممنوعیت کامل: در این نظام قانونی، تمام اشخاص مرتبط با روسپی‌گری مجازات می‌شوند. یکی از بزرگ‌ترین کشورهایی که از این شیوه استفاده می‌کند امریکاست.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.