جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
نگاهی به اندیشه های اجتماعی و سجایای اخلاقی سعدی
![نگاهی به اندیشه های اجتماعی و سجایای اخلاقی سعدی](/web/imgs/16/152/3njki1.jpeg)
سعدی شیرازی، بیتردید بزرگترین شاعری است كه بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را به نور خیرهكننده خویش روشن ساخت و آن روشنی چنان بود كه هنوز پس از گذشت هفت قرن از تاثیر آن كاسته نشده است و این اثر تا پارسی برجاست همچنان برقرار خواهد ماند. زبان فصیح او زبان دل، و عشق و محبت او خود نشانه تمام عیاری است از «آدمیت» به همان معنی كه خود بیان كرده است.
درین مقام سخن گفتن از ترجمه احوال، مسافرتها، تحصیلات و حوادث ایام و هنر سعدی در پروراندن نثر مسجع زیبا و اشعار دلپذیر سهل و ممتنع و پند و اندرزهای دلنشین شاعر را به وقتی دیگر میگذاریم و تنها از سجایای اخلاقی شاعر، به كوتاهی، یاد میكنیم كه چكیده و حاصل عمر پربار اوست.
از احوال و شرح زندگانی او چندان اطلاعاتی در دست نیست چرا كه بدبختانه ایرانیان در ثبت احوال ابناء نوع خود مسامحه و سهلانگاری ورزیدهاند چنان كه كمتر كسی از بزرگان ما جزئیات زندگانیش معلوم است و درباره شیخ سعدی مسامحه بجایی رسیده كه حتی نام او هم بدرستی ضبط نگردیده است.
این كه از احوال شیخ سعدی اظهار بیخبری میكنیم از آن رو نیست كه درباره وی سخن نگفته و حكایاتی نقل نكرده باشند، نگارش بسیار اما تحقیق كم بوده است و باید تصدیق كرد كه خود شیخ بزرگوار نیز در گمراه ساختن مردم درباره خویش اهتمام ورزیده، زیرا كه برای پروردن نكات حكمی و اخلاقی كه در خاطر داشته استحكایاتی ساخته و وقایعی نقل كرده و شخص خود را در آن وقایع دخیل نموده و از این حكایات فقط تمثیل را در نظر داشته است نه واقعیت را.
● سجایای اخلاقی سعدی
از جمله سجایای اخلاقی سعدی كه آن را در كمتر شاعر و نویسندهای میتوان یافت، شهامت او در بیان حقایق و لحن عتابآمیزش در برابر حاكمان و قدرتمندان زمان و دنیاداران از خدابیخبر و زاهد نماهای بیبصر است. هر چند در میان آثار او قصایدی كه به سنتشاعران ستایشگر سروده شده است، اندك نیست، اما تفاوت این مدایح با سایر آثار مشابه در این است كه سعدی به رغم دیگر گویندگان مداح متملق، بجای چاپلوسی و مبالغه در اوصاف ممدوح، غالبا به عنوان ناصحی دلسوز و بیمدهنده، صاحبان زر و زور و تزویر را به بیثباتی دنیا و زوال پذیری قدرتهای مادی و بدفرجامی ستمگران متوجه میكند و با تازیانه هوشیاری بخش ملامت و نصیحت، به تادیب ممدوحان خویش میپردازد و به دینداری و خداپرستی و عدالت و نیكوكاری دعوتشان میكند.
ایمان مذهبی و اعتقاد راسخ سعدی به مبانی دینی از قصاید غرا در توحید و اشعاری كه در بزرگداشت نبیاكرمصلی الله علیه وآله سروده است، بروشنی پیداست. او در عالم عشقورزی به «عشق محمد و آل محمد» بسنده میكند
سعدی اگر عاشقی كنی و جوانی عشق محمدصلی الله علیه وآله بس است و آل محمدصلی الله علیه وآله (۱)
نیل به رستگاری و صفا را در پیروی از طریق پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله میداند، چنان كه گفته است:
مپندار سعدی كه راه صفا
توان رفت جز از پی مصطفا (۲)
سعدی به خلق جهان كه همه یكسره نهال خدایند، مهر میورزد. او مبشر صلح و بشردوستی است. در چشم انداز جهانآرمانی او، بنی آدم اعضای یك پیكر و در آفرینش از یك گوهرند و چون كرامت انسانی و آزادی او در نظرش اهمیت فراوان دارد، غایت آرزویش تفاهم میان ملتها و از بین رفتن خصومتها و كدورتها است و در این عرصه با احساس مسؤولیت و غمخواری نسبتبه ناتوانان، خطاب به مصلحان و خیراندیشان، چنین سفارش میكند:
تو كز محنت دیگران بیغمی
نشاید كه نامت نهند آدمی
صرفنظر از مقام والای سعدی در هنر شاعری و نویسندگی كه «حد همین استسخنرانی و زیبایی را» اندیشههای بلند و عواطف لطیف و انسانی این متفكر بزرگ، آن اندازه در قلمرو زبان و ادبیات فارسی و آثار شاعران ایرانی و غیر ایرانی نفوذ كرده است كه نام وی را در زمره درخشانترین چهرههای ادبی جهان ثبت نموده و روشناییهای آثارش را چراغی فراراه نسلهای آینده قرار داده است.
● مضامین اشعار سعدی
۱) خداپرستی و خضوع
در قلمرو شعر كهن فارسی، نخستین موضوعی كه از لحاظ ارزشهای اخلاقی اسلام، حائز اهمیت فراوان است، اندیشه یكتاپرستی و اعتقاد به توحید است كه غالبا با فروتنی عابدانه توسط گویندگان فرزانه و پاكدل ما اظهار شده است.
در بیشتر آثار منظوم كهن فارسی، موضوع خداپرستی و بحث صفات جلال و جمال خداوند به گونهای هنرمندانه مطرح شده و شاعران موحد و حقیقتجوی گذشته، با اعتقاد به این كه: «اول العلم معرفهٔ الجبار» بر اصل و آغاز دانشورزی اشارتها و تاكیدها كرده و با بهرهوری از سرمایه بلاغتخویش به اثبات وجود پروردگار و توصیف مظاهر صنع او و بیان نظم و عظمت جهان هستی پرداخته و به رغم شیوههای خشك فلسفی و كلامی، با تنوعی دلپذیر و نحوهای كه هم خردها را ارضا میكند و هم احساسات پاك را برمیانگیزد، افكار خویش را درباره آفریدگار جهان و اهداف آفرینش به زیباترین تعبیرات به نظم كشیدهاند.
از ویژگیهای آثار گذشتگان ما كه حاصل اعتقاد راسخ آنان به خداوند است این كلام ارزنده پیامبر اكرمصلی الله علیه وآله میباشد كه فرمود: «كل امر ذی بال لم یبدء فیه ببسم الله فهو ابتر» (۳) هر كار مهمی كه با نام خداوند آغاز نشود ناقص و ناتمام خواهد بود. مشاهده میشود كه همه شاعران حقیقتجوی و از آن جمله سعدی شیرازی آثار خود را با یاد و نام مبارك خدا وستایشهای حكمت آمیز آغاز كرده است:
به نام خدایی كه جان آفرید سخن گفتن اندر زبان آفرید خداوند بخشنده دستگیر كریم خطابخش پوزش پذیر (۴)
شیخ اجل سعدی شیراز، به رهبران اسلام، بویژه امیرمؤمنان امام علیعلیهالسلام تاسی میكند; امام بزرگواری كه خود یكهتاز میدان ادب و سخنوری است و دیباچه نهجالبلاغه شریفش با چنین كلماتی نغز در ستایش خداوند و وصف نعمتهای بیكران او آغاز شده كه «الحمدلله الذی لایبلع مدحته القائلون ولایحصی نعمآءهٔ العادون... سپاس خداوندی را سزاست كه ستایش گویندگان تا آخرین حد مبالغه وصف كمالش را كفایت نكند و روزیخواران از شمارش نعمتهای بیپایانش عاجز باشند و هر چه كوشند، یك از هزار آنها را سپاس نتوانند...
سعدی در شعر زیر شاهكاری خلق كرده كه از لحاظ زیبایی و شكوهمندی چونان تابلوهایی نفیس و رنگین است كه نقاشی هنرمند با قلم سحار خود بدانها جان بخشیده و در معرض دید صاحبدلان هوشیاری قرار داده است كه در نظرشان «هر ورقی دفتری است معرفت كردگار»:
... آن صانع قدیم كه بر فرش كائنات چندین هزار صورت الوان نگار كرد تركیب آسمان و طلوع ستارگان از بهر عبرت نظر هوشیار كرد بحر آفرید و بر و درختان و آدمی خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار كرد الوان نعمتی كه نشاید سپاس گفت اسباب راحتی كه نشاید شمار كرد از چوب خشك میوه و در نی شكر نهاد وز قطره دانه درر شاهوار كرد مسمار كوهسار به نطغ زمین بدوخت تا فرش خاك بر سر آب استوار كرد اجزای خاك مرده به تاثیر آفتاب بستان میوه و چمن و لالهزار كرد توحیدگوی او نه بنیآدمند و بس هر بلبلی كه زمزمه بر شاخسار كرد ... لال است در دهان بلاغت زبان وصف از غایت كرم كه نهان آشكار كرد (۵)
سعدی این منادی توحید، گاه از زبان پرندگان، گلها، گیاهان و سایر موجودات كه همگی ستایشگر ذات حق هستند و به تعبیر قرآن «یسبح لله من فی السموات والارض والطیر صافات كل قد علم صلاته و تسبیحه». (۶)
سخنانی هشیاریبخش و عبرتآموز در قابل اشعار زیبا آورده است:
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار كوه و دریا و درختان همه در تسبیحند نه همه مستمعی فهم كند این اسرار خبرت هست كه مرغان سحر میگویند آخر ای خفته سر از خواب جهالتبردار تا كی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش حیف باشد كه تو در خوابی و نرگس بیدار (۷)
۲) ستایش شایستگان
ستایش از صاحبان فضیلت و معرفت و در واقع بزرگداشت مكارم اخلاقی و كرامت انسانی، خداپسندانه و خردپذیر است. چرا كه چنین ستایشها موجب تقویت و نشر ارزشهای معنوی و تحكیم حاكمیت دانش و اخلاق و ارزشهای والای انسانی در جامعه بشری میشود، همتهای عالی را میپرورد و استعدادهای حق جویان را برای كسب بزرگیها و اقدام به عمل صالح برمیانگیزد. ستایش از انبیا و اولیای دین و بزرگداشت آنان را از دیگر مزایای معنوی اشعار سعدی است. چنانكه در نعت رسول اكرمصلی الله علیه وآله میسراید:
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلك را كمال و منزلتی نیست در نظر قدر با كمال محمد وعده دیدار هر كسی به قیامت لیله اسری شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و عیسی و موسی آمده مجموع در ظلال محمد عرصه گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد ... سعدی اگر عاشقی كنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد (۸)
و آن گاه در نعت مولای متقیان، امیرالمؤمنین علیعلیهالسلام:
كس را چه زور و زهره كه وصف علی كند جبار در مناقب او گفته هل اتی زورآزمای قلعه خیبر كه بند او در یكدگر شكستبه بازوی لافتی مردی كه در مصاف زره پیش بسته بود تا پیش دشمنان ندهد پشتبر غزا شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود جانبخش در نماز و جهانسوز در دعا دیباچه مروت و سلطان معرفت لشكركش فتوت و سردار اتقیا فرد كه هر كسی به شفیعی زنند دست ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی (۹)
۳) بشردوستی و شفقتبه همنوع
انساندوستی و شفقتبه همنوع و توصیه به مراعات حال محرومان و یاری كردن درماندگان و ناتوانان، گوهر دیگری است از گنجینههای عالم معنا كه از فروغش آثار سعدی رونق و جلایی جاودانه یافته است. ابیات فراوانی در این خصوص میتوان شاهد آورد و مشهورتر و معروفتر ازهمه ابیات زیر است:
بنی آدم اعضای یك پیكرند كه در آفرینش ز یك گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو كز محنت دیگران بی غمی نشاید كه نامت نهند آدمی
اندیشههای بشردوستانه سعدی كه از فروغ انسانیت آكنده است، متاثر از اصول اخلاقی و تربیتی مكتبی است كه از دیدگاه پیشوایان آن، جامعه انسانی به مثابه پیكرهای واحد است. چنان كه پیامبر اكرمصلی الله علیه وآله فرموده است:
«مثل المؤمنین فی توادهم و تراحمهم و تعاطفهم مثل الجسد اذا اشتكی منه عضو تداعی له سائر الجسد بالاسهر والحمی». (۱۰)
حال مردم با ایمان در دوستی با یكدیگر و شفقت نسبتبه هم، حال پیكرهای است كه هر گاه عضوی از آن رنجور شود، دیگر اعضای آن كالبد با بیخوابی و تبداری با آن عضو همدردی میكنند.
و بر ساس اینگونه جهانبینی متعالی است كه در برخی از منظومههای اخلاقی فارسی نظیر بوستان سعدی كه دنیایی است آكنده از بشردوستی و شفقتبه همنوع، آنچه درخشندگی دارد نیكی و زیبایی است و كرامت و جوانمردی درخور تحسین.
به ایثار، مردان سبق بردهاند نه شب زندهداران دل مردهاند كرامت جوانمردی و ناندهی است مقالات بیهوده طبل تهی است به معنی توان كرد دعوی درست دم بی قدم تكیهگاهی استسست (۱۱)
۴) گرامیداشت عقل، علم و عمل
عقل، علم و عمل سه سرمایه گرانبها هستند كه انسان با كاربرد و بهرهبرداری صحیح آنها راه تكامل و ارتقای معنوی و مادی خویش را هموار میسازد و سعادت دنیا و آخرتش را تامین میكند.
از دیگر مضامین ارزنده معنوی موجود در اشعار سعدی، گرانمایگی عقل و علم و عمل از دیدگاه این شاعر فرزانه است:
تمییز باید و تدبیر و عقل و آنگه ملك كه ملك و دولت نادان سلاح جنگ خداست (۱۲)
یا:
وجود تو شهری است پر نیك و بد تو سلطان و دستور دانا خرد هوی و هوس را نماند ستیز چو بینند سر پنجه عقل تیز
همچنین شیخ شیرینسخن در بزرگداشت علم میگوید:
داروی تربیت از پیر طریقتبستان كادمی را بتر از علت نادانی نیست
و همین طور در گرانمایگی عمل همی گوید:
سعدیا گر چه سخندان و مصالحگویی به عمل كار برآید به سخندانی نیست بار درخت علم ندانم بجز عمل با علم اگر عمل نكنی شاخ بیبری مردان به سعی و رنجبه جایی رسیدهاند تو بی عمل كجا رسی از نفسپروری نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد هر كو عمل نكرد و عنایت امید داشت دانه نكشت ابله و دخل انتظار داشت
و در جای دیگر میگوید:
شب گور خواهی منور چو روز از اینجا چراغ عمل برفروز گروهی فراوان طمع ظن برند كه گندم نیفشانده خرمن برند بر آن خورد سعدی كه بیخی نشاند كسی برد خرمن كه تخمی نشاند
۵) عفتگرایی و نفسكشی
سعدی در ابیاتی نفس اماره را عامل اصلی سقوط آدمی و صفات خردمندی، پارسایی وپاكدامنی را منجی او از سیهروزی میداند:
تو با دشمن نفس همخانهای چه در بند پیكار بیگانهای عنان بازپیچان نفس از حرام به مردی ز رستم گذشتند و سام وجود تو شهری است پر نیك و بد تو سلطان و دستور دانا خرد همانا كه دونان گردن فراز در این شهر گیرند سودا و آز رضا و ورع نیكنامان حر هوی و هوس رهزن و كیسهبر چو سلطان عنایت كند با بدان كجا ماند آسایش بخردان ترا شهوت و حرص و كین و حسد چو خون در رگانند و جان در جسد گر این دشمنان تربیتیافتند سر از حكم و رای تو برتافتند هوی و هوس را نماند ستیز چو بینند سر پنجه عقل تیز (۱۳)
۶) آزادگی و علو اندیشه
آزادگی و استغنای طبع نشانه شكوفایی شخصیت اخلاقی و تكامل روحی انسان است. از امام علی بن ابیطالبعلیهالسلام بیاموزیم كه فرمود: «لاتكن عبد غیرك و قد جعلك الله حرا...» (بنده غیر خود مباش، زیرا خداوند آزادت آفریده است.)
انسان ذاتا آزاد آفریده شده و به تعبیری دیگر دارای حریت تكوینی است و طبعا از تنگنظریها و بردگیهای فكری گریزان و منزجر است و اگر زلال فطرت و سرشت اولیهاش از تیرگیهای رذایل حفظ شود و بتواند در سایه توانمندی عقل خویش آزمندیها را در خود مهار كند و از زرق و برقهای فریبای مادی و هر آنچه رنگ تعلق میپذیرد، دل بركند و از جهل خودخواهی و فزون طلبیهای نابخردانه و اسارت نفس و فقر معنوی برهد، آزاده و مستغنی است.
سعدی در جای جای كلیات خویش نشانههای فراوانی دارد از تشویق و دعوت به آزادگی و استغنای طبع. وی آزادگی و استغنای طبع را در برابر آزمندی قرار میدهد و این كه صفات رضا، ورع و بلند همتی در شخص آزاده متظاهر میشود. از مضامین آموزنده و تحسین برانگیز شعر سعدی كه در جهانبینی و اندیشههایش رنگی از عرفان اسلامی دیده میشود، آزادگی و علو طبع است:
قیمتخود به ملاهی و مناهی مشكن گرت ایمان درست استبه روز موعود دستحاجت چو بری پیش خداوندی بر كه كریم است و رحیم است و غفور است و ودود
و همینطور در باب ششم بوستان در فضیلت قناعتحكایتی چنین به رشته نظم كشیده است:
یكی را ز مردان روشنضمیر امیر ختن داد طاقی حریر ز شادی چو گلبرگ خندان شكفت بپوشید و دستش ببوسید و گفت چه خوب است تشریف میر ختن وز او خوبتر خرقه خویشتن گر آزادهای بر زمین خسب و بس مكن بهر قالی زمین بوس كس (۱۴)
و باز میسراید:
گنج آزادگی و كنج قناعت ملكی است كه به شمشیر میسر نشود سلطان را طلب منصب خانی نكند صاحب عقل عاقل آن است كه اندیشه كند پایان را جمع كردند و نهادند و به حیرت رفتند وین چه دارد كه به حسرت بگذارد آن را آن بدر میرود از باغ به دلتنگی و داغ وین به بازوی فرخ میشكند زندان را چشم همت نه به دنیا كه به عقبی بنمود عارف عاشق شوریده سرگردان را گرت ز دستبرآید چو نخل باش كریم ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد دنیی آن قدر ندارد كه بر او رشك برند یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند نظر آنان كه نكردند بدین مشتی خاك الحق انصاف توان داد كه صاحبنظرند عارفان هر چه ثباتی و بقایی نكند گر همه ملك جهان استبه هیچش نخرند
۷) استبداد ستیزی و مبارزه با ستم و ستمگر
موضوع استبدادستیزی و مبارزه با ظلم و ظالم در آثار شیخ اجل سعدی كه خود از جمله ستایشگران سلاطین بشمار میرود، به شكل و زبانی خاص متجلی است. در باب اول گلستان (در سیرت پادشاهان) ضمن داستانهایی دلانگیز و آموزنده استبدادستیزی خویش را بیان میكند:
«درویشی مستجاب الدعوه در بغداد پدید آمد، حجاج یوسف را خبر كردند، بخواندش و گفت: دعای خیری بر من بكن! گفت: خدایا جانش بستان! گفت: از بهر خدای این چه دعاست؟ گفت: این دعای خیرست، ترا و جمله مسلمانان را.
ای زبردست زیردست آزار گرم تا كی بماند این بازار؟ به چه كار آیدت جهانداری؟ مردنتبه كه مردم آزاری؟! (۱۵)
سید محمد ثقفی
پینوشتها:
۱- متن كامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی به كوشش دكتر مظاهر مصفا، كانون معرفت تهران، ۱۳۴۰ ه . ش، ص ۶۹۴.
۲-كلیاتسعدی،چاپمحمدعلیفروغی،.۳۰۲
۳- ر.ك: جامع الصغیر، سیوطی، احادیثشماره ۶۲۸۵-۶۲۸۴.
۴- بوستان سعدی (سعدینامه)، تصحیح و توضیح دكتر غلامحسین یوسفی، تهران، خوارزمی، چ۲،۱۳۶۳ ه . ش، ص۳۳.
۵- متن كامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی.
۶- سوره نور /۲۴.
۷- متن كامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، ص۶۹۹.
۸- همان، ص ۶۹۴.
۹- همان، ص۶۷۹.
۱۰- فیض القدیر، ۵/۵۱۴.
۱۱- بوستان (سعدینامه) تصحیح و توضیح دكتر غلامحسین یوسفی، ص۸۹.
۱۲- گلستان سعدی (سعدینامه)، تصحیح و توضیح دكتر غلامحسین یوسفی، تهران، خوارزمی، ص ۱۸۰.
۱۳- بوستان سعدی (سعدینامه)، تصحیح و توضیح دكتر غلامحسین یوسفی، ص۱۵۳.
۱۴- همان، ص ۱۴۸.
۱۵- گلستان سعدی، تصحیح و توضیح دكتر غلامحسین یوسفی، ص۶۷.
۱۶- متن كامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، ص ۷۰۵.
۱۷- بوستان (سعدینامه)، ص ۵۴.
۱۸- دكتر ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، كتابفروشی ابنسینا، ج۳.
۱۹- دكتر غلامحسین یوسفی، دیداری با اهل قلم، ج۱.
۲۰- متن كامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، ص ۷۸۰.
مآخذ:
۱- فروغی، محمدعلی، كلیات سعدی، انتشارات علمی، تهران، ۱۳۳۰.
۲- زرین كوب، عبدالحسین; شعر بی دروغ، شعر بی نقاب، انتشارات علمی، تهران،۱۳۴۶.
۳- صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، انتشارات ابنسینا، تهران، ۱۳۳۲، ج۱.
۴- ریپكا، یان; تاریخ ادبیات ایران، ترجمه دكتر عیسی شهابی، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، ۱۳۵۴.
۵- ای . زند، میخائیل، نور و ظلمت در تاریخ ادبیات ایران، ترجمه ح. اسدپور پیرانفر، پیام، تهران،۱۳۵۶.
۶- اقبال، عباس; تاریخ مفصل ایران - از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت، تهران، ۱۳۱۲.
۷- دشتی، علی، قلمرو سعدی، انتشارات كیهان، تهران، ۱۳۳۸.
۸- یوسفی، غلامحسین; بوستان سعدی، انتشارات انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی، تهران،۱۳۵۹.
۹- شریعتی، علی; تاریخ و شناخت ادیان، انتشارات تشیع، تهران،۱۳۵۹.
۱۰- رزمجو، حسین; شعر كهن فارسی در ترازوی نقد اخلاق اسلامی، ج دوم، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد،۱۳۶۶.
۱۱- ماهنامه ادبی ادبستان، سال اول، شماره نهم، شهریور۱۳۶۹.
منبع: فصلنامه مشكوهٔ، شماره ۵۱
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات شهدای خدمت ایران علیرضا زاکانی سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری 1403 مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم قالیباف پزشکیان محمدباقر قالیباف
سیل سلامت بارش باران هواشناسی سوادکوه قتل تهران قوه قضاییه سیلاب سازمان هواشناسی محیط زیست شهرداری تهران
دولت سیزدهم قیمت خودرو هوش مصنوعی قیمت دلار قیمت طلا دلار حقوق بازنشستگان بازنشستگان نهضت ملی مسکن مسکن قیمت سکه خودرو
جوکر فضای مجازی احسان علیخانی تلویزیون سینمای ایران رسانه ملی سریال سینما تئاتر
ماهواره دانش بنیان
رژیم صهیونیستی آمریکا اتحادیه اروپا غزه فلسطین دونالد ترامپ جنگ غزه چین ترکیه اوکراین حزب الله لبنان تحریم
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتبال ایران لیگ برتر عبدالکریم حسن کریستیانو رونالدو جام ملت های اروپا جواد نکونام لیگ برتر ایران
نمایشگاه الکامپ همراه اول عیسی زارع پور وزیر ارتباطات فناوری ایلان ماسک گوشی
دیابت کاهش وزن سرطان زوال عقل سلامت روده